نقد، بررسی و نظرات رمان آس و پاس ها - جورج اورول
4.1
1035 رای
مرتبسازی: جدیدترین
رمان اس و پاس نوشته جورج اورول بیانگر عمق فلاکت و فقر مردم کشورهای انگلیس و فرانسه در زمان اوج مستعمرات این دو کشور است کشورهایی که در زمان خود مستعمرات فراوان داشتند و میگفتند که آفتاب هرگز در سرزمینهای آنها غروب نخواهد کرد. پس از این همه ثروت مردم خودشان چه بهرهای داشتند تقریبا هیچ چون اکثر این ثروت صرف عیش و نوش سلاطین آنها میشد.
داستان پر از غلط املایی بود و گاهی کلماتو بزور میتونستی بفهمی، ک عصبی میشه آدم وسط خوندن،
خوده داستان هم حوصله سر بر بود، دائم یه سری مشخصات نوانخانهها و گداخونهها یا رستورانها رو تکرار میکرد. ضمن اینکه خودش مسبب بدبختی خودش بود، میتونس پولشو جمع کنه یا حداقل سر یه کار ثابت بمونه، یا پولشو مشروب و سیگار نخره، یا تقسیم نکنه با بقیه!
خوده داستان هم حوصله سر بر بود، دائم یه سری مشخصات نوانخانهها و گداخونهها یا رستورانها رو تکرار میکرد. ضمن اینکه خودش مسبب بدبختی خودش بود، میتونس پولشو جمع کنه یا حداقل سر یه کار ثابت بمونه، یا پولشو مشروب و سیگار نخره، یا تقسیم نکنه با بقیه!
اگر اشتباهات املایی و نگارشی کتاب رو که در کل متن قابل مشاهده بود را با دیده اغماض نگاه کنیم میشه گفت در کل داستان جذابیتهای خاص خودش رو داشت. شرح حال خانه بدوشی و فقر اواسط قرن نوزدهم در اروپا و مشخصا در فرانسه و انگلیس که قهرمان داستان در آن حضور داشته، یاس و ناامیدی و گاهی تلاش برای تغییر شرایط حاکم، تلاش برای وفق دادن خود با موقعیتهای دشوار و از دست ندادن عزت نفس، همراه شدن و دوستی با افراد مختلف انسانهایی از اقشار مختلف اجتماع با دیدگاهها و سطوح فکری متفاوت، بیان اینکه تحصیلات عالیه گاها نمیتونه ذات افراد رو تغییر بده همانطور که بین خانه بدوشان پزشکی بود که در فلاکت زندگی میکرد در صورتیکه میتونست با تحصیلات و موقعیت شغلیش جزو بهترینهای جامعه خودش باشه و نقاش خیابانی که با وجود معلولیت جسمی و فقر شدید مالی تونسته بود خود را به عنوان تئوریسین و متفکر نجوم معرفی کنه که شاید اگر شرایط براش فراهم میشد میتونست جزو بهترینها در این رشته باشه، همراهی با افراد با انگیزه برای ادامه دادن و ناامید نشدن یا همراهی با افرادی که فقط چشم امید به دست دیگران دارند همگی از وجوه مختلف این داستان بود. گاها جبر اجتماعی و فقر مالی و فرهنگی میتونه عامل عقب ماندگی خیلی از افراد باشه. اما شرایط نوانخانهها در داستان خیلی شبیه به خوابگاه دانشجویی خودگردان دانشگاه یاسوج هست. خوابگاهی کثیف که سوسک و موش از در و دیوارش بالا میره و دانشجوهایی که اونجا ساکن هستن کوچکترین تلاشی برای خارج شدن از این وضعیت نمیکنند. هفت سال پیش من به اقتضای شرایط تحصیلم مجبور شدم یک هفته اونجا باشم با دیدن شرایط افتضاح محیطی خوابیدن در ماشین رو به بودن در خوابگاه ترجیح دادم. هنوز هم خوابگاههایی مثل قرن نوزده اروپا در ایران وجود داره
این کتاب یک ترجمه دیگر هم دارد. مثل بقیه کارهای اورول بسیار خواندنی است. این کتاب راجع به پول است. ارباب واقعی دنیای ما، مذهبی که پیروان زیادی دارد. با این حال شرایطی که در این کتاب وصف شده و تجربیات جرج اورول درباره مصائب فقر خیلی انسانی تر از شرایط فعلی جامعه ایران است که علی رغم ادعاهای طاق و جفت رسانههای دولتی در کشور ما یک سرمایه داری درنده حاکم است. در ایران فعلی فقر فقط یک مشکل نیست. بلکه جرم هم هست. عیب هم هست و ننگ و شرمندگی هم هست. و خیلی ساده اسم انسان از لیست آدمها خارج میشود. در پایان به همه دوستان کتابهای قلعه حیوانات و ۱۹۸۴ از این نویسنده را توصیه میکنم. دوکتاب دیگر از جرج اورول هست که تم اصلی آنها فقر است اولی دختر کشیش و دومی در حال حاضر فراموش کردم چه نامی داشت.
کتاب خوبی بود
من دوسش داشتم و باور نمیکردم که مردم قبلا تویه پاریس که ما پاریس و یه شهر تمام عیار میبینم اینجوری زندگی میکردن
مردم فقیر و تهی دست بودن و نان و شراب میخوردن و حاضر بودن روزی ۱۳ ساعت کار بکنن
تویه هتل بالا سریها به یه زبقه پایین تر از خود و اونا به پایین تر از خود توهین یا زور میگفتن
پول از همه بر میداشتن و از نظم و نظافت هتل گران قیمت پاریس گفت
که تویه غذا تف میکردن یا اشپزخونه اشغالهای یکماهه داشته
اصلا نمیتونم درک کنم که واقعا فقر چقد بده چقد رویه اعصابه و چقدر درد ناکه
۵ روز هیچی نخوری و راضی باشی به لقمه نانی شبا تویه اتاقی بخوابی پر از ساس
و برایه کارکردن به هر کاری دست بزنی
تمام زندگیت بشه کار کردن خوابیدن و شراب خوردن بشه لذت زندگیت
واقعا داستانی قابل تامل بود
چقدر تویه کشور خودمون فقیر داریم و نمیدونیم چه جوری زندگی میکنن
کتاب خوبی بود جوری بیان شده بود که کاملا درکش میکردم و مثله فیلم تصورش میکردم
فقط یکم غلط املایی داشت
من دوسش داشتم و باور نمیکردم که مردم قبلا تویه پاریس که ما پاریس و یه شهر تمام عیار میبینم اینجوری زندگی میکردن
مردم فقیر و تهی دست بودن و نان و شراب میخوردن و حاضر بودن روزی ۱۳ ساعت کار بکنن
تویه هتل بالا سریها به یه زبقه پایین تر از خود و اونا به پایین تر از خود توهین یا زور میگفتن
پول از همه بر میداشتن و از نظم و نظافت هتل گران قیمت پاریس گفت
که تویه غذا تف میکردن یا اشپزخونه اشغالهای یکماهه داشته
اصلا نمیتونم درک کنم که واقعا فقر چقد بده چقد رویه اعصابه و چقدر درد ناکه
۵ روز هیچی نخوری و راضی باشی به لقمه نانی شبا تویه اتاقی بخوابی پر از ساس
و برایه کارکردن به هر کاری دست بزنی
تمام زندگیت بشه کار کردن خوابیدن و شراب خوردن بشه لذت زندگیت
واقعا داستانی قابل تامل بود
چقدر تویه کشور خودمون فقیر داریم و نمیدونیم چه جوری زندگی میکنن
کتاب خوبی بود جوری بیان شده بود که کاملا درکش میکردم و مثله فیلم تصورش میکردم
فقط یکم غلط املایی داشت
" بلی، باید به چیزی علاقه و توجه داشت، نمیتوان به عذر نداری و در فکر لقمهای نان و پیالهای چائی بودن از اندیشیدن غفلت ورزید. "
اگر از اشتباهات تایپی و غلطهای املایی و سانسورها چشم پوشی کنیم کتاب خیلی خوبی بود. نویسنده وضعیت فقرای فرانسه و انگلیس رو در قالب داستان بررسی کرده بود و در این بین تحلیلهای خودش رو هم گنجانده بود. خیلی قسمتها به نظرم جالب بودن اما به خاطر محدودیت نمیشد همه رو بنویسم. یه نکتهی جالب نگاه نژادپرستانهی نویسنده به خانه به دوشان بود خانه به دوشان امریکایی رو انگل جامعه قلمداد میکرد اما در عین حال سعی میکرد خانه به دوشان انگلیسی رو از انگل جامعه بودن مبرا کنه! اگر حوصله دیدن اشتباهات تایپی و حدس زدن کلمات درست رو ندارین بهتره از یه نسخهی دیگه برای مطالعهی کتاب استفاده کنید.
اگر از اشتباهات تایپی و غلطهای املایی و سانسورها چشم پوشی کنیم کتاب خیلی خوبی بود. نویسنده وضعیت فقرای فرانسه و انگلیس رو در قالب داستان بررسی کرده بود و در این بین تحلیلهای خودش رو هم گنجانده بود. خیلی قسمتها به نظرم جالب بودن اما به خاطر محدودیت نمیشد همه رو بنویسم. یه نکتهی جالب نگاه نژادپرستانهی نویسنده به خانه به دوشان بود خانه به دوشان امریکایی رو انگل جامعه قلمداد میکرد اما در عین حال سعی میکرد خانه به دوشان انگلیسی رو از انگل جامعه بودن مبرا کنه! اگر حوصله دیدن اشتباهات تایپی و حدس زدن کلمات درست رو ندارین بهتره از یه نسخهی دیگه برای مطالعهی کتاب استفاده کنید.
من کتابهای جورج اورول دوست دارم ولی این کتابش زیاد دوست نداشتم بعد از خوندن یکم کتاب واقعا خسته کنننده شده بود چون شبیه گزارش روزانه شد و داستان در آخر هم که انگار فقط خواست تموم کنه نوشت و بی معنا بود ولی ۲تانکته جالب داشت که عمیقا منو به فکر فرو بود و واقعا لذت بردم اول اینکه مردمهای معمولی از زندگی لذت بیشتری میبرن و تازه با خوندن این کتاب واقعا متوجه شدم که واقعا صحت داره کسایی که زندگی معمولی دارن خوشبخت ترن به عنوان مثال من دوستی دارم که مستاجر ولی چون امید به زندگیش پایین همش مسافرت وتفریح میره ولی در مقابل فامیلی دارم که وضعیت مالی عالی داره ولی چون میدونه میتونه پول بدست بیاره همش طمع داره برای جمع کردن و از زندگی خودش لذت نمیبرهو دوم داشتن دوست خوب و بعد چقدر تو زندگی آدم میتونه تاثیر داشته باشه همیشه تو انتخاب دوستان باید دقت کرد زمانی که با دوست اولش بود دوستش بهش انگیزه کار میداد و هر روز دنبال کار بودن و سرانجام کار پیدا کردن ولی وقتی از پیش دوستش رفت با آدمهایی گشت که گدا بودن و مثل همونا شد اصلا تلاش نکرد تو اون مدت بره دنبال کار تا کار کته و اونجور تو سختی نباشه
بد نیست بدانیم جرج اورول که به نوعی بزرگترین رمانهای قرن را نوشته از نظر فلسفی و سیاسی تحت تاقیر اندیشههای هایک بود. وی نویسنده کتاب در راه بردگی بود. پس از چاپ کتاب در راه بردگی گروه عظیمی از جوانان شسته مغز تحت تاثیر جامعه کمونیستی و سوسیالیستی، "راه سعادت ابدی مردم را در دخالت دولت " میپنداشتند و لذا با کتاب در راه بردگی به مخافت برخواستند. در جبهه مقابل جوانانی بودن که باور به اقتصاد و سیاست لیبرال داشتند و به رهبری "جورج اورل (نویسنده قلعه حیوانات و ۱۹۸۴)، به حمایت از هایک برخواستند. کتاب در راه بردگی نشان میدهد، که اگر افکار مبتنی بر برنامه ریزی متمرکز دنبال شود به منجلابهای اقتصادی و سیاسی فرو میغلطیم؛ قدرت برنامه ریزی متمرکز منجر به حاکمیت توتالیتر میگردد که به آرمان شهر خواهی تجلی کرده است. یکی از استدلالهای فریبنده و دروغ پرداز حامی جمع گرایی (سوسیالیسم)، رواج این اعتقاد است که" شرارتهای اجتماعی نتیجه فعالیتهای افراد شرور است، و همه چیز خوب خواهد شد اگر انسانهای خوب حکومت کنند". این استدلال زبون اما عوام پسند همواره "آدم خوب ها" را از محاکمه مبرا کرده است زیرا آنها ادعا میکنند که "شروران" اقدامات خیرخواهانه انها را نقش برآب میکنند
زندگی فقیرانه را خوب نوشته