نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی فراری - میلاد دهکت نژاد

مرتب‌سازی: جدیدترین
فائزه
۱۴۰۳/۲/۱۵
جالب بود. تصویرسازی نویسنده رو دوست داشتم.
علی اخلاقی
۱۴۰۳/۱/۱۹
شاید برای من اینطور بوده اما درک داستان و فهمیدن مقصود نویسنده کمی دشواره و به خاطر نوع نگارشش نیاز به تامل بیشتری داره
Pedram_2nnr
۱۴۰۳/۱/۱۲
برای من کتاب جالبی بود که بیان خ بی داشت و جزییات به نحوی مطرح شده بودند که قابل تجسم بود.
Mohmmadrza
۱۴۰۳/۱/۱۱
شخصیت اصلی داستان کتاب صوتی فراری نوشته‌ی میلاد دهکت‌نژاد وقایع آخرین روزهای دهه‌ی سوم زندگی‌اش را روایت می‌کند
هر چیزی که پیش می‌آید تکرار اتفاقات قبلی است
خوب بود این کتاب
Negin
۱۴۰۲/۱۲/۲۷
داستان جالبی بود، تلخ و نزدیک به زندگی واقعی، مردی رو به تصویر کشیده که مسولیت کارش رو گردن نگرفته و باعث مرگ معشوقه و فرزندش شده، همین باعث شده تو خلا افکار خودش غرق بشه
علی گنجه ای
۱۴۰۲/۱۲/۱
برگرفته از آثار صادق هدایت و کافکا. خوب بود.
اکبر پیشه‌ور
۱۴۰۲/۱۱/۳۰
این کتاب انسان رو به دهه ۷۰ میلادی اروپا می برد که قانون نبوده و خلاف کاران اکثرا اواره بودند
مژده بشیرزاده
۱۴۰۲/۱۱/۲۳
کوتاه و مختصر، جالب بود
Afshin Tavavkoli
۱۴۰۲/۱۱/۱۵
داستان کوتاه جالب بود.
Mmrza
۱۴۰۲/۱۰/۱۸
ما بارها حق انسان‌ها را کشته‌ایم! دیگر کشتن جسمشان چه فرقی دارد... عجب جمله‌ای گفت.
مریم زینی نژاد
۱۴۰۲/۱۰/۱۷
داستانی کوتاه با مضمون عدم فرار از خود و اتفاقاتی که افتاده رهایی در رویارویی با آنچه که برای ما اتفاق افتاده هست، به نظرم جذابیت خاصی نداشت فقط برای پرکردن تایم فراغت خوبه
Mozhgan
۱۴۰۲/۹/۲۵
کتاب فراری از انسانی می‌گوید که ناامید و خسته بود وزندگی برایش تکراری شده بود شاید دنبال امید میگشت. در کافه تمام افرادگذشته وحال خود اوبودند تاریکی که وجودش را فرا گرفته بود. مردی فراری بود مانند خودش به او گفت آن جا نماند و خودش را نجات بدهد. انسان همیشه در هر شرایط زندگی که دارددچار یاس و ناامید میشود و به جای نجات دادن خودش در تاریکی غرق میشود هرچندخیلی دشوار است که‌بتوانیم امیدوارم بشویم.
ن ه
۱۴۰۲/۹/۲۴
همه در حال فراریم
ریحانه میرحاج
۱۴۰۲/۹/۶
کتاب گنگی بود من نپسندیدم
ماندانا رستمی
۱۴۰۲/۸/۲۸
سلام. داستان‌های کوتاه همیشه اثر بهتر و عمیقتری بر روح خواننده می‌گذارند و طوری است که تا سالها ممکن است یک داستان کوتاه را مه خوانده‌ای فراموش نکنی.
دکتر غلامحسین ساعدی استاد بی بدیل داستان‌های کوتاه است. به همه‌ی کتاب‌ خوانهای عزیز داستان‌های این استاد عزیز را توصیه میکنم.
داستان فراری داستانی جالب بدون فضا و مکان مشخص در داستان است که همین به خواننده قدرت تخیل بیشتری می‌دهد. مردی فراری از گذشته یا از خودش در کافه‌ای عجیب و غریب. در کل دوست داشتم
فرزانه هاشمی
۱۴۰۲/۸/۲۸
خیلی ضعیف اصلا دوست نداشتم
شهرزاد ب
۱۴۰۲/۸/۸
کتاب کوتاه جالبی بود
معصومه اکرمی
۱۴۰۲/۷/۲۹
نویسنده تونسته خیلی خوب به پوچی رسیدن انسان رو به خاطر زندگی تکراریش شرح بدهد من خیلی وقته به این نتیجه رسیدم افرادی مثل من باید صبح بلند بشه بشوره بپزه بخوره بخوابه همینو ادامه بده تا مرگ بدون هیچ فایده‌ای
پروانه اکبری_نویسنده
۱۴۰۲/۷/۲۹
نسبت به کتابایی که خوندم لوکشین داستان و سناریویی که شخصیت اصلی داشت واسم جالب بود
اعظم منصوری
۱۴۰۲/۷/۱۲
داستان کوتاه فراری داستانی گنگ و نامفهوم است. شاید اگر داستان ادامه پیدا میکرد هدف نویسنده از نوشتن داستان مشخص میشد. با آرزوی موفقیت برای نویسنده و با تشکر از کتابراه
مهناز کیان مهر
۱۴۰۲/۷/۸
به نظرم آقای دهکت نژاد باید خودشون رو ضمیمه داستانهاشون بکنن و در مورد داستان هاشون توضیح بدن.
چیزی که من فهمیدم داستان می‌خواست نشان بدهد که ما وقتی از زوایای تاریک وجودمون فرار کنیم، بیشتر به سوی اون میریم و ناچار هستیم باهاش روبرو بشیم، اما در ادامه داستان میگه در این تاریکی غرق میشیم اما این اصلا با واقعیت مغایر هست وقتی با تاریکی‌های وجودمون آشنا میشیم، می‌توانیم ارتقا پیدا کنیم، روابط بهتری با دیگران خواهیم داشت و تحول بزرگی در آدم رخ میده و آدم به نسخه بهتری از خودش تبدیل میشه. اما در اینجا چنین چیزی اتفاق نیفته و اینکه میگه نوبت من تمام شد رو منظورش رو نفهمیدم. داستان جالبی هست، به نظرم نسبت به دو داستان سی سالگی و آخرین شب بهتر بود و مفهومش رو بهتر رسانده. توصیه میکنم گوش بدین
maryam mafakheri
۱۴۰۲/۷/۱
با تشکر بسیار از هدیه کتابراه و تولید کنندگان این اثر شنیداری که ما را با نویسندگان تازه آشنا می‌کنند. از نظر نگارشی بسیار خوب نوشته شده بود و کاش در همه آثار شنیداری، همیشه "باز شنوا " وجود داشته باشد.
مهدی عزتی
۱۴۰۲/۶/۳۰
زیاد گیرا نبود و در کل نفهمیدم دنبال چه پیامی بود
سارا اکبریان
۱۴۰۲/۶/۲۴
معمولا ارتباط گرفتن با چنین نوشته‌های مفهومی سخت است و میتوان گفت فرصت برداشت آزاد را به مخاطب می‌دهد. این نوشته تعبیری جالب از دنیای پیچیده درون هر فرد را به نمایش میگذارد. هر کس با توجه به نیازهایش، کمبودهایش، آنچه در جستجویش است و.... میتواند کافه درونی متفاوتی داشته باشد....
محمدرضا
۱۴۰۲/۶/۲۰
داستان خوبی است با گویندگی مناسب. داستان روایت دهه سوم زندگی یک شخص فراری است. داستان فراز و نشیب‌های زیاد و شنیدنی‌ای دارد.
حسین رومنجانی
۱۴۰۲/۶/۱۷
از لحاظ اینکه پنجره‌ای جدید با دید و نظری متفاوت به تنهایی داشت، جالب بود
Miss heidari
۱۴۰۲/۵/۹
سلام، زیاد خوشم نیومد...
فرییا جمالی
۱۴۰۲/۵/۴
داستان گنگ بود و من با خوندن نظر بقیه فهمیدم که منظور و اصل قضیه چیه. گویندگان میتونستن کمی بهتر بیان کنن. ولی بازم خوب بود. مردی که در اوج ناامیدی قرار گرفته و از وقایع زندگیش فرار میکنه. و فردی هم که داستان زندگیش رو برای مردتعریف میکنه. قسمتی از درون خود مرد هستش. و درپایان خودش رو پیدا میکنه.
فرزانه
۱۴۰۲/۴/۱۶
نویسنده نتونسته بود خوب منظورش و برسونه تو قالب داستان و متوسل شده بود به اینکه نکته رو صریح بگه که اون دنیای درون خودش بوده و اون آدما خودش بودن. جذابیت داستان پایین بود نویسنده فقط متمرکز شده بود رو اینکه یه پیامی رو برسونه. البته یه چیزی و که خوب به تصویر کشیده بود احساس اون مردی بود که از دختر جوان خسته شده بود و می‌خواست ول کنه و فرار کنه و به تنها چیزی که فکر می‌کرد رهایی خودش بود و هیچ چیز دیگه‌ای براش مهم نبود.
SRi
۱۴۰۲/۴/۴
داستان خوب و جالبی بود اما خیلی کوتاه بود
Samira Ahmadi
۱۴۰۲/۴/۳
تصور جالبی بود حس کردم خودم هستم در قطار زندگی محبوس در جلد بدن و مجبور به رفتن
محسن حسینی
۱۴۰۲/۳/۲۹
اولین اثری بود که از آقای دهکت نژاد شنیدم روایت مردی که ناگزیر از کارش مجبوره که همیشه سفر کنه و یه چرخه طولانی رو سوار بر قطار سرنوشت طی کنه هر از گاهی در توقف گاهی یا کافه‌ای به بازشناسی درون خودش بپردازه تعلیقی که نویسنده سعی میکنه با شخصیت‌های درون کافه از جمله مرد فراری پازل درونی خود مرد رو کامل کنه. خوب بود و از شنیدنش لذت بردم چون بخشی از مجموعه داستانه ترغیبم کرده اپیزودهای دیگه رو هم گوش کنم
سجاد علیزاد ارومیه
۱۴۰۲/۳/۲۵
با سلام و عرض ادب
کتاب خوب ولی پر ابهامی بود
برای شنونده‌ای که زیاد اهل رویا و خرافه نیست، کمی نامفهوم جلوه میکرد
سمیرا ابراهیم پور
۱۴۰۲/۳/۲۰
داستان صوتی فراری از کتاب آخرین قطار که بیاید دیگر رفته ایم به قلم آقای دهکت نژاد است. نویسنده در این داستان ماجرای مردی را به تصویر کشیده که روزهای پایانی دهه سوم زندگی خود را می‌گذراند مردی که از نظرش همه چیز تکراری و رخوت انگیز است. چرا که او از خود و بخشی از وجود خود و گذشته‌اش فرار می‌کند و این باعث شده که قلب و ذهنش در تاریکی فرو برود. وقایع داستان در کافه‌ای تاریک اتفاق می‌افتد که درون خود مرد است. اما در طی داستان او بالاخره با بخشی از وجودش که آن را انکار کرده بود و تاریک میدید روبه رو می‌شود آن را می‌پذیرد و به نور و امید دست می‌یابد و صندلی خالی درون کافه ذهنش را برای نفر بعدی خالی می‌گذارد که او نیز نیاز دارد بخش فراموش شده‌ی خود را بازیابد. اسم داستان نیز برگرفته از روایت داستان و فرار مرد از خودش گرفته شده است. داستان کمی حالت گنگ دارد و پی بردن به مفهوم داستان سخت است و این از خصوصیات داستان کوتاه است که برخلاف ظاهرش در عمق خود مفاهیم زیادی را به خواننده بنابه درک و برداشت او می‌رساند. گویندگی طبق معمول ضعیف و بی روح بود.
سیما علیپورنوری
۱۴۰۲/۳/۱۰
خوب بود، ارزش گوش دادن داره.
Neda _gh
۱۴۰۲/۳/۶
داستان خوبی بود گنگ بود و من در فهمیدن اون دچار مشکل شدم ولی باخوندن نظرات بقیه به نکته داستان هم پی بردم اگه ما سعی کنیم از مشکلات زندگیمون فرار کنیم و با اونا کنار نیایم پایانی جز زندانی شدن در ناامیدی و تاریکی وجودمون نخواهیم داشت ولی چیزی که واسه من سوال شده اینه که چه طور میتونیم باوجود سختی‌های زندگیمون باتموم دشواری‌های مسیر روبه رو با شکست‌های پی در پی زندگی بازهم امید وار باشیم و روشنایی رو در درونمون حفظ کنیم؟
علی رفیعی
۱۴۰۲/۲/۲۰
داستان جالبی بود من که با شنیدنش رفتم تو کتاب از اون داستان هاییه که به دل شنونده میشینه و از گوش دادن و خوندنش لذت میبرید.
امیرشریفی
۱۴۰۲/۲/۱۸
من این شهر و اون کافه را میخام..... 😐
زهرا شاکر
۱۴۰۲/۲/۱۳
کتاب در ارتباط با معنای زندگی و اینکه از زندگی چه میخواهید بود
در کل کتاب خوبی بود
ولی با احترام صداهای راویان به دلیل اینکه تن صدا‌ها یکسان نبود از کیفیت کار کم میکرد
دیاکو کرمی
۱۴۰۲/۲/۱۲
کتاب مفیدی است اما حیف که امتیاز کتاب پایین است
خاتون
۱۴۰۲/۲/۹
کاش متنی بود کتاب من زیاد با لحن گوینده کنار نیومدم
میترا اعظمی
۱۴۰۲/۲/۸
سلام به دوستان کتابراه، کتاب خوبی بود سفری بود به درون، هر کس باید این سفر را داشته باشد و به ابعاد گوناگون زندگی و شخصیت خود توجه داشته باشد
شیرین هاشمی
۱۴۰۲/۲/۷
شخصا از داستانهاییکه تاریک باشن خوشم نمیاد
البته که این فقط یه نظر شخصیه
zahra fathepoor
۱۴۰۲/۲/۴
کتاب خوبی بود، حس کردم مسافری سوار بر قطار زندگی هستم که گذشت لحظه‌ها، ساعت‌ها، روز‌ها و سالهای زندگیم را از پنجره آن می‌بینم روزی که من سوار این قطار می‌شدم مسافری پیاده شد تا من بتوانم روی صندلی خالی او بنشینم و مسیر زندگیم را طی کنم نمی‌دانم چند وقت دیگر به پایان راه می‌رسم اما می‌دانم با پیاده شدن من جا برای نفر بعد باز می‌شود.
قهرمان قصه داستان فراری سعی میکرد از تیره‌گی‌های درون خود رها بشود و از آن‌ها به گونه‌ای فرار کند تا به روشنایی و افکار مثبت وجودش راه پیدا کند.
سپاس از شما.
داستانتان لذت بخش بود.
زهرا فتحی‌پور
علی رضا
۱۴۰۲/۲/۲
سلام به نظرم داستان قشنگی بود.
هادی وفایی
۱۴۰۲/۱/۲۹
من به شخصه به این داستان یا موضوع درون خودم درگیر هستم. دقیق
احساس هیچ و پوچ، بی انگیزه، بی هدف بودن درگیری درونیات خودم هستم. و سر در گم شدن نمی‌دونستم مشکلم چیه ترس از خودم و در آخر فهمیدم که به علت گذشت روزهای سخت و انتخاب مسیر اشتباهی بی تجربگی و از دست دادن ستون خانواده پدر عزیزم خداوند بیامرزد تمام اموات ازدست رفتهگانمان،. که زندگی من در اون جریان داشت و ندیدم دیگر مانند او... با تشکر از نویسنده عزیز و محترم که راهی رو که گم شدی درش یا به عقب باز گشتی غرق شدی استاپ خورده زندگیت رو درک میکنی و میفهمی حتی من اطرافیان و همسرم و خانواده جفتمون متعجب و سوال؟!؟!؟ شده براشون بسیار عالی بود
Massi ,Ebi
۱۴۰۲/۱/۲۷
داستان رو نپسندیدم ولی انصافا قلم نویسنده بود نبود یه درگیری آدم با خودش رو بیان می‌کرد یا شاید یه خلا در خود،...
من خیلی متوجه نشدم
Ash Whatever
۱۴۰۲/۱/۱۸
تیکه‌ای که معتقد بود: کشتن جسم که کار خاصی نیست، معلوم نیست ما روح چند نفر رو کشتیم!
خیلی جالب و تامل برانگیز بود..
نوع مرموزی داستان منو به یاد کافکا در کرانه نوشته‌ی هاروکی موراکامی انداخت..
رها rafiei
۱۴۰۲/۱/۱۲
دوسش داشتم خوب بود ولی نه در حد عالی
Nafas
۱۴۰۲/۱/۱۱
داستان خوب و راز آلودی بود که خوشحالم که آخر سر آنچه که نامعلوم بود، معلوم شد و داستان با این راز تمام نشد و نتیجه‌ی مشخصی را برای ما رقم میزد.
1 2 >>