نقد، بررسی و نظرات کتاب در آغوش عشق - محمدعلی قجه

مرتب‌سازی: جدیدترین
Arad Hashemi
۱۴۰۳/۲/۱
داستان اولش خیلی جالب و کوتاه بود
Sarina
۱۴۰۳/۱/۳۰
خوب بود من فک میکردم درمورد مادر و فرزند هستش ولی........
Zahra
۱۴۰۳/۱/۲۲
قشنگ بود واقعا احساسات یه مادر رو قشنگ بیان میکرد
محمد فولادی
۱۴۰۳/۱/۱۷
خیلی عالیه واقعا وقتی که مطالعه کردم خیلی جالب بود
مانیا اصغری
۱۴۰۳/۱/۸
کتابی که حتی با تخیلیات هم میگه انسان‌های خوب هنوز وجود دارن
زهراشعبانی
۱۴۰۲/۱۲/۲۹
کاش صوتی بود ولی راضی بودم
رتضی نعمتی
۱۴۰۲/۱۲/۲۵
کتابی امید بخش و اجتماعی که در این روزهای کم توجهی به اطراف و اشخاص کسی هم پیدا میشود و مانند آموزگار با محبت، رشد و تشخص را در نهاد فردی از جامعه ایجاد میکند. یادگاری لزوما هدیه به دوستان و آشنایان دادن نیست. بلکه غریبه‌ای را نوازش و حمایت کردن کاشتن مهر جاودان در دل او و زندگانی مجدد خود ماست. و بالاترین هدیه به خود ماست.
الینا مهری
۱۴۰۲/۱۲/۱۱
بد نبود ولی عالی نبود
Afsane
۱۴۰۲/۱۲/۱۰
داستان خیلی ضعیفی بود اصلا یک بچه دو ساله چه طور میتونه این طور نقاشی بکشه
..
۱۴۰۲/۱۱/۲۳
کتاب ساختار جالبی داشت از موضوع و سبک نوشته‌اش خوشم امد
Mhdsh
۱۴۰۲/۱۱/۶
کتاب قشنگی بود، روان بود و درگیرکننده
پایانشم خوب بود
ساغر رحیم پور
۱۴۰۲/۱۰/۲۸
واقعا متاسفم برای خودخواهی یک زن که مادر شده و به خاطر حس ارضای خودخواهانه خودش یک موجود دیگر رو بدبخت کرد.
نسترن یاراحمدی
۱۴۰۲/۱۰/۵
اصلا کتاب خوبی نبود.. نویسندش خیلی ضعیف بود
ditto
۱۴۰۲/۹/۲۹
کتاب زیبایی هست، کشش داستان‌ها و زیبایی موضوعات باعث میشه خواننده احساس خستگی نکنه در بیان احساسات و انتقال اون به خواننده بسیار عالی عمل کردید 🤗
ناصر شاهبداقی
۱۴۰۲/۹/۱۶
کتاب در حد معمولی بود، هیجان، بیان و نکته خاصی نداشت،
زهرا علی دوست
۱۴۰۲/۹/۱۴
عالی این کتاب پیشنهاد میکنم شده یک بار هم بخونیدش
فاطمه آتش افروز
۱۴۰۲/۸/۱۹
کوتاه اما قشنگ و شنیدنی
ا
۱۴۰۲/۸/۹
از این نویسنده دو سه تا کتاب خوندم محتوای درام داره و عالی بود من خوش اومد
asia afghan
۱۴۰۲/۸/۵
کتاب خیلی عالی بود ممنونم از نویسنده اش
علی همت عزیزپور
۱۴۰۲/۸/۵
اگر انسان به خدای درونش ایمان داشته باشه که همون خدای بزرگ و تواناست درد و رنج زندگی داشتن و نداشتن خوردن نخوردن زخم زبونهای روزگار همه میگذره فقط ایمان به خداقوی باشه این داستان و خوندم اشک چشمام سرازیر میشد چون خودم دلشکسته‌ام و درد رنج روزگار کشیدم واقعا اون دردی که این خانم داشتن و حس میکردم تشکر میکنم از نویسندش
هاجر عباسی
۱۴۰۲/۶/۳۱
داستان‌هایی از زندگی آدمهایی که درکنارمان روزگار سپری میکنند خوب و جالب بود
رویا
۱۴۰۲/۶/۲۶
مختصر و مفید... داستان زیباییه از نویسنده معروف محمد علی قجه حتما مطالعه کنید
Gholizade
۱۴۰۲/۶/۱۱
اگر درش تامل کنی متوجه میشی که خیلی قشنگ مشکلات افراد جامعه رو به رخ کشیده. مادر رو و عشقش روزیبا توصیف کرده. قضاوت نابجا رو خوب جلوه داده. و نشون داده که مهربونی میتونه توی یه لبخند خلاصه بشه و حتی با یه نگاه میتونیم دلی رو بشکنیم و یک زندگی رو به فنا بدیم. در کل سرشار از درس و بهمون میگه توی جامعه چجوری میتونیم باشیم تا زندگی واسه هممون بهتر باشه. سپاسگزارم.
ژیلا شجاعی
۱۴۰۲/۶/۷
داستان‌های کوتاه جالبی بود که واقعیت تلخ جامعه را عنوان می‌کرد
محبوبه قاسمی
۱۴۰۲/۵/۱۱
کوتاه بود اما خب ایراداتی داره اقا مهندس عاشق شد اما خانوادش کی بود مخالفت نکردن وجای توضیحات بیشتری داشت
فرییا جمالی
۱۴۰۲/۴/۲۶
نویسنده‌ی داستان نثر قوی دارن. وقتی کتاب رو میخوندم واقعا درگیر تمام صحنه‌ها میشدم. کتاب عالی بود ممنون.
امیرعلی سلطانی
۱۴۰۲/۴/۱۴
الکی نیست که بهشت زیر پای مادرانه
بلال امانی
۱۴۰۲/۳/۸
احساسات خانمها خوب بیان شده است دست مریزاد
F.S.H
۱۴۰۲/۳/۳
داستان اول این کتاب خیلی جذاب بود من خیلی دوست داشتم واز خوندنش لذت بردم دوداستان دیگش هم دلنشین بود ممنون نویسنده‌ی محترم قلم شما بسیار شیوا وروان است
سعید حضرتی
۱۴۰۲/۲/۳۱
سلام کتاب حکایت‌های قشنگ و آموزنده و صد البته از دل جامعه بود که شاید کمتر کسی بهش توجه کنه و ازش خبری داشته باشه ممنون که با این کتاب حرف دل جامعه رو به طور غیر مستقیم و در غالب داستان بیان کردید👌
اسماعیل جریده
۱۴۰۲/۲/۲۶
در آغوش عشق یعنی ننشستن و کاری برای ادامه زندگی کردن آرزوی خالی دردی دوا نمی‌کند برای پیشبرد اهداف زندگی باید بلند شد و گام اول را برداشت که قدم‌های بعدی بدنبال آن می‌آید از تلاش نیستادن و حرکت به سمت موفقیت.
A. K
۱۴۰۲/۲/۲۵
به شکل خیلی زیبایی مادرانه‌های یک مادر رو بیان کرده ممنون از همه مادرای سرزمینمون
سمیه هاشمی
۱۴۰۲/۲/۱۲
موقع خوندن حس میکردم جای اون کودک هستم خیلی این موردا به چشممون میخوره ولی از این به بعد ببینم یاد این داستان میوفتم
شیرین هاشمی
۱۴۰۲/۲/۷
نمیشه گفت خوب و نمیشه گفت بد
توی سلیقه من نبود
زینب کرباسی
۱۴۰۲/۱/۲۳
بنظرم خیلی کتاب مفیدی بود به مادرانی که بچه هاشون رو رها میکنن و به فکر آسایش و حال خوب برا خودشونن توصیه و سفارش میکنم که حتمأ بخونن
سیده پریسا هاشم نژاد
۱۴۰۲/۱/۲۰
من از داستانش خوشم نیومد. نگاه‌های بد جامعه به زنی که بی گناه هستش و بهش تهمت میزنن و اون زن بدون اینکه گناهی کرده باشه مجبور میشه بخاطر اینکه کمتر تحقیرش کنن بخاطر کاری که نکرده محل کارش رو ترک کنه. دیگه کی میخوایم افکارمون رو درست کنیم. کی میخوایم بفهمیم که سرمون تو زندگی خودمون باشه و کاری به زندگی کسی نداشته باشیم.
Nafas
۱۴۰۲/۱/۸
اولین کتابی که من از جناب اقای محمدعلی قجه خواندم "تولد یک زندگی" بود که بسیاار عالی نوشته شده بود.
همین زیباییِ متن رو در این رمان کوتاه هم میتوانم ببینم و واقعا دوست دارم با بقیه‌ی آثار آقای قجه آشنا شوم🌹
منیژه پورمحمدی
۱۴۰۲/۱/۶
زندگی افراد وخواندن تجربیات دیگران رو دوست دارم این کتاب هم درمورد تصمیمات مهم افراد نوشته شده وسرنوشت‌های متفاوتی را به تصویر کشیده. من که لذت بردم. فقط دوست دارم کمی داشتان‌ها شادتر بشه چون همیشه هم غم خوب نیست
Sara
۱۴۰۲/۱/۳
رمانی دوست داشتنی که مشکلات جامعه را به خوبی به تصویر کشیده بود.
Mahdi Ghaffari
۱۴۰۱/۱۲/۲۳
با اینکه داستاناش دل آدمو میشکنه ولی خیلی قشنگن و ارزش خوندن دارن
شبنم خلاقی
۱۴۰۱/۱۲/۲۱
بیان زیبا وتصویرسازی عالی ذهن به گونه‌ای که خواننده خود را در جایگاه گوینده تجسم میکند
zalef
۱۴۰۱/۱۲/۱۷
قلم آقای قجه روان و شیواست و آرامش رو منتقل می‌کنه، کلا کارهای ایشون رو می‌پسندم👌🏻
مجتبی اصف مهر اصف مهر
۱۴۰۱/۱۲/۱۳
بسیار عالی بود، نظرات نویسنده از لحاظ جامعه شناسی در خور توجه هست، فضای جالبی رو ترسیم میکنه از هنر اسپرین
Sobhan
۱۴۰۱/۱۲/۴
سلام کتاب زیبایی هست. داستان درباره‌ی زنان متفاوتی است که مجبوراند کار کنند تا پول به دست بیاورند و زندگی خود را بگذرانند. پیشنهاد میکنم این کتاب را دانلود کنید.
Yekta
۱۴۰۱/۱۲/۳
داستان اولش واقعا خیلی زیبا بود
و بهمون ثابت میشه که واقعا مادر حسابش با بقیه فرق داره و در هر شرایطی بچشو تحمل میکنه و با چنگ و دندون براش میجنگه!
دلم میخواست کل این کتاب مربوط به هجین داستان بود و بیشتر ازش میخوندم
Sahar_N
۱۴۰۱/۱۲/۲
رمان کوتاه بود ولی بسیار دوست داشتنی. خیلی خوب حس مادر رو توصیف میکرد ولی یه مسئله‌ای برام جای سوال داشت که اول داستان گفته شد که امیرعلی ١ تا دو سال دارد اما بعد مادر در مورد نقاشی هاش گفت که خانه‌ای سبز و درخت‌هایی که روشون سیب قرمز دارند و تصویر پدر و مادر همراه فرزند را کشیده. بنظرم این قسمت تناقض داشت چون کودک ١-٢ساله نمیتونه همچین نقاشی رو رسم کنه. اخر داستان هم تعجب کردم که چطور اقای مرتضوی حتی از برگه احضاریه دادگاه هم خبر داشت؟!
داستان دوم و سوم رو هم خوندم خوب بود ممنون از نویسنده محترم و کتابراه عزیز
پریسا یغمایی
۱۴۰۱/۱۱/۲۶
رمان دوست داشتم و بعضی جاهاش گریه م گرفت. ممنون از نویسنده‌ی گرامی
Zahra
۱۴۰۱/۱۱/۱۵
من داستان تا این حد کوتاه رو دوست ندارم ولی بد هم نبود بنظرم کسانیکه داستان کوتاه دوست دارند می‌پسندن
هانا همائی
۱۴۰۱/۱۱/۸
عالی بود
آسیب‌های جامعه رو خیلی خوب شرح داده بود
زهرا ز
۱۴۰۱/۱۰/۲۸
کتاب خیلی زیبایی بود. یه رمانی که هر لحظه دوست داشتم ادامشو بخونم. داستان زندگی زنی که خیلی سختی کشید تا بالاخره تونست به ارامش برسه
1 2 3 4 >>