دانلود مجموعه خاطرات
معرفی کامل کتاب و دانلود رایگان یا خرید کتابهای صوتی یا PDF مرتبط با موضوعات: خاطرات، دانلود کتاب خاطرات، خاطرات میشل اوباما، خاطرات شخصیت های سیاسی، کتاب داستان خاطرات و اتوبیوگرافی، خاطرات سیاسی، کتاب خاطرات شاهزاده هری، خاطرات هیتلر، خاطرات ایرانی، خاطرات دانشجویی
کتاب وطن من کجاست؟
- نویسنده: حنیف قریشی
داستانی از غربت و مهاجرت! کتاب وطن من کجاست؟ مجموعهای است از چهار جستار و یک داستان که به قلم حنیف قریشی نگاشته شده است. حنیف قریشی در این کتاب از تجربههای زیستهی خود به عنوان یک مهاجر پاکستانی در بریتانیا مینویسد؛ تجربههای تلخی که یادآور رویارویی میلیونها انسان مهاجر با مهاجرستیزی و نژادپرستی اروپایی است. دربارهی کتاب وطن من کجاست؟ کتاب وطن من کجاست؟ (Collected Essays) اثری است از حنیف... ادامه ›
کتاب خاطرات واقعی من
- نویسنده: محمدی ضیائی
کتاب خاطرات واقعی من نوشته محمدی ضیائی، مجموعهای از خاطرات است که در غالب داستان برای گروه سنی جوانان و نوجوانان به نگارش درآمدهاند. در ذکر این خاطرات سعی شده اهمیت رفتارها، برخوردها و حتی عادات معمولی هر فردی، عنوان شود. بازگو کردن تعدادی از این خاطرات میتواند روزنهای باشد برای نسل جدید، تا بتواند اندازهای به چگونگی و شرایط زندگی در گذشتههای نه چندان دور وارد شود. شاید این کتاب بتواند... ادامه ›
کتاب بچۀ رضاشهر: خاطراتی از دانشجوی دندانپزشکی شهید محمدجواد صالحیان
- نویسنده: مریم قربان زاده
کتاب بچۀ رضاشهر: خاطراتی از دانشجوی دندانپزشکی شهید محمدجواد صالحیان نوشتۀ مریم قربان زاده، مجموعهای از خاطرات این شهید بزرگوار است که در مجموعهای با نام روپوشهای سفید منتشر شده است. این کتاب توسط خانوادهی شهید محمدجواد صالحیان با بیانی سلیس روایت میشود. در بخشی از کتاب بچۀ رضاشهر، میخوانیم: - پسر کاریای بود. از همان بچگیاش دوست داشت دست به کار باشد. خانواده خواهرم هر سال به سفر مکه... ادامه ›
کتاب دنیا و هوس هایش - مجموعه خاطرات
- نویسنده: سید ماجد اخوت
برای مراد که خاطرات مفیدی دارد. و مرا وادار به نوشتنش کرد. آه مادر ناامید از هر چیز و هرجا روی تخت افتاده بود. بهقول خودش: دردها دیگر با هم مسابقه نمیدادند امّا باند و گچها زندانیش کرده بودند و هیچکدام از پاهایش را نمیتوانست حرکت بدهد. مرتب با ناله میگفت: شاید اگر فریاد نکشیده بودم: «مگر نگفتید منتظر بماند» و آه مادر به آسمان نرفته بود که «الهی خیر نبینی منو اینجور میلرزونی»، دوچرخهام... ادامه ›