معرفی و دانلود کتاب افسون خیال و داستان‌های دیگر: حکایت‌های ارمنی

معرفی کتاب افسون خیال و داستان‌های دیگر: حکایت‌های ارمنی

کتاب افسون خیال و داستان‌های دیگر به قلم نویسنده‌ی ارمنی، داویت میناسیان، چندین حکایت کوتاه را در بر می‌گیرد که اغلب با موضوع عشق نوشته شده‌اند. این حکایت‌ها بیش از آنکه ساختار داستانی داشته باشند، به مونولوگ‌هایی شخصی نزدیکند.

درباره‌ی کتاب افسون خیال و داستان‌های دیگر

داویت میناسیان در سال 1975 در یکی از استان‌های مرزی ارمنستان از پدری ارمنی و مادری ایتالیایی متولد شد. هنوز چهار بهار از عمرش نگذشته بود که پدر و مادرش در یک حادثه‌ی رانندگی پس از مصدومیت شدید، از دنیا رخت بر‌بستند. این اتفاق در زندگی داویت، او را وادار کرد تا در دوران دانشگاه به نوشتن روی آورد و زخم‌های خود را با نوشتن التیام بخشد. او تا سن پنجاه‌سالگی، 48 عنوان کتاب تألیفی، 12 عنوان ترجمه، 4 فیلمنامه و 6 کتاب در حوزه‌ی کودکان و نوجوانان نوشته و از این تعداد فقط 7 عنوان را برای چاپ و انتشار انتخاب کرده است. نوشته‌های داویت میناسیان اغلب تراژیکند و فقدان را به تصویر می‌کشند، اما در دل تاریکی، نوری می‌تابد که از مهر و محبت نشئت گرفته است. به عقیده‌ی میناسیان چیزی که جهان را از پوچی نجات می‌دهد، محبت‌ورزی است.

کتاب افسون خیال و داستان‌های دیگر مجموعه‌ای است از حکایت‌های کوتاه ارمنی که به زبان فارسی نوشته شده‌اند. اولین حکایت «دنیای صوفی» نام دارد. داویت میناسیان در این حکایت از عشق، عالم صوفیانه و روحانی حرف می‌زند. نویسنده در حکایت «جام جهان‌نما» عشقی شیفته‌وار را تصویر می‌کند؛ عشقی که در آن عیوب معشوق محو می‌شوند و معشوق به‌طور کامل پذیرفته می‌شود. گویی راوی به عشق اساطیری باور دارد و کمتر از آن را کوچک می‌شمرد. این نوع عشق جنبه‌ای الهی و عارفانه هم می‌یابد و گاه با عشق به خدا یکی در نظر گرفته می‌شود؛ چراکه عاشق خودش را فراموش می‌کند و تماماً در وجود معشوق خویش حل می‌شود.

حکایت کوتاه دیگری به نام «دل بی‌قرار» در کتاب افسون خیال و داستان‌های دیگر وجود دارد که اندکی به داستان نزدیک می‌شود، اما نمی‌توان آن را داستان خواند. مکالمه‌ای است که بین زن و مرد شکل می‌گیرد و بی‌آنکه عمقی پیدا کند پایان می‌یابد. شاید یکی از ضعف‌های روایت‌های این کتاب همین باشد که روایت بدون عمیق شدن در شخصیت‌ها، در سطح یک موقعیت سطحی باقی می‌ماند و به ناگاه تمام می‌شود. به همین دلیل سخت است که نامِ داستان یا حتی حکایت بر روی این روایات نهاد. شاید بتوان آن‌ها را دل‌نوشته‌هایی عاشقانه دانست که گاه گریزی هم به صوفی‌گری و الهیات می‌زنند.

«بیماری که شفای درد شد»، «غم یادگار»، «در هوایت نفس کشیدم» و... از دیگر عناوین روایت‌های کتاب افسون خیال و داستان‌های دیگر هستند و اغلب تمِ عاشقانه دارند. این کتاب از سوی انتشارات کتاب دانیال چاپ و روانه‌ی بازار شده است.

کتاب افسون خیال و داستان‌های دیگر‌ برای چه کسانی مناسب است؟

طرفداران متون عاشقانه و حکایت‌های کوتاه از این کتاب لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب افسون خیال و داستان‌های دیگر: حکایت‌های ارمنی می‌خوانیم

فهمیدم که آقا وکیل مجلس است. یادم آمد کجا با هم آشنا شده‌ایم. به خیال اینکه محل مؤثری برای شکایت پیدا کرده‌ام، خود را به گوش آقا نزدیک کردم و گفتم شما را به خدا ملاحظه بفرمائید که رفتن از پایتخت به دلیجان چه گرفتاری دارد، برای این چند فرسخ راه چه معطلی و دردسری باید کشید و حال آنکه اگر نظم و ترتیبی در کار باشد با همین وسایل می‌شود بدون این همهمه و هیاهو و زدوخورد و معطلی و بیچارگی در ساعت معین حرکت کرد و در ساعت مقرر رسید و از این وضع بی‌قانونی و توحش بیرون آمد.

آهی کشید و گفت‌ ای آقا کدام نظم، کدام ترتیب، کاشکی بدبختی ما منحصر به این ترمینال بود، این‌ها که چیزی نیست، آب از سرچشمه گل‌آلود است، همه در کار خود حیرانیم، شما که بهتر می‌دانید، من چه عرض می‌کنم، نمی‌گذارند. نمی‌گذارند محرمانه عرض می‌کنم. دست‌های مرموزی در کار است، من سایه‌ی این دست‌‌ها را می‌بینم. مثلاً ممکن است بعضی‌ها مثل بنده که بعضی جورها نیستیم اصلاً دوره‌ی آینده کاندید نشویم! شما چه تصور می‌کنید؟

فهرست مطالب کتاب

سخن ناشر
دنیای صوفی
جام جهان‌نما
دل بی‌قرار
بیماری که شفای درد شد
غم یادگار
در هوایت نفس کشیدم
آناهید
دل من و نغمه‌ی بلبل
استاد نقاش
به‌خاطر لوسین
من و نارینه فقط خندیدیم
دوباره بیا
شوق وصال
ملوس و سقراط
چهل‌چراغ
دیر شد زود بیا
دیر آمدی
افسون خیال