نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی و باز هم تنهایی - سوری رحیمی
4.2
739 رای
مرتبسازی: جدیدترین
فاطمه خامدا
۱۴۰۲/۹/۳
00
سنت تاریخی پردرد ایران را به خوبی به تصویر میکشد.
سلام واقعا کتاب خیلی خیلی قشنگ بود و هر لحظه احساسات آدم و تحت تاثیر قرار میداد نمیدونم این داستان بر اساس واقعیت بود یا نه ولی واقعا کلمات و به زیبایی برام به تصویر کشید دردهایی که گلی و خانوادش یا حتی اسد که یه جورایی نقش منفی داستان بود و حس کردم در اینه حال که داستانش غم داشت ولی حس کردم واقعیه و یه نفر اونو زندگی کرده عالی بود
من این کتاب نپسندیدم. یکی بخاطر نگارش ضعیف نویسنده دیگر اینکه درست است زنها روزگار سختی داشتند ولی طلاق خیلی سخت تر از الان بوده زن محکوم به تحمل بود. در حالی که اگر کسی خانواده و حامی هم نداشته!!! روزگارش وحشتناک تر بوده از قدیمیهایمان شنیدیم که چگونه بوده یک نویسنده با نگارشی ضعیف داستانی نوشته. ودیگر اینکه موسیقی موسیقی روز واقعه وموسیقی از کرخه تا راین اصلا انتخاب درستی نبود به هر حال حس خوبی نداد
فرازو نشیب زندگی تو دوران جنگ جهانی و مشکلات آداب رسوم قدیمی که خیلی از زنایه اون دوران به چالش میکشید من از خوندن کتاب با تمام غمی که داره لذت بردم.
گوینده اول هر فصل آروم شروع به خوندن میکنه اما یه خورده بعد شروع میکنه به تند خوانی که من آروم خوندنشون رو میپسندیدم. داستان خوبی بود و لذت بردم اما میتونست بیشتر از جزئیات بگه.
گوینده اول هر فصل آروم شروع به خوندن میکنه اما یه خورده بعد شروع میکنه به تند خوانی که من آروم خوندنشون رو میپسندیدم. داستان خوبی بود و لذت بردم اما میتونست بیشتر از جزئیات بگه.
داستان بسیار غم انگیز است. سرگذشت انسانی که زندگی بازیهای زیادی با وی کرده است اما بی تعارف اگر بخوام کتابی در این زمینه به دوستی معرفی کنم حتما کتاب سمفونی مردگان استاد معروفی را پیشنهاد میدهم.
نکاتی که به نظرم اشارهی مستقیم به آنها خیلی درست نبود عبارتند از
۱- جایگاه زن در جامعهی سنتی ایران
۲- محدودیت رابطهی عاطفی زن و شوهر در زمانهی سنت و گهنگی
۳- خدمات و سیاستهای درست حکومت زمان
به نظرم نویسنده باید به خوانندهی خود اجازه دهد تا برداشت خودش را از جامعهی آن روز داشته باشد. اگر هم میخواهد مطلبی را به خواننده القا کند این مسئله باید غیر مستقیم باشد.
راوی لهجهی زیبایی دارد اما با سرعت خیلی بالای داستان را نقل میکند و این جذابیت داستان را کم کرده است.
با سپاس از تیم کتابراه
نکاتی که به نظرم اشارهی مستقیم به آنها خیلی درست نبود عبارتند از
۱- جایگاه زن در جامعهی سنتی ایران
۲- محدودیت رابطهی عاطفی زن و شوهر در زمانهی سنت و گهنگی
۳- خدمات و سیاستهای درست حکومت زمان
به نظرم نویسنده باید به خوانندهی خود اجازه دهد تا برداشت خودش را از جامعهی آن روز داشته باشد. اگر هم میخواهد مطلبی را به خواننده القا کند این مسئله باید غیر مستقیم باشد.
راوی لهجهی زیبایی دارد اما با سرعت خیلی بالای داستان را نقل میکند و این جذابیت داستان را کم کرده است.
با سپاس از تیم کتابراه
در تاریخ همیشه زنانی داشتیم و هنوزم داریم که به علت تعصب و غیرت کاذب و سنتهایه غلط بدون اینکه دوران زیبای کودکی و بازی کردن را تجربه کنند بار مسئولیت اجباری همسرداری و خانه داری را روی دوش کوچکشان میگذارند و هنوز کودکی بیش نیستند که باید از کودکی مراقبت کنند و از تحصیل و پیشرفتشان به زور بگذرند آرزوهایشان ناکام وسرانجام به علت افکار غلط و سنتهاوخرافات بزرگترها به سرنوشت تلخ دچار میشوند. و تا آخر عمر میسوزند و تسلیم میشوند. شاید یک در هزار همسر خوبی مثل احمد نصیبشان شود. و هزاران هزارن افسوس و افسوس که قدران فرشته ای به نام زن نیستند
این دومین کتاب از ایشون که خوندم کتاب زیبایی بود ولی به شدت غم انگیز خیلی دوست داشتم یکم توش امید و شادی بیشتری بود زیبا نوشته شده بود و خیلی باورپذیر زندگی زنی بود که سختی خیلی خیلی زیادی کشیده بود البته این سختی در اون برهه زمانی چیز تقریباً میشه گفت عادی بود ماجرای زندگی زنی بود که برای زندگیش و خواسته هاش جنگید سختی کشید تا جای ممکن به خواسته هایش به سختی رسید ممنون از گوینده عزیز
داستانی بسیار جذاب که آدم ترغیب میشه تا آخرش پیش بره، داستانی غم انگیز که در عین حال امید رو تو دل آدم زنده میکنه و یاد میده باید تو زندگی جنگید و دوباره شروع کرد؛ روایت داستان خوب بود ولیای کاش عوض اینکه از آهنگهای فیلمهای تاریخی استفاده شده، آهنگهای آذری که بسیار زیبا هستند رو استفاده میکردین برای داستان با توجه به اینکه گلی داستان آذری زبان هستش و در روستای میانه زندگی میکنه، فقط آهنگها بی ربط بودن و گاهی دلهره آور
کتاب جالبی بود. شنیدنش رو توصیه میکنم و از اینکه کتابراه داستانی بلند و جذاب رو رایگان گذاشته متشکرم. کتاب فضای غمگینی داره که از اسم کتاب هم معلومه. شاهد تنهایی یکدختر هستیم که هیچ وقت تمومی نداره و مربوط به زمانهای قدیم هست و بیشتر تنهاییاش جدا از سرنوشت بخاطر دخالت مردم و حرف مردم و فضولی هاشون بود که منو خیلی عصبانی میکرد و با وجود گذشت اینهمه سال هنوزمکه هنوزه شاهد دخالتها هستیم.
از این تنهای ناگزیر گریزی نیست.
چقدر با این قصه اشک ریختم، غصه خوردم و زندگی گلی جلوی چشمم عین فیلم همراه صدای راوی گذشت. دسمریزاد میگم به نویسنده داستان و قلم زیباش. با این که درد توی تمام داستان همراه ما بود ولی حقیقتی را بیان کرد که برای خیلی از زنان واقعی بود.
در مورد ازدواج زینب خیلی دلگیر شدم به نظرم رسید گلی با تمام تجربه تلخی از گذشت داشت باز هم نتوانست جلوی تجربه تلخ برای دخترش را بگیرد.
چقدر با این قصه اشک ریختم، غصه خوردم و زندگی گلی جلوی چشمم عین فیلم همراه صدای راوی گذشت. دسمریزاد میگم به نویسنده داستان و قلم زیباش. با این که درد توی تمام داستان همراه ما بود ولی حقیقتی را بیان کرد که برای خیلی از زنان واقعی بود.
در مورد ازدواج زینب خیلی دلگیر شدم به نظرم رسید گلی با تمام تجربه تلخی از گذشت داشت باز هم نتوانست جلوی تجربه تلخ برای دخترش را بگیرد.
ممنون از داستان خوبتون
توصیف این کتاب از فضای داستان و مکانها و شخصیتها و.. بسیار عالی بود چون وصف آن باعث تصورش در ذهن میشد. همچنین در این داستان مهمان نوازی مردمان گیلان و مازندران به خوبی اشاره شد. روایت جنگهای جهانی و سختی که مردم ما در آن زمان تجربه کردند را به خوبی بیان کرد. یکی از جنبههای مثبت این داستان در روایت داستان احمد و گلی در این بخشها بود که احمد برای فرزندان خود، با توجه به ملیت و اعتقاداتش، اسمهایی با الگو گرفتن از بزرگان و امامان و پیامبران ما انتخاب کرد و در این داستان به خوبی به موضوع فرزند آوری اشاره شد. همچنین نتیجه ازدواجهای گلی به خوبی یادآور این بود که ازدواجهای اجباری و بدون فکر و علاقه نتیجه بسیار بد و بر عکس با علاقه و فکر و ایمان نتیجهای مثل آرامش و آسایش و... دارد.
انتقاد من از این داستان: در بخشی از داستان آداب و رسوم این یک شهر یا روستایی که داستان در آن اتفاق افتاده بود را بیان کرد که این آداب و رسوم گوینده آن بود که اگر فردی خانوادهاش راضی به آن ازدواج نباشند باید به زور به خانه بخت برود و به نظر من نباید در داستان گفته میشد زیرا با اساس کشور ما همخوانی ندارد. همچنین از جنبههای منفی داستان این بود که دختر باید با حقارت و بدون نظر خود ازدواج کند و و نشان دهنده این بود که دختران در ایران مورد تحقیر قرار میگیرند در حالی که در واقعیت اینطور نیست. چون دین اسلام زن را بالا میبرد و به او مقام میدهد اما در این داستان برخلاف این اعتقاد نشان داده شد. در بخشی از داستان گفته شد که گلی به ازدواج تمایلی ندارد و همیشه نتیجه آن را بد میدانست اما در دین اسلام ازدواج سنت پیامبر است. در جایی هم احمد رادیو خرید و در پی آن موسیقی و.. که اصلا مناسب نبود.
توصیف این کتاب از فضای داستان و مکانها و شخصیتها و.. بسیار عالی بود چون وصف آن باعث تصورش در ذهن میشد. همچنین در این داستان مهمان نوازی مردمان گیلان و مازندران به خوبی اشاره شد. روایت جنگهای جهانی و سختی که مردم ما در آن زمان تجربه کردند را به خوبی بیان کرد. یکی از جنبههای مثبت این داستان در روایت داستان احمد و گلی در این بخشها بود که احمد برای فرزندان خود، با توجه به ملیت و اعتقاداتش، اسمهایی با الگو گرفتن از بزرگان و امامان و پیامبران ما انتخاب کرد و در این داستان به خوبی به موضوع فرزند آوری اشاره شد. همچنین نتیجه ازدواجهای گلی به خوبی یادآور این بود که ازدواجهای اجباری و بدون فکر و علاقه نتیجه بسیار بد و بر عکس با علاقه و فکر و ایمان نتیجهای مثل آرامش و آسایش و... دارد.
انتقاد من از این داستان: در بخشی از داستان آداب و رسوم این یک شهر یا روستایی که داستان در آن اتفاق افتاده بود را بیان کرد که این آداب و رسوم گوینده آن بود که اگر فردی خانوادهاش راضی به آن ازدواج نباشند باید به زور به خانه بخت برود و به نظر من نباید در داستان گفته میشد زیرا با اساس کشور ما همخوانی ندارد. همچنین از جنبههای منفی داستان این بود که دختر باید با حقارت و بدون نظر خود ازدواج کند و و نشان دهنده این بود که دختران در ایران مورد تحقیر قرار میگیرند در حالی که در واقعیت اینطور نیست. چون دین اسلام زن را بالا میبرد و به او مقام میدهد اما در این داستان برخلاف این اعتقاد نشان داده شد. در بخشی از داستان گفته شد که گلی به ازدواج تمایلی ندارد و همیشه نتیجه آن را بد میدانست اما در دین اسلام ازدواج سنت پیامبر است. در جایی هم احمد رادیو خرید و در پی آن موسیقی و.. که اصلا مناسب نبود.