نقد، بررسی و نظرات کتاب کباب غاز - محمدعلی جمالزاده
مرتبسازی: جدیدترین
مریم واعظی
۱۴۰۲/۸/۲۷
00
بامزه و خنده داره ولی نثرش زیاد روان نیست
این داستان زمانی که دبیرستانی بودم در کتاب ادبیات خوانده بودم. اما چون قسمت عرق خوری سانسور شده بود اصلا متوجه نشدم چرا این آدم خجالتی یک دفعه آنقدر مجلس گرم کن شد..... عالی بود... کنایه ها... مثل ها.... همه به جا و زیبا...
داستان یک مهمانی که آنقدر زیبا فضاسازی شده که انگار وسط تالار پذیرایی و کنار میهمانها نشسته ای... چه قلمی دارند این استاد جمال زاده.... بسیار خواندنی و پر از استعارههای زیبا است
داستان یک مهمانی که آنقدر زیبا فضاسازی شده که انگار وسط تالار پذیرایی و کنار میهمانها نشسته ای... چه قلمی دارند این استاد جمال زاده.... بسیار خواندنی و پر از استعارههای زیبا است
اوخه خیلی داستان قشنگیه شخصی تو رودروایسی دوستاش رو دعوت میکنه و کباب غاز میزاره سر سفره ولی با فامیل آی کیوش هماهنگ میکنه که کسی این رو نخوره تا فردا شب هم بتونه از مهموناش پذیرایی کنه ولی اصرار بیجا فامیل باعث میشه مهمونا غذا رو بخورن و فقط قیافیهی میزبان ضمن اینکه طنز جالبیه متاسفانه باید جز طنزهای تلخ هم حساب کرد من که خیلی اعصابم خورد شد داشتن یه همچین فامیلی واسه هفت پشت آدم بسه بخدا
نوشتار، خلاقیت، بداهه گویی و طنز در داستان های جمال زاده در نوع خود بی نظیر یا حداقل کم نظیر است و الحق که پدر داستان نویسی کوتاه ایران هست. قلم وی در عین سادگی امیخته با انتقاد، فکاهی، ضرب المثل و اصطلاحات عامیانه و قدیمیست. برخلاف برخی دیگر از بنیانگذاران ادبیات داستانی فارسی معاصر، جوهره داستان های جمالزاده همیشه روان و خواندنیست. نه تنها از خواندن خسته نشدم بلکه میخواهم به نسخه صوتی اش هم گوش دهم، این هنر واقعیست
داستانهای استاد جمالزاده بسیار شیرین و عالی و پند آمیز هستن. اگه بخوام بگم یکی از قشنگترین داستانهای کوتاه طنز فارسی هست، اغراق نکرده ام.
همین داستان رو در ادبیات دوران دبیرستان با طور خلاصه و سانسور شده داشتیم ولی اینجا کامل کامل بود.
من خودم با شخصه بیان بیش از حد جزئیات رو دوست ندارم ولی بیان جزئیات در این داستان با ظرافت خاصی انجام شده بود که حتی راغب هم بودم بیشتر در جریان جزئیات باشم.
از نظر من این کتاب از اون دسته کتابهایی هست که دوست دارم دوباره اون رو در چند سال دیگه بخونم. هیچ وقت برام داستانش تکراری یا خسته کننده نمیشه.
بعد از خواندن این کتاب بیشتر مشوق شدم که آثار دیگری از این استاد بزرگ رو بخونم.
روحشون شاد و یادشون گرامی.
همین داستان رو در ادبیات دوران دبیرستان با طور خلاصه و سانسور شده داشتیم ولی اینجا کامل کامل بود.
من خودم با شخصه بیان بیش از حد جزئیات رو دوست ندارم ولی بیان جزئیات در این داستان با ظرافت خاصی انجام شده بود که حتی راغب هم بودم بیشتر در جریان جزئیات باشم.
از نظر من این کتاب از اون دسته کتابهایی هست که دوست دارم دوباره اون رو در چند سال دیگه بخونم. هیچ وقت برام داستانش تکراری یا خسته کننده نمیشه.
بعد از خواندن این کتاب بیشتر مشوق شدم که آثار دیگری از این استاد بزرگ رو بخونم.
روحشون شاد و یادشون گرامی.
این داستان رو داخل کتاب دوازدهم تجربی خوندم اما اینجا بسیار کاملتر بود حتی قسمتهایی رو که به صورت مفهوم و حفظیات دبیر گفته بود باید حفظ باشید و برداشت از متن کنید متوجه شدم در واقع قسمتهای حذف شده این کتاب بود
که درس رو گنگ میکرد و ما رو مجبور به حفظ میکردن
طنز بودنش رو دوست داشتم و حرص خوردن آخر داستان با صاحب خونه رو کامل حس کردم واقعا نویسنده از قلم قوی و خوبی برای بیان بهره داشته
بنظرم بهتر بود فردای اون روز ادامه داستان بیان بشه و به این کوتاهی پایان داده نشه اما این نکته از شیرین بودن ماجرا و کتاب کم نمیکرد
که درس رو گنگ میکرد و ما رو مجبور به حفظ میکردن
طنز بودنش رو دوست داشتم و حرص خوردن آخر داستان با صاحب خونه رو کامل حس کردم واقعا نویسنده از قلم قوی و خوبی برای بیان بهره داشته
بنظرم بهتر بود فردای اون روز ادامه داستان بیان بشه و به این کوتاهی پایان داده نشه اما این نکته از شیرین بودن ماجرا و کتاب کم نمیکرد
این داستان رو دوره دبیرستان خونده بودیم که البته خلاصه سازی و تا حدودی سانسور شده است.
دوباره خواندنش جالب بود چون ارزش نوستالوزیک داشت.
اما، یه نقد هم دارم بهش برخلاف فردوسی که برای زنده نگاه داشتن زبان پارسی کوشید، این داستان پر بود از واژگان عربی که میشد کمتر باشه.
یکی از رسالتهای اهل قلم پاسداشت و نگهداشت زبان هست که جمالزاده عزیز با همه چیره دستی در داستان نویسی از این خصلت به دور بوده. البته اگر در مقیاس زمان بهش نگاه کنیم، شاید چندان هم خرده بهش وارد نباشه چرا که این ادبیات در زمان ایشان رواج داشته.
دوباره خواندنش جالب بود چون ارزش نوستالوزیک داشت.
اما، یه نقد هم دارم بهش برخلاف فردوسی که برای زنده نگاه داشتن زبان پارسی کوشید، این داستان پر بود از واژگان عربی که میشد کمتر باشه.
یکی از رسالتهای اهل قلم پاسداشت و نگهداشت زبان هست که جمالزاده عزیز با همه چیره دستی در داستان نویسی از این خصلت به دور بوده. البته اگر در مقیاس زمان بهش نگاه کنیم، شاید چندان هم خرده بهش وارد نباشه چرا که این ادبیات در زمان ایشان رواج داشته.
کباب غاز بی شک یکی از شاهکارهای مرحوم جمال زاده ست که شما را تا انتهای داستان میکشاند و تقریبن تا سکانس اخر داستان شما مطلب را با هیجان دنبال خواهید کرد فقط برای من هنوز هم این سوال پا برجاست که شخصیتی همچون مصطفی که از تعاریف نویسنده مشخص است شخصیتی بارز و برجستهای نیست چگونه آن مجلس را تا همان جا هم به دست گرفته است؟
نسخه چاپی این کتاب رو خوندم واقعاً طنز دلنشین و جذابی داره ولی دو نکته حرص درآر بود! اینکه اونا پول دو دست غذا و غاز بریون با روغن کرمانشاهی و آلوی برزجان داشتند ولی پول یک دست ظرف رو نداشتند!
نکته دوم اینکه شخصیت اصلی با اینکه میدونستم چقدر طرف گاگول و پخمه است ولی بازم بهش اعتماد میکنه و کارش رو میسپاره دستش
نکته دوم اینکه شخصیت اصلی با اینکه میدونستم چقدر طرف گاگول و پخمه است ولی بازم بهش اعتماد میکنه و کارش رو میسپاره دستش