نقد، بررسی و نظرات کتاب کباب غاز - محمدعلی جمالزاده

مرتب‌سازی: جدیدترین
روح اله سلمانی
۱۴۰۱/۵/۱۵
از نظر من زیاد جالب نیست.
سید محمد میر
۱۴۰۱/۵/۱۲
واقعا خیلی شیرین و روان و پر از جملات و توصیفات زیبا، خیلی لذت میبرید!
سروه فیضی
۱۴۰۱/۵/۴
خیلی کتاب قشنگیه
مهدی عزتی
۱۴۰۱/۴/۲۸
بسیار عالی هست این داستان دست مریزاد واقعا که تاریخ معاصرایران بسیار متفاوت تر از ایران امروزی بوده هست که چنین نویسندگانی را عرضه کرده است داستان با لحن جالب نقل شده بود که به جذابیت آن می‌افزود روح نویسنده شاد
فقط کاش نوشتاری تنوین درست رعایت میشد
Javad
۱۴۰۱/۴/۲۳
این کتاب رو ما تو دبیرستان داشتیم و کیف کردم وقتی بازم خوندم زبان محاوره‌ای این اثر ارتباطی عالی با مخاطب داره و یکی از نقاط قوتشه بی شک😍
Roghaye Taghavibayat
۱۴۰۱/۴/۱۲
معمولا در کتاب‌های درسی کمتر داستانی در طول زمان به دل آدم مینشینه که بعد از سال‌ها باز هم دوست داشته باشه با اشتیاق بخونه و داستان کباب غاز یکی از دلنشین‌ترین و شیرین‌ترین داستانی هست و من بعد سال‌ها هنوز دوستش دارم و میخونم روایت داستان خیلی خودمانی و جذاب هست و لبخند رو به لب هاتون هدیه میده و از خوندنش لذت می‌برید، داستان روایت یک مهمانی و امدن یک مهمان سر زده است و حوادث و اتفاقات جالب رخ میدهد حتما پیشنهاد میکنم بخونید
مهدی شکری
۱۴۰۱/۴/۲
داستان شیرین و واقع گرایانه، لذت بخش و روان. از نوشته‌های استاد جمال زاده لذت میبرم.
پیشنهاد میکنم حتما بخونید.
مهندس سعید بهزادیان
۱۴۰۱/۳/۲۹
مگه میشه ازاین نویسنده بزرگ خرده گرفت
سبحان
۱۴۰۱/۳/۱۸
یاد مدرسه افتادم یادش بخیر
محدثه امینی
۱۴۰۱/۳/۱۲
بسیار عالی و درجه یک. بسیار آنوزنده
رسول صحراگرد
۱۴۰۱/۲/۳۱
عالی واژه کوچکی برای این داستانه
Fateme Lp
۱۴۰۱/۲/۳۰
ار دبیرستان با این داستان آشنا بودیم و خیلیی خوبه تصویرسازی هاش
حسن حقی دوست
۱۴۰۱/۲/۲۶
روحت شاد استاد جمالزاده
شیوا رسا خودمونی عالی بود
مریم تبریزی
۱۴۰۱/۲/۲۴
الکی مشهور شده به درد گروه سنی دبستان میخوره
فاطمه محمودی
۱۴۰۱/۲/۲۴
عالی بود و یادآور خاطرات زیادی از ادبیات دبیرستان شد😍
عاطفه جمالی
۱۴۰۱/۲/۱۹
کتابی کوتاه اما شیرین و خودمونی
علی نظری
۱۴۰۱/۲/۱۰
ادبیات بلیغ و رسا در شرح ماوقع
sara gh
۱۴۰۱/۲/۱۰
چقدر قابل تصور بود بسیار زیبا نوشته شده ممنون
شیده صبری
۱۴۰۱/۲/۱۰
داستان زیبایی بود و نشون دهنده مهارت نویسنده از خلق صحنه‌های داستانه. بقدری انسانها و لحظه‌ها دقیق و شیوا توصیف شدن که خیلی راحت در دل داستان قرار میگیری و شخصیتهارو لمس میکنی.
ممنونم از کتبراه عزیز.
علی
۱۴۰۱/۲/۱
نویسنده درجه یک و بی نظیر
راحیل امیری
۱۴۰۱/۱/۳۰
دوست داشتم کتاب قشنگی بود البته کلماتش خیلی سخت بود
ramin Shahriyari
۱۴۰۱/۱/۳۰
بسیار عالی بود یادش بخیر تو کلاس کلی میخندیدیم موقع خوندن این. مخصوصا تو یکی از صفحات کتاب عکس مصطفی هم بود که قیافه‌اش هنوز تو ذهنمه با اون کت و شلوارش
سیامک جعفرنیا
۱۴۰۱/۱/۲۶
ابن داستان بسیار شنیدنی است
آرین صحرایی
۱۴۰۱/۱/۲۵
سلام
تا ما باشیم که دیگر به فکر ترفیع رتبه نباشیم!
9384
۱۴۰۱/۱/۲۴
کتابهای محمد علی جمال زاده دوست داشتنی هستن این عالیه، دوسش داشتم البته قبلا خونده بودمش
sara nasr
۱۴۰۱/۱/۱۵
داستان یک اتفاق ساده را به تصویر میکشه، اما روند بیان داستان بویژه اصطلاحاتی که درونش بکار رفته داستان را خواندنی میکنه
فرشته پرواز
۱۴۰۱/۱/۱۵
کباب غاز یکی از قصه‌های ادبیاتمون بود ولی یک قسمتایی سانسور شده بود که تو این کتاب کامل بود طنز روان و اصطلاحات کوچه بازاری بامزه‌ای داره آدم از خوندنش لذت میبره توصیه میکنم بخونید جالبه
فاطمه تقی زاده
۱۴۰۱/۱/۱۴
این کتاب منو میبره به سال‌های دبیرستان. واقعا عالی و جذابه
fateme zzz
۱۴۰۱/۱/۶
یکی از بهترین داستان‌های کوتاهیه که تا حالا خوندم.
Shila Heydari
۱۴۰۱/۱/۵
به یاد دوران دبیرستان مطالعه شد، و باز هم مثل اولین بار (باوجود حذف بعضی از جملات و کلمات اصلی داستان) لذت بردم از این همه ظرافت و کاردرستی استاد جمال زاده، بدون شک جز آثار تکرار نشدنی هستن.
روح الله پورمحمدی
۱۴۰۱/۱/۴
جمالزاده سبک خاصی داره که منحصر به خودشه
Sarvar Peymani
۱۴۰۱/۱/۴
عالی بود مثل همه کتاب‌های آقای جمالزاده
Sara As
۱۴۰۰/۱۲/۲۴
یه داستان جالب و خواندنی.
ژینو شامحمدی
۱۴۰۰/۱۲/۲۲
😂😂خیلی بامزه و جالب بود خدایش کباب نوش جان. 😐من که الان هشتمم😐تنها کتاب خون جوون اینجا خودمم پس😐
سمیه جهانگیری
۱۴۰۰/۱۲/۲۱
خیلی باحال و دوست داشتنی. همون داستان کباب غاز مدرسه است به طور مفصل تر
حامد رفیعی
۱۴۰۰/۱۲/۱۷
واقعا دست مریزاد به آقای جمالزاده چقدر زیبا وبجا بود این داستان پرازضرب المثل و آرایه‌های زیبای ادبی قشنگ بود کوتاه و مختصر وحاوی پیام لعنت بر دهانی که بی موقع بازشود و عاقبت پرچانگی
S 4
۱۴۰۰/۱۲/۱۴
کلمات خییلی قدیمیه و دیگه تقریبا‌۷۰ درصد لغاتش استفاده نمیشه و در نتیجه معنی حرفاشم متوجه نمیشید خیلی:)
صدف پارسا
۱۴۰۰/۱۲/۱۳
ازن کتاب رو از دبیرستان یادمه خیلی بامزه و جالبه، نکته اخلاقی: از ماست که بر ماست
nesa 1362
۱۴۰۰/۱۲/۱۳
یه اثر عالی طنز گونه، ممنونم
اشکان نیک سرشت
۱۴۰۰/۱۲/۱۲
کباب غاز داستانی که هرگز فراموش نمی‌شود، استعاره‌ها و تعریفات جالب داستان بسیار زیبا و هنرمندانه استفاده شده است، به خصوص نقل قول‌های مصطفی از خاطرات خود درکل داستان زیبا و آموزنده‌ای است
Rozita Chegini
۱۴۰۰/۱۲/۴
این داستان کوتاه پر از تشبیهات زیبا و طنز آلود است و به ویژگی‌های شخصیتی انسان‌ها در مواجه با شرایط خاص میپردازد. داستان کوتاهی که امکان ندارد خنده را به لب خواننده نیاورد.
رعنا سرمالیان
۱۴۰۰/۱۲/۲
بسیار عالی
ولی درورای این طنز چیزی که ایرانی جماعت رو آزار میده تعارفاتی هست که باش سروکار داریم وزندگی خیلی‌ها رو سخت میکنه
اگه ازاول حقیقت رو بگیم اینطوری نمیشه.
امیررضا عمویی
۱۴۰۰/۱۱/۲۷
تمام خاطراتم زنده شد این داستان واقعا بی نظیره و قشنگ آدنو میبره به اون دوران
Fateme Heydari
۱۴۰۰/۱۱/۲۳
بسیار زیبا و عالی
مهدی ا
۱۴۰۰/۱۱/۱۷
یکی از بهترین داستان‌های نوستالژی که تجدید خاطره کتاب درسی من بود
amar moradipour
۱۴۰۰/۱۱/۷
یکی از بهترین داستان‌هایی که بارها خوندمش.
جواد حسینی
۱۴۰۰/۱۱/۷
خیلی شبیه داستانهای عزیز نسین بود
طنز قشنگی داره
سیدامیرمحمد حسینی
۱۴۰۰/۱۱/۶
بی نظیر در طنزپردازی
elham shirazi
۱۴۰۰/۱۱/۵
قلمشون رو دوست دارم. و اینکه این کتاب برام یکم حالت نوستالژی داشت و حین خوندنش لذت بردم واقعا
محمدرضا
۱۴۰۰/۱۱/۵
این کتاب اثر نویسنده معاصر ایرانی محمد علی جمال زاده است که جنبه طنز اجتماعی دارد. استان بسیار جالبی دارد و درباره فردی است که دانشگاه قبول شده است و می‌خواهد به دوستانش شام کباب غاز بدهد اما به دلیل اینکه روز تعطیل است فقط میتواند یک غاز تهیه کند و از آن جا که تعداد مهمان‌ها زیاد بودند آن‌ها را دو دسته کرده، یک دسته آن روز و دسته دوم روز دیگر بیایند، ناگهان سر و کله یکی از جوان‌های فامیلشان می‌رسد و تا صاحب خانه فرصت را مناسب میبیند به او میگوید که سعی کند مهمانان را آنقدر به خوردن تنقلات و میوه دعوت کند که وقتی غاز کباب شده را می‌آورند با چرب زبانی بگوید که ما سیر شده ایم و دیگر نمی‌توانیم این کباب را بخوریم، این جوان آشنا تا آخرین لحظات به نقشه صاحب خانه عمل میکند اما صاحب خانه که از سر تظاهر به شدت تعارف میکند ناگهان جوان آشنا میگوید حالا که اصرار می‌کنی کباب را بیار تا بخوریم. صاحب خانه هم به ناچار این کار را میکند، اما هنگامی که مهمان‌ها میروند به خدمت او هم میرسد. داستان کوتاهی است و به علاقه مندان به داستان‌های ایرانی این کتاب را توصیه میکنم.
<< 1 2 3 4 5 6 7 8 9 >>