نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی بیگانه - آلبر کامو
4.3
409 رای
مرتبسازی: جدیدترین
محمد پشنگ
۱۴۰۱/۴/۳۱
00
عالی بود. ممنون.
این کتاب خیلی عجیب منو به فکر فرو برد که هم رنگ جماعت نبودن میتونه چقدر نتایج عجیبی برات داشته باشه. چقدر رو قضاوت آدمها ازت در شرایط خاص تاثیر میگذاره و درسته که خیلیها به این باور رسیدن که انتخابها و زندگی هر کس مربوط به خودشه اما وقتی داریم در هر جامعهای با باید و نبایدها و فرهنگها وسنتهای خاص خودش زندگی میکنیم همین انتخابهای فردی میتونه مرز بین بودن و نبودنمون باشه
لطفا بعد از خواندن کتابها سعی کنید تمام تحلیلهای موجود کتاب رو دنبال کنید مخصوصا این کتاب که نویسنده تا اخر داستان در موضع بی طرفانه ایستاده؛ حق را به هیچکس نمیدهد؛ این کتاب به طور کلی یک عصیان بود، عصیان علیه همه چیزی که در این دنیا انسانها ساختهاند؛ باید در مراسم مادرت گریه کنی، مذهب تو به ما ربط دارد، با چه کسی دوست هستی به ما مربوط است، در حالی که راوی داستان ارتباطش را با دنیای بیرون قطع کرده و به همه شخصیتهای داستان موضعای مشترک و عادلانه دارد اما این قطع ارتباط است که او را برای ما بیگانه میکند
سلام کتاب بسیار فضا سازیِ زیبایی داره آنچه میبینه به بهترین صور ت ممکن بیان میکنه گوینده بسار رسا داستان و میگه بدون تغییر لحن واین بسیار خوبه👌 فکر میکنم این کتاب بااینکه زمان اتفاقش خیلی قدیمی است ولی حکایت الان بعضی ازجوانهاست که زندگی روبسیار پوچ
می پندارند از ارتباط با غیر از هم سن وسالشون پرهیز میکنند باری به هر جهت زندگی میکننداز ازدواج دوری میکنند خلاصه هدفمند مسیر زندگی روطی نمیکنندبه هر حال یا وجود دنیای مجازی و یا وجود بیماری کرونا واجتماع گریزی مزید علت هست.
می پندارند از ارتباط با غیر از هم سن وسالشون پرهیز میکنند باری به هر جهت زندگی میکننداز ازدواج دوری میکنند خلاصه هدفمند مسیر زندگی روطی نمیکنندبه هر حال یا وجود دنیای مجازی و یا وجود بیماری کرونا واجتماع گریزی مزید علت هست.
رمان جالبی بود. واقعا بی تفاوتی و پوچ گرایی رو به وضوح در اعمال و رفتار شخصیت اصلی داستان
و به تعداد زیاد در اجتماع و اطرافیانمان و حتی خود ما نیز میشه دید. مخصوصا در حال حاضز، بی تفاوتی افراد به مرگ همنوع، افزایش فقر و فساد و جنگ و کشتار به هر نام و دلیل، به نظرم اینها دلیلی جز قطع ارتباط انسان با مبدا و معنویت و خدا ندارد.
و به تعداد زیاد در اجتماع و اطرافیانمان و حتی خود ما نیز میشه دید. مخصوصا در حال حاضز، بی تفاوتی افراد به مرگ همنوع، افزایش فقر و فساد و جنگ و کشتار به هر نام و دلیل، به نظرم اینها دلیلی جز قطع ارتباط انسان با مبدا و معنویت و خدا ندارد.
از اول داستان پوچی و تکرار روزمره حس میشد که خیلی کسل کننده بود و بیشتر روایت یک فرد روانپریش پوچگرا بود تا رمانی با دید فلسفی. در نهایت با تقابل مذهب در کنار سرانجام ناخوش راوی، ماجرا خیلی به شرایط جامعه ما شبیه شد و حس نفرت درونی و خشم سرخورده جوانها رو نسبت به مذهب زوری و نبود آزادی نشون میداد. فضای داستان خیلی سیاه بود و با دید مثبت اصلا نمیشه سمتش رفت. طرفداران رمان بوف کور از این رمان هم حتما خوششون میاد چون همون حس و حال رو تداعی میکنه.
زیاد خوشم نیامد. راستش نفهمیدم چرا رفت اون مرد رو کشت؟
شاید هم من اصل مطلب رو متوجه نشدم چون بیگانه جز آثار مهم تاریخ ادبیات جهان هست ولی خوب تا حالا چند تا از این آثار رو خوندم و باهاشون ارتباط برقرار نکردم.
به هر حال یا من مطلب رو نگرفتم یا اینکه قرار نیست هر اثری به نظر اکثر افراد خوب بود به نظر منم باشه.
شاید هم من اصل مطلب رو متوجه نشدم چون بیگانه جز آثار مهم تاریخ ادبیات جهان هست ولی خوب تا حالا چند تا از این آثار رو خوندم و باهاشون ارتباط برقرار نکردم.
به هر حال یا من مطلب رو نگرفتم یا اینکه قرار نیست هر اثری به نظر اکثر افراد خوب بود به نظر منم باشه.