نقد، بررسی و نظرات کتاب اتاقی برای مهمان - هلن گارنر
4.4
345 رای
مرتبسازی: پیشفرض
زینب پورکلهر
۱۴۰۴/۰۱/۱۰
20
سلام و درود، به نظر من کتابی پر از احساسات واقعی و با موضوعی انسانی که عالی درجه کمی برای آن است. کتابی که با صداقت خواننده را با خود به پیش میبرد. نویسنده استرالیایی، هلن گارنر در "اتاقی برای مهمان" با آزمونی دشوار دست و پنجه نرم میکند که میزان رحم و ازخود گذشتگی ما را در بوته آزمایش میگذارد و روایت تلخ مادربزرگی استرالیایی است که دوستی را که بیماری لاعلاج سرطان روده دارد در خانهاش برای سه هفته دوره درمانی پذیرفته است، نیکولای مستقل و آزاد و رها از قید و بند، بازمانده خانواده ثروتمند که در دهه ششم زندگی خود است. او در جستجوی درمانهای مشکوک و نامطمئن در ملبورن که پزشکان قلابی با مبالغ هنگفت برای بیماران ساده خود تجویز میکنند نزد دوست خود آمده است نیکولا درمانهایی مانند خوردن آلوئه را، حمام ازون، تزریق ویتامین C، تنقیه با قهوه،... و هر درمان پیشنهادی دیگر را قبول میکند در حالی که میداند با مرگ فاصلهای ندارد. ممنون از خانم هاشمی، مترجم محترم و کتابراه عزیز، بدرود
داستان راجع به دو دوست به نام هلن و نیکولا هست که نیکولا بخاطر درمان مریضیش از سیدنی به خونه دوستش هلن در ملبورن میاد تا در طول درمانش که سه هفته طول میکشه مهمون اون باشه و ماجراهایی که در ادامه پیش میاد. نیکولا آدمیه که داره مرحله 4 سرطان رو میگذرونه و بیماریش علاج ناپذیره؛ اما از ترسش و برای فرار از مرگ به هرچیزی چنگ میندازه تا یه جوری خودشو نجات بده. تظاهر به قوی بودن میکنه و لبخند های حرص درآر میزنه اما با این کارش داره اطرافیانش رو نابود میکنه. و علاوه بر اون امید واهی و تظاهرش به قوی بودن؛ یک جورهایی از محبت اطرافیانش نسبت به خودش سو استفاده هم میکنه. صد صفحه اول کتاب واقعا برام کند پیش رفت و خوندنش سخت بود و رفتار نیکولا عصبانیم میکرد. اما سعی کردم درکش کنم و به این فکر کردم که هر کسی جای اون باشه و تقریبا همه درها برای نجاتش بسته باشه ممکنه همچین رفتاری از خودش نشون بده. بعد صفحه صد به بعد انگار روند داستان تند تر و بهتر شد رون تر پیش رفت و جالب تر. کتاب قشنگیه. هم عصبانیت میکنه هم غمگین و هم دیدن محبت شخصیت های داستان نسبت به نیکولا حس خوبی به آدم میده و یه پیش زمینه از سختی های زندگی با یک انسان بیمار و مراقبت از اون روهم نشون میده.
کتاب «اتاقی برای مهمان» برای من یکی از اون تجربههای تلخ ولی عمیق بود. داستان دربارهی زنیه که دوست قدیمیاش، نیکو، برای گذروندن روزهای پایانی عمرش میاد پیشش. در ظاهر قراره ماجرا دربارهی مراقبته، ولی خیلی زود وارد لایههای تاریکتری از روابط انسانی میشیم.
هلن گارنر بیرحمانه نشون میده که حتی مهربونی هم یه حدی داره. توی رابطهی میزبان و مهمان، مرز بین عشق، خشم، عذاب وجدان و خستگی، بارها جابهجا میشه. چیزی که منو تحت تأثیر قرار داد اینه که نویسنده هیچکدوم از شخصیتها رو قهرمان یا قربانی مطلق نمیکنه. حتی نیکو، که در حال مرگه، گاهی خودخواه و غیرقابلتحمل میشه.
زبان کتاب سادست ولی ضربهزننده. همهچیز کند و واقعی پیش میره، مثل خودِ مراقبت از یه بیمار واقعی. بعضیجاها ممکنه خستهت کنه، اما دقیقاً همونجاست که واقعیت خودش رو نشون میده.
در کل، این کتاب بیشتر از اینکه دربارهی مرگ باشه، دربارهی اینه که چطور زنده بمونیم وقتی همهچیز اطرافمون داره از هم میپاشه. یه کتاب سنگین و تاثیرگذار که شاید دوست نداشته باشی دوبار بخونیش، ولی مطمئناً فراموشش نمیکنی.
هلن گارنر بیرحمانه نشون میده که حتی مهربونی هم یه حدی داره. توی رابطهی میزبان و مهمان، مرز بین عشق، خشم، عذاب وجدان و خستگی، بارها جابهجا میشه. چیزی که منو تحت تأثیر قرار داد اینه که نویسنده هیچکدوم از شخصیتها رو قهرمان یا قربانی مطلق نمیکنه. حتی نیکو، که در حال مرگه، گاهی خودخواه و غیرقابلتحمل میشه.
زبان کتاب سادست ولی ضربهزننده. همهچیز کند و واقعی پیش میره، مثل خودِ مراقبت از یه بیمار واقعی. بعضیجاها ممکنه خستهت کنه، اما دقیقاً همونجاست که واقعیت خودش رو نشون میده.
در کل، این کتاب بیشتر از اینکه دربارهی مرگ باشه، دربارهی اینه که چطور زنده بمونیم وقتی همهچیز اطرافمون داره از هم میپاشه. یه کتاب سنگین و تاثیرگذار که شاید دوست نداشته باشی دوبار بخونیش، ولی مطمئناً فراموشش نمیکنی.
هیچکس در ناخوشایندی تجربهی بیماری شکی ندارد اما تماشای رنج عزیزان و بیماری کسی که دوستش داری و گذشتهای با او داشتهای بسیار ناخوشایندتر است. هلن مادربزرگی است باحوصله و کدبانو و البته اهل هنر و ادبیات که دیوار به دیوار دختر و نوههایش زندگی میکند و حالا خانهاش را مهیای ورود مهمانی میکند. مهمانی که غریبه نیست. دوستش نیکولاست. رفیق چندینوچندسالهاش که پس از سالها سبک زندگی هیپیگونه و فارغ از قیدوبند ازدواج و بچه و خانواده متوجه شده به سرطان روده مبتلاست و حالا تصمیم گرفته برای ادامهی بخشی از روند درمانش از سیدنی به ملبورن بیاید. هلن هر چیزی را که فکر میکند به آرامش و بهتر شدن حال نیکولا کمک میکند فراهم میآورد. ملحفههای صورتی کمرنگ برای تقویت روحیهاش، قالیچهای ایرانی با طرحی از شکوفههای گلبهی و برگهای سبز روشن و اتاقی آفتابگیر و بینهایت ملحفهی سفید و تمیز برای شبهای بلندی که میداند قرار نیست آرام و بیدردسر بگذرند. روز موعود فرا میرسد و هلن برای استقبال از دوستش به فرودگاه میرود.
داستان در مورد شخصی هست که از دوستش که بیماری لاعلاجی داره ، مراقبت میکنه
تلاش نیکولا برای مبارزه از هر روشی که علمی یا غیر علمی که برایش ممکن بود، جالب توجه بود البته پرروییش هم آزاردهنده بود
کتاب به خوبی توانسته احساسات و مشکلات مراقبین بیمار لاعلاج رو توصیف کنه. که چقدر خسته کننده و تحلیل برنده هست به طوری که حتی احساس همدردی نسبت به بیمار رو هم از دست میدن.
به نظرم اینکه نویسنده به مشکلات مالی نپرداخته از ضعف داستان هست و از طرفی در مورد مواجهه با بیماری به جزییات پرداخته اما در مرگ به راحتی از این موضوع گذشته.
مورد دیگری که جالب توجه بود تعداد افراد زیادی بود که حاضر بودن به نیکولا کمک کنند.
ترجمه خوب بود اما زیرنویسها به عددهای زیرنویس لینک نشده بود.
به نظرم کتابی نیست که بشه به همه معرفیش کرد، مگه اینکه در شرایط مشابه قرار داشته باشند.
تلاش نیکولا برای مبارزه از هر روشی که علمی یا غیر علمی که برایش ممکن بود، جالب توجه بود البته پرروییش هم آزاردهنده بود
کتاب به خوبی توانسته احساسات و مشکلات مراقبین بیمار لاعلاج رو توصیف کنه. که چقدر خسته کننده و تحلیل برنده هست به طوری که حتی احساس همدردی نسبت به بیمار رو هم از دست میدن.
به نظرم اینکه نویسنده به مشکلات مالی نپرداخته از ضعف داستان هست و از طرفی در مورد مواجهه با بیماری به جزییات پرداخته اما در مرگ به راحتی از این موضوع گذشته.
مورد دیگری که جالب توجه بود تعداد افراد زیادی بود که حاضر بودن به نیکولا کمک کنند.
ترجمه خوب بود اما زیرنویسها به عددهای زیرنویس لینک نشده بود.
به نظرم کتابی نیست که بشه به همه معرفیش کرد، مگه اینکه در شرایط مشابه قرار داشته باشند.
کتاب اتاقی برای مهمان، کتاب زیبا و دقیقی به نظرم رسید، روان، ساده و صمیمی.
چقدر زیبا احساساتی را به تصویر کشید که درک آنها دشوار است و چه خوب بود که به این نکته اشاره کرد که چطور سرکوب احساسات آدمی را، نه خودش را، که اطرافیانش را سرانجام عذاب خواهد داد. رنج و فداکاری هلن غیر قابل درک بود، افسانهای به نظرم رسید و در عین حال کاملا واقعی، به عبارت دیگر دوست نداشتم آن را باور کنم یا بپذیرم اما در کمال ناتوانی مجبور به پذیرفتن آن بودم، پس از خواندنش احساسی نذارم، گمانم آنقدر احساساتم را درون ریختهام که خودم هم نمیدانم چه حسی دارم، کرخت شدهام. این کتاب برایم زیبا، جدید و دل انگیز بود، حسی در آن بود که نمیدانم چطور وصفش کنم و آن حس را دوست نداشتم، نه خود آن حس را که این حس را که کسی غیر از خودم هم چنین حسی دارد. اثر عجیبی بود.
چقدر زیبا احساساتی را به تصویر کشید که درک آنها دشوار است و چه خوب بود که به این نکته اشاره کرد که چطور سرکوب احساسات آدمی را، نه خودش را، که اطرافیانش را سرانجام عذاب خواهد داد. رنج و فداکاری هلن غیر قابل درک بود، افسانهای به نظرم رسید و در عین حال کاملا واقعی، به عبارت دیگر دوست نداشتم آن را باور کنم یا بپذیرم اما در کمال ناتوانی مجبور به پذیرفتن آن بودم، پس از خواندنش احساسی نذارم، گمانم آنقدر احساساتم را درون ریختهام که خودم هم نمیدانم چه حسی دارم، کرخت شدهام. این کتاب برایم زیبا، جدید و دل انگیز بود، حسی در آن بود که نمیدانم چطور وصفش کنم و آن حس را دوست نداشتم، نه خود آن حس را که این حس را که کسی غیر از خودم هم چنین حسی دارد. اثر عجیبی بود.
معمولا وقتی کسی بیمار میشود اطرافیان سعی میکنند به او روحیه و اعتماد به نفس و امید تزریق کنند ولی در این کتاب هلن هر دفعه سعی میکرد که به نیکولا بگوید تو مردنی هستی و هیچ امیدی به بهبودی نیست در عوض خود بیمار بسیار امیدوار و سرزنده بود و به راحتی تسلیم مرگ نشد کسی که قابل تحسینه نیکولاست نه هلن هلن بارها از اینکه دوستش برای درمان به خانهاش آمده و او از نیکولا پرستاری میکند بسیار خشمگین و پشیمان است در واقع نویسنده به خوبی رفتار و کردار غربیها در مقابل گرفتاری دوستان و خانواده را بیان کرده و غیر مستقیم فرهنگ غربی رو فرد گرا و خودمحور توصیف کرده در این کتاب حتی خواهر نیکولا حاضر به پرستاری از او نشده و این بع قهقرا رفتن بنیان خانواده و نبود عشق در میان آنان است ممنون از کتابراه بابت این کتاب اموزنده
کتاب 《اتاقی برای مهمان》نوشتهی هلن گارنر داستانی از روابط میان انسانها است که با تلخی درآمیخته است. این داستان بیش از هر چیز به سه موضوع محبت، دوستی و مرگ می پردازد. راوی این رمان زنی به نام هلن است که میخواهد از دوست خود مراقبت کند. دوستی که به سرطان روده مبتلا شده، حالش وخیم است و با مرگ دست و پنجه نرم میکند. هلن با وسواس بسیار و با توجه به جزئیات مورد علاقهی دوستش نیکولا، اتاقی را برای او آماده میکند با ورود نیکولا به خانهی او، اوضاع پیچیده میشود این کتاب بر اساس تجربهی شخصی خود نویسنده نوشته شده و شاید به همینخاطر است که هجوی در آن دیده نمیشود. لذا اگر به دنبال داستانی با اوج و هیجان هستید مطالعهی این رمان بهتون پیشنهاد نمیشه و هم چنین ممکنه با روحیه تون سازگار نباشه. درنهایت ممنونم از کتابراه🙏🏻
زمان خوندن این کتاب نظرات مختلفی به ذهنم رسید از اینکه چرا واقعا برخی نویسندگان خارجی انقدر دنبال این هستن که از موقعیت هایی مثل مریضی های لاعلاج برخی بیماران با اینکه در نهایت هممون میدونیم تهش قراره چی بشه پیام های فلسفی و فهم معنای زندگی و حتی امید به زندگی و پذیرش مرگ در بیارن! البته هنوز هم همین نظر رو دارم و خب نوشتمش! اما قلم نویسنده در تبدیل تجربه شخصی خودش در نگهداری از یک بیمار و پذیرش کم و کاستی های خودش ستودنی بود. در خصوص نسخه الکترونیکی کتاب هم شماره های پاورقی ارجاع دیجیتال نداشتند و یکسری کلمات کسره داره به صورت معیوب آورده شده بودند. امیدوارم دوباره مورد بازبینی قرار بگیره.
نثر بسیار روانی داره که خواندنش رو دلنشین میکنه.
از اون جایی که اکثر افراد در دوران فعلی درگیر بیماریهای خطرناکی مثل سرطان میشن، خواندن این کتاب که تجربه سه هفتهای از مراقبت از یک بیمار سرطانی رو شرح میده مفیده.
خسته و کلافه شدن تو این شرایط برای اکثر آدما همراه با عذاب وجدانه ولی یک بخش خیلی طبیعی از این رونده. کسایی که تو همچین موقعیتی هستن که از عزیز بیماری نگهداری میکنند خوبه که این کتاب رو بخونن.
امیدوارم هیچکس درگیر وضعیت دردناک و ناراحتکننده بیماریهای سخت نشه و قلب و روح آدما سرشار از سلامتی باشه. 🤍
از اون جایی که اکثر افراد در دوران فعلی درگیر بیماریهای خطرناکی مثل سرطان میشن، خواندن این کتاب که تجربه سه هفتهای از مراقبت از یک بیمار سرطانی رو شرح میده مفیده.
خسته و کلافه شدن تو این شرایط برای اکثر آدما همراه با عذاب وجدانه ولی یک بخش خیلی طبیعی از این رونده. کسایی که تو همچین موقعیتی هستن که از عزیز بیماری نگهداری میکنند خوبه که این کتاب رو بخونن.
امیدوارم هیچکس درگیر وضعیت دردناک و ناراحتکننده بیماریهای سخت نشه و قلب و روح آدما سرشار از سلامتی باشه. 🤍
سلام
رمان اتاقی برای مهمان یک رمان تأملبرانگیز دربارهی مرگ، دوستی و چالشهای مراقبت از عزیزان در روزهای پایانی زندگی است. اگر به داستانهایی با مضامین احساسی عمیق و واقعگرایانه علاقه دارید، این کتاب میتواند تجربهای فراموشنشدنی برای لحظات آخری که با عزیزان هستید برای شما باشد. تجربهی این مراقبت تبدیل به یک لحظات سخت از صبر، خشم، احساس گناه و عشق میشود. نیکولا به درمانهای جایگزین غیرعلمی اعتقاد دارد، و این موضوع تنشهای زیادی را بین او و هلن ایجاد میکند.
با تشکر
رمان اتاقی برای مهمان یک رمان تأملبرانگیز دربارهی مرگ، دوستی و چالشهای مراقبت از عزیزان در روزهای پایانی زندگی است. اگر به داستانهایی با مضامین احساسی عمیق و واقعگرایانه علاقه دارید، این کتاب میتواند تجربهای فراموشنشدنی برای لحظات آخری که با عزیزان هستید برای شما باشد. تجربهی این مراقبت تبدیل به یک لحظات سخت از صبر، خشم، احساس گناه و عشق میشود. نیکولا به درمانهای جایگزین غیرعلمی اعتقاد دارد، و این موضوع تنشهای زیادی را بین او و هلن ایجاد میکند.
با تشکر
متن بسیار پراکنده و خیلی سطحی است. این نوع نوشتاری خسته کننده است و خواننده را برای ادامه داستان جلب نمیکند. ضعف بیشتر از شروع و پایان داستان بسیار مشهود است. آن جا که برای اتمام داستان همچی رو به یکباره تمام میکند و سریع جمع میشود. از توصیفهای تیکه تکیه رسیدن به خلاصه کردن داستان یک مشکل اصلی داستان هست. شاید عدم ارتباط خواننده با داستان به ترجمه کتاب نیز برگردد. آن جا که خوب ویراستاری و انتخاب درست معنی کلمات و جملات در متن داستان رعایت نشده باشد.
هلن مادربزرگی است باحوصله و کدبانو و البته اهل هنر و ادبیات که دیوار به دیوار دختر و نوههایش زندگی میکند و حالا خانهاش را مهیای ورود مهمانی میکند. مهمانی که غریبه نیست. دوستش نیکولاست. رفیق چندینوچندسالهاش که پس از سالها سبک زندگی هیپیگونه و فارغ از قیدوبند ازدواج و بچه و خانواده متوجه شده به سرطان روده مبتلاست و حالا تصمیم گرفته برای ادامهی بخشی از روند درمانش از سیدنی به ملبورن بیاید
کتاب اتاقی برای مهمان نوشتهی هلن گارنر، داستان رابطهی دو دوست قدیمی و صمیمی است که برای سه هفته باید در یک خانه و در کنار هم زندگی کنند. وقتی نیکولا از درمان سرطانش ناامید میشود، شیمیدرمانی را رها میکند و به ملبورن میآید تا طب مکمل را امتحان کند. او در این مدت در یکی از اتاقهای خانهی هلن میماند. اما رفتارها و عقاید نیکولا، نهفقط خود او که زندگی هلن را هم تحت تأثیر قرار میدهد...
این کتاب که براساس زندگی واقعی هلن گارنره داستان دوستانی صمیمی رو نشون میده که یکی از اونا دچار بیماری لاعلاج سرطان میشه و دوستش اون رو توی خونه خودش نگه میداره و ازش مراقبت میکنه اون دوستش رو خیای دوست داره اما از مراقبت کردن ازش خسته میشه.... این داستان، حس دوستی و مواجهه با مرگ عزیزامون رو با قلمی زیبا و داستاتی تلخ له روایت درمیاره 💜 من که بهتون پیشنهادش میکنم
«اتاقی برای مهمان» داستانی لطیف، دروننگر و انسانی است که با زبانی نرم و تصویری، تنهایی، امید، و پیچیدگیهای روابط انسانی را روایت میکند. نویسنده با ایجاد فضایی آرام و در عین حال رازآلود، ذهن خواننده را به پرسش درباره میزبانی، تعلق، و مرزهای میان خود و دیگری وامیدارد. این کتاب مناسب کسانی است که به داستانهای روانشناسانه با فضایی شاعرانه علاقه دارند.
رمان درمورد دو دوسته که یکی از انها به بیماری مبتلا شده وطی جریاناتی قرارشده توسط دوستش تیمار شودرمان به اتفاقات چالشهای بین این دونفر اشاره میکنه که بسیار واقعی وعینی توصیف شده شاید طبق انچه که در کتاب امده نشات گرفته از تجربه نویسنده در مراقبت از دوست بیمارش بوده کتاب بسیار جالبه وبه نظرکسانی که از بیمار صعب اعلاجی پرستاری کرده اند کاملا قابل لمسه
«اتاقی برای مهمان» نوشتهی هلن گارنر، روایتی صادقانه، عمیق و گاه تلخ از تجربهی همراهی با بیماری لاعلاج یک دوست است. گارنر با نثری مینیمال و بیپیرایه، به مفاهیمی چون دوستی، وظیفه، مرزهای اخلاقی و سنگینی مراقبت میپردازد. این اثر، نهتنها داستانی شخصی، بلکه تاملیست بر معنای همراهی و محدودیت انسان در مواجهه با درد و مرگ.
این کتاب با نثری صمیمی و بیپرده، روایتگر درد و امید در مواجهه با بیماری و مرگ است. گارنر با مهارت، پیچیدگیهای دوستی و مسئولیتهای اخلاقی را در موقعیتهای بحرانی میکاود. داستانِ تلخوشیرینِ مراقبت از دوستی درگیر سرطان، هم تکاندهنده است و هم پر از درسهای انسانی. از اون کتابایی که بعد از بستنِ آخرین صفحه، هنوز تو ذهنت میماند. 📖✨
این کتاب از این نظر برای من جالب بود که اخیرا درگیر رابطهای بودم که طرف مقابل وزن خودش رو روی من مینداخت و برای همین خوندن این کتاب برام پر چالش بود و صحنه هاش تقریبا قابل درک بود. چالش محافظت از خود و ایجاد تعادل بین محبت به دیگران و جلوگیری از سواستفاده چیزی بود که تو این کتاب برام جلب توجه میکرد
یه رُمان جذاب با درونمایه خانوادگی، مهاجرت و پیوندهای انسانیه که زندگی یه مردی جوون به نام دینو هستش که برخلاف خواستههای خانواده، به آمریکا مهاجرت میکنه. با مرگ پدرش، به ایتالیا برمیگرده و تصمیم میگیره خونه قدیمی خانوادگی رو به مهمونخونه تبدیل کنه. ورود مهموهای مختلف، رازهای گذشته و چالشهای الان رو روشن میکنه.
به نظر من یه روایت کوتاه اما عمیق از دوستی و همدلیه. نویسنده به سادگی نشون میده که کمک کردن همیشه قهرمانانه نیست و حتی میتونه فرسایشی باشه (واقعا درست میگه) شخصیتها هم قهرمان خاصی ندارن. شخصیتها اکثرا خاکستری هستن پر از ضعف و تردید و... داستان پر از لحظههاییه که تلخی و زیبایی زندگی رو همزمان نشون میده.
داستان در مورد فردى هست که سرطان داره وداره میمیره ولى نمیخواد این رو قبول کنه واز زمان باقیمانده حداکثر استفاده رو بکنه. بلکه اون زمان رو صرف غصه خوردن براى موقعیتهاى ازدست داده وکارهاى انجام نداده وچنگ زدن به هر درمان غیرعلمى براى خوب شدن میکنه. ودر این راه هم خودش وهم اطرافیانش رو اذیت میکنه.
خیلی عالی خیلی واقع بینانه و با ظرافت تمام، تغییرات و مشکلات روحی را که در حین پرستاری از بیمار ممکن است برای تک تک ما نیز تجربه شده باشد، بیان میکند... پیچیدگی روابط انسانها در شرایط مختلف و بالاخص شرایط سختی مثل بیماری که ممکن است با تجربهترین و مهربانترین افراد نیز کم بیاورند✅️
((اتاقی برای مهمان)) کتابی تاثیر گذار تامل برانگیز است که مفهوم دوستی، تعهد و محدودیتهای انسانی رابه شکلی صادقانه و احساسی بررسی میکند. اگر به داستانهایی با درونمایههای احساسی و فلسفی علاقه دارید این کتاب انتخاب خوبی خواهد بود. ممنون از نویسنده محترم و مترجم خلاق وکتابراه عزیز موفق و موید باشید. 🙏
کتاب پر احساس و زیبا به نظرم عالیه درباره دختری که از شیمی درمانی خود ناامید شده این کتاب را یکی از دوست هام معرفی کرد کتاب خیلی خیلی خوبی است اولین کتابی بود که از این نویسنده خواندهام چون از زبان خود نویسنده هم هست کتاب ما را با خود همراه میکند این هم یکی از مزیت این کتاب ممنون از کتابراه❤️
اتاقی برای مهمان یک رمان احساسی و اجتماعی است که خوانندگان علاقهمند به داستانهای عاطفی و پرمفهوم از آن لذت خواهند برد. اگرچه داستان در برخی بخشها کند پیش میرود، اما روایت قوی، شخصیتپردازی دقیق و پیامهای اجتماعی آن، این کتاب را به یک انتخاب خوب برای علاقهمندان به رمانهای ایرانی تبدیل میکند.
. کتاب اتاقی برای مهمان - اثر هلن گارنر، ترجمه طیبه هاشمی
این کتاب معمولا دربارهی تنشهای عاطفی و روابط انسانی در موقعیتهای غیرمنتظره است. سبک نوشتار گارنر بسیار روان و توصیفی است و حس همذاتپنداری خوبی ایجاد میکند. برای کسانی که به داستانهای درام و انسانی علاقه دارند، مناسب است.
این کتاب معمولا دربارهی تنشهای عاطفی و روابط انسانی در موقعیتهای غیرمنتظره است. سبک نوشتار گارنر بسیار روان و توصیفی است و حس همذاتپنداری خوبی ایجاد میکند. برای کسانی که به داستانهای درام و انسانی علاقه دارند، مناسب است.