نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی کیمیا خاتون - سعیده قدس
3.7
157 رای
مرتبسازی: جدیدترین
آلا شمیم
۱۳۹۹/۱/۵
31
اصلا کتاب جالبی نبود. بیشتر خیالات و تصورات نویسنده است.
واقعا ما در جایگاهی نیستیمکه بگیم این کتاب حقیقت رو گفته یا نه چیزی که من خوندم این بوده که نویسنده این کتاب بعد از کلی تحقیق این کتاب رو نوشته مثل جناب زرین کوب، چیزی که هست باید سه تا کتاب رو خوند هم کیمیا هم پله پله تا ملاقات خدا و چهل قانون عشق و بعد هرکس برا خودش قضاوت کنه، ممکه فردی برای من خوب و والا مقام باشه اما برای فرد دیگه خیر! شمس هم از این قانون جدا نیست! خلاصه که خود کتاب حدا از اینکه حقیقت هست یا خیر زیبا نوشته شده بود.
متاسفانه این کتاب کاملاا زاییده خیال نویسنده هست و خیلی از نکات ان در تضاد با مطالب کتاب ملت عشق هست. و در خیلی موارد در مورد شمس تبریزی با ادبیات توهین امیز صحبت کرده هست. در کتاب ملت عشق کیمیا دختر خوانده مولانا هست که روح زن اول مولانا را میبیند ولی در این کتاب کیمیا دختر کراخاتون هست. در کتاب ملت عشق کیمیا چون دختر معمولی نبود عاشق شمس میشود به علت شخصیت عرفانی شمس. کاشکی نویسنده ۴ تا کتاب در خصوص مولانا و شمس مطالعه کرده بود در ضمن اینگونه کتابها بیشتر باید به ابعاد مباحثه بین شمس و مولانا بپردازد نه اینکه از ریزه کاریهای حرم مولانا داستان سرایی کند. به نظر میآید نویسنده مطالعهای چندان زیاد در خصوص مولانا و شمس نداشته است. و نباید این قدر توهین امیز در مورد شخصیت شمس صحبت کند
به نظرم کاربرای گرامی یه لطف به خودتون بکنید یه سرچ ناقابل در اینترنت و خواندن چند مقاله کوتاه از دیگر تاریخ دانها یا نویسندهها مشکلتون رو در مورد کتاب و نویسنده حل میکنه.
شمس و مولانا هر چقدر هم بزرگ انسانهای والایی بودن حتما هنوز هم انسان بودن و دچار نسیان. و مطمئنا جزو ۱۴ معصوم هم نبودن.
یه سرچ بفرمایید حداقل دیدگاهتون رو برای خودتون روشن کنید.
کتاب میخونیم که دید وسیع تری به این دنیا داشته باشیم ن همچنان متعصب و کور کورانه قضاوت کنیم.
جالب اینجاست که کتاب نویسنده ترک رو به عنوان منبع میشناسید.......
شمس و مولانا هر چقدر هم بزرگ انسانهای والایی بودن حتما هنوز هم انسان بودن و دچار نسیان. و مطمئنا جزو ۱۴ معصوم هم نبودن.
یه سرچ بفرمایید حداقل دیدگاهتون رو برای خودتون روشن کنید.
کتاب میخونیم که دید وسیع تری به این دنیا داشته باشیم ن همچنان متعصب و کور کورانه قضاوت کنیم.
جالب اینجاست که کتاب نویسنده ترک رو به عنوان منبع میشناسید.......
نه مولانا خیلی عالی بوده نه شمس,هردو با وجود عرفان بالا طبیعتا وابستگیهای مادی هم داشتن,مولانا به منتقد مثنوی فحش میده در صورتی که جایی میگه من هیچوقت درشت بار کسی نمیکنم!شمس پسر و زن مولانا و ازش میخوادو شراب!بنظرم هم این کتاب و هم ملت عشق نگاه فمینیستیای دارن که تو کیمیا خاتون بیشتر حس میشه ولی تمایل برای ترویج افکار مولانائیسم سراسر ملت عشق و گرفته! الیف شافاک معتقده که عشق صوفیانی با تمایلات جنسی همراه نبوده ولی همزمان داره از بقای نسل و تولد صوفیان نوین همراهه!هردو کتاب تندرو و بیتوجه به حقایق بودن متاسفانه!
من این کتاب رو هنوز نخوندم، ولی بعد از ملت عشق عاشق شخصیت شمس شدم، تو نظرات و دیدگاهها هم متوجه شدم نویسنده کاملا شخصیت شمس رو تخریب کرده و متناقض با ملت عشق بوده، ولی آنچه که از کیمیا میدونم اینکه که نه دختر و نه دختر خونده مولانا بوده پدر کیمیا برای قدرت عجیبی که کیمیا داشته (دیدن روح مردگان) و همچنین فراگیری قرآن پیش مولانا فرستاده، و این کیمیا بوده که عاشق شمس میشه و حتی پسر مولانا هم عاشق کیمیا بوده. شمس فقط با کیمیا ازدواج میکنه ولی حتی برای یکبار هم با کیمیا زناشویی نمیکنه.... . . اینارو تو کتاب ملت عشق خوندم، بنظرم نویسنده الیف قلمش خیلی بهتر از قلم هموطن ما باشه چون قصدش فقط تخریب شمس #جان بوده، خانم قدس آیا شما خصومت شخصی باایشون داشتین: -)
کتاب اگر حرف خاصی هم برای گفتن داشت آنقدر اسیر تکرار واژهها بود که شنونده را به نشنیدن بیشتر تشویق میکرد. حوادثی ضد و نقیض و غیر منطقی. داستانی زیاده از حد با جزئیات غیر ضروری و بیانی بیکشش. ملت عشق را خواندم و مسحور از آن به امید تکمیل دانستهها به سراغ این کتاب آمدم که خیلی پشیمان شدم. نمیدانم مثنوی و گفتههای مولانا را باور کنیم یا توصیفات این کتاب را در مورد شمش و حوادث آن روزگاران. حتی اگر زاییدهی تخیل نویسنده هم بود میتوانست خیلی خیلی بهتر و تاثیرگذارتر باشد. در کل حرف تازهای نشنیدم و با اینکه خودم عاشق شعر و ادبیات هستم توصیفات زیاده از حدّ هر فضا و تکرار آن در جای جای متن حوصلهام را سر برد...
با درود. این کتاب کلا دید من رو نسبت به مولانا و شمس تبریزی عوض کرد و حس تقدس من رو به ایشان از بین برد. چرا باید یک دختر نوجوان با یک دنیا امید و ارزو به عقد و ازدواج پیرمرد شکاکی در بیاید و اینقدر با او بدرفتاری کند تا جوان مرگ شود. آیا این رسم جوانمردی و عارف مسلکی است. اینها هیچ شباهتی به انسانهای وارسته و خداشناس ندارند مگر اینکه این کتاب تاریخ را تحریف کرده باشد......
تشکر میکنم بسیار جالب بود ولی کمی تعجب هم کردم، چون در کتاب ملت عشق چیزی جزاین بودآن جا کیمیا دختری بود که علم خاصی داشت ونسبتی با مولاناوکرا نداشت ازروستا به مولانا برای آموزش سپرده شدوکیمیا عاشق شمس شداما شمس رابا زنان کاری نبودو بیتوجهی اوکیمیا را آزرده خاطر کرد، نمیدونم کدوم حقیقت دارد، ولی ممنون از شماوخانم محمدی با بیان شیرینشان، تشکر میکنم.
زیبا بود، ولی نمیدونم اینو باور داشته باشم یا روایات دیگر رو، چون کیمیا دختر کرا نبود ودختر خوانده مولانا بود وعادی هم نبود، با مردگان ارتباط داشت واز هوش سرشار برخوردار بودو کیمیا عاشق شمس میشه ولی شمس را بازنان رابطهای نبود ونمیتوانست با کیمیا ارتباط برقرار کند، حال خودتان قضاوت کنید کدوم رو باور داشته باشیم، ممنونم از شما
دوستان میگن کیمیا عادی نبوده مستندشون چیه؟ بهرام مشیری که الان تو یوتیوبم هست میگفتن که شمس کیمیا رو زده که مرده اول با عقل بیشتر جور درمیاد اما تجربه شخصی من اینه که خدا هرچه بیشتر در درون انسانی باشه مهربانی و عشقش به بقیه موجودات و متقابلش بیشتره و محاله که کیمیا رو زده باشه و کیمیا دوستش نداشته باشه و دوم غربیا یه فیلم ساختن که مولانا و شمس همجنسگرا بودن علتشم اینه که اینهمه عشق دو همجنسو درک نمیکنن بنظرم کسی معرفت از خدا و عشق و عرفان داشته باشه میفهمم که اینا همش شایعه و تهمت بوده...
کیمیا خاتون و ملت عشق هر کدوم برداشت آزادی هستن از یک برهه تاریخی و شخصیتهای پیرامون مولانا. بنظر من هر دو کتاب بعنوان فیکشن زیبا و سرگرم کننده هستن و نباید انتظار واقعیت تاریخی محض رو از اونها داشت و طبعا از مغایرتهای احتمالی با بیوگرافی مولانا دلخور شد. فقط بخونید و لذت ببرید!
این کتاب از زبان همسر شمس تبریزی کیمیا خاتون هست که از کودکی تا مرگش رو تعریف میکنه با گوش دادن به این کتاب دیدم نسبت به شمس تبریزی تغییر کرد
اگر آدمی درزمینهای زبانزد دیگران باشه میتونه بدیهایی داشته باشه که یه شخص معمولی وعادی هم نداشته باشه و یجورایی ظلم به زنان رو در دوره خودش بیان میکنه ظلم زن به زن و تبعیض مرد وزن
اگر آدمی درزمینهای زبانزد دیگران باشه میتونه بدیهایی داشته باشه که یه شخص معمولی وعادی هم نداشته باشه و یجورایی ظلم به زنان رو در دوره خودش بیان میکنه ظلم زن به زن و تبعیض مرد وزن
کیمیا اصلا دختر کرا نبوده دختر خواندهی مولانا بوده که برای یادگیری قران پدر کیمیا اونو پیش مولانا میاره و کیمیا اصلا دختر عادی نبوده و روح مردگانو میدیه و بعد از اینکه شمس به خانهی مولانا میاد وکیمیا عاشق شمس میشه به دلیل حالت عرفانی که شمس داشته نباید تخریب شخصیت کرد چون شمس عارف بزرگی بوده کاش کسی واقعیتهارو مینوشت تا یک عالم بزرگی مثل شمس بهتر شناخته بشه 🙏🏻