نقد، بررسی و نظرات کتاب کلبه عمو تام - هریت بیچر استو
4.6
553 رای
مرتبسازی: جدیدترین
این کتاب بخوبی مبین آن است خود برتر بینی هاست که در شدیدترین نوعش به نظام برده داری ختم میشود نظامی که پول دارد زور دارد قانون را او مینویسد اخلاق را او تعیین میکند وحتی انجیل را به نفع خود تفسیر میکندچه اینکه در همین نظام آدمهای با اخلاق که خود برتر بینی ندارند با عرف برده داری حاکم در تضاد هستند در این کتاب دونوع برخورد با این سیستم معرفی میشود پذیرش سرنوشت محتوم برای کسانی که روحشان را نیز تسلیم کردهاند یا مقاومت، مقاومت یاخشم است و نا فرمانی وقتی کارد به استخوان رسیده و منجر به کشته شدن میشود یا فرار هوشمندانه است ولی بهر حال جواب میدهد و کم کم باعث از بین رفتن و یا کمرنگ شدن سیستم ظالمانه میشود مثل تام مثل جورج مثل کاسی قطعا مقاومت هوشمندانه موثر تراست چون آسیبش کمتر است. ولی این اشتباه است که فکر کنیم نظام برده داری از بین رفته بلکه به شکل نوین گسترش پیدا کرده وقتی کشوری اجازه دارد بگوید یا با مایی یا علیه ما واگر علیه مایی ما تورا مجازات میکنیم حتی اگر غول صنعت و منابع جهان باشی چون قانون دست ماست قدرت دست ماست ولی این سیستم نیز با مقاومتهای هوشمندانه رو به افول است دقیقا به همین دلیل است که دارد بار دیگر چهره عوض میکند ابر شرکتها ابر سازمانها ابر رسانهها که روح بشر را در تسخیر خود دارند شکل جدید برده داری هستند ومقاومتی هوشمندانه همچون کاسی میطلبند
سپاس از کتابراه نازنین که با رایگان کردن این کتاب، فرصت خوانش یک اثر معروف و زیبا رو بهمون داد.
خیلی خوب بود و به دلم نشست. شاید اگه هر موقعی به جز الآن (سال ۱۴۰۱ شمسی در کشورم ایران) این رمان رو میخوندم، انقدر باهاش همذاتپنداری نمیکردم و انقدر عمیق حسش نمیکردم.
با خوندنِ این رمان زیبا (و البته پر از اندوه) معنی چند تا چیز رو بخوبی میشه فهمید:
۱. معنی دعاهای انجیل (البته نسخهی حقیقی و تحریف نشدهاش) (که باعث امیدواری و زنده نگهداشتنِ تام در شرایط وحشتناک شد)
۲. ذات مقدس و مهربان حضرت عیسی مسیح که منشاء دوستی، مهربانی، بخشش و آشتی بود (نمونهی بارزش شخصیتهای تام و -اونجلین-ایوا)
۳. معنی جمله: "هیچ دینی بالاتر از انسانیت نیست" (که سینت کلئر-آگوستین- بخوبی این نقش رو ایفا کرد) با وجود اینکه هیچ دینی نداشت، اما افکار، عقاید و رفتارش دست کمی از مسیح نداشت و در دوران زندگیش همه رو شیفتهی خودش کرده بود!
۴. معنی جمله: "عالم بی عمل" (که دوشیزه اوفلیا به خوبی شرحش داده بود)
۵. استفاده ابزاری از دین و تجارت بوسیله دین "بدعت و تحریف دین" (اونجاهایی که ماری هر جا به نفع خودشه یاد دین مسیحیت و کلام انجیل میفته و جالب اینجاست کدوم انجیل هست که مردم رو به ۲ نژاد برتر و پست تقسیم میکنه که در اون، نژاد پست موظفن از نژاد برتر (پسندیده) اطاعت کنن و اگر نکنن مسیحی نیستن) آدمو یاد بهشت اجباری میندازه و تغییر مغزهای پوسیده!
این رمان زیبا رو از دست ندید که تاریخی رو روایت میکنه که دورگهها (حتی زیباهاشون) در حسرت یک زندگی معمولی بودن.
۶. معنی جمله: "تاریخ تکرار میشود، اما بار دوم غمبار تر"
خیلی خوب بود و به دلم نشست. شاید اگه هر موقعی به جز الآن (سال ۱۴۰۱ شمسی در کشورم ایران) این رمان رو میخوندم، انقدر باهاش همذاتپنداری نمیکردم و انقدر عمیق حسش نمیکردم.
با خوندنِ این رمان زیبا (و البته پر از اندوه) معنی چند تا چیز رو بخوبی میشه فهمید:
۱. معنی دعاهای انجیل (البته نسخهی حقیقی و تحریف نشدهاش) (که باعث امیدواری و زنده نگهداشتنِ تام در شرایط وحشتناک شد)
۲. ذات مقدس و مهربان حضرت عیسی مسیح که منشاء دوستی، مهربانی، بخشش و آشتی بود (نمونهی بارزش شخصیتهای تام و -اونجلین-ایوا)
۳. معنی جمله: "هیچ دینی بالاتر از انسانیت نیست" (که سینت کلئر-آگوستین- بخوبی این نقش رو ایفا کرد) با وجود اینکه هیچ دینی نداشت، اما افکار، عقاید و رفتارش دست کمی از مسیح نداشت و در دوران زندگیش همه رو شیفتهی خودش کرده بود!
۴. معنی جمله: "عالم بی عمل" (که دوشیزه اوفلیا به خوبی شرحش داده بود)
۵. استفاده ابزاری از دین و تجارت بوسیله دین "بدعت و تحریف دین" (اونجاهایی که ماری هر جا به نفع خودشه یاد دین مسیحیت و کلام انجیل میفته و جالب اینجاست کدوم انجیل هست که مردم رو به ۲ نژاد برتر و پست تقسیم میکنه که در اون، نژاد پست موظفن از نژاد برتر (پسندیده) اطاعت کنن و اگر نکنن مسیحی نیستن) آدمو یاد بهشت اجباری میندازه و تغییر مغزهای پوسیده!
این رمان زیبا رو از دست ندید که تاریخی رو روایت میکنه که دورگهها (حتی زیباهاشون) در حسرت یک زندگی معمولی بودن.
۶. معنی جمله: "تاریخ تکرار میشود، اما بار دوم غمبار تر"
سلام و درود
داستانی بسیار زیبا، پراز درد و رنج بردهها در آمریکای قرن 19ام است. در این داستان زیبا و خواندنی، از بین رفتن امید انسانها در شرایط خفت و خواری، تبدیل روح انسانی به روح وحشی، با ظلم و ستم و تحقیر، پلید و بدجنس شدن در اثر شرایط، کاملا درست و آگاهانه بیان شده است. در بین تمام این زشتیها فردی مثل عمو تام ایستاده که روحش سرشار از مهر و محبت و همدلی و دلسوزی نسبت به تمامم اطرافیان و تمام انسان هاست. و دختر کوچولویی بنام ایوا که بسیار عاقل و سرشار از عشق و محبت به همنوعانش است. بنظرم اگر از جنبهی نگاه بیش از حد دینی نویسنده بگذریم، این داستان از عالیترین کتابهای نوشته شده در سراسر دنیاست.
زمانی برده داری علنی بوده، و زمانی غیر علنی هست، مثل استثمار ثروتمندان و رؤسا و کارخانه داران و... بر زیردستان بواسطه پول و قدرت. نه اینکه هر قدرتمند و رئیسی سلطه جو باشد، اما اغلب اوقات طبقه زیردست بخاطر گذران زندگی مجبور به پذیرش هر خواسته و ظلمی میشوند و همچنان این موضوع در جوامع انسانی به وفور مشاهده میشود.
اینکه سختی شدید انسان را از روح انسانی خودش دور میکند، بنظرم درست است و بهمین دلیل انسان درپی جامعه آرمانی است.
ممنون از کتابراه و عوامل کتاب
بسیار لذت بردم.
داستانی بسیار زیبا، پراز درد و رنج بردهها در آمریکای قرن 19ام است. در این داستان زیبا و خواندنی، از بین رفتن امید انسانها در شرایط خفت و خواری، تبدیل روح انسانی به روح وحشی، با ظلم و ستم و تحقیر، پلید و بدجنس شدن در اثر شرایط، کاملا درست و آگاهانه بیان شده است. در بین تمام این زشتیها فردی مثل عمو تام ایستاده که روحش سرشار از مهر و محبت و همدلی و دلسوزی نسبت به تمامم اطرافیان و تمام انسان هاست. و دختر کوچولویی بنام ایوا که بسیار عاقل و سرشار از عشق و محبت به همنوعانش است. بنظرم اگر از جنبهی نگاه بیش از حد دینی نویسنده بگذریم، این داستان از عالیترین کتابهای نوشته شده در سراسر دنیاست.
زمانی برده داری علنی بوده، و زمانی غیر علنی هست، مثل استثمار ثروتمندان و رؤسا و کارخانه داران و... بر زیردستان بواسطه پول و قدرت. نه اینکه هر قدرتمند و رئیسی سلطه جو باشد، اما اغلب اوقات طبقه زیردست بخاطر گذران زندگی مجبور به پذیرش هر خواسته و ظلمی میشوند و همچنان این موضوع در جوامع انسانی به وفور مشاهده میشود.
اینکه سختی شدید انسان را از روح انسانی خودش دور میکند، بنظرم درست است و بهمین دلیل انسان درپی جامعه آرمانی است.
ممنون از کتابراه و عوامل کتاب
بسیار لذت بردم.
کتاب زیبا وتاثیر گذاری بود.
داستان تا حد زیادی توانسته زندگی برده داری و مشکلات آنها را نشان دهد. از طرفی برخورد پست سفید پوستان نژاد پرست آن زمان را به تصویر بکشد. رنج وسختیای که در بعضی از جاهای داستان شرح داده میشود واقعا غم انگیز است مخصوصا وقتی صحبت از این میشه که اربابها به راحتی بچهها را از والدین جدا میکردند و میفروختندو اینکه واقعا به سیاه پوستان به چشم حیوان نگاه میکردند واقعا دردناک است.
داستان تا حد زیادی توانسته زندگی برده داری و مشکلات آنها را نشان دهد. از طرفی برخورد پست سفید پوستان نژاد پرست آن زمان را به تصویر بکشد. رنج وسختیای که در بعضی از جاهای داستان شرح داده میشود واقعا غم انگیز است مخصوصا وقتی صحبت از این میشه که اربابها به راحتی بچهها را از والدین جدا میکردند و میفروختندو اینکه واقعا به سیاه پوستان به چشم حیوان نگاه میکردند واقعا دردناک است.
کلبه عمو تام درمورد بردهای به نام تام بود که ویژگی صبور بودن و مذهبی بودنش باعث تمایز اون از بقیه کاراکترها میشد البته که داستان فقط درمورد تام نبود ولی نقش اول رمان تام بود. فقط بعضی وقتها احساس کردم کتاب از موضوع اصلی خارج شده و خیلی روی مسیحیت تاکید میکنه
من انتظار داشتم کتاب بیشتر درمورد برده داری از لحاظ تاریخی جزئیات و اطلاعات بده ولی صرفا یه رمان بود که توش به خداپرستی و توکل بهش تاکید شده بود اما خیلی خوب نگارش شده بود به طوری که خیلی زود این کتاب رو تموم کردم
خلاصه ارزش یبار خوندن رو داره
من انتظار داشتم کتاب بیشتر درمورد برده داری از لحاظ تاریخی جزئیات و اطلاعات بده ولی صرفا یه رمان بود که توش به خداپرستی و توکل بهش تاکید شده بود اما خیلی خوب نگارش شده بود به طوری که خیلی زود این کتاب رو تموم کردم
خلاصه ارزش یبار خوندن رو داره
در کنتاکی، مالک ثروتمند رئوفی مجبور میشود، در پی مشکلات شدید مالی، بهترین و وفادارترین بردهاش به نام تم و یک کودک به نام هنری را بفروشد. مادر پسربچه، دورگهای به نام الیزا، همراه پسرش فرار میکند: او، که تحت تعقیب است، معجزهآسا موفق میشود در برابر نگاه بهتزده تعقیبکنندگانش از رودخانه اوهایو، که پوشیده از یخ است، بگذرد. سپس شرکتی متعلق به «انجمن دوستان» به او پناه میدهد و شوهرش جرج نیز، که از دست اربابی ظالم فرار کرده است، در آن جا به او میپیوندد.
آنها به اتفاق به کانادا میروند و زندگی نویی را آغاز میکنند، یک زندگی آزاد. اما سرنوشت عمو تم غمانگیزتر است: تم، اگرچه از آنچه در انتظار اوست آگاه است، به دنبال آن تاجر برده میرود و با قلبی شکسته خانوادهاش را ترک میگوید. برخورد تم با ایوانچلین سنت کلار، دختربچهای مهربان که پدرش را وادار میکند تا تم را بخرد، مرحلهای آکنده از آرامش و حس پرشور مذهبی در زندگی این برده میآفریند. اما ایوانجلین میمیرد، و کمی بعد پدرش نیز در جریان یک زد و خورد زخمی مهلک برمیدارد. بردهها را میفروشد و تم بیچاره به دست سیمون لگری خشن میافتد که او را به کشتزار پنبه خود میبرد تا از او یک مراقب بسازد. تم از بدرفتاری با برادرانش سرباز میزند، و به نیروی ایمانش، جرئت میکند با اربابش به مقابله برخیزد. ارباب خشمگین میشود و او را تا سرحد مرگ میزند. هنگامی که پسر ارباب سابق تم موفق میشود پس از جستجوهای فراوان، وی را بیابد تا نجاتش دهد و او را به میان خویشانش بازگرداند.
موضوع برده داری دست مایه بسیاری بوده هم توی ادبیات و هم توی سینما که این اثر هم یکی از شاخصترین اونا ست.
آنها به اتفاق به کانادا میروند و زندگی نویی را آغاز میکنند، یک زندگی آزاد. اما سرنوشت عمو تم غمانگیزتر است: تم، اگرچه از آنچه در انتظار اوست آگاه است، به دنبال آن تاجر برده میرود و با قلبی شکسته خانوادهاش را ترک میگوید. برخورد تم با ایوانچلین سنت کلار، دختربچهای مهربان که پدرش را وادار میکند تا تم را بخرد، مرحلهای آکنده از آرامش و حس پرشور مذهبی در زندگی این برده میآفریند. اما ایوانجلین میمیرد، و کمی بعد پدرش نیز در جریان یک زد و خورد زخمی مهلک برمیدارد. بردهها را میفروشد و تم بیچاره به دست سیمون لگری خشن میافتد که او را به کشتزار پنبه خود میبرد تا از او یک مراقب بسازد. تم از بدرفتاری با برادرانش سرباز میزند، و به نیروی ایمانش، جرئت میکند با اربابش به مقابله برخیزد. ارباب خشمگین میشود و او را تا سرحد مرگ میزند. هنگامی که پسر ارباب سابق تم موفق میشود پس از جستجوهای فراوان، وی را بیابد تا نجاتش دهد و او را به میان خویشانش بازگرداند.
موضوع برده داری دست مایه بسیاری بوده هم توی ادبیات و هم توی سینما که این اثر هم یکی از شاخصترین اونا ست.
با سلام
اول از همه بابت انتشار رایگان کتاب در کتابراه تشکر میکنم.
تو این گرونیها و بدبختی هامون. همین رایگان کردن کتاب مفید میتونه اخر عاقبت خیلی از ادمها را بخیر کنه چه اونایی که بانی انتشار و چه اونایی که استفاده میکنن ازش
داستان قشنگی بود. برده داری متاسفانه نمایش کثیفترین چهره انسانتیت رو نشون میده.
تصورشم سخته برای منی که الان تو سال 1401 که حتی گاهی میبینم انسانی حیوانی رو اذیت میکنه و قلبم درد میگیره
چجوری قدیم برده داری وجود داشته و کسی هم دنبال درمانش نبوده
ولی خوب این یک حقیقت اشکاریه که هر انسانی خوی خوبی و پلیدی درون خودش داره. و این خوبی و پلیدی درون ما فقط توسط خود ما و اطرافیانمان میتونه تعذیه بشه. که بهش خوبی بدیم یا بدی
اول از همه بابت انتشار رایگان کتاب در کتابراه تشکر میکنم.
تو این گرونیها و بدبختی هامون. همین رایگان کردن کتاب مفید میتونه اخر عاقبت خیلی از ادمها را بخیر کنه چه اونایی که بانی انتشار و چه اونایی که استفاده میکنن ازش
داستان قشنگی بود. برده داری متاسفانه نمایش کثیفترین چهره انسانتیت رو نشون میده.
تصورشم سخته برای منی که الان تو سال 1401 که حتی گاهی میبینم انسانی حیوانی رو اذیت میکنه و قلبم درد میگیره
چجوری قدیم برده داری وجود داشته و کسی هم دنبال درمانش نبوده
ولی خوب این یک حقیقت اشکاریه که هر انسانی خوی خوبی و پلیدی درون خودش داره. و این خوبی و پلیدی درون ما فقط توسط خود ما و اطرافیانمان میتونه تعذیه بشه. که بهش خوبی بدیم یا بدی
در زمان تحصیل و از طریق درس ادبیات با خانم بیچر استو و این رمان زیبا آشنا شدم و بعدها نسخه چاپی آن را خواندم.
رمان به درستی در ضمره برترین کتابهای ادبیات ضد برده داری قرار گرفته و در جای جای آن میتوان ظلم بی حد اربابان را بر بردگان شاهد بود.
این داستان بسیار انسانی است به گونهای که تصویر گر زندگی بردهای به نام تم است که با وجود تحت ستم بودن ولی روحیه بشر دوستی خود را از دست نداده و به سایر بردگان کمک میکند و حتی تنبیه و شلاق را به جان میخرد.
شخصیت پردازی لگری هم به عنوان قطب مخالف عمو تم بسیار خوب انجام شده، به گونهای که خبث طینت او را میتوان به راحتی از میان واژگان دریافت.
نکته دیگر اینکه این رمان توسط بانویی سفید پوست نگاشته شده و این خود بیش از پیش ما را به جنبههای انسانی و ضد نژاد پرستی اثر رهنمون میسازد.
در آخر ضمن سپاس از کتابراه بابت این هدیه عالی پایان هفته به دوستداران این رمان کتاب ریشهها اثر الکس هیلی را معرفی میکنم و امیدوارم به زودی شاهد این اثر ارزشمند در کتابراه باشیم.
رمان به درستی در ضمره برترین کتابهای ادبیات ضد برده داری قرار گرفته و در جای جای آن میتوان ظلم بی حد اربابان را بر بردگان شاهد بود.
این داستان بسیار انسانی است به گونهای که تصویر گر زندگی بردهای به نام تم است که با وجود تحت ستم بودن ولی روحیه بشر دوستی خود را از دست نداده و به سایر بردگان کمک میکند و حتی تنبیه و شلاق را به جان میخرد.
شخصیت پردازی لگری هم به عنوان قطب مخالف عمو تم بسیار خوب انجام شده، به گونهای که خبث طینت او را میتوان به راحتی از میان واژگان دریافت.
نکته دیگر اینکه این رمان توسط بانویی سفید پوست نگاشته شده و این خود بیش از پیش ما را به جنبههای انسانی و ضد نژاد پرستی اثر رهنمون میسازد.
در آخر ضمن سپاس از کتابراه بابت این هدیه عالی پایان هفته به دوستداران این رمان کتاب ریشهها اثر الکس هیلی را معرفی میکنم و امیدوارم به زودی شاهد این اثر ارزشمند در کتابراه باشیم.
واقعا انسانها چه تفکرات عجیبی در مورد سایر انسانها داشتند و چه تحول عظیمی در جهان و دیدگاهها رخ داده که اکنون سیاه پوستان رنج کشیده صاحب هر پستی در دنیا هستند شاید تصور شرایط کنونی برای بردههای آن دوران رویایی دست نیافتنی و غیرقابل باور بود اینجاست که میتوان گفت آینده رو کی دیده
فقط به رویاهات فکر کن و به جزئیات توجه نکن چون جزئیات کار کائنات هست و بس