نقد، بررسی و نظرات کتاب برادر - امیر نصرآزادانی

مرتب‌سازی: جدیدترین
ندا مرشدی
۱۴۰۳/۲/۱۱
واقعا نسبت به رمان‌های ایرانی یک سر و گردن بالاتر بود. ولی بسیار غم انگیز و البته واقعی.
مرتضی ظهیری
۱۴۰۳/۱/۲۱
داستان زیبا رو با انواع سختی‌های دوران معاصر در بین خانواده بیان کرده
sogand aeini
۱۴۰۲/۱۲/۱۰
این کتاب خیلی منو تحت تاثیر قرار داد اینکه چطور تونست آنقدر عمیق در روزهای آخر با برادرش ارتباط بگیرد و چطور در ابتدای زندگی مورد بی توجهی خانواده قرار گرفته اما خودش از این خانواده دلسرد نشد
ممنون از نویسنده خوب
و با تشکر از دوست قدیمی من کتابراه
..
۱۴۰۲/۱۱/۲۱
دو داستان مشابه و بهم پیوند خورده در یک کتاب با مضامین مشابه
آمین
۱۴۰۲/۱۱/۱۵
قلم نویسنده شیوا است ترسیم جایگاه دختر و پسر در خانواده ۳دهه پیش از این روحیات، جانب داری‌ها و حمایت‌هایی که از لنزِ نگاه دختر دور نمی‌ماند. تمام این تبعیض‌ها یک ذره از محبت خواهر نسبت به برادر نورچشمی نمی‌کاست، هرگز. و بناگاه فرو ریختن آوار بیماری عزیزی بر سقف خوشبختی این خانه. شمع ۴ وجود از این غصه و درد می‌سوزند هر یک به سوزی، بیماری، افسوس، حسرت و فغان. ای کاش تمام ثانیه‌های ملاطفت پدر با متین بر می‌گشت و سارا کنار بالین متین نمی‌بود. تلفیق دو داستان با هم خیلی زیبا بود و کوتاهی قصه هم به اندازه دفتر عمر متین. سارا و دیدگاهش درباره ازدواج عالی توصیف شده، موضوعی که درکی عمیق می طلبد و توضیح آن جوانی را به میانسالی می‌رساند. ممنون کتابراه عزیز
مریم جودت
۱۴۰۲/۱۱/۳
ضمن عرض تشکر از نویسنده گرامی و کتابراه عزیز به نظر من کتاب خوبی بود و ارزش خوندن رو داشت من یک نفس خوندمش و تا تموم نشد گوشیم رو زمین نگذاشتم. بعضی از توضیحات کش دار و بعضی هایش ناقص مونده بود. من خواندن داستان خارجی رو دوست نداشتم ولی بسیار هنرمندانه دو داستان به هم پیوند خورده بودند و نکته‌ای که این کتاب داشت این بود که قدر داشته هایمان رو بدونیم چون در دنیا هیچ چیز قابل پیش بینی نیست.
Kimia Omidvar
۱۴۰۲/۹/۲۴
کتاب خوبی بود، داستان تبعیض جنسیتی بین خانواده‌ها رو به خوبی به تصویر کشیده بود، فقط نمیدونم با وجود اینهمه تبعیض دختر داستان دلش نمیخواست ازدواج کنه واز ا ون محیط دور بشه، وقتی قصه به داستان دوتا برادر آلمانی رسید جذابترهم شد، هرچند تصویری که از مرگ به نمایش گذاشتن خیلی بد بود، باتشکر از نویسنده‌ی توانا وهمچنین کتابراه عزیز🌻🌻🌻🌻
M.Mohammadi
۱۴۰۲/۹/۱۲
داستان روان و ساده بیان شده و داستان زندگی و روزمرگی هر کسی است و گذشتی که اعضای خانواده بهم دارن پیشنهاد خواندن میدم
سیران کردنژاد
۱۴۰۲/۹/۴
من دوست نداشتم و منطقی ندیدم قضیه رو، خیلی بعیدِ که کسی با عزیزانش اینکار رو بکنه
M
۱۴۰۲/۶/۲۶
کلیات این کتاب خوب و قابل فهم بود
و راوی، درمورداتفاق‌هایی براش افتاده بودرو به شکل جالبی به زبون میاورد و خیلی از حرف‌ها و جملاتی که من داشتم تو این کتاب میخوندم قابل درک و البته تاثیرگذارهم بود این کتاب به دیدگاه من یک رمان کوچیک به نظر رسید البته از نظر من پایان بندی‌اش یک مقدار ضعیف بود یا میتونست یکم ادامه داشته باشه ولی درکل کتابی بود که تمایل داشتم تا آخرش بخونم
کوشا کلهری
۱۴۰۲/۵/۱۹
به نظرم نویسنده از تمام احساس پاک و نابش استفاده کرده تا کتابی با متون زیبا خلق کند. تبریک میگم به آقای نصر آزادانی برای خلق این اثر جاودان
ریحانه
۱۴۰۲/۵/۱۸
خیلی جذاب نبود مخصوصا اینکه دوداستان وتلفیق کرده بود
نگار عشوری
۱۴۰۲/۴/۲۷
این کتاب جوری نوشته شده که واقعا با قلب خواننده بازی می‌کنه و باعث میشه احساسات به طور کامل منتقل بشه و هر لحظه امکان گریه کردن رو به فرد میده
مریم 😎
۱۴۰۲/۴/۱۵
خیلی زیبا
به کادر درمان برای بالا بردن امپاتی توصیه می‌شود
سمیه صفری
۱۴۰۲/۴/۱۳
کتاب ساده و روان نوشته شده
تبعیض بین دختر و پسر در خانواده‌های ایرانی البته در اون برهه زمانی که خوب و درست بهش اشاره شده
و بنظرم فاقد سیاه نمایی است.
قصه علی رغم مشکل حاد برادر و مرگ پدر فراز و فرود کمی داره و جا داشت جزییات و فضاهارو بهتر وبیشتر ترسیم کنن‌
بنظرم نتونسته اوج احساسش رو تو متن منتقل کنه‌
ارزش یکبار مطالعه رو داره‌
ممنون از کتابراه
Sama ‌
۱۴۰۲/۴/۱۳
داستان در مورد تعصباتی بود که از ذهن‌های پوسیده نشات می‌گرفتند و بسیار غم انگیز و تلخ بود
روایت خوانواده‌ای سنتی که کودکان ان از بدو تولد تا نوجوانی و بزرگسالی شاهد تبعیض‌ها از سوی خوانواده بوده‌اند.
در تک تک کلمات و جملات کتاب غم عظیمی نهفته بود و هر آنکه این کتاب را میخواند متوجه این غم می‌شد.
آشکار است که نویسنده قلمی قدرتمند داشته تا توانسته این شاهکار را بیافریند👏
پرنیان رحمانی فرد
۱۴۰۲/۴/۱۱
کتاب زیبایی بود بعضی از قسمت‌های کتاب واقعا اشکمو در اورد پایان خوبی داشت و نیمه تمام نموند
میثم جاهدیم
۱۴۰۲/۴/۵
سلام اگه اشتباه نکنم نویسنده از دهه۵۰یا۶۰ می‌نویسه من و هم سن وسالهام خیلی بیشتر از بقیه نوشته ایشون رو درک می‌کنیم چون واقعاً این تفاوتها، تعصبات الکی وخشک، نبودن امکانات، حتی تصمیم گیری برای هرچیز کوچک مثل انتخاب رشته، یاانتخاب بزرگترازدواج چه دختروچه پسر با بزرگترهابود، فرق‌ها بین برادر، خواهر، پسر و دختر، حتی بین فرزند بزرگ و کوچیک وغیره.... بود خصوصاً این آخری از همه بدتر بودواینارو نویسنده واقعاً خیلی زیباروی کاغذ آورده ونوشته اینا برای سن سال‌های ما خاطره وبرای نسل بعدمافقط یه کتاب برای مطالعه واما بخشی که این کتابرو زیباتر کرده در مورد بیماری خصوصا بیماری یکی از اعضای خانواده بود که راهنمایی می‌کرد چطوری با بیماری و بیمار کنار بیایم و روحیه بیمار و خودمون رو حفظ کنیم باتشکر از نصرآزادانی و کتابراه عزیز واسه زحمتاشون
فائزه
۱۴۰۲/۳/۲۴
بد نبود، پایانش رو دوست نداشتم.
Nouri
۱۴۰۲/۳/۲۱
لحن کتاب خیلی پر کشش بود. دو داستان رو هم بخوبی درهم ادغام شده بود. ولی بنظرم میشد کتاب مفصل تر نوشته میشد. یکم خلاصه بود
فائقه
۱۴۰۲/۲/۲۵
کتاب خوبیه در مورد فرق گذاشتن بین دختر وپسر وکمی غم انگیز ولی ارزش خواندن داره بعضی کتابها واقعا باید صوتی باشه تا باهاش حرص بخوری گریه کنی
شبنم خلاقی
۱۴۰۲/۲/۱۲
واقعا جای تاسف دارد که در قرن ۲۱هنوز شاهد تبعیض جنسیتی در برخی خانواده‌ها هستیم. اینکه حق انتخاب رشته تحصیلی، محل تحصیل، انتخاب شغل مناسب، انتخاب همسر و... نداریم. امید به روزی که تساوی واقعی حقوق زن و مرد داشته باشیم و زنان در هر جای دنیا آرامش و امنیت داشته باشند. در کل کتاب خوبی بود در برخی جاها خیلی به جزییات پرداخته بود که بنظرم حوصله خواننده را سر میبرد
Mahsa Rahmati
۱۴۰۲/۱/۳۱
داستان خوبی بود البته یکمی غمگین
صبا باوفای حقیقی
۱۴۰۲/۱/۱۵
نویسنده واقعیتهای جامعه مرد سالار رو به سادگی به تصویر کشیده بود و در کنارش محبت بی واسطه و بدون تاثیر گرفتن از این خصوصیت جامعه. کتاب زیبایی بود
طهورا پاکدل
۱۴۰۲/۱/۱۲
تحت تاثیر قرار گرفتم عالی بود
Mana
۱۴۰۲/۱/۱۰
کتاب خوبی بود کلماتشم قشنگ بودن ولی نفهمیدم آخرشو چرا دختره برادرش رو کشت چرا توی داستان اون مرده برادرش رو با دست خودش کشت چرا نذاشت خودش بمیره: (
منیژه پورمحمدی
۱۴۰۱/۱۱/۲۶
از اینکه دوداستان را خیلی حرفه‌ای درهم تنیده بود خوشم آمد. جملات ونحوه نویسندگی خیلی زیبا وعالی بود، درحد حرفه‌ای. وداستان انگار زندگی واقعی کسی را بیان می‌کرد با تجربه‌های قابل تصور ودستو پنجه نرم کردن با مشکلات به شکل حقیقی
امیر نصر
۱۴۰۱/۱۱/۱۶
سلام و درود بر همه عزیزان.
از همه شما که نظرات خود را پس از مطالعه کتاب ابراز کردید ممنونم، همچنین از دوستی که قصد مطالعه کتاب را دارد دعوت میکنم پس از مطالعه حتما نظر خودش را درباره کتاب صادقانه در اینجا بنویسد. این نظرات بسیار برای من ارزشمند، کارا و مشوق هستند.
امیر نصر.
محمد مهدی مظفری
۱۴۰۱/۱۱/۱۰
این کتاب رمانی اجتماعی، روانشناسی و فلسفی است که در قالب داستان سعی میکنه آموزشها و مهارتهای مختلف رو عرضه کنه. داستان این کتاب در مورد دختریه که باید از برادر بیمار خودش مواظبت کند اما در حین این کار در افکار خودش غرق می‌شه و به گذشته سفر می‌کنه
ف. ن
۱۴۰۱/۱۱/۸
کتاب نثر خوب و روانی دارد ولی داستان جذاب و گیرایی ندارد. پایان قصه هم زیبا و جالب نیست. در کل خیلی خوشایند نبود.
مهدی عزتی
۱۴۰۱/۱۰/۱۹
کتابی بسیار تاثیر گذار و جذاب و درگیر کننده بود داستان هرچند که غمگین بود ولی بهترین پایان رو انتخاب کرده بود در مسئله تبعیض هم که بخواهم بگم واقعا ما انسان‌ها چرا نوع خودمان را دسته بندی کرده ایم چرا به زن به عنوان انسان نگاه نمی‌کنیم خیلی عذاب آور هست که با عقاید و رسومات پوسیده در چنین روزگاری و عصری زندگی کنیم امیدوارم روزی در همین نزدیکی‌ها برسد که زنان سرزمینم دیگر غم و اندوه وحس درس نداشته باشندو درآرامش زندگی کنند به امید روزی که بتوانیم بازنان دوست شویم برای روح بزرگ آن‌ها نه برای جسم 💚🤍❤️
Reza Kalhor
۱۴۰۱/۱۰/۹
با اینکه کوتاه و غم انگیز بود ولی واقعا داستان زیبا و خلاقانه روایت شده بود و نسبت به خیلی از رمان‌هایی که بی جهت ازشون تعریف میشه چه ایرانی وچه خارجی خیلی بهتر و گیراتر بود... خسته نباشید آقای نصرآزادانی...
F.Namazi
۱۴۰۱/۹/۳
کتاب برادر واقعا کتابی آرام و زیباست و حتما ارزش خواندن را دارد کلماتی که از اعماق وجود نویسنده طغیان کرده بود بسیار عالی بودند
Nazanin
۱۴۰۱/۸/۱۷
نوشته زیبایی بود ولی کاش ادامه داشت
Somaye Mirzaei
۱۴۰۱/۷/۸
خوب بود ادم رو به فکر میندازد
فرشید بهرامی حموله
۱۴۰۱/۷/۳
داستان غم انگیز و حزن انگیزی بود.
Sepid Mmm
۱۴۰۱/۶/۲۰
کتاب عالی بود
مناسب برای: کسانی که به داستان و رمان‌ی اجتماعی ایرانی علاقه دارند
ریحانه گندم گون
۱۴۰۱/۶/۱۲
این رمان فوق العاده لذت بخشه هر قسمتش از قسمتش قبلش زیبا تر میشه پیشنهاد میکنم حتما بخونید
Z M
۱۴۰۱/۶/۶
مکالماتی که بین فِردی و هاینریش رد و بدل میشد خیلی تاثیر گذار بود، هاینریش دقیقا جملاتی رو میگفت که متین از بیانشون عاجز بود و فِردریش هم مثل خواهر متین دلسوز و صمیمانه از برادرش مراقبت میکرد، در آخر هم داستانها موازی هم پیش رفتن و خواهر متین میدونست که کتابی که داره میخونه آینده‌اش رو داره پیش بینی میکنه.
حمید انواری
۱۴۰۱/۶/۲
کتاب بسیار جالبی است با موضوعی درام، نویسنده در این کتاب خواسته علاوه بر اظهار علاقه به برادرش، تجاربی در مورد زندگی را در اختیار خواننده قرار دهد، این کتاب دارای نثری ساده و روان میباشد و من، مطالعه این کتاب رابه همه کتاب دوستان توصیه مینمایم.
Tayebe Ahmadi
۱۴۰۱/۵/۳۱
با تشکر از آقای نصر آزادانی کتاب بسیار زیبایی بود بی پرده تمام‌واقعیتهای زندگی در او ایل کتاب بازگو شده بود ومن تا کتاب را تمام نکردم گوشیمو زمین نذاشتم من مطمئن‌هستم با این قلم‌شیوا نویسنده محترم آینده درخشانی دارند براشون آرزوی موفقیت میکنم 🤲
پریا نعمتی
۱۴۰۱/۵/۲۲
کتابی که با وجود خوندن کلی کتاب معردف تو دنیا، هر سطرش نظرمو جلب کرد...
قلم پخته و بسیار روانی داره
Mohammad Bagheri
۱۴۰۱/۳/۲۱
اوایل داستان بدلیل رفتارهای تبعیض آمیز والدین نسبت به فرزندانشون و همینطور تکرار اون بوسیله راوی داستان برام کمی آزاردهنده بود ولی رفته رفته از جایی که خواهر داستانی از دو برادر آلمانی رو برای برادر می‌خوند داستان این کتاب وارد فاز جدیدی شد که احساسات نهفته خواهر رو نسبت به برادر بازگو می‌کرد، ولی در آخر داستان با نوعی افسردگی و رسیدن به بن بست به اتمام رسید.
sima salarvand
۱۴۰۱/۳/۱۹
رمانی کوتاه ولذت بخش با تشکر از کتابراه وآرزوی سلامتی وموفقیت برای نویسنده‌ی گرامی
کارچانی
۱۴۰۱/۳/۱۸
کتاب خوبی بود یه کتاب رمان که همیشه نباید یه پسر خوشتیپ پولدار داشته باشد با یه دختر زیبا و مغرور یه کتاب باید مثل این کتاب دارای یه داستان واقعی باشد با قلم زیبا و روان و عشق از جنس دیگر و زیباتر
به نویسنده محترم خسته نباشید میگم کتاب عالی بود👍
بهار حمیدیان ثانی
۱۴۰۱/۱/۲۹
از همون اول جذبش شدم. کوتاه بود. کسل کننده نبود.
رها زند
۱۴۰۰/۱۱/۷
زندگی خانواده چهارنفره سنتی‌ای است که در آغاز مردسالاری حاکم است.
خواهر و برادر در سنین کودکی شاهد تبعیض‌های متعددی هستند و این وضع تا بزرگسالی ادامه دارد. این دو به دانشگاه راه می‌یابند و باز هم تبعیض در جشن قبولی دانشگاه ادامه دارد. تا اینکه برادر دجار بیماری میشود که درمانی ندارد و مرگ تدریجی و دردناکی را سبب می‌شود. پدر خانواده در تصادفی از دست می‌رود و...
محمدعلی نصیری
۱۴۰۰/۱۰/۳۰
بسیار زیبا وپرمحتوا هست واقعا عالی بود مطالبش خیلی عالی بودش ممنونم پیشنهاد میکن حتما مطالعه کنید
لیدا احمدی
۱۴۰۰/۱۰/۱۴
خیلی جذاب بود سرگرم کننده روایی خوبی داشت قصه امروز خیلی‌ها هست
کاربر mbfd
۱۴۰۰/۱۰/۷
داستان جالبی بود و اینکه‌ی داستان دیگه رو ادغام کرده بود قشنگ بود ولی پایان اینجوری رو اصلا دوست ندارم و نمیشه قبول کرد چون اون دوتا برادر اونجوری رفتار کردن داستان هم کپی اونا تموم بشه
1 2 >>