نقد، بررسی و نظرات کتاب وقتی که او رفت - لیزا جول
4.5
148 رای
مرتبسازی: جدیدترین
بانو
۱۴۰۳/۱/۱۳
00
با اینکه یکم موضوعش عجیب بود و غیرقابل درک ولی جالب بود
خب بخوای در مورد این رمان صحبت کنیم، از جوایز و نامزدها این کتاب و بعد از چند سال که اگر اشتباه نکنم از سال 2017 هنوز هم داره به مخاطبانش اضافه میشه من خودم به خودی خود از خواندن این کتاب لذت میبرم چون از آن نوع کتاباس که نمیشه لحظه به لحظه آن حدس زد و سردرگم کردن مخاطب به این کتاب باعث بانی این است که هیجان بالا مخاطب میخکوب کرده تا از این رمان نهایت استفاده کرده و این رمان را همراهی کند، لیزا جول در عرصه رمان واقعا فوق العادس و داستان شروع این رمان و پرده برداشتن ازی قتل و معمایی بودن آن فوق العاده حرفهای بود
سلام.
در مورد کتاب وقتی که او رفت، به نظرم نویسنده هیچ اطلاعاتی در مورد پزشکی قانونی نداره. پزشک قانونی با در دست داشتن حتی تکهای از بدن هر شخص، اطلاعات جامع و کاملی از اون به دست میاره. پس قطعا سن دقیق الی و نحوهی مردنش رو میتونسته تشخیص بده، در حالی که الی بعد از مرگ توسط ماشین زیر گرفته شده، اما پلیس میره اطراف محل پیدا شدن جسد تحقیق میکنه تا ببینه کسی زنی با مشخصات الی دیده، که خب قطعا باید میفهمیده اون دختر زنده به اون منطقه وارد نشده. همینطور در مورد بارداریش قطعا پزشک قانونی باید متوجه میشده.
داستان به نظرم غیرمنطقی بود.
در مورد کتاب وقتی که او رفت، به نظرم نویسنده هیچ اطلاعاتی در مورد پزشکی قانونی نداره. پزشک قانونی با در دست داشتن حتی تکهای از بدن هر شخص، اطلاعات جامع و کاملی از اون به دست میاره. پس قطعا سن دقیق الی و نحوهی مردنش رو میتونسته تشخیص بده، در حالی که الی بعد از مرگ توسط ماشین زیر گرفته شده، اما پلیس میره اطراف محل پیدا شدن جسد تحقیق میکنه تا ببینه کسی زنی با مشخصات الی دیده، که خب قطعا باید میفهمیده اون دختر زنده به اون منطقه وارد نشده. همینطور در مورد بارداریش قطعا پزشک قانونی باید متوجه میشده.
داستان به نظرم غیرمنطقی بود.
رمان خوبی بود غم و غصه بی پایان مادر از ناپدید شدن فرزندش بخوبی پردازش شده بود و عمق درد مادر را واگویه کرده بود و همچنین این نکته که حقارت و ضعف شخصیت افراد چگونه آنان را کینه توز و ضد اجتماع بار میاورد به خوبی نمایان بود در کتاب نکته دیگر که جالب و تعجب برانگیز بود قبول کردن و کنار آمدن زن و شوهر با ازدواجهای بعدی همدیگر و دیدارهای پی در پی آنان بود که در جامعه ما همچنین چیزی وجود ندارد
یه شب که بی خوابی زده بود به سرم دانلودش کردم و شروع کردم به خوندن و کشش داستان باعث شد تو هر فرصت روز بعد هم بخونمش و تقریبا یک روز و نصفای طول بود تا تمومش کردم، از وسط داستان، متوجه شدم که جریان پاپی چیه ولی جزییات رو نمیدوستم برای همین گره داستان هنوز باز نشده بود و تا آخر منو کشوند با داستان، یه امتیاز کمتر دادم چون یه داستان درجه یک نبود و باگ هم داشت
من این داستان رو خیلی دوست داشتم، تا حد زیادی ساختار داستان منطقی پیش رفت، البته بیشتر قسمتهایی که سعی شده بود هیجان انگیز باشه، قابل پیش بینی بود.
نکتهای که هست، اینه که در واقع پلیدی وجود نداره، یکی روان سالم داره و یکی روان ناسالم. خوبی به کسی میچسبه که روان سالمی داره و بدی به اون که روان ناسالمی داره. ما تا حد کمی مقصر عدم سلامت روانمون هستیم ولی تا حد زیادی مقصر عدم سلامت روان بچه هامونیم.
چون مسئولیت ما در مورد عدم سلامت روان خودمون آگاهی بهش و تلاش برای درمانه که احتمال داره هرگز موفق نباشه ولی اگر فقط بهش آگاه باشیم بچهای رو به این دنیا دعوت نمیکنیم.
داستان از کلیشههای زیبایی آدمهای خوب و زشتی آدمهای بد هم بی بهره نبود ولی در کل خوب بود و ارزش خوندن داشت. مرسی که رایگانش کردین.
نکتهای که هست، اینه که در واقع پلیدی وجود نداره، یکی روان سالم داره و یکی روان ناسالم. خوبی به کسی میچسبه که روان سالمی داره و بدی به اون که روان ناسالمی داره. ما تا حد کمی مقصر عدم سلامت روانمون هستیم ولی تا حد زیادی مقصر عدم سلامت روان بچه هامونیم.
چون مسئولیت ما در مورد عدم سلامت روان خودمون آگاهی بهش و تلاش برای درمانه که احتمال داره هرگز موفق نباشه ولی اگر فقط بهش آگاه باشیم بچهای رو به این دنیا دعوت نمیکنیم.
داستان از کلیشههای زیبایی آدمهای خوب و زشتی آدمهای بد هم بی بهره نبود ولی در کل خوب بود و ارزش خوندن داشت. مرسی که رایگانش کردین.
باسلام خدمت کتابراه عزیز. ممنون از نویسنده گرامی و مترجم محترم این کتاب.
داستان به آرامی شروع شد اونقدر یکنواخت و آرام بود که حس کسلی از این کتاب گرفتم و میخواستم خواندن آنرا کنار بگذارم اما نمیدونم یه حسی بهم میگفت ادامه بده به جاهای جنایی و حساسش میرسی. من از طرفداران پرو پا قرص کتابهای جنایی هستم وهربار که کتاب جنایی را میخوانم انتظار بیشتری را از کتاب قبلی دارم. و توقع داشتم که طبق نوشتهای روی کتاب از همان اول از شدت هیجان برای خواندن نفسم بگیرد اما این طور نشد به طوری که قبل از رسیدن به صفحه فکر کنم 132هیچ تمایلی برای ادامه ان نداشتم و درست از این صفحه به بعد بود که داستان حالت هیجانی برایم پیدا کرد.
کتاب در مورد خانوادهای که در روتین تکراری زندگی خود گم شدن و مادر خانواده هرروز کارهای تکراری انجام میدهد. دختری که نابغه ریاضی است و تمام آرزویش نمره الف مثبت در درس ریاضی است.
از اون طرف زنی است پر از کینه و حسرت با اینکه دکترای ریاضی دارد اما شغل درست و حسابی ندارد و تنها آرزویش این است که مردی که او را دوست دارد دوستش بدارد و برای آن هر کاری میکند که این شروع ماجرا است...
داستان به آرامی شروع شد اونقدر یکنواخت و آرام بود که حس کسلی از این کتاب گرفتم و میخواستم خواندن آنرا کنار بگذارم اما نمیدونم یه حسی بهم میگفت ادامه بده به جاهای جنایی و حساسش میرسی. من از طرفداران پرو پا قرص کتابهای جنایی هستم وهربار که کتاب جنایی را میخوانم انتظار بیشتری را از کتاب قبلی دارم. و توقع داشتم که طبق نوشتهای روی کتاب از همان اول از شدت هیجان برای خواندن نفسم بگیرد اما این طور نشد به طوری که قبل از رسیدن به صفحه فکر کنم 132هیچ تمایلی برای ادامه ان نداشتم و درست از این صفحه به بعد بود که داستان حالت هیجانی برایم پیدا کرد.
کتاب در مورد خانوادهای که در روتین تکراری زندگی خود گم شدن و مادر خانواده هرروز کارهای تکراری انجام میدهد. دختری که نابغه ریاضی است و تمام آرزویش نمره الف مثبت در درس ریاضی است.
از اون طرف زنی است پر از کینه و حسرت با اینکه دکترای ریاضی دارد اما شغل درست و حسابی ندارد و تنها آرزویش این است که مردی که او را دوست دارد دوستش بدارد و برای آن هر کاری میکند که این شروع ماجرا است...
در جواب دوستی که گفته بودن هنوز هم احترام به والدین هست من فکر میکنم شاید اون طرز فکر تا حدودی اشتباه بوده و اونا بهش پی بردن زندگی خیلی کوتاهه من خودم از این موضوع ضربه خوردم چون بهترین سالهایی که میتونستم با مادرم داشته باشم رو، مادرم صرف نگهداری از مادرش کرد چون فرزند آخر خانواده بود و باید از مادرش نگهداری میکرد و اگه من توی شرایط یکسان قرار بگیرم فرزندم رو ترجیح میدم و فکر میکنم این حق رو داشته باشم و فکر نمیکنم نگهداری از والدین یک وظیفه باشه!
درباره دختری نوجوان هست که بخاطر خودخواهی معلم خصوصیاش درگیر بحران وحشتناکی میشه و زندگیش نابود میشه، بعد از اون ماجراهایی برای مادرش اتفاق میفته. فضاسازی و توصیف نویسنده واقعا عالی بود من خیلی احساساتی شدم و جاهایی از کتاب اشک ریختم کتاب دوست داشتنی بود برام، امیدوارم شمام خوشتون بیاد.
داستان پردازی خوبی داشت
احساسات خر کدام از شخصیتها و وضعیت روانی انها را به قدر کافی توصیف کرده، کمی در توضیح رابطه لورل و فلوید زیادهروی کرده به نظرم.
چیزی که ازش فهمیدم اینه: یادآوری دردهای انسانی و کارهای عجیب آدمها، نادیده گرفتنها دردناک، تاثیرات مخرب بی مهری پدر و مادر، و وضعیت بچهها.
برای نوئل خیلی ناراحت شدم هر چند اول ازش متنفر شدم اما بعد درکش کردم و واقعا وحشتناک بود، سرگذشت فلوید هم دردناک بود. اینکه آدمهایی هستند که نه میتوانند دلبستگی عاطفی به خانواده داشته باشند و نه کسی به آنها محبتی عمیق نشان بدهد، هعی، در کل دردناک بود و کمی هم برایم آرامش بخش بود. گاهی شخصیتهای کتابا زنده میشن و دردهاشون رو با دردهات یکی میبینی و گم میشی تو بحر کتاب.
از نشر سنگ به خاطر این کتاب و کتاب نیمه تاریک مامان و کتاب سادی متشکرم.
همینطور از کتابراه برای رایگان گذاشتن موقت این کتابها... ممنونم!
احساسات خر کدام از شخصیتها و وضعیت روانی انها را به قدر کافی توصیف کرده، کمی در توضیح رابطه لورل و فلوید زیادهروی کرده به نظرم.
چیزی که ازش فهمیدم اینه: یادآوری دردهای انسانی و کارهای عجیب آدمها، نادیده گرفتنها دردناک، تاثیرات مخرب بی مهری پدر و مادر، و وضعیت بچهها.
برای نوئل خیلی ناراحت شدم هر چند اول ازش متنفر شدم اما بعد درکش کردم و واقعا وحشتناک بود، سرگذشت فلوید هم دردناک بود. اینکه آدمهایی هستند که نه میتوانند دلبستگی عاطفی به خانواده داشته باشند و نه کسی به آنها محبتی عمیق نشان بدهد، هعی، در کل دردناک بود و کمی هم برایم آرامش بخش بود. گاهی شخصیتهای کتابا زنده میشن و دردهاشون رو با دردهات یکی میبینی و گم میشی تو بحر کتاب.
از نشر سنگ به خاطر این کتاب و کتاب نیمه تاریک مامان و کتاب سادی متشکرم.
همینطور از کتابراه برای رایگان گذاشتن موقت این کتابها... ممنونم!