نقد، بررسی و نظرات کتاب صندلی - محمدعلی قجه
4.4
482 رای
مرتبسازی: جدیدترین
Arsham
۱۴۰۳/۲/۳
00
من که کتاب جنایی دوست دارم خیلی خوب بود، بخونید به نظرم در اخرش درس بزرگی هست…
با سلام کمتر کتاب ایرانی خواندم که شخصیتهایش خارجی باشن و این موضوع ایده جالبی بود شخصیتهای داستان خوب معرفی شده بودن و دقیقا در ذهن ما جا میفتاد. برخلاف جنایتکار ان که معمولا آدمهای غول پیکر و ترسناک هستن این بار جانی آدم ضعیف و معلول و افسرده و عقده ای هست که از روی دیده نشدن دست به جنایت میزند نام کتاب ربطی به موضوع نداشت. پایان داستان متفاوت بود. با امید موفقیت برای آقای قجه و با تشکر از کتابراه
با عرض سلام خدمت دوستان کتاب و همراهان کتابراه. کتاب خیلی خوبی بود. جناب قجه یک نظام سرمایه داری رو خیلی ظریف و ماهرانه به داستان در آوردند. نظام حاکم بر میهن عزیزمان که نه آدم ها ارزش دارند نه حیوانات نه محیط زیست و.... ممنونم از کتابراه که این کتاب عالی رو در اختیار همگان گذاشته است.
اول از همه ممنونم از شما آقای قجه و کتابهای خوب و آموزندهای که در اختار ما میگزارید من از این داستان پند بزرگی گرفتم که تا عمر دارم در ذهن من حک میشه میدونید مهمترین درسی که این کتاب به من داد این بود که آدمها در حالی که مهربان و سادهاند اما میتونند چقدر خطرناک باشند و البته این بستگی به این داره که چگونه با اون رفتار میشه من درسی که گرفتم این بود که سعی کنم کسی را نرنجانم چون باعث میشه طرف نتونه بر خشم و عصبانیتی که از من داره غلبه کنه و باعث بشه که کارهایی بکنه که دور از انسانیت اما در آخر طرف پشیمون میشه اما پشیمونی فایدهای نداره
والبته میخوام یه سوالی از نویسنده خوبه مون بکنه که پیرمرد معلول از انسانها چه هدیهای میخواست؟؟
والبته میخوام یه سوالی از نویسنده خوبه مون بکنه که پیرمرد معلول از انسانها چه هدیهای میخواست؟؟
چندتا نقد داشتم داستان برای ژانر جنایی زیادی کوتاه بود بیشتر از این که داستان داشته باشه توصیفات و حاشیه داشت انتقال احساسات بد و آماتوروار منتقل شده بودداستان کتاب زیادی اغراق آمیز و خشن بود و حس فیلم جناییهای خیلی خشن هالیوود می داد و گاها حس میکردم داره از پرونده جناییهای معروف قدیم آمریکا و اروپا تقلب میکنه نویسنده اگر سعی کنن حالت تقلید وار کتاب ننویسه بهتره و جذاب تر میکنه
کتاب بدی نبود ولی ایراداتش هم کم نبود. اول اینکه جملاتی مثل صدای زیبای رود یا آسمان پر ستاره داخل کتاب جنایی جایی نداره. بهتره محیط طوری توصیف بشه که مخوف باشه و خواننده رو جذب کنه.
داخل نامهای که اوایل کتاب گفته شده بود خیلی چیزها بود که باعث شد کنجکاوی من رو کاهش بده. از همون نامه میشد حدود سن، جنسیت، انگیزه، معلولیت و خیلی جزئیات دیگه درباره قاتل رو فهمید که باعث میشد در ادامهی داستان آدم کسل بشه. چون تقریبا همه چیز درباره قاتل مشخص بود. اگه درست یادم باشه از صفحه ۱۸ به بعد همه چیز درباره قاتل رو فهمیده بودم و جذابیت داستان برام کم شده بود.
بخشهایی از داستان منطقی نبود. اینکه بچهها همینجوری تا ناکجاآباد راه افتادن دنبال یک سگ چیزی نیست که تو دنیای واقعی اتفاق بیوفته. و اینکه چجوری همشون بچههای زیر هشت سال بودن؟ سگ میرفته گلچین میکرده؟ بچهها هم بی کس و کار نبودن که همینجوری برن دنبال سگ و هیچکس کاری نکنه. این ایراداتی بود که خیلی تو چشم بود و باعث میشد کتاب قابل پیشبینی و کسل کننده باشه.
ولی نویسنده در بخش احساسی آخر کتاب واقعا خوب عمل کردن طوری که خواننده واقعا تحت تاثیر قرار میگیره و اون حس غم و نفرت رو به خوبی انتقال دادن. نوشتن کتاب جنایی سخته و طبیعیه که نویسنده نتونه از همه زوایا بی نقص کار کنه. نویسنده زحمات زیادی برای این کتاب کشیده که قابل ستایشه و قطعا ایرادات هم در کتابهای آینده ایشون از بین خواهد رفت. بنده اصلا قصد بی احترامی به نویسنده عزیز رو نداشتم و فقط به عنوان مخاطب نظرم رو گفتم. با تشکر از زحمات نویسنده محترم
داخل نامهای که اوایل کتاب گفته شده بود خیلی چیزها بود که باعث شد کنجکاوی من رو کاهش بده. از همون نامه میشد حدود سن، جنسیت، انگیزه، معلولیت و خیلی جزئیات دیگه درباره قاتل رو فهمید که باعث میشد در ادامهی داستان آدم کسل بشه. چون تقریبا همه چیز درباره قاتل مشخص بود. اگه درست یادم باشه از صفحه ۱۸ به بعد همه چیز درباره قاتل رو فهمیده بودم و جذابیت داستان برام کم شده بود.
بخشهایی از داستان منطقی نبود. اینکه بچهها همینجوری تا ناکجاآباد راه افتادن دنبال یک سگ چیزی نیست که تو دنیای واقعی اتفاق بیوفته. و اینکه چجوری همشون بچههای زیر هشت سال بودن؟ سگ میرفته گلچین میکرده؟ بچهها هم بی کس و کار نبودن که همینجوری برن دنبال سگ و هیچکس کاری نکنه. این ایراداتی بود که خیلی تو چشم بود و باعث میشد کتاب قابل پیشبینی و کسل کننده باشه.
ولی نویسنده در بخش احساسی آخر کتاب واقعا خوب عمل کردن طوری که خواننده واقعا تحت تاثیر قرار میگیره و اون حس غم و نفرت رو به خوبی انتقال دادن. نوشتن کتاب جنایی سخته و طبیعیه که نویسنده نتونه از همه زوایا بی نقص کار کنه. نویسنده زحمات زیادی برای این کتاب کشیده که قابل ستایشه و قطعا ایرادات هم در کتابهای آینده ایشون از بین خواهد رفت. بنده اصلا قصد بی احترامی به نویسنده عزیز رو نداشتم و فقط به عنوان مخاطب نظرم رو گفتم. با تشکر از زحمات نویسنده محترم
خیلی کتاب خوبی من از کتابهای ترسناک خیلی خوشم میاد بود و کتابی بود که ادم میتونه مفهومش رو بفهمه و صدا گزاریها عالی بودند و داستان رو عالی گفتند دست نویسنده این کتاب هم درد نکنه بهنرین کتابی بود که تا حالا خونده بودم عالی بود ممنون از کتابراه که این کتابهای عالی رو رایگان میزارند
یکی از کتابهای خوبه این نویسنده بود از ویژگیهای خوبه این کتاب میشه این موضوع اشاره کرد که در عینی که کتاب کوتاهه تقریبا ولی نویسنده تونسته به خوبی داستانش رو پیاده کنه و هم زمان که داستان کوتاهه ولی میشه گفت کامله همچنین از نکات خوبه دیگه این کتاب نشون دادن ریشه مشکلات و جرایم اجتماعی هست که نویسنده به خوبی تو قالب داستان نشون میده
کتاب خوبی بود ولی انتظار داشتم یکم هیجان بیشتری به مخاطب ارائه کنه. کتاب دستهای کوچک خون آلود در ادامهی این کتاب هست پیشنهاد میکنم اون رو هم بخونین.
یک چیزهایی خیلی در دوکتاب تکرار شده و به نظرم این تکرار در یک کتاب ۶۰ صفحهای جالب نیست. مثلاً اینکه دانلد حالش بد میشه، محل رو ترک میکنه و سیگار روشن میکنه. به نظرم نویسنده باید یکم بیشتر در وقایع داستان خلاقیت به خرج میداد.
یک چیزهایی خیلی در دوکتاب تکرار شده و به نظرم این تکرار در یک کتاب ۶۰ صفحهای جالب نیست. مثلاً اینکه دانلد حالش بد میشه، محل رو ترک میکنه و سیگار روشن میکنه. به نظرم نویسنده باید یکم بیشتر در وقایع داستان خلاقیت به خرج میداد.