معرفی و دانلود کتاب خواھر عروسکی

معرفی کتاب خواھر عروسکی

کتاب خواھر عروسکی به قلم بنجمین لادویگ از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز، داستان تاثیرگذار و به یاد ماندنی جینی، دختری مبتلا به بیماری اوتیسم است که تحت سرپرستی خانواده‌ای مهربان زندگی می‌کرد تا اینکه رازی در گذشته‌اش او را وارد ماجراهایی غیرقابل‌پیش‌بینی و دردسرساز می‌کند.

موضوع کتاب خواھر عروسکی چیست؟

شخصیت اصلی داستان دختر نوجوان و باهوشی به نام جینی است که در خانواده‌ای با شرایط نابسمان متولد شده بود. مادر او معتاد به مواد مخدر بود و بدون در نظر گرفتن شرایط خاص جینی، با او بد رفتاری کرده و کتکش می‌زد اما جینی تنها فرزند خانواده نبود و یک خواهر نوزاد هم داشت. جینی فکر می‌کرد که خواهرش عروسک اوست و به همین دلیل همیشه مواظبش بود. شبی مادر جینی توسط مددکاران و پلیس‌ها دستگیر می‌شود. جینی که به شدت ترسیده بود عروسک یا همان خواهرش را در چمدانی گذاشته و زیر تخت پنهان می‌کند. مددکاران جینی را هم همراه خود برده و بعد از آن او از خانواده اصلی‌اش دور شده و از خانه‌ای به خانه‌ی دیگر فرستاده می‌شود.

چند سالی، خانواده‌های متعددی سرپرست او بوده‌اند و اولین بار در زندگی‌اش «خانه‌ی همیشگی‌اش» را پیدا کرده بود؛ جایی که امن و امان بود و همراه خانواده‌ای که دوستش داشتند زندگی می‌کرد. با این‌که آن‌جا خانه‌ای بود که بقیه‌ی بچه‌های بی‌سرپرست آرزویش را داشتند، جینی نقشه‌های دیگری داشت؛ دزدی می‌کرد، دروغ می‌گفت و هر چند وقت یک بار به گذشته‌اش فکر کرده و از اهداف خوب عزیزانش سوء استفاده می‌کرد. او حاضر بود هر کاری بکند تا چیزی را که در زندگی‌اش گم کرده دوباره به دست بیاورد. حتی سعی کرد کاری کند تا او را بدزدند اما با وجود تمام مشکلات و دردسرها آیا جینی موفق می‌شود تا دوباره خواهرش را پیدا کند؟

بنجمین لادویگ (Benjamin Ludwig) داستان خواھر عروسکی (Ginny Moon) را با زبانی خارق‌العاده بیان کرده و کتابی پیچیده، جذاب، دلنشین، کنایه‌آمیز و در عین حال ناراحت‌کننده و غم‌انگیز خلق کرده است. داستان سفر غریبه‌ای که به دنبال جایی است که به آن تعلق دارد و می‌خواهد از این دنیای گیج‌کننده سر دربیاورد.

کتاب خواھر عروسکی اثری بی‌نظیر درباره‌ی ذهنیات، روحیات و جهان کودکان مبتلا به اوتیسم است که با برداشتی رئالیسم از این بیماری خاص، داستانی الهام‌بخش و غافلگیرکننده را روایت ‌می‌کند که به خوبی پیچیدگی‌ها و دشواری‌های دنیای کودکان اوتیسمی را به تصویر می‌کشد.

این کتاب به همه‌ی افرادی که به نوعی با این بیماران در ارتباط هستند کمک می‌کند تا دنیای این افراد را بهتر درک کنند. از طرفی دیگر این کتاب یک اثر ویژه و آموزنده برای تمام نوجوانان است تا تفاوت‌های بین انسان‌ها را بپذیرند و درک کنند که همه‌ی افراد با هم متفاوت هستند. آن‌ها با خواندن این داستان می‌آموزند که دلیلی برای کناره‌گیری و یا ترس از افراد با شرایط خاص و یا بیمار وجود ندارند و تمامی آن‌ها انسان‌هایی هستند که تنها شرایط متفاوت‌تری دارند که می‌توان با درک آن‌ها به شیوه‌ای مسالمت‌آمیز با آن‌ها دوستی و همچنین زندگی کرد.

نکوداشت‌های کتاب خواھر عروسکی:

- سوزناک، گیرا و دلچسب (InStyle, UK)

- جذاب... به طرز چشمگیری درگیرکننده... کتابی دلچسب و فراموش نشدنی (Booklist, starred review)

- هنرمندانه ارائه شده... دلخراش، خنده‌دار و پر تعلیق، جینی مون مدت‌ها پس از خواندن آخرین صفحه کتاب هم، همراه شما خواهد ماند. عالی. (John Lescroart, New York Times-bestselling author)

- فریبنده و دلخراش... جینی منحصر به فرد، جذاب و بدیع است. (The Toronto Star)

- اولین اثر بنجمین لادویگ واقعی و تأثیرگذار است. جینی مون یک قهرمان شگفت انگیز و به یاد ماندنی است. (. Dan Chaon, National Book Award Finalist and bestselling author of Await Your Reply and Ill Will)

- بنجمین لادویگ در اولین رمان جذاب خود به جینی مون فراموش نشدنی جان بخشیده است. بنجمین لادویگ با بیانی گیرا و بصیر، داستانی را به اشتراک می‌گذارد که خوانندگان را به جنی مشتاق و نگران می‌کند و آن‌ها می‌خواهند که به صفحات این رمان تلخ راه پیدا کنند تا از جینی محافظت کنند. جینی مون برای همیشه کسانی را که این کتاب را می‌خوانند تغییر می‌دهد. (Lori Roy, Edgar Award-winning author)

کتاب خواھر عروسکی مناسب چه کسانی است؟

این رمان آموزنده و درخشان برای نوجوانانی که به داستان‌هایی با ژانر واقعی و اجتماعی علاقه دارند، پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب خواھر عروسکی می‌خوانیم:

یک بار هم توی مدرسه، وقتی داشتیم درباره‌ی گربه‌های بزرگ تحقیق می‌کردیم، توی گوگل زدم «گلوریایی که گربه‌ی نژاد مِینکن می‌فروشد»، چون گلوریا از همین کار پول درمی‌آورد، اما معلمم مچم را گرفت. وقتی هم به مدرسه‌ی جدیدم آمدم، توی خانه‌ی همیشگی جدیدم، بابا و مامان همیشگی جدیدم گفتند نمی‌توانم به اینترنت وصل شوم، هیچ‌وقت، چون آن‌ها می‌خواهند مراقبم باشند. بعد مورا گفت هم او و هم برایان خیلی دوستم دارند و اینترنت امن نیست. اینترنت امن نیست، چون می‌دانیم دنبال گلوریا می‌گردی. منظورش این بود، با این‌که قسمت آخرش را نگفت.

مامان همیشگی‌ام حق دارد، چون گلوریا با بچه‌عروسکم همان‌جا توی آپارتمان‌اند. نمی‌دانم آپارتمان توی کدام شهر است. باید بفهمم گلوریا توانسته بچه‌عروسکم را پیدا کند یا خیلی زمان گذشته و حالا دیگر خیلی دیر کرده‌ام. اگر خیلی دیر نکرده باشم، باید زود بچه‌عروسکم‌ را از توی چمدان بردارم و دوباره خوب مراقبش باشم، چون بعضی وقت‌ها گلوریا چندین و چند روز غیبش می‌زند. او دیوانه می‌شود و کتک می‌زند. تازه نامزدش دونالد هم یک وقت‌هایی توی شهر است. وقتی کارهای گلوریا را به کریستال با س می‌گفتم بهم می‌گفت: «کاش می‌تونستم بیشتر این‌جا بمونم، اما نمی‌تونم. پس همون‌طور که مامانت می‌گه، خوب مراقب بچه‌عروسکت باش. هر چی بشه اون همیشه بچه‌کوچولو‌ت می‌مونه.»