نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی عدل - صادق چوبک

مرتب‌سازی: جدیدترین
محمد مجتبی علی دادیان
۱۴۰۳/۲/۱۸
ببینید این کتاب کوتاه بود و برای مطالعه ارزشمند است چرا که از عدل نام برده شده عدالت همیشه در مورد انسان به انسان صدق نمی‌کند بلکه که عدالت در مورد تمامی موجودات جهان است نگذریم از کنار کسی که به ما نیاز به کمک دارد چه حیوان چه انسان بلکه تمام همه مخلوق پرودگار عالمیان هستیم
احسان جعفری
۱۴۰۳/۲/۱۶
نویسندگان ایرانی مهارتهای بالایی دارند.
ولی بنظرم این داستان یکم پس و پیش داشت تو گویندگیش
پگاه
۱۴۰۳/۱/۱۲
داستان کوتاه و زیبایی بود. اسب نماد انسانیست در سختی فرو رفته که درخواست کمک دارد؛ اما مردم او را احاطه کرده‌اند و فقط گفته‌های ناکارآمد دارند که تاثیری در سرنوشت اسب نمی‌گذارد.
احسان عسکری زاده
۱۴۰۳/۱/۱۰
داستان اسبی که در گودالی افتاده دنده و دست و بدنش زخمیشده و کسانی که دور او جمع شدن بر گرفته از مردم جامعه که هر کس نظری و فکر خودش رو میخوام بیان کنه ممنون از برنامه خوب کتابراه همه کتاب‌های صوتی شما رو می‌شنوم ممنون
رضا ابراهیمی
۱۴۰۳/۱/۹
اینجا خبری از عدل نیست. بر خلاف نام داستان، نویسنده از ناعدالتی‌ها بی مسؤولیتی‌های جامعه‌ی روزگار خویش مینویسد. صادق چوبک پیچیدگی‌ها این ناهنجاری اجتماعی رو با نماد سازی و شخصیت سازی..، به صورت ظریف و ساده و روان بیان کرده.
محمد کاربین
۱۴۰۳/۱/۹
با عرض سلام و تبریک سال نو به همه خانواده کتاب دوست امیدوارم هر کجا هستید مروج کتاب و کتابخوانی باشید. کتاب عدل بی تفاوتی و خودخواهی و اینکه مشکل من نیست مشکل خودشه با داستان یک اسب و مردمان بی تفاوت به مشکل اسب به تصویر میکشه. خیلی خلاصه و آموزنده بود و امیدوارم که ما اینگونه نباشیم و دید ما به مسائل یک دید انسان دوست باشه و نا آدم نباشیم.
ا ق
۱۴۰۳/۱/۹
داستانی کوتاه که به خوبی روایت شده.
مائده
۱۴۰۳/۱/۷
شنیدن این داستان خیلی من رو متحول کرد عالی بود پیشنهاد می‌کنم حتما گوش کنید خیلی زیبا و غمگین انگیز بود
📚هستی لک 📚
۱۴۰۳/۱/۲
عالی محشر فوق العاده استادرضا عمرانی قلم بسیار قوی و زیبای صادق چوبک و با خوانش خود سنگ تمام گذاشتند ممنون از کتاب راه 🙏🏼🌹
محمد رضا فاطمی
۱۴۰۲/۱۲/۲۶
استنباط من از داستان بدبختی هست که وقتی گریبان آدم بیچاره رو میگیره کار خاصی از اطرافیان بر نمیاد یا بهتره بگم که اساسا به دلیل بدبختی که تو کل جامعه و محیط هست حتی تصمیم درستی هم نمیتونن بگیرن
کیانا بلوکی
۱۴۰۲/۱۲/۱۹
بی تفاوتی ادمها رو نسبت به حیوانات تعریف میکنه
ترانه کمالی
۱۴۰۲/۱۲/۱۱
تعمق در داستان‌های کوتاه لازم و ضروری است. اجرا عالی.
Fateme
۱۴۰۲/۱۲/۴
داستان طوریه که هر شخصی از ابتدا باهاش ارتباط میگیره. بعد از شنیدنش فکرم رو کاملا درگیر کرد. نقش‌های داستان هم میتونن نشون دهنده تمام موقعیت‌ها و شخصیت‌های یک نفر باشن هم تمام افراد یه اجتماع. در آخر با تمام سلول‌ها میشه ان رو درک کرد
مهتاب...
۱۴۰۲/۱۰/۲۸
داستان جالب و یه تکه درست از اتفاقات اجتماع انسان ها. همه فقط حرف می‌زنند و موقع عمل کسی داوطلب نیست
اعظم منصوری
۱۴۰۲/۱۰/۱۰
عدل داستان کوتاهی از صادق چوبک است. داستانی زیبا و جذاب که در باره‌ی یک اسب درشکه است که در جوی آبی افتاده و پایش شکسته است و مردم دورش جمع شده‌اند و به جای اینکه همه کمک کنند و او را از این وضعیت نجات دهند فقط نظری میدهند و تماشاگر زجر و بدبختی اسب بیچاره هستند. با تشکر از کتابراه برای تهیه‌ی داستانهای رایگان زیبا و با تشکر از آقای رضا عمرانی برای روایت زیبای داستان.
❤️زهرا_ محمدی ❤️
۱۴۰۲/۱۰/۸
خیلی ممنون خیلی خوب بود
ش ش
۱۴۰۲/۱۰/۲
داستان کتاب عالی 🌟🌟🌟🌟🌟بود. گوینده: عالی و بی نقص👐. حرفها خیلی زیاده راجب این داستان 7 دقیقه‌ای. تو همین داستان 7 دقیقه‌ای ادبی کلی نماد و رمز و راز نهفته است. ضرب المثلی هست که میگن هر سری یه عقلی داره؛ این داستان اساس و مصداق عقل هر کدوم از این افراد در برابر همین اسب زبون بستست. غیر از عقل آدمی، در بطن این داستان ادبی انسانیت و شخصیت یه آدم واقعی ظاهر و به وضوح دیده می‌شود. «عناصر تشکیل دهنده داستان»: عادتهای اخلاقی انسان اعم از رحم، شفقت و مهربانی از اصلیت این داستان است؛ از «نماد ادبی» داستان «تشخیص»: داستان یادآور چیزی درونی بنام بیداری وجدان اخلاقی در یک فرد عاقل و بالغ
Negin
۱۴۰۲/۹/۲۸
داستان خوبی بود و زندگی واقعی رو ب تصویر میکشه، اینک همیشه ادمهای ضعیف پله‌های ترقی ادمهای قوی هستن
Mozhgan
۱۴۰۲/۹/۲۸
کتاب عدل چوبک با صدای آقای عمرانی واقعا لذتبخش است. داستانهای کوتاه و آموزنده چوبک حرف ندارد بارها میشود گوش کرد. مردمان خرافاتی و نادانی که سنگدل میشوندو هر موجود زنده‌ای را میکشند آزار می‌دهند که مبادا نحسی وارد زندگیشان بشود و غافلند که همین خرافات و آزار که بوسیله آن به هر موجود زنده‌ای وارد میکند خودگناه و نحسی است. امیدوادم واقعا روزی برسد همه مردم دست از این حماقتی به اسم خرافات بردارندو حقه این دسیسه و توطئه سیاسی نشوند.
HaMraH
۱۴۰۲/۹/۲۳
صدای آقای عمرانی واقعا عالی بود. امیدوارم همیشه سلامت باشد.
خوب کتاب هم واقعا جذاب هست. یکی از کتاب‌های کوتاه ایرانی جذاب هست
محبوبع بهرامی
۱۴۰۲/۹/۸
داستان کوتاه زیبایی بود اسب نجیب.. ‌
masoud aazami
۱۴۰۲/۹/۳
باید کتاب رو دو بار گوش کرد.
از صدای گیرای اقای عمرانی هم نباید گذشت
محمد کسمایی
۱۴۰۲/۹/۲
واقعا تصویرسازی‌ها رو دوست داشتم
betWeen دامنی
۱۴۰۲/۸/۱۹
به نام خدا یک داستان کوتاه دیگر از دیار نویسندگان ایران زمین البته فکر کنم که این‌ها بخش‌های از خود کتاب‌های هست که نویسندگان نوشته‌اند و اما داستان نوشته ب صادق چوبک از نویسندگان معاصر که اولین داستان‌ها را نوشتند و این سبک را رقم زدند خواندن و یا گوش دادن داستان‌های ایرانی اهمیت شگرفی دارد چرا؟ چون درک و شناخت بهتری از جامعه‌ی چند دهه پیش کشور به ما میدهد که در بینش و فهم امروز هم بسیار موثر است و اما برگردیم به داستان. که درآن نویسنده از اسبی روایت میکند که افتاده تصادف کرده یا به هر نحوی و دست آن شکسته و بله چنانچه حیوانی مانند اسب دستش بشکند دیگر مثل روز اولش نمیشود و تا ابد لنگ میزند و اما حضاری که هرکدام با زاویه دید خود به اسب نگاه میکنند و نوسینده میخواهد همه‌ی آن‌ها را برای ما بیان کند بگونه‌ای که در ابتدا میخواهند بلندش کنند ولیکن بعد متوجه میشوند که نمیشود اینکار را کرد و بعد میگویند خلاصش کنید اما پاسبان میگویدجواب. گلوله را چه بدهم و بله همه‌ی اینها میخواهند بگوسند انسانیتی در آن جامعه وجود ندارد دلسوزی وجود ندارد چه حیوان باشدچه انسان و البته فرقی هم نباید داشته باشد اما میبینیم که همگی فقط در حال نظاره هستند و هیچکس هیچکار نمیکند و اسبی که از ظهر تا بدان لحظه که نویسنده مینویسد در حال ژجر کشیدن است و بله هدف کلی نویسنده همین است نشان دادن جامعه‌ی آن روزگار...
طیبه 💚
۱۴۰۲/۸/۱۱
من ارتباط خاصی بااین داستان نگرفتم اما از کتابراه تشکر میکنم که کتابهای صوتی رایگان میزاره
پروانه اکبری_نویسنده
۱۴۰۲/۸/۳
برداشت من از کتاب عدل اینه که اگه ضعیف باشی به جات و برات تصمیم میگیرن، اینکه هر کس به فکر منفعت خودشه ‌و هیچ مهم نیس که چه به سر تو میاد، پس برده‌ی خودت باش
Mojgan Hatai
۱۴۰۲/۸/۲
بسیار شنیدنی... اسب نماد نجابت و آرامش است که در این داستان صبورانه درد می‌کشد و تنها شاهد گفتگو‌ها و نگاه‌های عابران است... بدون آنکه کسی قصد جدی برای کمک به وی را داشته باشد، فقط حرف می‌زنند.. البته در اکثر جوامع انسانها بیش از آنکه عمل گرا باشند ناظرند... بی مسئولیتی در برابر موجودی تا این حد مفید برای انسان حزن انگیز است. همه روزه شاهد چنین بی عدالتی‌هایی هستیم... کم و زیاد در همه جا وجود دارد. پرسش اساسی این است که اگر خودم در شرایط آن موجود بودم چه انتظاری داشتم؟
مژگان عبدی
۱۴۰۲/۷/۳۰
با تشکر از کتابراه عزیز، داستان در عین کوتاهی پر از معنا بود، واقعا سپاسگذارم
نسرین کاویانی
۱۴۰۲/۷/۲۵
سلام و درود صادق چوبک نویسنده‌ای که از زمان خودش خیییلی جلوتر بودداستان انگار مال زمان ماستکه بجای کمک فقط ایستادیم و فیلم میگیدیم و اظهار نظر میکنیم سپاس از عوامل کتابراه
بهروز داوطلب📚
۱۴۰۲/۷/۱۴
افرین به اقای صادق چوبک بابت این اثرفوق العاده
دوستان این کتاب صوتی کوتاه را پیشنهادمیکنم حتماگوش کنید
خیلی جالبه
رویا
۱۴۰۲/۶/۲۹
بسیار زیبا و کوتاه... گویندگی عالی و بی نقص و صدای شیهه اسب در ابتدا بسیارعالیه... ممنون از کتابراه
Fateme.shm
۱۴۰۲/۶/۱۵
اسب و تمام شخصیتها با صفاتی که سعی در بیانشون داره و به بهترین شکل آدم رو به اون فضا منتقل میکنه بعلاوه استعاره و کنایه‌ها در صحبت‌های افراد که هر کدوم نشاندهنده داستانیست در پشت سر خود.
علی فتاحی
۱۴۰۲/۵/۱۸
هر چقدر بیشتر کتاب‌های کوتاه و بلند پدران داستان نویس و رمان نویس معاصر ایران رو میخونم و میشنوم، بیشتر عذابی که در دوران خودشون متحمل شدن رو حس میکنم. اعجازی در قلم و نوشتارشان وجود دارن که حزن و صعب زمانه خودشان را از میان کلمات، فریاد میکنند. در روزگاری که باید، درک نشدن، دیده نشدن، حمایت نشدن. انها پیشگامان نگرشی نوین، بهبود دیدگاه‌های اجتماعی، تابوشکنی و نفی خشکه مذهبی بودند. صاحب منصبان حکومتی جز استخوان لای زخم بودن، سانسور کردن، انگ زدن، دسیسه چیدن و چه لطف‌ها از این قبیل! کار دیگری برایشان نکردند. به تهمت ناتورالیستی و ادعای لائیک بودن محمدصادق چوبک، بسیاری از داستان هایشان را منتشر نکردند. در حالی که پدران مسخ شده ما در پی روشنفکران خیالی خود بودند، نویسندگان معاصر این افراد رو تاریک اندیش قلمداد میکردند.
محمدجلال عبادت
۱۴۰۲/۵/۱۳
سلام
با تشکر از تیم محترم کتابراه
داستان کوتاه و زیبایی است که تاریخ مصرف نداره
و متاسفانه در هر زمان با نمایی نو ظهور میکنه
خودخواهی منشاء همه گناهان اجتماعی و شرعی است که در این اثر بسیار مورد توجه قرار گرفته
لاحول ولا قوۀ الا بالله
محمدرضا مولاءی
۱۴۰۲/۵/۸
داستان‌های چوبک فرا تر از زمان خود بود و همین داستان روایت از واکنش ما انسانها در مواجه با اتفاقاتی که برای دیگران می‌افتد را روایت می‌کند. متاسفانه با اختراع گوشی‌های هوشمند انسانیت‌ها هم کم رنگ شده و هر کس سوژه‌ای برای نمایش می‌خواهد. عوض کمک و دستگیری از افتاد تنها تماشاگر شدیم. ظالم و ستمگر همیشه شجاعت و جسارت خود را از تماشاگران می‌گیرد. تماشا کردن به افتاده‌ای یا مظلومی رای مثبت به اعمال ظلم است.
عادل آتشین
۱۴۰۲/۵/۵
داستان خوب و تامل برانگیزی بود، قص علی هذا پُر واضح است که جماعت کنجکاو و کارشناس ایرانی و البته هر ملیتی از اغیار فقط ارابه ران سخن و نسخه پیچ همه فن حریف هستن و توجه و عطف به وجودشان جز پوچی و بطالت چیزی در پی ندارد و نه تنها مرهم نیس که شاید نمک سوزآور روی زخم نیز باشد، ارتش یکنفره‌ی وجود هرکس غالب و چیره بر سپاهی از آدمیان در پیشبرد و سازندگی تعالی انسانیست.
پیشنهاد میکنم
ندا اصغری
۱۴۰۲/۴/۳۱
عالی عالی عالی بود..... بهترین و تاثیرگذارترین داستان کوتاهی که خوندم.... صدا و خوانش راوی هم عالی بود. با تشکر از کتابراه
فرهاد زندی
۱۴۰۲/۴/۲۷
داستان کوتاه نوشته صادق چوبک بسیار جذاب و در عین حال آموزنده و منعکس‌کننده فرهنگ و دیدگاههای مختلف مردم در خصوص مشکلات سایرین هست که هرکسی از دیدگاه خودش به قضیه نگاه میکند و در نهایت کسی که دچار مشکل است خودش باید یا با مشکلات زندگی و سازش کند و یا خودش اقدام به رفع آن‌ها کند.
خالد بارانی
۱۴۰۲/۳/۲۴
در جامعه همه مردم به همین شکل هست بجای راه و چاره اندیشی؛ فقط حرف میزنیم
بعضی‌ها بظاهر میخواند کمک کند بعضی‌ها دنبال خلاص شد از مخصمه هستند در کل همه بفکر خود شونند،
فکر کنم نویسنده اسب رو به قشر فقیر تشبیح کرده کل زندگی واسع همه بار میکشه و کمک حال همه میشه ولی سرانجام روزی که کمک نیاز داره هیچ کسی رو نداره مردم فقط واسعش افسوی میخورند و چندتا حرف واسع دلداری پوچ میزنند بعدش همه میرند پی زندگی خودش مثل آخر همین داستان
امید امید
۱۴۰۲/۳/۱
قند بی کوپن بود، کوتاه، تاثیر گذار، خوش صدا، تصویر سازی عالی، وای کیف کردم، نظر فردی که گفت، باید اسب بتونه روی سه پاس وابسته عالی بود چون مرغ رو دو پاس می‌ایسته اونم باید بتونه.
نظر ما را از زمین زمانی که به ماه گوش می‌کنیم می‌شنوید
آمنه محبتی
۱۴۰۲/۲/۲۰
پر از نماد
ماجرای اسب درشکه‌ای که پایش شکسته و اقشار مختلف مردم می‌آیند و درباره پای شکسته او نظرات متفاوتی میدهند و دریغا که هیچکدام کمکی به او نمیکنند
حرفهای اقشار مختلف مردم، بیان کننده ایدئولوژی آن‌ها درباره جامعه و افراد جامعه است و راه برون رفت از وضع نابسامان جامعه و اسب نماد مردمی که تحت تاثیر حاکمیت زندگیشان تغییر میکند
Nihan Shaniz
۱۴۰۲/۲/۲
عدل جز کتاب‌های مورد علاقه من هست.. به خصوص که همه میخوان کاری برای اسب بکنن و در آخر نتیجه غافلگیر میشه
جواد زارع
۱۴۰۲/۱/۵
داستان خیلی خوبی است
رهگذرِ دنیا
۱۴۰۲/۱/۲
توصیفش بدک نبود کلا بیشتر تزریق غم بود! از اون دست کتاباییه که گوش دادنش فقط ناراحتت میکنه و هیچ امیدی هم نمیده!
لیلی ش
۱۴۰۱/۱۲/۷
داستان با اینکه بسیار کوتاه است ولی دنیا دنیا حرف برای گفتن دارد، احساس کردم کلمه کلمه داستان را هر روز زندگی میکنیم، هر روز هزاران نفر برای دردهایمان نسخه میپیچند و خود ما هم در برابر رنج دیگران همین کار را میکنیم، بدون اینکه ذره‌ای از درد هم کم کنیم😔
عماد جعفر اباد
۱۴۰۱/۱۲/۵
تمثیل‌های خوبی در کل داستان قرار داشت
حامد چراغی
۱۴۰۱/۱۲/۳
خوب بود، داستان کمی شلوغ بود و شخصیت‌ها فقط رد میشدن
تهش هم هیچ کس کاری نمیکنه، همه فقط حرف میزنه، درد جامعه‌س دیگه
وحید
۱۴۰۱/۱۱/۲۸
کوتاه و زیبا بود ولی میتونست بهتر باشه
م.بهرامی
۱۴۰۱/۱۱/۲۲
به نظر افراد جامعه را به اسب آسیب دیده و زخمی تشبیه کرده
محمد پوران دوست
۱۴۰۱/۱۱/۲۲
با سلام. کتاب با این که کوتاهه ولی خیلی تاسثیر گذاره و نویسنده از یک موضوع ساده استفاده کرد که در عین حال بسیار مهمه و فکر افراد جامعه رو از زوایای مختلف بررسی میکنه
1 2 3 4 5 >>