معرفی و دانلود کتاب رهبری در موقعیت‌های دشوار

معرفی کتاب رهبری در موقعیت‌های دشوار

کتاب رهبری در موقعیت‌های دشوار، آخرین اثر جان سی ماکسول، راهنمایی است که نشان می‌دهد چطور باید در شرایط سخت مقاومت کرد و از تهدیدها فرصت ساخت. او در این کتاب، که چکیده‌ی چندین دهه کار و مطالعه‌ی اوست، چالش‌های اساسی پیش پای رهبران را برمی‌شمرد و شیوه‌ی مواجهه با آن‌ها را بیان می‌کند.

درباره‌ی کتاب رهبری در موقعیت‎های دشوار

جک کیندر مؤلف کتاب‌های مدیریتی می‌گوید: «شما در بحران‌ها ساخته نمی‌شوید، بلکه بحران شما را افشا می‌کند. وقتی پرتقال را فشار دهید، آب پرتقال دارید. وقتی لیمو را فشار می‌دهید، آب لیمو خواهید داشت. وقتی آدم‌ها تحت‌فشار قرار می‌گیرند، شما آن چه درون‌شان است را می‌بینید- مثبت یا منفی.» کیندر به این اشاره دارد که وقتی در موقعیتی سخت و دشوار گرفتار می‌شویم، می‌فهمیم که هستیم و عیارمان را نشان می‌دهیم. بسیاری در برخورد با بحران‌ها، سعی می‌کنند از کنار آن بگذرند، در حالی‌که راه حل درست مواجهه و روبرو شدن با بحران، قبول کردن مسئولیت آن و از همه مهم‌تر، دیدن چالش‌ها به چشم فرصت است. برای یک رهبر و مدیر این اولین قدم در حل مسأله خواهد بود.

جان سی ماکسول (John C. Maxwell) سال‌هاست که به رهبران سازمان‌ها مشاوره می‌دهد و از تأثیرگذارترین چهره‌های حوزه‌ی رهبری تجاری است. او کتاب‌های زیادی نوشته و گفته‌هایش الهام‌بخش بسیاری قرار گرفته. آخرین کتاب او، رهبری در موقعیت‌های دشوار (Leading in Tough Times) که در سال 2021 منتشر شده، به مسأله‌ی بحران در سازمان می‌پردازد. او در این کتاب سعی دارد به مدیران نشان دهد که چطور با آن برخورد کنند و در عین حال از آن فرصتی برای پیشرفت و رشد بسازند.

جان ماکسول برای رهبرانی که در سازمان دچار مشکل می‌شوند، چند توصیه دارد:

1. تعریف واقعیت: پیتر دراکر، نظریه‌پرداز مدیریت می‌گوید: «زمان آشفتگی و بحران دوره‌ی خطرناکی است، اما از آن خطرناک‌تر این است که وسوسه شویم واقعیت را نادیده بگیریم.» اولین وظیفه‌ی رهبر تعریف واقعیت برای خود و نیروهایش است.
2. یادآوری دورنما: رهبر باید حافظ و انتقال‌دهنده‌ی چشم‌انداز و دورنمای سازمان باشد. او باید دائماً به همه یادآوری کند که برای چه مشغول به کار هستند و فایده‌ی آن چیست.
3. طراحی نقشه: مرحله‌ی بعدی، این است که بدانید از این نقطه قرار است به کجا بروید. در واقع پیش از طراحی استراتژی کلی خروج از بحران، نیاز به یک برنامه دارید که نشان بدهد الان کجا هستید و کجا می‌خواهید بروید. کار ساده‌ای نیست، ولی بسیار حیاتی است.
4. انتخاب درست: خیلی از اتفاقات دست ما نیست، ولی در مورد بخشی که قابل‌کنترل است، باید بتوانیم تصمیم درستی بگیریم. انتخاب‌های درست نشان می‌دهند که ما دقیقاً چه کسی هستیم.
5. کار تیمی: در زمان چالش‌ها، کار تیمی ارزش زیادی پیدا می‌کند. غلبه بر بحران، حتماً به کار در کنار هم نیاز دارد و بدون تیم این اتفاق رخ نخواهد داد. رهبر باید بتواند این اتفاق را رقم بزند.
6. امید داشتن: امید اساس و مبنای تغییر است. اگر امید داشته باشیم و به هم کمک کنیم، همیشه شانسی برای تغییر و موفقیت خواهد بود. بحران فرصتی برای تولد دوباره است و این شانس را می‌دهد که قوی‌تر شوید.

کتاب رهبری در موقعیت‌های دشوار را نشر ذهن‌آویز با ترجمه‌ی الهه علوی به انتشار رسانده است.

کتاب رهبری در موقعیت‎های دشوار برای چه کسانی مناسب است؟

اگر در مدیریت و رهبری سازمان به چالش‌هایی مهم و سخت برخورده‌اید، این کتاب کمک‌تان می‌کند آن‌ها را از پیش رو بردارید و با قدرت بیشتری پیش بروید.

با جان سی ماکسول بیشتر آشنا شویم

جان کالوین ماکسول (متولد 1947) نویسنده، سخنران و پاستور کاتولیک است. او از حوزه‌ی علمیه‌ی الهیاتی فولر دکترا گرفته و بیشتر بر روی موضوع رهبری متمرکز بوده است. کتاب‌های «21 قانون انکارناپذیر رهبری» و «21 صفت ضروری یک رهبر» از شناخته‌شده‌ترین آثار او هستند و در لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک‌تایمز قرار گرفتند.

جان ماکسول چندین شرکت بین‌المللی برای مشاوره و کمک به رهبری سازمان‌ها تأسیس کرده است. مأموریت شرکت‌های ماکسول این است که نشان دهند «رهبران مسیحی مؤثر، "مأموریت بزرگ" را در همه‌ی کشورها محقق می‌کنند.»

انجمن مدیریت آمریکا ماکسول را به عنوان بهترین رهبر تجاری دنیا انتخاب کرده و مجله‌ها‌ی اینک. و بیزنس اینسایدر او را یکی از بهترین کارشناسان مدیریت و رهبری دانسته‌اند.

جملات برگزیده‌ی کتاب رهبری در موقعیت‌های دشوار

• رهبران به‌طور غریزی هنگام مواجه شدن با موقعیت‌های دشوار به دنبال راهی می‌گردند تا مسیر را به سمت جلو باز کنند.
• رهبران خوب به این درک رسیده‌اند که مشکلات و چالش‌ها در واقع فرصت‌هایی هستند که آن‌ها را در رهبری به موفقیت می‌رسانند.
• یکی از چالش‌برانگیزترین وظایفی که هر رهبر با آن رو‌به‌رو می‌شود این است که عامل تغییر باشد و در مواقع سختی و دشواری مردم را هدایت کند.
• بیشتر رهبران گمان می‌کنند اگر مردم به چیزی نیاز داشته باشند به آن‌ها مراجعه می‌کنند. اما رهبران خوب این‌گونه فکر نمی‌کنند. رهبران تأثیرگذار خودشان پیشگام هستند.

در بخشی از کتاب رهبری در موقعیت‌های دشوار می‌خوانیم

فقط به این دلیل که شما حق دارید به عنوان یک رهبر کاری انجام دهید دلیل نمی‌شود که آن کار، کار درستی باشد. یکی از نشانه‌های بلوغ در رهبران این است که تمرکز خود را از روی حق و حقوقشان بردارند و بر مسئولیت‌هایشان تمرکز کنند. بیشتر ما در اوایل سال‌های رهبری مدهوش قدرت می‌شویم و تمام دغدغه‌مان این است که با آن قدرت می‌توانیم چه کارهایی انجام دهیم. شاید آن قدرت مست‌کنندهٔ مطلق نباشد اما می‌تواند نشاط‌آور باشد. نکته اینجاست که هر یک از ما باید برای رشد تلاش کنیم و بدون تکیه کردن بر حقوقمان در نقش رهبری خود پیشرفت کنیم. اگر بتوانیم با این روش به بلوغ برسیم قطعاً می‌توانیم تمرکزمان را از لذت بردن از قدرت برداریم و روی این نکته متمرکز شویم که چگونه از قدرتمان در جهت خدمت به مردم استفاده کنیم.

متأسفانه رهبرانی که روی حقوق خود تمرکز دارند نوعی حس حق‌به‌جانب را در خود پرورش می‌دهند. آن‌ها انتظار دارند مردمشان به آن‌ها خدمت کنند، درصورتی‌که باید به دنبال راه‌هایی باشند تا به مردم خود خدمت کنند. شرح وظایفشان مهم‌تر از ارتقا دادن شغلشان است. آن‌ها محافظت کردن از قلمرو خود را مهم‌تر از ارتقا دادن کار گروهی می‌دانند. در نتیجه ارزش‌ها را کنار می‌گذارند و قدرت برایشان مهم‌تر می‌شود.

رهبرانی که به دنبال قدرت هستند تنها روی قانون و مقرراتی تمرکز می‌کنند که به نفع آنهاست و هر آنچه به نفعشان نیست را نادیده می‌گیرند. این‌چنین روابطشان را تنها برپایهٔ سودی که به آن‌ها می‌رسد قرار می‌دهند. سِمت آن‌ها در سلسله مراتب تنها چیزی‌ است که اهمیت دارد. اما افرادی که تنها به سِمت و موقعیت خود تکیه می‌کنند ضعیف‌ترین رهبران هستند. آن‌ها انتظار دارند موقعیتشان برای آن‌ها سخت کار کند و تنها خواستار حقوقشان هستند. آن‌ها هیچ چیزی در ازای سِمت خود به دیگران اضافه نمی‌کنند.

فهرست مطالب کتاب

موقعیت‌های دشوار: دعوت به پذیرش فرصت
1: چالش خودرهبری: آماده‌سازی خود برای سفر
2: چالش تغییر: تبدیل شدن به عاملی برای تغییر
3: چالش کار گروهی: تشکیل و ارتقای تیمتان
4: چالش انگیزه: الهام بخشیدن به گروه برای رسیدن به تعالی
5: چالش راه‌کار: کشف روش‌های جدید پیروزی
6: چالش ارتباط: قرار دادن همۀ افراد در یک مسیر
7: چالش تصمیم‌گیری: نگه داشتن تمامی افراد در مسیر جدید
نتیجه‌گیری
دربارۀ نویسنده