نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی بوف کور - صادق هدایت
4.4
642 رای
مرتبسازی: جدیدترین
مهدی برجلو
۱۴۰۳/۱/۶
00
کتاب عجیب و غریبیه. محتوای خاصی نداره و بیشتر داستان یه بیمار روانیه...
قرار نیست یه کتاب جلب رضایت از تمامی آدمها با هرگونه شخصیتی و تفکری که برداشتی شخصی رو دارن بکنه... این کتاب در وهله اول یک کتاب نمادین و تمام شخصیتها نمادین و کل داستان طمع تلخ خیانت معشوق و زشتی و گریه بودن خیانت و انتقام عاشق رو به تصویر میکشه... آنهایی که میگن هدایت دیونه بوده نظر شخصی و سطح تفکر خودشون رو نشون میدن. عمق تفکر هدایت چنان عمیق که به لایههای زیرین حقیقت دست پیدا میکنه و یک ذهن عادی مسلما نمیتونه اون لایهها رو هضم کنه بنابراین نوشته رو به عنوان یه دست نوشته از شخص روان پریش میدونه، بماند که علت روان پریشی و دیوانگی همان فهم زیاد هست و آدمهایی که این نوع هستند چون کمند جزو دسته دیوانهها و مجانین قرار میگیرند. اگر کسی این صحنههایی که هدایت به قلم آورده قبلا ندیده به هیچ عنوان نمیتونه هضمش کنه. این کتاب برای من پنجرهای از دنیایی آشنا برای من و زندگی من بود.
درود، ابتدا از کتابراه و صدای بجا و زیبای آقای دنیوی بسیار سپاسگزام، به نظر این حقیر استادصادق هدایت بدون شک از مفاخر بیبدیل وبی تکرار ادبیات میباشد، در پس علاقه به انسانیت و فرهنگ اصیل، جرات بیان هدایت، یکی وشاید هم از معدود امیدها وکورسوهای دستیابی به حقیقت و واقع گرایی قرار دارد، درفضای خرافه گرایی، سکس پرستی، حماقت، چاپلوسی با هزاران درد بیپایان برجان ودل ما وسرزمین مان.. که همواره انگل وار تغذیه میکند، شاید به هر قرنی در مام میهن فرشتگانی همچون خیام، فردوسی، هدایت، فروغ و.. به کالبد مدهوش در حال مرگ! فرهنگمان جان تازهای میبخشند، در ورای سایه بیسر هدایت، که با پوچ گرایی و نهیلیست تمامش میکنند! روحی بزرگ با اندیشهای زیبا که تشنهی رهایی وآزادگی برای سرزمین خود ومردم است قرار دارد او در نوشته هایش با اخرین نفسهایش، ضمن بیان قدرت یافتن رجالهها ولکاتهها، خود را به نیستی میرساند. چون اگاهست که اندیشههای پاک او همچون پیچکی از میان ویرانهها وخرابهها سبز میگرددو پیامش را جاودانه میسازند.
ازکتاب بوف کور با توجه به نظر بقیه دوستان انتظار بیشتری داشتم در این کتاب وهم و خواب و خیال و واقعیت در هم امیخته شده ونوعی کشمکش روانی یک انسان معتاد ومریض را که به مرز جنون رسیده نمایش میدهد نویسنده گرچه با خلق کلمات پیچیده و فلسفی سبک جدیدی از ادبیات را بوجود آورده وبازی با کلمات را به درستی میداند ولی افکارش عامه پسند نیست
از بوف کور به عنوان یکی از بهترین رمانهای قرن بیستم یاد میشود. اثری که هم به سبک کارهای ادگار آلن پو خیالی و ترسناک است و هم تحت تاثیر هزار و یک شب قرار دارد و علاوه بر این، نیم نگاهی هم به مسائل فلسفی و هستیشناسانه دارد. رمان بوف کور اگرچه به فرانسوی و انگلیسی هم ترجمه شده، متاسفانه همچنان آن طور که باید مورد توجه مخاطبان دنیای غرب قرار نگرفته است. هدایت از پیروان جدی ژان پل سارتر بود. به همین دلیل میتوان تایید کرد که بوف کور به نوعی با الهام از تهوع سارتر نوشته شده است. در هر دو رمان، با راویای طرف هستیم که در دنیایی سرگیجهآور، خیالی و پرتکرار به سر میبرد و زاویه دید داستان به صورت پیوسته تغییر میکند.
در ژانری که بوف کور نوشته شده است، با شاهکارهای زیادی همچون دفترهای مالده لائوریس بریگه از راینر ماریا ریلکه، نامیرا از آندره ژید، سقوط از آلبر کامو و خانواده پاسکال دوارته از کامیلو خوسه سلا طرف هستیم. این نوع داستانها، با بهرهمندی از نوعی سبک روایی که شبیه اعترافهای پشت سرهم میماند، به تدریج خواننده را وارد اعماق جهان تکاندهنده راوی میکنند. این داستانها معمولا با یک شوک به پایان میرسند. برای مثال در رمان سلا، مرد به یک باره تصمیم میگیرد مادرش را به قتل برساند.
بوف کور با یک ابراز احساسات قوی و آرام شروع میشود:
در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا میخورد و میتراشد.
این دردها را نمیشود بکسی اظهار کرد، چون عموما عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیشآمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی میکنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخرآمیز تلقی بکنند
در ژانری که بوف کور نوشته شده است، با شاهکارهای زیادی همچون دفترهای مالده لائوریس بریگه از راینر ماریا ریلکه، نامیرا از آندره ژید، سقوط از آلبر کامو و خانواده پاسکال دوارته از کامیلو خوسه سلا طرف هستیم. این نوع داستانها، با بهرهمندی از نوعی سبک روایی که شبیه اعترافهای پشت سرهم میماند، به تدریج خواننده را وارد اعماق جهان تکاندهنده راوی میکنند. این داستانها معمولا با یک شوک به پایان میرسند. برای مثال در رمان سلا، مرد به یک باره تصمیم میگیرد مادرش را به قتل برساند.
بوف کور با یک ابراز احساسات قوی و آرام شروع میشود:
در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا میخورد و میتراشد.
این دردها را نمیشود بکسی اظهار کرد، چون عموما عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیشآمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی میکنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخرآمیز تلقی بکنند
کتاب نثر پیچیده و غنی دارد و صد حیف که گوینده در جاهایی با اشتباه این کتاب را گویش کرده است. گوینده صدای بسیار خوبی دارد که بسیار با داستان کتاب هارمونی دارد, ولی متاسفانه در گویش انجام شده اشتباهاتی وجود دارد. کاش گوینده دقت لازم را بکار میبرد تا ناخواسته باعث لطمه به اثر نگردد.
آثار صادق هدایت را زیادی بزرگ کرده اند
بن و جان مایه محتوایی نوشتار خیلی پایینه
این اثر بهتره والا آثار دیگش بیشتر بدرد وقت پرکنی میخوره.
جسارت ندارم این دیدگاهی که نسبت به آثارش دارم حالا بعضیها بخوان بگن شما محتوا رو خوب متوجه نشدی و... من در نگاه تطبیقی میگم آثار بسیار زیبا و حتی کاربردی تری از این آثار صادق هدایت داریم.
بن و جان مایه محتوایی نوشتار خیلی پایینه
این اثر بهتره والا آثار دیگش بیشتر بدرد وقت پرکنی میخوره.
جسارت ندارم این دیدگاهی که نسبت به آثارش دارم حالا بعضیها بخوان بگن شما محتوا رو خوب متوجه نشدی و... من در نگاه تطبیقی میگم آثار بسیار زیبا و حتی کاربردی تری از این آثار صادق هدایت داریم.