معرفی و دانلود کتاب حوای زیادی

معرفی کتاب حوای زیادی

مهرام بهین در کتاب حوای زیادی، روایتگر داستان زنی است که در زندگی زناشویی و عاشقانه‌ی خود احساس شکست می‌کند. زن، خود را در میان انبوهی از اتفاقات و ماجراهایی می‌یابد که هیچ نقشی در آن‌ها نداشته است؛ احساس پوچی سرتاپای وجود او را گرفته و اکنون پس از سال‌ها می‌خواهد افسار سرنوشت خود را در دست بگیرد و دیگر قربانی حوادث نباشد.

درباره‌ی کتاب حوای زیادی

رمان در ایران با اینکه نسبت به دیگر گونه‌های ادبی از قدمت کمتری برخوردار است اما همواره مورد اقبال و توجه عموم بوده و نویسندگان مطرح و توانایی در این زمینه قلم‌فرسایی کرده‌اند. مهرام بهین با نگارش کتاب حوای زیادی رمانی را خلق کرده که از لحاظ فرم، بسط و گسترش داستانی وامدار سنت رمان‌نویسی در ایران مدرن است؛ شیوه‌ای که از مشروطه در ایران شکل گرفت. اما از لحاظ مضمون، با نگاهی دقیق‌تر می‌توان گفت او ادامه‌دهنده‌ی راه رمان‌نویسانی است که از دهه هفتاد شمسی پا به عرصه‌ی ظهور در فضای داستانی ایران گذاشتند. نویسندگانی که رمان‌هایشان دارای یک بافت درام و نمایانگر ارزش‌های نمادین جامعه و گاه نقد است. کتاب حوای زیادی نمونه‌ی برجسته‌ای از رمان است گه به خوانندگان این امکان را می‌دهد تا خوانش‌های متفاوتی از یک ماجرا و روایت داشته باشند و انگیزه‌مند و همراه با همدلی و همراهی قهرمان قصه را دنبال کنند.

مهرام بهین در کتاب حوای زیادی، داستان زنی به نام صحرا را روایت می‌کند که در پی یافتن یک زندگی عاشقانه پا به دنیای جدیدی می‌گذارد و همسر مردی به نام فاتح می‌شود. صحرا در این زندگی کوچک‌ترین نقشی ندارد و بدون عاملیت در زندگی مانند تماشاگری هرچه را رخ می‌دهد به نظاره می‌نشیند؛ تا اینکه به نقطه‌ای غیرقابل بازگشت می‌رسد و پس از 25 سال زندگی مشترک،‌ همه‌چیز را در دستانش پوچ می‌بیند. او بیشتر از همه از خودش خشمگین است و خود را مقصر اصلی و البته قربانی می‌داند. اما از اینکه این نقش را در زندگی‌اش بپذیرد، منزجر است. بنابراین برای تغییر این شرایط مسیر جدیدی را در زندگی آغاز می‌کند. ازدواج شکست‌خورده‌ی صحرا و احساسات او در کتاب حوای زیادی که مهرام بهین به‌خوبی آن را به مایش گذاشته، تصویری از زنان جامعه‌ی ایران را نشان می‌دهد که بسیاری از زنان را به خود جذب می‌کند.

کتاب حوای زیادی نوشته‌ی مهرام بهین توسط انتشارات مروارید چاپ و عرضه شده است.

کتاب حوای زیادی برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی این کتاب به علاقه‌مندان رمان‌ و داستان‌های فارسی و علاقه‌مند به کتاب‌هایی با موضوع زنان پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب حوای زیادی می‌خوانیم

توی زیرزمین میان تابلوهای نیمه‌کاره و انبوه کاست‌های قدیمی و صفحه‌های سی‌وسه دور، چمدان‌هایی که مدت‌هاست رنگ سفر ندیده، می‌چرخد و نمی‌داند از کجا شروع کند.

از پنج گذشته. گردنش که از صدقه‌سر بروفن آرام بود، دوباره شروع کرده است به درد. فیزیوتراپی را به‌کلی فراموش کرده بود. کاوه را می‌گیرد و قرار فردا عصر را می‌گذارد.

مطب این بار شلوغ است. دختر شالی خردلی‌رنگ سر کرده که با رنگ چشم‌های میشی‌اش همخوانی عجیبی دارد. لبخندی زورکی تحویل می‌دهد و سرش را گرم کاغذهای روی میز می‌کند و گهگاه زیرچشمی او را می‌پاید.

صحرا می‌نشیند و پاکت عکس را می‌گذارد روی پا. کاوه از کابینی به کابین دیگر می‌رود و دستگاه‌ها را چک و با بیمارانش خوش‌وبش می‌کند. توی یکی از آمدورفت‌ها چشمش می‌افتد به او و با دست اشاره می‌کند برود اتاقش.

جعبه و پاکت عکس را از کیف می‌کشد بیرون و می‌گذارد روی میز. می‌ایستد جلوی بُردهای کوچک و بزرگ چسبیده به دیوار و از آن‌جا هم کتابخانه‌ی دیواری.

نگاهش می‌ماند روی عکس مینا کنار آناتومی بدن؛ موی بلوندشده، صورت گرد و لب‌های گوشتی سرخ.

دخترک منشی، بی‌حوصله سینی را می‌گذارد کنار پاکت و می‌رود. به چای کدر توی فنجان نگاه می‌کند. مادربزرگ می‌گفت اولین چیزی که دختر باید یاد بگیرد، درست کردن یک چای خوش‌رنگ و خوش‌عطر است که دل مردش را ببرد. مادربزرگ به هیچ‌چیز جز راضی کردن دل شوهر آینده فکر نمی‌کرد.