نقد، بررسی و نظرات کتاب اتاقی برای مهمان - هلن گارنر

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
زینب پورکلهر
۱۴۰۴/۰۱/۱۰
سلام و درود، به نظر من کتابی پر از احساسات واقعی و با موضوعی انسانی که عالی درجه کمی برای آن است. کتابی که با صداقت خواننده را با خود به پیش می‌برد. نویسنده استرالیایی، هلن گارنر در "اتاقی برای مهمان" با آزمونی دشوار دست و پنجه نرم می‌کند که میزان رحم و ازخود گذشتگی ما را در بوته آزمایش می‌گذارد و روایت تلخ مادربزرگی استرالیایی است که دوستی را که بیماری لاعلاج سرطان روده دارد در خانه‌اش برای سه هفته دوره درمانی پذیرفته است، نیکولای مستقل و آزاد و رها از قید و بند، بازمانده خانواده ثروتمند که در دهه ششم زندگی خود است. او در جستجوی درمان‌های مشکوک و نامطمئن در ملبورن که پزشکان قلابی با مبالغ هنگفت برای بیماران ساده خود تجویز می‌کنند نزد دوست خود آمده است نیکولا درمان‌هایی مانند خوردن آلوئه را، حمام ازون، تزریق ویتامین C، تنقیه با قهوه،... و هر درمان پیشنهادی دیگر را قبول می‌کند در حالی که می‌داند با مرگ فاصله‌ای ندارد. ممنون از خانم هاشمی، مترجم محترم و کتابراه عزیز، بدرود
ملیکا
۱۴۰۴/۰۴/۰۸
داستان راجع به دو دوست به نام هلن و نیکولا هست که نیکولا بخاطر درمان مریضیش از سیدنی به خونه دوستش هلن در ملبورن میاد تا در طول درمانش که سه هفته طول میکشه مهمون اون باشه و ماجراهایی که در ادامه پیش میاد. نیکولا آدمیه که داره مرحله 4 سرطان رو میگذرونه و بیماریش علاج ناپذیره؛ اما از ترسش و برای فرار از مرگ به هرچیزی چنگ میندازه تا یه جوری خودشو نجات بده. تظاهر به قوی بودن میکنه و لبخند های حرص درآر میزنه اما با این کارش داره اطرافیانش رو نابود میکنه. و علاوه بر اون امید واهی و تظاهرش به قوی بودن؛ یک جورهایی از محبت اطرافیانش نسبت به خودش سو استفاده هم میکنه. صد صفحه اول کتاب واقعا برام کند پیش رفت و خوندنش سخت بود و رفتار نیکولا عصبانیم میکرد. اما سعی کردم درکش کنم و به این فکر کردم که هر کسی جای اون باشه و تقریبا همه درها برای نجاتش بسته باشه ممکنه همچین رفتاری از خودش نشون بده. بعد صفحه صد به بعد انگار روند داستان تند تر و بهتر شد رون تر پیش رفت و جالب تر. کتاب قشنگیه. هم عصبانیت میکنه هم غمگین و هم دیدن محبت شخصیت های داستان نسبت به نیکولا حس خوبی به آدم میده و یه پیش زمینه از سختی های زندگی با یک انسان بیمار و مراقبت از اون روهم نشون میده.
HolaEF
۱۴۰۴/۰۳/۲۳
کتاب «اتاقی برای مهمان» برای من یکی از اون تجربه‌های تلخ ولی عمیق بود. داستان درباره‌ی زنیه که دوست قدیمی‌اش، نیکو، برای گذروندن روزهای پایانی عمرش میاد پیشش. در ظاهر قراره ماجرا درباره‌ی مراقبته، ولی خیلی زود وارد لایه‌های تاریک‌تری از روابط انسانی می‌شیم.
هلن گارنر بی‌رحمانه نشون می‌ده که حتی مهربونی هم یه حدی داره. توی رابطه‌ی میزبان و مهمان، مرز بین عشق، خشم، عذاب وجدان و خستگی، بارها جابه‌جا می‌شه. چیزی که منو تحت تأثیر قرار داد اینه که نویسنده هیچ‌کدوم از شخصیت‌ها رو قهرمان یا قربانی مطلق نمی‌کنه. حتی نیکو، که در حال مرگه، گاهی خودخواه و غیرقابل‌تحمل می‌شه.
زبان کتاب سادست ولی ضربه‌زننده. همه‌چیز کند و واقعی پیش می‌ره، مثل خودِ مراقبت از یه بیمار واقعی. بعضی‌جاها ممکنه خسته‌ت کنه، اما دقیقاً همون‌جاست که واقعیت خودش رو نشون می‌ده.
در کل، این کتاب بیشتر از اینکه درباره‌ی مرگ باشه، درباره‌ی اینه که چطور زنده بمونیم وقتی همه‌چیز اطرافمون داره از هم می‌پاشه. یه کتاب سنگین و تاثیرگذار که شاید دوست نداشته باشی دوبار بخونیش، ولی مطمئناً فراموشش نمی‌کنی.
فریبا نوروزی
۱۴۰۴/۰۲/۱۳
هیچ‌کس در ناخوشایندی تجربه‌ی بیماری شکی ندارد اما تماشای رنج عزیزان و بیماری کسی که دوستش داری و گذشته‌ای با او داشته‌ای بسیار ناخوشایندتر است. هلن مادربزرگی است با‌حوصله و کدبانو و البته اهل هنر و ادبیات که دیوار به دیوار دختر و نوه‌هایش زندگی می‌کند و حالا خانه‌اش را مهیای ورود مهمانی می‌کند. مهمانی که غریبه نیست. دوستش نیکولاست. رفیق چندین‌وچند‌ساله‌اش که پس از سال‌ها سبک زندگی هیپی‌گونه و فارغ از قید‌وبند ازدواج و بچه و خانواده متوجه شده به سرطان روده مبتلاست و حالا تصمیم گرفته برای ادامه‌ی بخشی از روند درمانش از سیدنی به ملبورن بیاید. هلن هر چیزی را که فکر می‌کند به آرامش و بهتر شدن حال نیکولا کمک می‌کند فراهم می‌آورد. ملحفه‌های صورتی کم‌رنگ برای تقویت روحیه‌اش، قالیچه‌ای ایرانی با طرحی از شکوفه‌های گلبهی و برگ‌های سبز روشن و اتاقی آفتاب‌گیر و بی‌نهایت ملحفه‌ی سفید و تمیز برای شب‌های بلندی که می‌داند قرار نیست آرام و بی‌دردسر بگذرند. روز موعود فرا می‌رسد و هلن برای استقبال از دوستش به فرودگاه می‌رود.
مانا کیان
۱۴۰۴/۰۱/۱۵
داستان در مورد شخصی هست که از دوستش که بیماری لاعلاجی داره ، مراقبت می‌کنه
تلاش نیکولا برای مبارزه  از هر روشی که علمی یا غیر علمی که برایش ممکن بود، جالب توجه بود البته پرروییش هم آزاردهنده بود
کتاب به خوبی توانسته احساسات و مشکلات مراقبین بیمار لاعلاج رو  توصیف کنه. که چقدر خسته کننده و تحلیل برنده هست به طوری که حتی احساس همدردی نسبت به بیمار رو هم از دست میدن.
به نظرم اینکه نویسنده به مشکلات مالی نپرداخته از ضعف داستان هست و از طرفی در مورد مواجهه با بیماری به جزییات پرداخته اما در مرگ به راحتی از این موضوع گذشته.
مورد دیگری که جالب توجه بود تعداد افراد زیادی بود که حاضر بودن به نیکولا کمک کنند.
ترجمه خوب بود اما زیرنویس‌ها به عدد‌های زیرنویس لینک نشده بود.
به نظرم کتابی نیست که بشه به همه معرفیش کرد، مگه اینکه در شرایط مشابه قرار داشته باشند.
پونه
۱۴۰۴/۰۲/۱۳
کتاب اتاقی برای مهمان، کتاب زیبا و دقیقی به نظرم رسید، روان، ساده و صمیمی.
چقدر زیبا احساساتی را به تصویر کشید که درک آن‌ها دشوار است و چه خوب بود که به این نکته اشاره کرد که چطور سرکوب احساسات آدمی را، نه خودش را، که اطرافیانش را سرانجام عذاب خواهد داد. رنج و فداکاری هلن غیر قابل درک بود، افسانه‌ای به نظرم رسید و در عین حال کاملا واقعی، به عبارت دیگر دوست نداشتم آن را باور کنم یا بپذیرم اما در کمال ناتوانی مجبور به پذیرفتن آن بودم، پس از خواندنش احساسی نذارم، گمانم آنقدر احساساتم را درون ریخته‌ام که خودم هم نمیدانم چه حسی دارم، کرخت شده‌ام. این کتاب برایم زیبا، جدید و دل انگیز بود، حسی در آن بود که نمیدانم چطور وصفش کنم و آن حس را دوست نداشتم، نه خود آن حس را که این حس را که کسی غیر از خودم هم چنین حسی دارد. اثر عجیبی بود.
نازنین شریفی
۱۴۰۴/۰۲/۲۴
معمولا وقتی کسی بیمار میشود اطرافیان سعی میکنند به او روحیه و اعتماد به نفس و امید تزریق کنند ولی در این کتاب هلن هر دفعه سعی میکرد که به نیکولا بگوید تو مردنی هستی و هیچ امیدی به بهبودی نیست در عوض خود بیمار بسیار امیدوار و سرزنده بود و به راحتی تسلیم مرگ نشد کسی که قابل تحسینه نیکولاست نه هلن هلن بارها از اینکه دوستش برای درمان به خانه‌اش آمده و او از نیکولا پرستاری میکند بسیار خشمگین و پشیمان است در واقع نویسنده به خوبی رفتار و کردار غربیها در مقابل گرفتاری دوستان و خانواده را بیان کرده و غیر مستقیم فرهنگ غربی رو فرد گرا و خودمحور توصیف کرده در این کتاب حتی خواهر نیکولا حاضر به پرستاری از او نشده و این بع قهقرا رفتن بنیان خانواده و نبود عشق در میان آنان است ممنون از کتابراه بابت این کتاب اموزنده
Sin90
۱۴۰۴/۰۲/۱۳
کتاب 《اتاقی برای مهمان》نوشته‌ی هلن گارنر داستانی از روابط میان انسانها است که با تلخی درآمیخته است. این داستان بیش از هر چیز به سه موضوع محبت، دوستی و مرگ می پردازد. راوی این رمان زنی به نام هلن است که میخواهد از دوست خود مراقبت کند. دوستی که به سرطان روده مبتلا شده، حالش وخیم است و با مرگ دست و پنجه نرم می‌کند. هلن با وسواس بسیار و با توجه به جزئیات مورد علاقه‌ی دوستش نیکولا، اتاقی را برای او آماده می‌کند با ورود نیکولا به خانه‌ی او، اوضاع پیچیده میشود این کتاب بر اساس تجربه‌ی شخصی خود نویسنده نوشته شده و شاید به همینخاطر است که هجوی در آن دیده نمیشود. لذا اگر به دنبال داستانی با اوج و هیجان هستید مطالعه‌ی این رمان بهتون پیشنهاد نمیشه و هم چنین ممکنه با روحیه تون سازگار نباشه. درنهایت ممنونم از کتابراه🙏🏻
زینب نظری
۱۴۰۴/۰۲/۳۰
زمان خوندن این کتاب نظرات مختلفی به ذهنم رسید از اینکه چرا واقعا برخی نویسندگان خارجی انقدر دنبال این هستن که از موقعیت هایی مثل مریضی های لاعلاج برخی بیماران با اینکه در نهایت هممون میدونیم تهش قراره چی بشه پیام های فلسفی و فهم معنای زندگی و حتی امید به زندگی و پذیرش مرگ در بیارن! البته هنوز هم همین نظر رو دارم و خب نوشتمش! اما قلم نویسنده در تبدیل تجربه شخصی خودش در نگهداری از یک بیمار و پذیرش کم و کاستی های خودش ستودنی بود. در خصوص نسخه الکترونیکی کتاب هم شماره های پاورقی ارجاع دیجیتال نداشتند و یکسری کلمات کسره داره به صورت معیوب آورده شده بودند. امیدوارم دوباره مورد بازبینی قرار بگیره.
دنیا رهبری
۱۴۰۴/۰۱/۱۱
نثر بسیار روانی داره که خواندنش رو دلنشین می‌کنه.
از اون جایی که اکثر افراد در دوران فعلی درگیر بیماری‌های خطرناکی مثل سرطان میشن، خواندن این کتاب که تجربه سه هفته‌ای از مراقبت از یک بیمار سرطانی رو شرح میده مفیده.
خسته و کلافه شدن تو این شرایط برای اکثر آدما همراه با عذاب وجدانه ولی یک بخش خیلی طبیعی از این رونده. کسایی که تو همچین موقعیتی هستن که از عزیز بیماری نگهداری میکنند خوبه که این کتاب رو بخونن.
امیدوارم هیچکس درگیر وضعیت دردناک و ناراحت‌کننده بیماری‌های سخت نشه و قلب و روح آدما سرشار از سلامتی باشه. 🤍
مرضیه نصیر
۱۴۰۴/۰۱/۱۵
سلام
رمان اتاقی برای مهمان یک رمان تأمل‌برانگیز درباره‌ی مرگ، دوستی و چالش‌های مراقبت از عزیزان در روزهای پایانی زندگی است. اگر به داستان‌هایی با مضامین احساسی عمیق و واقع‌گرایانه علاقه دارید، این کتاب می‌تواند تجربه‌ای فراموش‌نشدنی برای لحظات آخری که با عزیزان هستید برای شما باشد. تجربه‌ی این مراقبت تبدیل به یک لحظات سخت از صبر، خشم، احساس گناه و عشق می‌شود. نیکولا به درمان‌های جایگزین غیرعلمی اعتقاد دارد، و این موضوع تنش‌های زیادی را بین او و هلن ایجاد می‌کند.
با تشکر
مرتضی روشندل‌زاده
۱۴۰۴/۰۳/۱۷
متن بسیار پراکنده و خیلی سطحی است. این نوع نوشتاری خسته کننده است و خواننده را برای ادامه داستان جلب نمی‌کند. ضعف بیشتر از شروع و پایان داستان بسیار مشهود است. آن جا که برای اتمام داستان همچی رو به یکباره تمام می‌کند و سریع جمع می‌شود. از توصیف‌های تیکه تکیه رسیدن به خلاصه کردن داستان یک مشکل اصلی داستان هست. شاید عدم ارتباط خواننده با داستان به ترجمه کتاب نیز برگردد. آن جا که خوب ویراستاری و انتخاب درست معنی کلمات و جملات در متن داستان رعایت نشده باشد.
ali seraj
۱۴۰۴/۰۱/۱۵
هلن مادربزرگی است با‌حوصله و کدبانو و البته اهل هنر و ادبیات که دیوار به دیوار دختر و نوه‌هایش زندگی می‌کند و حالا خانه‌اش را مهیای ورود مهمانی می‌کند. مهمانی که غریبه نیست. دوستش نیکولاست. رفیق چندین‌وچند‌ساله‌اش که پس از سال‌ها سبک زندگی هیپی‌گونه و فارغ از قید‌وبند ازدواج و بچه و خانواده متوجه شده به سرطان روده مبتلاست و حالا تصمیم گرفته برای ادامه‌ی بخشی از روند درمانش از سیدنی به ملبورن بیاید
احمدی
۱۴۰۴/۰۱/۱۰
کتاب اتاقی برای مهمان نوشته‌ی هلن گارنر، داستان رابطه‌ی دو دوست قدیمی و صمیمی است که برای سه هفته باید در یک خانه و در کنار هم زندگی کنند. وقتی نیکولا از درمان سرطانش ناامید می‌شود، شیمی‌درمانی را رها می‌کند و به ملبورن می‌آید تا طب مکمل را امتحان کند. او در این مدت در یکی از اتاق‌های خانه‌ی هلن می‌ماند. اما رفتارها و عقاید نیکولا، نه‌فقط خود او که زندگی هلن را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد...
Vina
۱۴۰۴/۰۲/۰۷
این کتاب که براساس زندگی واقعی هلن گارنره داستان دوستانی صمیمی رو نشون میده که یکی از اونا دچار بیماری لاعلاج سرطان میشه و دوستش اون رو توی خونه خودش نگه میداره و ازش مراقبت می‌کنه اون دوستش رو خیای دوست داره اما از مراقبت کردن ازش خسته میشه.... این داستان، حس دوستی و مواجهه با مرگ عزیزامون رو با قلمی زیبا و داستاتی تلخ له روایت درمیاره 💜 من که بهتون پیشنهادش میکنم
علی خزائلی پور
۱۴۰۴/۰۴/۰۶
«اتاقی برای مهمان» داستانی لطیف، درون‌نگر و انسانی است که با زبانی نرم و تصویری، تنهایی، امید، و پیچیدگی‌های روابط انسانی را روایت می‌کند. نویسنده با ایجاد فضایی آرام و در عین حال رازآلود، ذهن خواننده را به پرسش درباره میزبانی، تعلق، و مرزهای میان خود و دیگری وا‌می‌دارد. این کتاب مناسب کسانی است که به داستان‌های روان‌شناسانه با فضایی شاعرانه علاقه دارند.
ماندانا خالقی
۱۴۰۴/۰۱/۲۲
رمان درمورد دو دوسته که یکی از انها به بیماری مبتلا شده وطی جریاناتی قرارشده توسط دوستش تیمار شودرمان به اتفاقات چالشهای بین این دونفر اشاره میکنه که بسیار واقعی وعینی توصیف شده شاید طبق انچه که در کتاب امده نشات گرفته از تجربه نویسنده در مراقبت از دوست بیمارش بوده کتاب بسیار جالبه وبه نظرکسانی که از بیمار صعب اعلاجی پرستاری کرده اند کاملا قابل لمسه
میترا شبان
۱۴۰۴/۰۱/۱۵
«اتاقی برای مهمان» نوشته‌ی هلن گارنر، روایتی صادقانه، عمیق و گاه تلخ از تجربه‌ی همراهی با بیماری لاعلاج یک دوست است. گارنر با نثری مینیمال و بی‌پیرایه، به مفاهیمی چون دوستی، وظیفه، مرزهای اخلاقی و سنگینی مراقبت می‌پردازد. این اثر، نه‌تنها داستانی شخصی، بلکه تاملی‌ست بر معنای همراهی و محدودیت انسان در مواجهه با درد و مرگ.
Hasu
۱۴۰۴/۰۱/۰۹
این کتاب با نثری صمیمی و بیپرده، روایتگر درد و امید در مواجهه با بیماری و مرگ است. گارنر با مهارت، پیچیدگی‌های دوستی و مسئولیت‌های اخلاقی را در موقعیتهای بحرانی میکاود. داستانِ تلخوشیرینِ مراقبت از دوستی درگیر سرطان، هم تکان‌دهنده است و هم پر از درسهای انسانی. از اون کتابایی که بعد از بستنِ آخرین صفحه، هنوز تو ذهنت میماند. 📖✨
نادی شجاعی
۱۴۰۴/۰۴/۰۲
این کتاب از این نظر برای من جالب بود که اخیرا درگیر رابطه‌ای بودم که طرف مقابل وزن خودش رو روی من مینداخت و برای همین خوندن این کتاب برام پر چالش بود و صحنه هاش تقریبا قابل درک بود. چالش محافظت از خود و ایجاد تعادل بین محبت به دیگران و جلوگیری از سواستفاده چیزی بود که تو این کتاب برام جلب توجه میکرد
برنده بااراده
۱۴۰۴/۰۱/۱۳
یه رُمان جذاب با درونمایه خانوادگی، مهاجرت و پیوندهای انسانیه که زندگی یه مردی جوون به نام دینو هستش که برخلاف خواسته‌های خانواده، به آمریکا مهاجرت میکنه. با مرگ پدرش، به ایتالیا برمیگرده و تصمیم میگیره خونه قدیمی خانوادگی رو به مهمونخونه تبدیل کنه. ورود مهموهای مختلف، رازهای گذشته و چالشهای الان رو روشن میکنه.
محمد منشی زاده
۱۴۰۴/۰۱/۱۰
به نظر من یه روایت کوتاه اما عمیق از دوستی و همدلیه. نویسنده به سادگی نشون میده که کمک کردن همیشه قهرمانانه نیست و حتی میتونه فرسایشی باشه (واقعا درست میگه) شخصیت‌ها هم قهرمان خاصی ندارن. شخصیت‌ها اکثرا خاکستری‌ هستن پر از ضعف‌ و تردید و... داستان پر از لحظه‌هاییه که تلخی و زیبایی زندگی رو هم‌زمان نشون میده.
مینا شریفى
۱۴۰۴/۰۲/۲۳
داستان در مورد فردى هست که سرطان داره وداره میمیره ولى نمیخواد این رو قبول کنه واز زمان باقیمانده حداکثر استفاده رو بکنه. بلکه اون زمان رو صرف غصه خوردن براى موقعیتهاى ازدست داده وکارهاى انجام نداده وچنگ زدن به هر درمان غیرعلمى براى خوب شدن میکنه. ودر این راه هم خودش وهم اطرافیانش رو اذیت میکنه.
عباس صدیق
۱۴۰۴/۰۲/۱۸
خیلی عالی خیلی واقع بینانه و با ظرافت تمام، تغییرات و مشکلات روحی را که در حین پرستاری از بیمار ممکن است برای تک تک ما نیز تجربه شده باشد، بیان می‌کند... پیچیدگی روابط انسانها در شرایط مختلف و بالاخص شرایط سختی مثل بیماری که ممکن است با تجربه‌ترین و مهربانترین افراد نیز کم بیاورند✅️
Ziba Abu
۱۴۰۴/۰۱/۲۰
((اتاقی برای مهمان)) کتابی تاثیر گذار تامل برانگیز است که مفهوم دوستی، تعهد و محدودیتهای انسانی رابه شکلی صادقانه و احساسی بررسی میکند. اگر به داستانهایی با درونمایه‌های احساسی و فلسفی علاقه دارید این کتاب انتخاب خوبی خواهد بود. ممنون از نویسنده محترم و مترجم خلاق وکتابراه عزیز موفق و موید باشید. 🙏
Fatima
۱۴۰۴/۰۱/۱۴
کتاب پر احساس و زیبا به نظرم عالیه درباره دختری که از شیمی درمانی خود ناامید شده این کتاب را یکی از دوست هام معرفی کرد کتاب خیلی خیلی خوبی است اولین کتابی بود که از این نویسنده خوانده‌ام چون از زبان خود نویسنده هم هست کتاب ما را با خود همراه میکند این هم یکی از مزیت این کتاب ممنون از کتابراه⁦❤️⁩
محمد صابر سپاهیان
۱۴۰۴/۰۱/۱۰
اتاقی برای مهمان یک رمان احساسی و اجتماعی است که خوانندگان علاقه‌مند به داستان‌های عاطفی و پرمفهوم از آن لذت خواهند برد. اگرچه داستان در برخی بخش‌ها کند پیش می‌رود، اما روایت قوی، شخصیت‌پردازی دقیق و پیام‌های اجتماعی آن، این کتاب را به یک انتخاب خوب برای علاقه‌مندان به رمان‌های ایرانی تبدیل می‌کند.
شیلا جمشیدی
۱۴۰۴/۰۱/۰۹
. کتاب اتاقی برای مهمان - اثر هلن گارنر، ترجمه طیبه هاشمی
این کتاب معمولا درباره‌ی تنش‌های عاطفی و روابط انسانی در موقعیت‌های غیرمنتظره است. سبک نوشتار گارنر بسیار روان و توصیفی است و حس همذات‌پنداری خوبی ایجاد می‌کند. برای کسانی که به داستان‌های درام و انسانی علاقه دارند، مناسب است.
Zahrarostami
۱۴۰۴/۰۱/۱۴
امروز تمومش کردم پر از پرگویی و توصیفات بیهوده موضوع کتاب ترس از مرگ خرافه رابطه بین دو دوست و خلاصه‌ی داستان بی رمق و بی کشش و بدون اوج و فرود بود، کتابراه فقط به نظرات مثبت امتیاز میده که این نقدناپذیریش خیلی زشته، بنظرم طاقچه خیلی اپلیکیشن بهتریه ازین لحاظها
فاطمه اس
۱۴۰۴/۰۱/۱۳
این کتاب به خوبی و به صورت عریان احساسات متناقض آدم‌ها رو در مواجهه با موضوعات عاطفی نشون میده و اینکه خیلی واضح نشون میده که یک انسان می‌تونه در عین حال که مهربون باشه و فداکار ولی حق داره که خسته بشه و حق داره که خشمگین بشه و اصلأ نباید احساس گناه بکنه چون یک انساااانه
M001
۱۴۰۴/۰۲/۲۸
کتاب صوتی «اتاقی برای مهمان» اولش یه کم کُند بود، اما کم کم جذاب شد. رابطه شخصیت‌ها خیلی جالب بود و فکر می‌کنم درباره اهمیت خانواده خیلی چیزها یاد گرفتم. بعضی قسمت‌هاش غمگین بود، اما در کل کتاب خوبی بود و ارزش شنیدن داشت. پیشنهادش می‌کنم.
محمودی
۱۴۰۴/۰۲/۱۴
یک مهمان مریض را سه هفته مراقبت و همراهی کنی. آیا میتوانی؟ لجباز باشد وپولش را برای طب مکملی که بدرد مریضی‌اش نمی‌خورد، هدر دهدوبا آنهمه مراقبت، معتقد است احتیاج به پرستار ندارد.، این سه هفته جانفرساست. نویسنده بسیار زیبا بیان کرده بود. اما خود داستان زیبا نبود.
شیرین دهقان
۱۴۰۴/۰۱/۱۳
امان از دست مهمان که حالا اتاقی برایش در نطر بگیرند و به قدری این مطلب مهم باشد که کتابی هم در موردش بنویسند به هر حال هر کتابی ارزش یک بار خواندن دارد چه نویسنده ایرانی چه خارجی نقش مترجم بسیار بسیار مهم است مترجم می‌تواند گند بزند یا سبز کند
‌پردیس
۱۴۰۴/۰۱/۱۰
کتاب فوق العاده‌ای هست خوندنش پیشنهاد میشه و اینکه درباره‌ی دوستی بیماری و مرگ است. داستان از زبان راوی اول شخصی روایت میشود که دوست قدیمی‌اش نیک به خونه‌اش نقل مکان میکنه تا در آرامش با بیماریش کنار بیاد این اتفاق رابطه‌ی اونها رو دچار تغییرات میکنه.
دل ارام محمدی
۱۴۰۴/۰۱/۰۹
برای مهمان داستان عشق و محبتی است عاقلانه توأم با تلنگرهایی تلخ، و همچنین داستان روابط دوستانه و بهت و حیرت در رویارویی با تهور و چاره‌اندیشی انسان‌ها در مواجهه با مرگ که با ظرافت تمام و نثری بسیار صریح و شفاف نگاشته شده. خواندن این رمان را از دست ندهید.
M.Mohammadi
۱۴۰۴/۰۲/۲۶
داستانی با موضوعی جالب در بیان عشق و دوستی در ژانر دیگر. دوستی دو زن و نمایش علاقه میان آن‌ها با وجود اختلاف نظر و روش زندگی. در ظاهر جدال و تنش و در باطن عشق. و در هر لحظه ممکن لذت بردن از کنار هم بودن و تقویت دوستی
خواندنش را پیشنهاد میکنم
شهلا سادات حسینی
۱۴۰۴/۰۱/۲۷
برای کسانی که عزیزانشان دقیقا در چنین موقعیت‌های وحشتناکی قرار دارند و خودشان هم نقش پرستار و مونس وغمخوار بیمارشان را دارند این کتاب مسکنی است که بتوانند این لحظه‌های درد و ناامیدی را راحت‌تر تحمل کنند از کتاب راه بابت این کتاب سپاسگزارم
شهسواری
۱۴۰۴/۰۱/۱۴
پرداختن بسیار زیاد و پراکنده کردن احساسات و دردها و گفتگوهای بی مورد این رمان فقط باعث شده تعداد صفحات زیاد بشه و اصل موضوع که درگیری انیان با رنج‌ها و درد هاست و هر لحظه شرایط عوض، میشه و یک انسان بیمار را به حاشیه میبره بنظرم
ساره راحمی
۱۴۰۴/۰۱/۱۳
سبک نوشتاری دقیقی معمولاً عاطفی و توصیفی است. او به خوبی احساسات و افکار شخصیت‌ها را منتقل می‌کند و خواننده را به درون داستان می‌کشاند. توصیف‌های دقیق و زنده از محیط و احساسات، باعث می‌شود که خواننده به راحتی با شخصیت‌ها هم‌ذات‌پنداری کند.
ماهور
۱۴۰۴/۰۱/۱۲
نکته‌ی بسیار مهم کتاب، جایی بود که راوی از اهمیت صداقت جامعه‌ی پزشکی در درمان بیماری‌های صعب‌العلاج صحبت میکنه.
چون قبل از مطالعه‌ی این اثر، کتاب مرگ با تشریفات پزشکی (نشر ترجمان) را خونده بودم این موضوع برام اهمیت دوچندان داشت.
daniyal naghibi
۱۴۰۴/۰۱/۱۱
داستان عاالی پیشنهادمیکنم حتمامطالعه کنید درمورد روابط ودوستیها وسختیها ومرگ عزیزان. تک تک لحطه هارومیتونید تصورکنید خودتون روداخل موقعیت بزارید همراه یختیها ادیت نیشید ودرخوشحالیهای کوچک، خوشحال. نویسنده خیلی خوب شماروهمراه میکنه
تانیا
۱۴۰۴/۰۲/۱۶
کتابی بسیار جالب وبا موضوعی خیلی خوب نگاشته شده است و ادم ترغیب میشود به ادامه دادن داستان تا اخر قصه رابفهمد. نویسنده با زبان ساده وبدور از هیچ تکلف و سختی داستان را گفته و ما میتوانیم باداستان ارتباط برقرار کنیم.
نرگس پروانه
۱۴۰۴/۰۲/۰۶
بیشتر در باره نگهداری از بیماران سرطانی بود و سختی هایی که داره در کل جالب بود و احساسات افراد رو نشون میداد که باید با مشکل روبرو بشیم حتی اگر ترسناک باشه از دید من جنایی و معمایی نبود و بیشتر درام و احساسی بود
Tayebe Ahmadi
۱۴۰۴/۰۱/۱۴
پرستاری از بیمار بسیار سخته من تجربه‌اش رو داشتم دواحساس متضاد یکی دلسوزی ونگرانی برای مریضت ودیگری اینکه خدا کی میشه زندگی من به روال عادی برگرده انسان رو در هم میشکنه
ترجمه هم عالی بود با تشکر از کتابراه
سید مجید ایزدپرست
۱۴۰۴/۰۱/۱۰
داستان عشق و محبتی است عاقلانه توأم با تلنگرهایی تلخ، و همچنین داستان روابط دوستانه و بهت و حیرت در رویارویی با تهور و چاره‌اندیشی انسان‌ها در مواجهه با مرگ که با ظرافت تمام و نثری بسیار صریح و شفاف نگاشته شده.
محمدرضا اسفنجانی
۱۴۰۴/۰۱/۰۹
مواجه با مرگ گرچه ترسناک وخوب انگیزه ولی بی بروبرگرد همه با اون مواجه میشن زندگی مثه قطار درحال حرکت میمونه که درهرایستگاه یه عده پیاده میشن و یه عده سوار تا برسه به مقصد ابدی که همون آقا پرودگاره… کتاب خوبی بود
مریم آقچه لو
۱۴۰۴/۰۱/۰۹
وقتی پای مرگ و نیستی به میان می‌آید، زندگی با ارزش‌تر از همیشه جلوه می‌کند. شاید به همین خاطر است که آدمیزاد به محض نزدیک شدن به مرگ، خودخواه‌تر از همیشه می‌شود. این کتاب روایتی از مهر و از خود گذشتگی است
صدیقه زهرایی
۱۴۰۴/۰۴/۱۰
سلام و عرض ادب. داستان یک بیمارسرطانی است که به هر دری می زندتاازمرگ نجات پیداکند. دوستش که نویسنده است برای مدتی کوتاه پرستاری او را برعهده می گیرد. که اتفاقات آموزنده ای می افتد. سرگرم کننده است.
ترانه توکلی
۱۴۰۴/۰۱/۲۵
از طریق این کتاب خیلی چیزها راجع به سرطان فهمیدم و اینکه خود بیمار و حتی اطرافیان چه زجر و سختی رو تحمل میکنند. از کتابراه و نویسنده و مترجم توانی این کتاب کمال قدردانی و تشکر رو دارم
مریم کاوه نژاد
۱۴۰۴/۰۱/۱۳
رمان نسبتا کوتاه و پرمغز و محتوایی بود. درباره تنهایی و روابط عاطفی بین دو خانوم که با هم دوست هستند و یکیشون مبتلا به بیماری سرطان شده و تنهاست و میخواد روزای آخر زندگیش و با دوستش سپری کنه.
1 2 3 4 >>
👋 سوالی دارید؟