معرفی و دانلود کتاب به دنبال چه گوارا

معرفی کتاب به دنبال چه گوارا

یکی از زیبایی‌های روایت‌های تاریخی، زنده کردن یاد آدم‌هایی است که در زمره‌ی شخصیت‌های تاثیرگذار جهانند. کتاب به دنبال چه گوارا نوشته بن فانتین ازجمله موفق‌ترین داستان‌های کوتاه خارجی است که بخشی از عقاید و زندگی این چریک مارکسیست را روایت می‌کند. این کتاب در سال 2007 برنده جایزه قلم بنیاد همینگوی شد.

درباره کتاب به دنبال چه گوارا

تاریخ، جایگاه کسانی است که نامشان به خاطر انجام کارهای کوچک و بزرگ، مبارزات و یا افکار و عقاید خاصی که دارند، ماندگار می‌شود. چه گوارا یکی از همین آدم‌های ماندگار تاریخ است که همچنان خواندن بخشی از زندگی و روایت‌های مربوط به او، اهمیت فراوانی دارد.

کتاب به دنبال چه گوارا (Brief Encounters with Che Guevara) اثر موفق، کوتاه و بسیار تاثیرگذار بن فانتین (Ben Fountain) است که با خواندن آن دریچه‌ای از رویدادهای تاریخی و سیاسی برایتان باز می‌شود.

ارنستو چه گوارا (Ernesto Che Guevara) یکی از مشهورترین چهره‌های تاریخی و سیاسی در دنیا است که در سال 1928 در کشور آرژانتین به دنیا آمد. یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های چه‌گوارا ریشه‌کن‌کردن فقر مردم آمریکایی جنوبی بود که از کودکی آن را می‌دید. او در عین حالی که به تحصیل در رشته پزشکی پرداخت، مجذوب آثار فلسفی و جامعه‌شناختی نویسندگان مارکسیستی شد و اعتقادی قوی نسبت به این اندیشه پیدا کرد. در دورانی که چه گوارا به فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی روی آورد، دنیا به دو بخش تقسیم شده بود و در یک سو ایالات متحده آمریکا قرار داشت و در سوی دیگر، اتحاد جماهیر شوروی قدرت‌نمایی می‌کرد. در این میان چه گوارا تلاش می‌کرد که به‌واسطه تفکر کمونیستی خود، علیه امپریالیسم مبارزه کند و برای بهبودی شرایط زندگی کشورهای محروم و فقیر لاتین بجنگد.

چه گوارا یک مبارز سیاسی بود که در کنار فیدل کاسترو نقش بسیار پررنگی را در انقلاب کوبا ایفا کرد و به مناصب بسیار مهم حکومتی دست یافت. در نهایت او با عنوان مامور صدور انقلاب به بولیوی به آنجا رفت. اما بخت با او یار نبود و سرانجام دستگیر و اعدام شد.

کتابی که پیش روی شما قرار دارد، داستانی خواندنی، جذاب و کوتاه درباره زندگی «اِل چه» است که از زبان دیگران روایت می‌شود. این داستان ریشه‌های تاریخی زیادی دارد و فانتین، تلاش کرده است که به صورت کاملا بی‌طرفانه آن را به رشته تحریر درآورد.

نشر سنگ در مجموعه‌ای با عنوان «پنج نویسنده، پنج داستان، پنج جایزه»، اقدام به عرضه‌ی پنج کتاب کوچک کرده است. هر کدامشان دربرگیرنده‌ی یک داستان کوتاه یا بلند، به قلم نویسنده‌ای جایزه‌برده است که چندان در ایران شناخته شده نیستند؛ کتابی که پیش روی شماست، یکی از عناوین حاضر در همین مجموعه محسوب می‌شود.

نکوداشت‌های کتاب به دنبال چه گوارا

- داستانی استثنایی... (New York Times Book Review)
- کتاب داستانی کوتاه، تاثیرگذار و سرگرم‌کننده. (Newsday)
- در این عصر درون‌نگری، کشف یک نویسنده آمریکایی با بینش جهانی، لذتی غیرمنتظره است. (Jim Crace, author of Genesis and Being Dead)
- یک مجموعه جذاب و بدون عیب‌ونقص! (Kirkus Reviews)
- کاری خواندنی از یک نویسنده با استعداد که موضوعات جذاب و پیچیده‌ای را دنبال می‌کند. (Austin Chronicle)
- فانتین هر روایتی را با درک سیاست بین‌المللی و درگیری‌ها و پیچیدگی‌های اخلاقی درمی‌آمیزد. (Cleveland Plain Dealer)

کتاب به دنبال چه گوارا برای چه کسانی مناسب است؟

همه کسانی که به ادبیات آمریکا و داستان‌های کوتاه تاریخی و واقعی علاقه‌مندند، از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.

با بن فانتین بیشتر آشنا شویم

یک از نویسندگان برجسته و پرطرفدار ادبیات آمریکا،‌ بن فانتین است که پیش از ورود به دنیای ادبیات،‌ به‌عنوان وکیل دادگستری فعالیت می‌کرد. او با نوشتن داستن کوتاه به دنبال چه گوارا توانست در سال 2007 جایزه قلم بنیاد همینگوی را از آن خودش کند. از دیگرآثار موفق این نویسنده آمریکایی می‌توان به رمان «پیاده‌روی طولانی نیمه وقت بیلی لین» اشاره کرد که برنده دو جایزه حلقه ملی منتقدان کتاب و همچنین Barnes & Noble Discover شد.

آثار این نویسنده تاکنون به بیست زبان دنیا ترجمه و در بسیاری از وبسایت‌های معتبر مانند زئوتروپ، هارپرز و پاریس ریویو منتشر شده است. دریافت جایزه جایزه او. هنری و جایزه پوشکارت نیز از دیگر افتخارات بن فانتین است که نام او را در حوزه ادبیات آمریکا ماندگار کرده.

در بخشی از کتاب به دنبال چه گوارا می‌خوانیم

بیست ساله بودم که از کالج انصراف دادم و کاری با حداقل دستمزد در تحویل اثاثیه‌‌ی دفاتر اداری پیدا کردم. آن زمان در شهری سرد، کثیف و ورشکسته با ده‌ها مورد قتل شبانه، در شمال شرق زندگی می‌کردم. نگرانی اصلی‌ام، پیدا کردن کاری بود که کمکم کند تا حداقل برای مدتی کوتاه به چیزی فکر نکنم. بعد از این‌‌که کل سال دوم کالج را با اجبار به خواندن تک‌‌تک آثار اِزرا پاوند در بی‌‌خوابی محض گذرانده بودم، فکر نکردن حیاتی به نظر می‌رسید. بنابراین کاری در یک شرکت فروش تجهیزات اداری پیدا کردم و آپارتمان ارزانی در محله‌ای جرم‌‌خیز اجاره کردم. هر روز صبح با اتوبوس سر کار می‌رفتم. برهه‌ای خالی از هیجان در زندگی من بود. دوستان کمی داشتم و منزوی‌تر از آن بودم که با خانم‌ها صحبت کنم. البته تحویل اثاثیه، خوبی‌های خودش را داشت. می‌توانستم هر جای شهر که خواستم دوبله پارک کنم و از بلند کردن و جابه‌جا کردن بار داخل وانت خوشم می‌آمد. دیگر کارکنان بخش به من کاری نداشتند.

فکر می‌کنم می‌دانستند که با پسری سفیدپوست و عصبی طرف هستند که زندگی روی خوش به او نشان نداده است. با این حال مشکلاتم به نظرشان کوچک می‌آمد. روز اول مرا با کلیفتون ویمز، مردی مسن و سیاه‌‌پوست که چهارشانه بود و به خاطر درد مفاصل کمی می‌لنگید، فرستادند. بعد از چند ساعت گفت: «هی پسر، می‌دونی چیه؟»

«نه، چیه؟»

«وقتی زنت بهت تیراندازی می‌کنه، به چپ و راست برو، این‌‌جوری احتمال به هدف زدنش نصف می‌‌شه.»

فهرست مطالب کتاب

جایزه‌ی ادبی قلم همینگوی
درباره‌ی نویسنده
1. عشق و انقلاب
2. مرگ در بولیوی
3. رفیق
4. صدای دلپذیر
5. مثل اِل‌چه خواهیم بود!