نقد، بررسی و نظرات رمان خرمگس - اتل لیلیان وینیچ
4.4
535 رای
مرتبسازی: جدیدترین
علی
۱۳۹۹/۲/۷
00
یک کتاب خوب
داستان خرمگس مشهورترین اثر خانم وینیچ هست. کتابی که در رثای مبارزه و آزادی نوشته شده و بیشتر رمانی عاشقانه است تا سیاسی. البته این کتاب از جمله مشهورترین آثاری بود که حقیقت پشت پرده دروغگویی و ریاکاری خادمان کلیسا و انواع خادمان دینهای مختلف رو به زیبایی نشون داد. توصیه میکنم بخونیدش، به احتمال بسیار زیاد در پایان کتاب اشک خواهید ریخت (البته بسته به سن و جنسیت مخاطب)
با اینکه مشکلات نگارشی و ویراستاری در آن به وفور دیده میشد اما ارزش وقت گذاشتن رو داشت و در عین حال که مهیج بود آدم را به تفکر وادار میکرد و چقدر خاص نویسنده تصویر سازی کرده بود طوری که انگار فیلم میدیدی در کل خیلی عالی بود به اهل کتاب پیشنهاد میدم تا خط آخر بخونن البته نه به کسایی که دنبال داستانهای زرد با طرحهای آبکی هستند که فقط قصدشون سرگرمیه که اصلا از این داستان لذت نمیبرند
کتاب ریتم کندی داشت و در عبن داشتن داستان مناسب به خاطر ریتم کندش دلچسب نبود.
مشکل بزرگتر جمله بندیهای اشتباه، غلطهای نگارشی، پاراگراف بندی و تیتر بندی افتضاح بود که خوندن کتاب رو واقعا سخت کرده بود.
گاها باید دو سه بار یک پاراگراف رو میخوندی تا متوجه بشی کجا باید دکمه اینتر زده میشد و جملات جدا میشد.
کلی هم اشتباه تایپی داشت که متاسفانه لذت کتاب خوندن رو خراب میکرد
مشکل بزرگتر جمله بندیهای اشتباه، غلطهای نگارشی، پاراگراف بندی و تیتر بندی افتضاح بود که خوندن کتاب رو واقعا سخت کرده بود.
گاها باید دو سه بار یک پاراگراف رو میخوندی تا متوجه بشی کجا باید دکمه اینتر زده میشد و جملات جدا میشد.
کلی هم اشتباه تایپی داشت که متاسفانه لذت کتاب خوندن رو خراب میکرد
اصلا کتاب خوبی نیست، به دلیل خیانت یک کاردینال فردی مذهبی دچار فروپاشی شده و علیه دین و خدا طغیان میکنه که ربطی به هم نداره... نه کاردینال، نه کشیشو نه آخوند نماینده خدا روی زمین نیستند... رمان به هیچ وجه جنبش پروتستانیستی رو ترویج نمیکنه، بلکه کاملا چپ هست و حتی میشه گفت اهدافی که آن گروه انقلابی در ایتالیا داشتن منجر به ظهور فاشیسم در ایتالیا شد که به شدت هم با مذهب درگیر بودند و تزهای وطن پرستانه با رویکرد نژادپرستانه میدادند.
شاید نمیشه گفت کدوم رمان از کدوم قشنگتره و حتما هرکدوم ویژگی خاص خودش روداره اما من در مورد خرمگس باید این فرضیه رو نادیده بگیرم و بگم زیباترین رمانی بود که خوندم. شاید شرایط روزگاریزکه درونش بودم هم تاثیر داشته باشه، روزهای سخت سربازی توی پادگان زاهدان وعشق و مبارزه و همزادپنداری و...
امروز اومدم ببینم توی کتابراه صوتیش هست که متاسفانه نبود اما خوندنش رو به همه توصیه میکنم
امروز اومدم ببینم توی کتابراه صوتیش هست که متاسفانه نبود اما خوندنش رو به همه توصیه میکنم
من نوجوان بودم که خرمگس رو خوندم و عاشقش شدم. بعد از اون هر چند سال یکبار باز هم اون رو خوندم و جالب که الان تصادفا اون رو در مجازی هم پیدا کردم و احتمالا دوباره خواهم خوند. این کتاب چهار بار ترجمه شده و من فکر میکنم خوش شانس بودم که کتابی که در خانه ما بود ترجمه آقای همایون پور بود چون بعدها من کتابها رو مقایسه کردم و بهتون اطمینان میدم ترجمه ایشون با اختلاف زیاد بهتر از بقیه است. اگه خرمگس رو نخوندید در خوندنش شک نکنید و زود شروع به خوندن کنید.
هرچی فکر میکنم هیچ توضیحی بهتر از این نمیتونم بگم که واقعاً ارزش خوندن داره. برای داشتن زندگی بهتر، و رسیدن به این نگرش که همیشه میتوان برای جامعه مفید بود، کتابی عالیست. همچنین بیانگر عشقی پایدار است و به خواننده میفهماند که خمیرمایهی اصلی زندگی، عشق است. حال عشق پدر و فرزندی باشد یا. . .
من از ناظرین کتابراه خواهش میکنم روی درستی تایپ و علامتگذاریها یکم سختگیر تر باشن، تا هم جلوی به هرز رفتن قواعد نگارش گرفته بشه هم لذت خواندن کتابها دو چندان بشه. کتابی به زیبایی خرمگس با چنین تایپ و علامتگذاری ضعیفی رو من پیشنهاد نمیکنم کسی بخوونه چون واقعا از زیبایی کتاب چیزی نمیشه درک کرد