نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی پوست نارنج - صمد بهرنگی
4.3
637 رای
مرتبسازی: جدیدترین
ملی سالی
۱۴۰۳/۱/۱۲
00
خوب بود. داستان ایرانی جالب
داستانی بسیار زیبا و جالب از صمد بهرنگی معلم و نویسندهی بزرگی که عمری کوتاه داشت. من در دورهی نوجوانی خیلی از کتابهای صمد را خواندهام ولی این داستان را نخوانده بودم ولی این داستان هم مانند سایر کتابهای صمد برایم بسیار جذاب بود و از آن لذت بردم داستان در بارهی روستاییهایی است که با نبود امکانات پزشکی و درمانی با استفاده از گیاهان و میوهها سعی در درمان بیماریهایشان میکردند و انتظار داشتند هر دلدردی را با پوست نارنج درمان کنند و از آن انتظار معجزه داشتند غافل از اینکه پوست نارنج یا گیاهان دیگر معجزه نمیکند و شاید اگر مادر صاحبعلی به موقع به بیمارستان برده میشد و بیماریش به موقع درمان میشد زنده میماند ولی دکتر و بیمارستان هم نمیتوانند معجزه کنند و اگر بیماری حاد باشد و بیمار دیر برای مداوا به پزشک مراجعه کند ممکن است نتوانند برای او کاری کنند و بیمار جانش را از دست بدهد.
آقا معلم داستان که خود صمد است میدانست که پوست نارنج بیماری مادر صاحبعلی را درمان نمیکند ولی با اینحال از شهر نارنج برای مامای ده آورد ولی دیگر دیر شده بود و مادر صاحبعلی مرده بود و صاحبعلی معلم را در مرگ مادرش مقصر میدانست ولی معلم میدانست که جهل و بیسوادی و نبود امکانات درمانی و فقر و نداری علت این مرگهای نابهنگام است.
با تشکر از کتابراه که چنین داستانهای با ارزش و زیبایی را رایگان در اختیار ما قرار میدهد.
آقا معلم داستان که خود صمد است میدانست که پوست نارنج بیماری مادر صاحبعلی را درمان نمیکند ولی با اینحال از شهر نارنج برای مامای ده آورد ولی دیگر دیر شده بود و مادر صاحبعلی مرده بود و صاحبعلی معلم را در مرگ مادرش مقصر میدانست ولی معلم میدانست که جهل و بیسوادی و نبود امکانات درمانی و فقر و نداری علت این مرگهای نابهنگام است.
با تشکر از کتابراه که چنین داستانهای با ارزش و زیبایی را رایگان در اختیار ما قرار میدهد.
داستان دلنشینی بود و آدمو میبرد به روستا به سادگی و بلاخره نارنج. امروزه چیزایی که ما داریم یه روزی دست نیافتنی و آرزو آدما بود و پوست نارنجم یه زمانی به سختی به دست میومد و الان تو استان گلستان هر سمتتو نگاه کنی درخت نارنج هست و خیلی هم ریخته پای درختا. و کودکی که به اشتباه فکر میکرد پوست نارنج مادرشو از مرگ نجات میداد و مقصرم معلم رو میدونست و نمیدونم چطور آقا معلم تو اون دوره کودک رو قانع کرد. باورها حتی به غلط از درک یه کودک مادر مرده خارج است و الانم از عزیزانمون هم فوت میشن بعدش دنبال مقصر میگردیم.
کتاب پوست نارنج. داستان معلمی که در روستا تدریس میکند. داستان یکی از دانش آموزان این معلم که احساس میکند معلمش مقصر مرگ مادرش است. پسرکی که با احساس و درک جای خالی مادرش به شدت از معلمش کینه به دل گرفته است و معلم دوست دارد به او بفهماند که بود و نبود نارنج دردی را دوا نمیکرد. ولی این کار بسیار سخت بود. دنیای بی آلایش و بی ریای کودکانه را به تصویر میکشید و نویسنده به راحتی با مخاطب خود ارتباط برقرار میکرد و داستان هیچ جای ابهامی نداشت.
کتاب خوبی بود، بیان ساده و بی الایش بهرنگی مثل همیشه فوق العاده به دل نشست. مردم روستا نمادی از جهل بودن، این مردم انقد به خرافات باور داشتن و باهاش یکی شده بودن که دیگه چشمشون واقعیتها رو نمیدید، معلم دلسوزانه دل به دل اونها میداد در عین حال که میدونست حقیقت چیه. خیلی وقتا باورای خرافی میتونه ناشی از محرومیت باشه، هرچی به سمت کشورای جهان سوم بری این باورها بیشتر میشه، در حالی که دنیای امروز ورای این باورهاست، دلیل چنگ انداختن ادما هم به باورهای خرافی بیشتر میتونه محرومیت باشه، مردم روستا دستشون به پزشک نمیرسید و دلخوش به پوست نارنج بودن، این باور مضحکه و در عین حال غمگین کننده. اون بخش از کتاب که بچهها تیکههای پوست نارنج رو مثل یه معجزه شفابخش بین خودشون با حرص و طمع تیکه تیکه کردن نمادی از چنگ انداختن به همین باورهاست به امید نجات، یه کورسوی روشنایی برای زنده موندن، دلخوشیهای پوچی که زائیده محرومیت هاست. صدای گوینده هم بسیار زیبا بود. ممنون از کتابراه عزیز.
کتاب خوبی بود، متن و داستان خوبی هم داشت، موسیقی این کتاب صوتی بسیار زیبا بود، در واقع نطقه قوت این کتاب صوتی همان موسیقی زیبایش بود اما گوینده توانایی نداشت، یا حداقل آنطور که لازم است حس و حال داستان را به شنونده منتقل نمیکرد و اگر توانایی داشت نتوانست در این کتاب صوتی، تواناییاش را نشان دهد، برای عالی شدن این کتاب صوتی بهتر بود که از گویندگان مختلفی استفاده میشد، هرچند که متن داستان خوب بود اما جزئیات زیادی نداشت و برای من که به داستانهایی با جزئیات فراوان علاقمندم، این یک نقظه ضعف بود، اما در مجموع از این کتاب صوتی رضایت دارم و این کتاب صوتی را به کسانی پیشنهاد میکنم که میخواهند در اندک زمانی یک داستان خوب بشنوند، از کتابراه هم بخاطر اینکه این کتاب صوتی را رایگان کرده بسیار تشکر میکنم❤
کتاب خاطره یک معلم به اصطلاح بچه شهری است که در روستایی معلم دبستان است. مادر کودکی به شدت بیمار است و شنیده اگر مادرش پوست نارنج مصرف کند خوب میشود. آقای معلم داوطلب میشود وقتی به شهر رفت پوست نارنج بیاورد. او به بهبودی زن با نارنج اعتقادی ندارد و حتی توضیح میدهد چگونه به هنگام بازگشت به روستا وقت کشی کرده است. مادر میمیرد و پسربچه از معلم دلخور میشود... احتمالا از داستانهای نخستین نویسنده باشد. تا حدودی کشدار و پر از توضیحات اضافه است. در نهایت هم در حد خاطره گویی میماند و داستان نکته ایی برای به فکر انداختن خواننده ندارد.
درودومهرفراوان. کتاب پوست نارنج ماجرای کودکی ست که مرگ مادر خود را از چشم معلم میبیند. چه اینکه به نظرش معلم در رساندن نارنج که شفای مادر در آن است تعلل کرده. و اما نقد کامل کتاب. داستان به صورت قوی شروع میشود ولی در ادامه از جذابیت آن کاسته ست. صحنه سازی ضعیف است ولی محیط داستان که دریک روستا اتفاق افتاده خوب به نمایش گذارده شده است. از تخیلهای کودکانه هم میشد در داستان استفاده کرد. صاحب علی یاهمان کودکی که مادرش را از دست داده در داستان حضوری بسیار ضعیف دارد گویی نه این است که شخصیت اول داستان است. داستان از زاویه دیداول شخص یا معلم به نمایش درآمده ولی به نظربنده اگر از زاویه دید دانای کل استفاده میشدبهتر بود. و اینکه میشد داستان را با وقایع جدید کمی طولانی کرد و گره هایی درآن انداخت. این داستان فقط یک گره دارد (مرگ مادرصاحب علی ودلیل ناراحتی اوازمعلم). صداگذاری ضعیف بودولی درکل ارزش شنیدن راداشت. دراین داستان انسان میآموزدکه زودقضاوت نکندوتادلیل قانع کننده و معقولی برای ناراحت شدن نداشت ابدا بی مورد ناراحت نشود و زندگی را برخود سخت نگیرد. با تشکر از کتابراه. وای انگشتم بدرود
نخست سپاس برای داستانهای زیبای کتابراه.
کتاب پوست نارنج را با گوش جان شنیدم؛ قلم توانای زندهیاد صمد بهرنگی مرا با خود بُرد به سالهای دور و روستاهای بِکر و دستنخوردهای که مردمش هنوز پزشکی به چشم ندیدهاند و تنها امیدشان در رویارویی با بیماریها تجربهٔ سالمندانی است که اطلاعی گاه ناچیز از طب سنتی داشتند.
قلم توانای صمد بهرنگی و زحمات بیدریغ شما را میستایم.
زهرا فتحیپور
کتاب پوست نارنج را با گوش جان شنیدم؛ قلم توانای زندهیاد صمد بهرنگی مرا با خود بُرد به سالهای دور و روستاهای بِکر و دستنخوردهای که مردمش هنوز پزشکی به چشم ندیدهاند و تنها امیدشان در رویارویی با بیماریها تجربهٔ سالمندانی است که اطلاعی گاه ناچیز از طب سنتی داشتند.
قلم توانای صمد بهرنگی و زحمات بیدریغ شما را میستایم.
زهرا فتحیپور
نکته مثبت این داستان صوتی این بود که فقط صدای گیرای گوینده شنیده میشد زیرا در بعضی از کتابهای صوتی وجود موسیقی بلندتر از صدای گوینده و یا موسیقی قوی باعث میشود داستان فراموش شود و ذهن درگیر موسیقی ویا صداهای پس زمینه شود. داستان جالب و شرح حال حتی نمیشود گفت مردم قدیم، مردم عصر کنونی نیز دچار باورها و اعتقادات غلطی هستند که با آن زندگی میکنند. این داستان ترکیب خنده وبغض و بهت و دیگر هیچ
پوست نارنج در مورد معلمی هست که فراتر از مسئولیتهای کاری خودش مردم روستا انتظار کمک از او را دارند
صاحبعلی؛ یکی از شاگردان او به علت دیرکرد معلم در آوردن نارنج جهت درمان بیماری مادرش و در نتیجه فوت او از معلم خود دلگیر است و این را بصورت بی توجهی به معلم نشان میدهد که معلم سریعا این موضوع را متوجه میشود و با صاحبدلی به گفتگو میپردازد و در پی قانع کردن اوست.
کتاب بسیار زیبایی است.
صاحبعلی؛ یکی از شاگردان او به علت دیرکرد معلم در آوردن نارنج جهت درمان بیماری مادرش و در نتیجه فوت او از معلم خود دلگیر است و این را بصورت بی توجهی به معلم نشان میدهد که معلم سریعا این موضوع را متوجه میشود و با صاحبدلی به گفتگو میپردازد و در پی قانع کردن اوست.
کتاب بسیار زیبایی است.
خیلی لطیف وقشنگ بودمن نارنج وهرچه اسم نارنج در آن باشد را دوست دارم مثل بهار نارنج نارجستان نارنج وترنج و... به همین دلیل کتابو خوندم داستان کوتاهی که اصلا در شناخت شخصیت هاش لازم نیست ذهن را به این طرف آن طرف سوق دهی و یک نتیجه زیبا دارد وزندگی روزمره ما پر است از این داستانها
آزادی
یکی از موضوعات مهم و درونمایهی نوشتهها و داستانهای او شجاعت است، شجاعت جهت رسیدن به آزادی برای زندگی. فرقی نمیکند که مخاطب آثار او کودکان باشند یا بزرگسالان، قیام علیه ظلم و اسارت و مقابله با جور و ستم در آثار صمد بهرنگی پررنگ است.. نکتهی جالب در مورد نوشتههای این نویسنده، ساده بودن قلم است که در کنار مضمون آثار، به برقراری ارتباط مخاطب با آثارش و ماندگاری آن بعد از گذشت بیش از نیم قرن کمک کرده است
یکی از موضوعات مهم و درونمایهی نوشتهها و داستانهای او شجاعت است، شجاعت جهت رسیدن به آزادی برای زندگی. فرقی نمیکند که مخاطب آثار او کودکان باشند یا بزرگسالان، قیام علیه ظلم و اسارت و مقابله با جور و ستم در آثار صمد بهرنگی پررنگ است.. نکتهی جالب در مورد نوشتههای این نویسنده، ساده بودن قلم است که در کنار مضمون آثار، به برقراری ارتباط مخاطب با آثارش و ماندگاری آن بعد از گذشت بیش از نیم قرن کمک کرده است
داستان نثر خوبی داشت، حیف از صمد بهرنگی که در عنفوان جوانی مرد، به تنهایی بار یک نظام تعلیم و تربیت را به دوش میکشید. ترکیب فقر و جهل در یک جامعه میتواند خیلی بد باشد، الان به ذهنم رسید آیا محسن نامجو زمانی که عنوان آلبوم خود را "از پوست نارنگی مدد" نامید آیا اشارهای به این داستان داشت یا خیر؟!
من اکثر کتابهای صمد بهرنگی رو وقتی دوازده سال داشتم خوندم. نویسندهای توانا که از دل مردم عامی و مشکلات شون به زیبایی مینوشت طوری که من دوازده ساله مجذوب داستان هاش میشدم. این داستان هم درباره فقر و کمبودهای مردم روستا و کم سوادی انهاست. و چقدر معلم مهربان و فهمیده بود
و با بچهها خوب رفتار میکرد برعکس بعضی معلمها که فقط از ترکه استفاده میکردند
و با بچهها خوب رفتار میکرد برعکس بعضی معلمها که فقط از ترکه استفاده میکردند
کتاب عالی بود ممنون از کتابراه بخاطر رایگان در اختیار گذاشتن این کتاب
کتاب داستانی بود از معلمی که دانش اموزش اعتقاد داشت اگهمعلم زودتر پوست نارنج و برایه مادرش اورده بود مادرش زنده میموند و معلم و مقصر میدونست
ولی نمیدونست مادرش از بیماری فوت کرده و حتی اگه پوست نارنج هم میخورد فایدهی نداشت
🥲
کتاب داستانی بود از معلمی که دانش اموزش اعتقاد داشت اگهمعلم زودتر پوست نارنج و برایه مادرش اورده بود مادرش زنده میموند و معلم و مقصر میدونست
ولی نمیدونست مادرش از بیماری فوت کرده و حتی اگه پوست نارنج هم میخورد فایدهی نداشت
🥲