نقد، بررسی و نظرات کتاب شب را زنده بمان - رایلی سیجر
4.4
364 رای
مرتبسازی: جدیدترین
کتاب «شب را زنده بمان» را بسیار جذاب و گیرا یافتم که علاوه بر ترجمهی بسیار روان و عالی و سوژهای همراه با کشش بسیار بالا که مخاطب را ترغیب میکرد که حتماً و هرچه زودتر به پایان این ماجرای جذاب برسد، موضوع جذاب کتاب و تصویرسازیهای فراوان قابل تقدیر میباشد و گمان میکنم نظر هر خوانندهای را به خود جلب کند
با سپاس از کتابراه 💚
با سپاس از کتابراه 💚
داستان واقعا هیجانی و پر کشش هست، مخصوصا نیمه دوم داستان. امیدوارم فیلمش رو بسازن البته اگه هنوز ساخته نشده.
فقط دلیل اینکه دندان مقتولها کشیده میشده به خاطر یادگاری چیز جالبی نبود، نویسنده اگه این موضوع رو به عقدهای در بچگی قاتل ربط میداد جالب تر میشد. یا همینطور انگیزه قتلها هم به نظرم کافی نبود.
تو ترجمه به جای مست، از خود بی خود گفته شده که شاید به خاطر ممیزی بوده
فقط دلیل اینکه دندان مقتولها کشیده میشده به خاطر یادگاری چیز جالبی نبود، نویسنده اگه این موضوع رو به عقدهای در بچگی قاتل ربط میداد جالب تر میشد. یا همینطور انگیزه قتلها هم به نظرم کافی نبود.
تو ترجمه به جای مست، از خود بی خود گفته شده که شاید به خاطر ممیزی بوده
درود به همراهان کتاب راه.
من کتاب رو با هدف سرگرمی خوندم و به هدفم رسیدم و از این نظر کتاب بخوبی منو تا پایان با خودش همراه کرد. تکنیک نگارش خیلی حرفهای نیست وایراداتی میشه به انسجام و ارتباط منطقی اجزا با هم گرفت ولی بنظرم برای کتابهای سرگرمی خیلی لزومی به ریز بینی نیست.. بخوانید و لذتش رو ببرید.
من کتاب رو با هدف سرگرمی خوندم و به هدفم رسیدم و از این نظر کتاب بخوبی منو تا پایان با خودش همراه کرد. تکنیک نگارش خیلی حرفهای نیست وایراداتی میشه به انسجام و ارتباط منطقی اجزا با هم گرفت ولی بنظرم برای کتابهای سرگرمی خیلی لزومی به ریز بینی نیست.. بخوانید و لذتش رو ببرید.
سلام باتشکر از کتاب راه
کتاب در مورد دختری به نام چارلی است که اسمش از روی شخصیت یک فیلم که مورد علاقه مادربزرگاش است برداشته شده است.. چارلی که در تصادف پدر و مادراش را از دست داده است بعد از گذشت سالها در رشته فیلم سازی تحصیل میکند که بعد از مدتی بهترین دوستش را در اثر قتل از دست میدهد و مشکلات روانی و روحی زیادی برایش پیش میآید طی تصمیم ناگهانی از دانشگاه بیرون میزند و در طی مسیر برگشت ب خانه با مردی ب نام جاش آشنا میشود و....
رمان خوب و معمایی است که در میانه داستان باعث میشود که از آن خسته شویم وشوقی برای ادامه دادن نداشته باشیم اما هرچقدر که به انتهای آن پیش برویم جالبتر و تکاندهنده تر میشود.
در مورد چارلی آن جا که ترس را کنار گذاشت و تصمیم گرفت با آن مواجه شود را تحسین میکنم در حالی که خودم در همچنین شرایطی قرار بگیرم نمیدانم چ رفتاری از خودم نشان میدهم
و در مورد قاتل (نامش را نمیبرم چون نمیخوام افرادی که این متن را میخوانند علاقه خود را برای فهمیدن قاتل از دست بدهند.) اصلا دلیل منطقی و عقلانی نداشت و از نظر من نویسنده فقط میخواست قصه را تمام کند و بنظرم میشد هنوز شاخ و برگ بیشتری ب قصه داد و آنرا جالبتر کرد.
داستان خیلی خوب تمام شد برخلاف سایر رمانهای جنایی که معمولا پایان خوشی در انتظار آنها نیست
پیشنهاد میکنم بخوانید چون هر کتابی حداقل ارزش یکبار خواندن را دارد.
لطفاً کتابهای جنایی بیشتری قرار دهید باز هم ممنون و متشکر
کتاب در مورد دختری به نام چارلی است که اسمش از روی شخصیت یک فیلم که مورد علاقه مادربزرگاش است برداشته شده است.. چارلی که در تصادف پدر و مادراش را از دست داده است بعد از گذشت سالها در رشته فیلم سازی تحصیل میکند که بعد از مدتی بهترین دوستش را در اثر قتل از دست میدهد و مشکلات روانی و روحی زیادی برایش پیش میآید طی تصمیم ناگهانی از دانشگاه بیرون میزند و در طی مسیر برگشت ب خانه با مردی ب نام جاش آشنا میشود و....
رمان خوب و معمایی است که در میانه داستان باعث میشود که از آن خسته شویم وشوقی برای ادامه دادن نداشته باشیم اما هرچقدر که به انتهای آن پیش برویم جالبتر و تکاندهنده تر میشود.
در مورد چارلی آن جا که ترس را کنار گذاشت و تصمیم گرفت با آن مواجه شود را تحسین میکنم در حالی که خودم در همچنین شرایطی قرار بگیرم نمیدانم چ رفتاری از خودم نشان میدهم
و در مورد قاتل (نامش را نمیبرم چون نمیخوام افرادی که این متن را میخوانند علاقه خود را برای فهمیدن قاتل از دست بدهند.) اصلا دلیل منطقی و عقلانی نداشت و از نظر من نویسنده فقط میخواست قصه را تمام کند و بنظرم میشد هنوز شاخ و برگ بیشتری ب قصه داد و آنرا جالبتر کرد.
داستان خیلی خوب تمام شد برخلاف سایر رمانهای جنایی که معمولا پایان خوشی در انتظار آنها نیست
پیشنهاد میکنم بخوانید چون هر کتابی حداقل ارزش یکبار خواندن را دارد.
لطفاً کتابهای جنایی بیشتری قرار دهید باز هم ممنون و متشکر
چارلی با این وضعیت روحی چگونه به دانشگاه راه یافته بود. اشاره کرده بود که بعد فوت پدر و مادر با مادربزرگ که همیشه فیلم نگاه میکرده، زندگی کرده و مشخصه که خیلی ساده و منزوی بوده، در حالی که اگر از هر فیلمی یک نقطه آموزشی برداشت میکرد بایستی خیلی سختگیر و شکاک میبود. و با آموزش دفاع شخصی که دیده بود بهتر از اینها میتوانست باشد خلاصه رویاهای چارلی خیلی خسته کننده و تکرار رویاهای فیلم خیلی زیاد است. و اینکه آدمهای اطرافش (رابی، جاش، مدی و خانوادهاش و حتی پلیسها که به خانواده مدی گفته بودند چارلی قاتل را دیده ولی به یاد نمیآورد) به نحوی منفی یا سواستفاده میکردند. خلاصه من فکر میکنم فیلمش بهتر از کتابش باشد که توسط کارگردان دستکاری شده. کتاب حسی میدهد که نباید به هیچ کس اعتماد کرد. و هر کسی به سراغمان میآید حتماً به نیت منفعت خود است چه معنوی باشد چه مادی. و نباید فراموش کنیم که هیچ کس ما را بیشتر از خودش دوست ندارد که به خاطرش به خودمان صدمه بزنیم. چه رسد که به خاطرش بمیریم.! متشکرم موفق باشید
کتاب بسیار عالی بود
اگر به رمانهای جنایی علاقه دارین مناسبه
در رابطه با رمانهای جنایی بیشتر شبیه پرونده هری کبر بود چون همانند آن هر لحظه یک اتفاق جدید میوفتاد و روند کتاب را تغییر میداد ولی حسنی که نسبت به آن داشت کم بودن شخصیتها بود چون در پرونده هری کبر گاها شخصیتی و میگفت اون شخصیت میرفت و بعد از مدتها دوباره برمیگشت و نمیدانستی کیه ولی در این رمان این اتفاق نیوفتاده بود
در کل رمان خوبی بود به علاوه ترجمه خوبی نیز داشت
اگر به رمانهای جنایی علاقه دارین مناسبه
در رابطه با رمانهای جنایی بیشتر شبیه پرونده هری کبر بود چون همانند آن هر لحظه یک اتفاق جدید میوفتاد و روند کتاب را تغییر میداد ولی حسنی که نسبت به آن داشت کم بودن شخصیتها بود چون در پرونده هری کبر گاها شخصیتی و میگفت اون شخصیت میرفت و بعد از مدتها دوباره برمیگشت و نمیدانستی کیه ولی در این رمان این اتفاق نیوفتاده بود
در کل رمان خوبی بود به علاوه ترجمه خوبی نیز داشت
راستش وسطای داستان جایی که جاش و چارلی توی رستوران بودن و پلیس اومد توی ذهنم گفتم تف به این داستان مسخره و چرت ولی از جایی که از رستوران بیرون اومدن و سوار ماشین شدن از اون قسمت به بعد خط به خط داستان برام سورپرایز بود و آخر داستان بود که نویسنده قدرت قلمش و نوای زیبای داستانش رو به رخ کشید
عالی بود؟ محشر بود! به کسایی که به خوندن رمانهای جنایی علاقه مندن پیشنهاد میکنم خودم که خیلی لذت بردم. از یه جایی به بعد نمیشه کنار گزاشتش. خیلی خوب واسه نویسندههای تازه کار میتونه الهام بخش باشه. و کلی فیلم و بازیگر هم معرفی کرده😂
اولا از شخصیت رابی خوشم میومد یکم بعد یهو اخرش دهنم باز موند!!!!!!! ولی واقعا انگیزه قتلش اصلا منطقی نبود
اولا از شخصیت رابی خوشم میومد یکم بعد یهو اخرش دهنم باز موند!!!!!!! ولی واقعا انگیزه قتلش اصلا منطقی نبود
شاید در مقایسه با بقیهی کتابایی که خوندم عالی نبود ولی در کل بد نبود. برای عزیزانی که علاقه مند به کتابهای معمایی هستند پیشنهاد میشه البته با یکم دقت بیشتر قاتل کاملا قابل شناسایی بود. اگه مثله من اول دیدگاهها رو میخونید و بعد کتابو میخرید بهتون پیشنهاد میکنم. ممنون از کتابراه بابت تخفیفات اخر هفته
جذابیت کتاب در این بود که حوادث و اتفاقاتش قابل پیش بینی نبود و مخاطب رو غافلگیر میکرد. اما یک تکته مبهم داشت چارلی به پلیس گفت رابی رو بخاطر دفاع از خودش کشته (که درست هم هست)، اما چه توضیحی برای پلیس داشت در مورد اینکه دندون یک قاتل زنجیرهای رو کشیده؟؟؟
پایان داستان هم مثل فیلم هابود، اما زندگی واقعی پیچیده تر و تلخ تر از رمان هست
پایان داستان هم مثل فیلم هابود، اما زندگی واقعی پیچیده تر و تلخ تر از رمان هست
عرض سلام و خسته نباشید. رمان شب را زنده بمان رمانی جذاب و کشنده س. به طوری که یکمی از کتاب رو بخونی دیگه میگی تا آخر بخونم ببینم چی میشه. اتفاقا فیلمش رو هم ساختن که چند وقت پیش پخش شد. خیلی جذاب و تقریبا گیج کننده س که آیا شخصیت دختر داستان نجات میکنه یا نه. فقط آخرش یکمی بد تموم میشه. میتونست خیلی بهتر تمومشه. با تشکر فراوان از کتابراه عزیزم
کتاب هیجان انگیزی بود از نظر من خصوصا اینکه جلوههای بصری فوق العاده خوبی داشت جوری که خواننده احساس میکرد داره فیلم میبینه، فقط به نظرم صفحات اخر کتاب دیگه خیلی به خوبی و خوشی تموم شد که باعث میشه یکم پایانش عادی به نظر برسه، البته تا زمانی که قاتل مشخص میشه کتاب خیلی کشش داره، و خواننده رو حسابی با خودش همراه میکنه. کاملا ارزش خوندن داره. خصوصا برای افرادی که از طرفدارای پر و پا قرص ژانر جنایی و البته فیلمهای کلاسیک هستن، چون خیلی از فیلمهای هیچکاک و هنرپیشههای کلاسیک نام میبره. کلا حال و هوای جالبی داره و برای من خیلی جذاب بود.
در طول خواندن کتاب به خصوص اوایل حدسهایی زدم که داستان چجوریه و مثل بقیه داستانها کلیشه ایی و تکراری است، هرچه به تعداد صفحات خوانده شدهام اضافه میشد حدسهای من اشتباه از آب در میآمد، حتی اواسط فرضی را ارائه کردم که از صحت آن اطمینان داشتم ولی در آخر داستان برعکس شد و تا خواندن این ک چ کسی قاتل است، نتوانستم متوجه شدم.
ب این دلیل این کتاب شگفت انگیز و همچنین هیجانی بود.
از یک نظر دیگر، بعضی قسمتها عجیب به نظر میآمد وقتی جاش در ماشین در بخش بازی بیست سوالی آنچنان از آن نفرت دندان سخن میگفت، انگار خود قاتل بود ولی بیگناه بود. بعضی قسمتها تمام اسناد قاتل را مشخص میکرد ولی در آخر کس دیگری بود...