نقد، بررسی و نظرات کتاب کباب غاز - محمدعلی جمالزاده
مرتبسازی: جدیدترین
خیلی جالب بود👌🏻
در عین حال که کوتاه هم بود
من تو کتاب فارسی دوازدهم این داستان رو خونده بودم اما اینجا کاملترش بود.
داستان از این قراره که جمعی از آقایون کارمند با هم قرار میذارن که هرکس در این ماه ترفیع رتبه بگیره باید به بقیه مهمونی کباب غاز بده و از اونجایی که اونی که ترفیع گرفته هم به لحاظ ظروف مهمانی کم و کسر دارند و به خاطر رسمشون نمیتونن ظرفی قرض بگیرن و از طرفی فقط یک غاز دارن تصمیم میگیرن با "پسر عموی آسمان جل" شون کلکی برای مهمانانی که میخوان طی دو روز دعوت کنن سوار کنن...
داستان جالبیه و به خصوص توصیف جزئیات با طنز کامله پیشنهاد میکنم بخونیدش
در عین حال که کوتاه هم بود
من تو کتاب فارسی دوازدهم این داستان رو خونده بودم اما اینجا کاملترش بود.
داستان از این قراره که جمعی از آقایون کارمند با هم قرار میذارن که هرکس در این ماه ترفیع رتبه بگیره باید به بقیه مهمونی کباب غاز بده و از اونجایی که اونی که ترفیع گرفته هم به لحاظ ظروف مهمانی کم و کسر دارند و به خاطر رسمشون نمیتونن ظرفی قرض بگیرن و از طرفی فقط یک غاز دارن تصمیم میگیرن با "پسر عموی آسمان جل" شون کلکی برای مهمانانی که میخوان طی دو روز دعوت کنن سوار کنن...
داستان جالبیه و به خصوص توصیف جزئیات با طنز کامله پیشنهاد میکنم بخونیدش
اولین بار من داستان کباب غاز رو تو دبیرستان خوندم و شاید الان بعد از ۲۰ سال مجددا خوندمش و برای من هر وقتی که میخونمش تازگی داره و بسیار لذت بخشه، استاد جمالزاده به نظرم به حق لایق لقبه پدر داستان نویسی ایران هستن، شاید یه طنز خوب این باشه که هیچ وقت خوندنش برات تکراری نباشه و همیشه یه لبخند به روت بیاره
با سلام و عرض ادب برای اولین بار این داستان را خواندم طنز ملیح و دلنشینی دارد و نشان از تبحر و دامنه لغاتی وسیع نویسنده دارد. داستان سرشار از اصطلاحات اصیل فارسی است و از ضرب المثل های فارسی و عبارات عربی به جا استفاده شده است. من خودم از این نوع نگارش لذت می برم. فقط چند تا ایراد تایپی داشت که به نظر می رسد باید اصلاح شود. با تشکر از نویسنده چیره دست و مجموعه عوامل پشت صحنه کتابراه
این داستان توی کتاب فارسی سال دوازدھممون ھم اومدہ بود یک بخشیش و من اون موقع از خوندنش لذت بردم چون داستان طنز ملیح و جالبی داشت از شرط بندی کہ برای ترفیع درجہ بین خودشون داشتن و ماجراھایی کہ سر دعوت ھمکاراش بہ کباب غاز بہ خونشون داشت آدم و سر داستان میخکوب میکرد قسمت های مصطفی کہ از ھمش جالب تر بود مخصوصا اون جایی کہ بہ قول معروف کلاغ و رنگ میکرد جای قناری جا میزد
ھمچنین الان ھم از خوندنش لذت بردم چون خاطرات شیرین دبیرستان و برام تداعی کرد
یہ قصہ با ماجرای معمولی و در عین حال جذاب و پر کشش
ھمچنین الان ھم از خوندنش لذت بردم چون خاطرات شیرین دبیرستان و برام تداعی کرد
یہ قصہ با ماجرای معمولی و در عین حال جذاب و پر کشش
در داستانهای جمالزاده همیشه چاشنی طنز هست
که داستان رو خیلی گیرا و دلنشین میکنه
ضرب المثلها خیلی به جا و به موقع به کار رفته بود
بنظرم مقصود نویسنده از نوشتن چنین داستانی بیان این هست نباید در زندگی کاری انجام داد که باب میل درونی نیست و از کم رویی دروی کرد
در جاجای داستان از خرفات و تفکر مردم اون دروره و بیان شده بود بنظرم انتقاد نویسنده از این خرفاتها بوده
که داستان رو خیلی گیرا و دلنشین میکنه
ضرب المثلها خیلی به جا و به موقع به کار رفته بود
بنظرم مقصود نویسنده از نوشتن چنین داستانی بیان این هست نباید در زندگی کاری انجام داد که باب میل درونی نیست و از کم رویی دروی کرد
در جاجای داستان از خرفات و تفکر مردم اون دروره و بیان شده بود بنظرم انتقاد نویسنده از این خرفاتها بوده
کتابهای محمدعلی جمالزاده در هر سنی که باشی جذاب و گیراست. این کتاب به طور خلاصه و کوتاه در کتاب ادبیات فارسی سال اول دبیرستان بود و همیشه دوست داشتم بطور کامل مطالعهاش کنم که کتابراه این فرصت را داد. کتابهای جمالزاده سرشار از توصیفات شیرین و تمثیل و... دیگر آرایههای ادبی است
این داستان برای خوانندگان در سنین مختلف مناسب است