نقد، بررسی و نظرات کتاب آواز پرستوها - محمدعلی قجه

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
Kimia Omidvar
۱۴۰۱/۸/۲۶
من آثار دیگه‌ای از آقای قجه خوندم و دلیل انتخاب این کتاب هم نویسنده‌اش بود ولی متاسفانه اصلا جالب و کامل نبود، کتابی بود پر از ایراد واشکال، برای مثال:
۱-پشت تلفن نمیشه لبخند کسی رو دید.
۲-فردای اعلام نتایج کنکور ثبت نام نمیکنن.
۳-از تهران تا تبریز ۶تا ۷ ساعت راهه، نمیشه صبح از تهران راه بیفتی وتا شب هم ثبت نام کرده باشی، هم خوابگاه گرفته باشی و هم در خوابگاه ساکن بشی.
۴-نسبت دختر با بچه خواهرش، خاله و خواهر زاده اس، در حالی که در داستان میگه عمه.
۵-ترم اول خود دانشگاه انتخاب واحد میکنه، پرستو نمیتونسته فقط کلاسهای عصر رو برداره.
۶-اگه پرستو خودش هم انتخاب واحد کرده باشه نمیتونسته همه رو عصر برداره واتفاقا دوستش فرانک هم همون واحدارو برداشته باشه.
۷-غیبت بیشتر از سه جلسه باعث حذف درس میشه، در حالی که پرستو فقط سه هفته شمال مونده بود وبعد از اونم همه‌اش غیبت می‌کرد.
۸-اسب سواری پیر زن وپرشش از روی حصار در حالی که پرستو رو هم پشتش سوار کرده بود خیلی تخیلی بود.
۹-در جایی از داستان پرستو میگه به نیمه اسفند رسیدیم ولی اتفاقات بعد از اون انقدر طولانی و زمانبره که انگار ۲تا ۳ماه طی شده ولی در ادامه داستان همچنان هوا سرده و برف میباره.
و چندین وچند نقد دیگه، که میشه به این کتاب وارد کرد. در کل کتابی بود که با وجود یه داستان جذاب وپرمحتوا، پراز ایراد واشکال بود که خواننده رو عصبی میکرد و قلم آقای قجه رو زیر سوال میبرد.
باتشکر از کتابراه عزیز
زینب پورکلهر
۱۴۰۱/۶/۱۰
بادرود و سلام به دوستان کتابراه، آقای قجه توانمندی زیادی برای خلق ماجرا دارد ولی با شتابزدگی گاهی اوقات این قابلیت کمرنگ می‌شود، ظاهرا هدف نویسنده از خلق این همه ماجرا این بود که روایت کند داستان دختری بیگناه و معصوم را که اسیر دست ناپاکی شده است و در آخر عاقبت به خیر شده و عشق واقعی را بدست آورده ولی من با خواندن این رمان بیشتر با سعید همدردی کردم نه با پرستو، سعید از ابتدا چیزی را مخفی نکرده بود و پرستو می‌دانست او به دنبال یک رابطه غیر اخلاقی است با این حال عاشقش بود و خانواده فرهیخته و تحصیلکرده پرستو هم با پدر دکترشان نیز سعید را پذیرفتند وکار پریا نیز در پذیرفتن خواستگاری سعید با وجود علاقه بین او و خواهرش به نظرمن دست کمی از خیانت به خواهرش ندارد و بدتر از همه اینکه این پذیرش نه از روی علاقه و فقط جهت استفاده از مزایای مالی او و خانواده‌اش بود. به نظر من کسی که مورد سوء استفاده قرار گرفته و زندگیش تباه شده، سعید بوده نه پرستو و پریا که حتی حاضر نبودند خانه بزرگ ویلاییشان را بفروشند و هزینه درمان کنند. گذشته از ماجرای کلی داستان، نواقصی در جزئیات وجود دارد مانند جابجایی اسم سعید و امیر در یک مورد و یا غیر قابل باور بودن اسب سواری ماهرانه یک پیره زن خمیده و خیلی جزئیات دیگر، در کل به نظر من پرستو یک "دختر وسوسه انگیز "به گفته سعید می‌باشد که مردها را اغوا می‌کند و به کارهای جنون آمیزی وادار میکند، امیدوارم که برای امیر همسر وفاداری باشد!!! در هرحال آقای قجه حوصله، قلم و استعداد خوبی در داستان سرایی دارد و من حتما کتاب‌های دیگر ایشان را نیز مطالعه خواهم کرد، با آرزوی موفقیت برای ایشان و همه دوستان کتاب و کتابراه
م ف
۱۴۰۱/۱۲/۴
راستش اصلا از داستان خوشم نیومد. یک عاشقانه بی مزه بود. گرچه ممکنه واقعا خانواده‌ای اینگونه تصمیماتی بگیرند که دور از عقل و تفکر لازم برای یک ازدواج موفق باشه ولی روال داستان اصلا به دلم ننشست
دخترها ممکنه در تصمیم گیری احساساتی عمل کنند ولی انتظاری که از بزرگترها داریم بیشتره. تو این داستان نه دختران جوان خانواده درست تصمیم گرفتند و نه پدر خانواده به عنوان بزرگتر و عاقل به درستی عمل کرد.
اینکه دختر خانواده به خاطر پدر مثلا از جان گذشتگی میکنه و با دوست پسر خواهرش ازدواج میکنه. از اون طرف هم پرستو با تمام علاقه‌ای که به خواهرش داره با شوهر اون ارتباط برقرار میکنه!! اصلا جالب نبود
جدای اینکه اشتباهات زیادی در متن وجود داشت انگار نویسنده بازخوانی نکرده یا حداقل اطلاعاتی جمع نکرده و این ایراد بزرگی برای یک نویسنده است. با توجه به تعریفاتی که از نویسنده شنیده بودم انتظار بیشتری داشتم
مثلا پرستو خاله‌ی بچه‌ی پریا میشه نه عمه‌ی اون!
بعد چقدر راحت با مرگ پریا کنار اومدند یا با قضیه تعارض سعید! در حالی که همین پدر با گذشت زمان زیاد هنوز مرگ همسرش را باور ندارد
در مورد دانشگاه رفتن هم خیلی بدون فکر نوشته شده:
دانشجویان ورودی خودشان انتخاب رشته نمیکنند یا غیبتهای طولانی پرستو اصلا باعث حذف درس نشد، خوش به حالش!!!
و.....
انشاالله نویسنده محترم ملموس تر بنویسند
Yekta
۱۴۰۱/۱۱/۲۹
خسته نباشید میگم به نویسنده محترم!
واقعا کتاب جالبی بود و در کنار همه این جالبیش از مشکلات جامعه میگفتن!
خیلی دوستی سپیده و پرستو رو دوست داشتم:) و همیشه به دوستی‌های اینطوری حسادت میکردم.
فقط چندتا مشکل داشت که اگه اینها نبود کتاب فوق العاده عالی میشد!
نقد:
یک اینکه نسبت پرستو با بچه پریا که بشه خواهرزادش میشه خاله و خواهر زاده ولی تو نامه گفته بود عمه!
دوم اینکه پشت تلفن نمیشه لبخند و نوع لبخند اون طرف رو دید و متوجه شد.
سوم اینکه توی ترم اول دانشگاه خدش شخص نمیتونه انتخاب واحد بکنه و اگه هم بیشتر از سه چهار جلسه غیبت بکنه حذف میشه ولی پرستو حدود یک ماه نرفت سر کلاس بعدشم که همش غیبت میکرد و از فرانک جزوه میگرفت.
چهارم اینکه فردای اعلام نتایج کنکور نمیشه ثبت نام کرد
پنجم اینکه از تهران تا تبریز حدود ۶ الی ۷ ساعت راهه و به گفته سپیده نمیشه از صبح تا شب هم دانشگاه ثبت نام کنی و هم تو خوابگاه بری و...
ولی به خاطر داستان خوبی که داشت من میگم 5 ستاره حقشه!
VICTORLyNCH
۱۴۰۱/۳/۱۷
خط اصلی داستان برای من جذابیت خاصی نداشت. سیر داستان منطق درست‌درمونی نداشت، اگه نویسنده توجهی که روی توصیفات داشت رو برای تمرکز بیشتر روی پیرنگی منطقی‌تر خرج می‌کرد، نتیجه بهتری رو شاهد بودیم. بله، داستان به شکلی که نویسنده می‌خواست پیش نمی‌رفت اگه شخصیت‌ها تصمیم‌های اشتباه نگیرن ولی باید هر تصمیم و رفتار یک منطق و توجیه مشخص باتوجه به شخصیت کاراکترها داشته باشه. برای همین خیلی از اتفاقات ملموس و قابل‌هضم نبودن. ضمن اینکه مثلاً اگه بخش بی‌بی‌حلیمه رو از داستان حذف کنیم. روایت ناقص می‌شد؟ خیر، پس بهتر بود با قسمت مهدکودک و شخصیت‌های متعددش جایگزین می‌شد تا اون‌ها هم در پیشبرد داستان نقش مهم‌تری داشته باشن. کوتاه‌تر شدن و دلایل موجه‌تر می‌تونست به بهتر شدن کیفیت کتاب کمک زیادی کنه اما خودنمایی نویسنده در زمینه توصیف و تمثیل مانع این مهم شده. امیدوارم نویسنده در آینده به جزئیات داستان بیشتر از جزئیات صحنه توجه کنه.
S P
۱۴۰۰/۳/۱۸
خیلی خیلی خیلی ارزشمند 🥺 بسیار عالی بود و تاثیر گذار خیلی جاها خودمو جای پرستو گذاشتم وقتی واقعا یک دختر 17 18 ساله باشی میفهمی مثل من که خیلی جاها حتی با اینکه بددهن نیستم هر چی از دهنم درمیومد میگفتم... قلم زیبایی دارین کمتر امکان داره خودم با شخصیت‌های داستان غصه بخورم یا این چیزا ولی اینقدر که تلخیشو حس میکردم حتی جاهایی گریم میگرفت... مخصوصا صحنه اعدام عالی وصف شده بود که میتونستم به وضوح تصور کنم... به شدت واقعی و عالی... منتها با کمال احترام برای جناب قجه چند نکته میگم تا آثار عالی تون بی‌نقص بشه... یه بخش که درمورد صحبت کردن‌های پرستو و سعید با تلفن بود وقتی داستان از زبون پرستو هست پس امکامش نیست تا لبخند سعید وصف بشه و بگه لبخند زدو گفت... یا اینکه پریا خواهرش رو عمه فرزندش خطاب کرد... داستان هم فکر کنم یکم طولانی بود... با همه اینا اونقدر عالی بود که بگم منی که خیلی سخت راضی میشم با تمام وجود خوشحالم که این داستانو خوندم و دوباره به زندگیم و اینکه یه دخترم که داره کم کم انقدر بزرگ میشه که باید خیلی مراقب باشه با اینکه خداروشکر به این دوستی‌ها حتی فکر هم نمیکنم اخه من آبانی هستمو مغرور حتی خیلی بیشتر از پرستو... ممنونم که داستانتون این همه مفهوم داشت نه مثل خیلی نویسنده رمان‌های عاشقانه که همشون یه مدله و اخرش میگی اینم مثل قبلی بود... دوست دارم زودتر بقیه اثارتون رو بخونم فعلا که با این کتاب عالیتون شروع کردم 🌹موفق باشید 🌺
اریسا نوروزی
۱۴۰۱/۷/۱
عالی نمیتونم چی بگم
لحظه‌ای که قرار بود سعید قربانی بشه گفتم نکنه پرستو نبخشه دلم می‌سوخت. یه لحظه احساس کردم دلم می‌خواد جای پرستو بودم و می‌بخشیدم. به هرحال عشق نعمت الهی هستش و نباید ازش سواستفاده کردم. ما آدما همیشه از اطمینان هامون سواستفاده می‌کنیم با اینکه خودم چندین دفعه عشق رو تجربه کردم ولی حاضر نیستم سواستفاده کنم
بعضی عشق‌ها هوس هستش
عشق و هوس مثل همه منتها با یه تفاوت بزرگ اینکه توی هوس عشقت فقط برای اینکه تنها نباشی.
البته این کتاب یه عیب کوچیکه داشت
نویسنده گفته بود حدود ده سال پیش بالای پرستو مغزش مشکل پیدا می‌کنه و مادرش فوت میشه اونم توی جنگ، جنگ ۱۰ سال پیش نبوده پس این داستان اشتباه زمانی داشت. و اینکه کاش اون لحظه که پریا رسید و پریا و سعید رو باهم دید کاش از زبان پریا تعریف میشد، شاید دلیل برخورد ماشین پریا با تیر برق خودکشی بوده🤨 ولی خیلی جذاب بود
زهراحمزه پور
۱۴۰۱/۱۰/۱۸
ابتدا تشکر میکنم از نویسنده محترم آقای قجه داستان خوب و آموزنده‌ای بود که واقعیت جامعه ما هست و درد مشترک بسیاری از زنان و دختران جامعه ما اما این داستان به نظرم چندتا ایراد داشت یکی اینکه خیلی طولانی بود دوم پدرپرستو ده سال بودکه مرگ همسرش روباورنکرده بودچطور بامرگ پریا راحت کناراومد سوم پرستو چطوربعدازتجاوز حالش خوب بود بعداترم اول دانشگاه خودش انتخاب واحد برمیداره نه دانشجو چطورچندجلسه غیبت داشت حذف نشد ودرآخرباید بگم که همه خانواده ایرانی باتجاوز دختر راحت کنارنمیان امادراینجاپدرپرستوراحت بااین موضوع کناراومد خانواده امیر خانواده متعصبی بودن چطوربااین موضوع کناراومدن واینکه آخراین قصه خوب بود ولی درواقعیت فقط چند درصد احتمال داره که کسی بااین مشکل راحت کناربیاداونم شاید ازخانواده بافرهنگ وتحصیلکرده باشه مثل خانواده پرستو وامیر
نیکا علی محمدی
۱۴۰۲/۱/۲۲
👤با سلام و احترام به نویسنده گرامی این داستان مشکل‌های زیادی داشته و برای همین نظر کامل‌ای ثبت نمیتونم با کنم چرا چون مشکلات خیلی زیادی داشته و من نمیخوام طولانی باشه اما بحث دو چیز آن‌ها اشاره کنم یک داستان خیلی رویایی نوشته شده بود ۲ مشکلات خیلی زیادی داشت مثل اینکه پرستو نمیتونست ۳ هفته شمال باشه و بعد باز محبت زیادی میکنه و در عین حال به دانشگاه باز باشه و مدرسه حذف نشده باشه چون اگه سه جلسه غیبت کنیم اون درس رو حذف میشی و باز در حین غیبت‌های مداوم درس رو حذف نشد و چه جوری میتونه توی یک کلاس که شیفت شب بعد از ظهره همیشه با دوستش یه جا بیفته اینو یک تعداد از مشکلات این داستان بود که باز میشه و مورد‌های خیلی زیادی و یا ده‌ها مورد اشاره کرد و در کل خواستم بگم که این کتاب و کلاً خیلی پیشنهاد نمیدم ممنون🗣️
ی فعال ........
۱۴۰۱/۵/۲
سلام خیلی ممنونم از نویسنده‌ی خوب این رمان خوب
اول اینکه من چندتا غلط دیدم توی رمان خب نویسنده این رمان‌ی اقا بودن پس‌ی جورایی درمورد حس‌ها زنانه یکم کم گفته. وقتی به پرستو تجاوز میشه پرستو باید ناراحت عصبی و حتی افسرده میشد توی این جامعه خیلی‌ها رو دیدم که از‌ی مرد ضربه خوردن و بهشون تجاوز شده و اونا حالشون واقعا بد بوده مرگ پریا هم که تقصیر پرستو نبود تقصیر سعید بود این جارو یکم زیادی پرستو فکر میکرد 😐 و بعد قبل از اینکه اون شب پدر سعید و سیما بیان دم خونشون پرستو گفته بود از سعید متنفره پس چطوری وقتی سیما ازش پرسید هنوز دوستش داری اون ته دلش دوسش داشته 😐 اصن کمی نیاز به ویرایش داره
مهدی عزتی
۱۴۰۰/۱۰/۲۸
دست مریزاد استاد نخبه ادبیات این اثر نه بلکه تمام اثرهایتان به یادماندنی‌ترین اثرهای موجود در ادبیات هستن به روزی که دست به قلم شدین فکر میکنم چه خوب که قلم را به دست گرفتین امیدوارم همچنین اثرهای زیبا وتاثیر گذار زیاد تری ارائه دنیا کنید درمورد کتاب هم که بگم داستان خوبی بود حتی عالی که فکرش را نمیکردم آخرش چنین باشه متاسفانه این ملت ودین زن‌ها را بسیار خوار میشمارد و نظرتان را درباره این بی عدالتی بسیار واضحی اعلان کردین و مطمعنم بعد خوندن این اون افراد وابسته به فکرهای عوام و دین به اصطلاح اسلامی نا عادلانه تغییر خواهد کرد سپاس از زحمات فراوان برای نوشتن اثر بی نظیر
Sana.hossein Aziz
۱۴۰۰/۴/۱۷
سلام کتاب خوب و جذابی بود از خوندنش لذت بردم. ممنونم. البته یه حاهایی از داستان رو سرسری گذرونده بودین نه به اینهمه اب و تابی ک واسه از دست دادن مادرشون داشتن نه به مرگ پریا ک بنظر میرسید راحت باهاش کنار اومدن. وموقع تجاوز یه این دختر ک سرسری موضوع رو مطرح کرده و عبور کرده. تجاوز به یه دختر از لحاظ روحی اونو داغون میکنه و اینجا طوری مطرح شده ک بعد یکی دو روز خیلی آسون اونو جلوه میدهشاید بخاطر اینکه نویسنده کمتر احساسات دختر ارو درک میکنه. و در اخر هم برگشتن امیر ک خیلی دیگ تخیلیه. ولی واسه تقویت روحیه خواننده خوبه. در کل خوب بود من با علاقه خوندمش مرسی از زحمتتون.
𝐭𝐚𝐫𝐚𝐧𝐨𝐦 𝐦
۱۴۰۰/۱۲/۲۲
عالی بود🥺
خیلی قشنگ غم انگیز بود کاملا میتونستم تصور کنم تمام صحنه هارو انقدر که قشنگ توصیف شده بود
معرکه بود
عالیی جز بهترین اثار این نویسنده بودکه تا الان خوندم و همچنان منتظر اثار دیگر این نویسندم واقعا کتاب جذاب غم انگیزی بود خیلی منو تحت تاثیر قرار داد
واقعا خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم و مخصوصا اونجایی که پریا تصادف کرد خیلی غم انگیز تلخ بود و همینطور خیلی قشنگ توضیح داده بود و میتونستم تمام اتفاق‌های درون کتابو تصور کنم واقعا معرکه عالی بود
و ممنون که این کتابو نوشتید ممنون که رایگان در اختیار ما گذاشتین واقعا زحمات شما نویسنده عزیز ستودنی
سارینا دهدشتی
۱۴۰۱/۶/۶
سلام و درود
کتابی بسیار زیبا که بیانگر مشکل خانم‌ها تقریبا در تمام جوامع هست. ظرافت خانم‌ها که تبدیل به نقطه ضعفی در برابر مشکلات آن‌ها با مردان شده است.
بعضی از جاهای داستان بنظرم کمی بچگانه و ضعیف بود، یا شاید یک فرد18ساله واقعا هنوز تصمیماتی بچگانه میگیرن.
لطافت و قدرت زن روستایی شمالی برام بسیار دلنشین بود.
و همچنین بیانگر مهر و محبت عمیق بین اعضای خانواده هست
درمورد سعید و آیندش بخوبی نشون داده شده که سرخوردگی چقدر میتونه مؤثر واقع بشه.
و اینکه پدر و مادر نباید خواسته خودشون ارجح بدونن.
Hana
۱۴۰۱/۴/۱۳
واقعا خیلی خیلی زیبا و جذاب بود:) طوری که من یه شبه خوندمش و نتونستم صبر کنم تا فردا😂\:
حسابییی هم اشکمونو دراورد! منی که خیلی سخت اشکم میریزه با این کتاب دوقطره اشک ریختم (::::
اگر یک مقدار تا حداقل شب خاستگاری هم پیش میرفت بد نبود بعد گریه یذره حال خوبم داشته باشه \:
یا خواهرش با یچه مردن خیلی دردناک و غیر طبیعی میشد مثلا فقط بچش میمرد...
البته غیر طبیعی هم نیست ما داشتیم طرف کل خانوادشو از دست داده باشه... ولی همه اینا امتحانه و بعدش قطعا خوشی در راهه:)
دلارام کیمیایی
۱۴۰۰/۱۲/۱۷
سلام و درود
از نظر من این یکی دیگه از کتاب‌های فوق العاده آقای قجه هست که البته بعد از داوطلب مرگ و آغوش عشق در رتبه سوم هست
احساسات یک دختر خیلی قشنگ بیان شده بود و به شخصه انتظار همچین درک بالایی از احساسات یک دختر توسط یک مرد رو نداشتم
البته بعضی جاهایش یکم حس می‌کنم کم کاری شده بود و از جذابیت داستان کم می‌کرد ولی محتوا به قدری قویی بود که اشکالات زیاد به چشم نمیومد
مثل همیشه از خواندن کتاب‌های ایشون لذت بردم
ممنون
منیر تیموری
۱۳۹۹/۶/۲۳
سلام وخسته نباشید خدمت استاد مانندبقیه رمانهاتون عالی وآموزنده من تموم رمانهاتونو خوندم وهمشون عالی بود ومتاسفانه یک واقعیت تلخ از جامعه بودند وهست ومتاسفانه خیلی ازدختران سرزمینم بی دلیل زندگیشون تباه شده تواین رمان شاید پایانش خوب بود ولی در واقعیت خیلی خیلی تلختر هستش وخیلیا زندگیاشون نابودشده حتی به خاطرابروشون حتی شکایت هم نکردند خیلی موضوع جالبی بود واقعا خسته نباشید
پریزاد سپهری
۱۴۰۱/۴/۱۶
واقعا کارهاتون عالیه.
ولی آقای قچه یه مسئله‌ای اینکه توی نامه‌ای که سعید توی کشوی پریا پیدا کرده بود داد به پرستو که درباره بارداریش بود توی اون نامه پریا گفته بود پرستو میشه عمه ولی درصورتی که خاله بچه میشد
خیلی داستان خوبی بود و من با هر لحضه‌اش اشکم ریخت واقعا
ولی جایی وه به نظر من پرستو نباید از حقش میگذشت اعدام سعید بود فقط همینجای داستان خورد تو ذوقم وگرنه عالی بود همه چی
۱۶ تیر ۱۴۰۱. ساعت ۲: ۴۰ صبح
Armita Guitarist
۱۴۰۰/۱۰/۱۳
خیلیی زیبا بود اونقدر که من هیچی نمیتونم بگم و هیچ واژه‌ای نمیتونه وصفش کنه😍🙂فقط بعضی جملات مثل فقط که میگفتند فقط چی یا اخه که میگفتند اخه نداره اگر نویسنده کمی به این مشکلات جزئی توجه میکرد با تمام اطمینان میگفتم بهترین رمان در جهان است و چه خوب هست دوستی‌هایی مثل سپیده که واقعا هر دفعه اینگونه دوستیی‌هایی میبینم به حالشان غطبه میخورم😩زیاد وقتتان را نمیگیرم فقط برید و بخونید تا متوجه شوید. 😌
رامان منصوری
۱۴۰۰/۴/۲۴
اونطور که باید نتونستم خودمو جای شخصیت داستان بذارم و باهاش انس بگیرم. سرعت داستان ضعیف بود و چند غلط املایی. در ضمن پرستو خاله بچه پریا میشه نه عمش. و همچنین از واژه پاکی و ناپاکی اصلا خوشم نیومد. میتونس واژه بهتری به کار بره. هر بار به اون تیکه‌ها می‌رسیدم اعصابم خورد میشد. اینکه یکی بهش تجاوز بشه و بره پزشکی قانونی برای تایید ناپاکی خیلی واژه درستی نیس. بازم ممنون
ساناز اردویی
۱۴۰۰/۳/۲
واقعا دست نویسنده درد نکنه با اینکه خیلی داستان رو طولانی کرده بودند ولی تمام احساساتت رو میتونست درگیر کنه و دردناک ولی پایانی رویایی داشت، هیچ وقت نباید از روی رفتار آدم هارو قضاوت کرد و باید دید در دلشون چی میگذره، من هم یک دختر هستم که دقیق تک تک این اتفاقات رو میتونستم از هر سمتی درک کنم، فقط از سکوت پرستو، خیلی اعصاب و روانم بهم ریخت، و پری که برای هیچ.....
Yalda Javadi
۱۳۹۹/۷/۱۱
کتاب و متن‌هایی که نوشته شده بود خیلی زیبا بودن. من وسط کتاب رو نخوندم چون خیلی خسته کننده شده بود.
ولی از اونجایی که نخونده بودم خوندم تا آخر رمان خیلی گریه آور بود آدم با این همه غصه میمیره.
تا آخرش که خوندم نظرم عوض شد. در کل میتونم بگم که عالی بود.
درسته نگذاشت سعید رو دار بزنن ولی به جاش 5 سال باید 15 سال تو زندان نگه میداشتنش.
ممنون از نویسندش 🙏🏻
اسما
۱۴۰۲/۱۰/۲۰
سلام راستش من هم با دوستان موافقم که داستان ایراداتی داشت مثلا سیر داستان یا کند بود یا تند ولی بازم باید اعتراف کنم که قلم ایشون زیباست مخصوصا توصیفات و آرایه‌هایی که به کار می‌برند و موضوع داستان هم خوب بود که به آدم یاد میداد امید داشته باشه و شجاع باشه به هر حال همین نقد‌ها کمک نویسنده میکنه تا موفق تر باشه و من از نویسنده ممنونم بابت این کتاب
taha
۱۴۰۱/۴/۳
بسیار زیبا بود. داستان از تب و تاب نمی‌افتاد و بصورت روان در جریان بود.
ساده ولی جذاب نوشته شده بود که برای جوان‌هایی که به ژانر عاشقانه علاقه دارند توصیه می‌شود.
نکات آموزنده‌ای هم داشت که در شرایط دشوار چه باید بکنیم.
در کل کتاب خوبی بود.
میگم خوب، چون عالی نبود و از کتاب‌های شاخ در ژانررعاشقانه به حساب نمی‌آمد.
ارزش یکبار خواندن را دارد.
شهربانو قربانی
۱۳۹۹/۱۱/۳
خداقوت ب نویسنده گرامی
رومان خوبی بود و واقعیتی از جامعه ما ک باعث شده دختران و زنان ما سرکوب بشن و خیلی چیزها رو درون خودشون بکشن و از آرزوهاشون بگذرن پرستو خیلی خوب تونست کنار بیاد ولی خیلی‌ها هستن یا خودکشی یا به هرزگی کشیده میشن و از طرف خانواده طرد میشن و به فساد کشیده میشن ارزو میکنم چنین اتفاقی برای هیچ یک از دختران سرزمینم پیش نیاد.
کوثر صبوری
۱۳۹۹/۱۰/۷
من علاقه‌ زیادی به این سبک داستانها ندارم ولی قطعا کسایی که به این مدل رمانهای عاشقانه علاقه دارن این کتاب میتونه پیشنهاد خوبی براشون باشه در کل کتاب زیبایی بود و از خوندنش لذت بردم کتابهای اقای قجه همشون معرکه ان ولی راستش من کتابای دیگه اقای قجه مثل داوطلبان مرگ و کمینگاه رو بیشتر میپسندم 😁😁البته نظر منه شاید بقیه این نظرو نداشته باشن
sima salarvand
۱۴۰۱/۱/۱۳
سلام وادب تقدیم حضور نویسنده‌ی عزیز
قبل از هر حرفی به خاطر اینکه کتاب رو رایگان در اختیار گذاشتین تشکر میکنم
سرگرم کننده وآموزنده بود بزرگترین اشتباه رو این دوتا خواهر انجام دادن وبه نظرم حتی اشتباه پرستو وپریا راه رو برای گستاخیهای بعدی سعید باز کرد وباعث شد سعید از تمکن مالیش برای مطیع کردن هر دو خواهر مثل یه اهرم فشار استفاده کنه
Parastou Sanjari
۱۳۹۹/۶/۱۴
به نظرم ک خیلی مسخره بود من اهل رمان خوندن نیستم این رمان رو بخاطر اسمش خوندم نویسنده اصلا درک درستی نسبت به احساسات یه دختر نداشته به نظرم خیلی سطحی با خیلی از مسائلی که برای یه دختر مهم بوده برخورد کرده و واژه ناپاکی به نظرم اشتباهه و توهین به شخصیت زن به هر حال سرگرم کننده بود ولی میتونست خیلی بهتر باشه
حسام ابراهیم
۱۳۹۹/۹/۲۴
موضوع داستان خوب بود ولی متاسفانه کش دار و تکرار زیاد توش بود.. البته در بعضی جاها اغراق شده بود زندگی اصلا این شکلی نیست... ولی در کل این موضوع میتونست با نحو بهتری بیان بشه... موضوع خوب ولی نویسندگی زیاد جالب نبود.. در ضمن در ایران مجازات تجاوز اعدام نیست.. خیلی راحت از کنار این مسئله میگذرن
مبینا روستا
۱۴۰۰/۴/۱۲
کتاب خیلی خوبی بود و ممنونم از سازندهی این برنامه که قسمتی از این برنامه رو اختصاص دادن به کتاب‌های رایگان و خواهش میکنم که کتاب‌هایی مثل همین کتاب اواز پرستوها که کتابی خوبی بود رو بیشتر در بخش کتاب‌های رایگان قرار بدهند تا همه بتونن بیشتر استفاده کنند
ولی اخرش خوب بود و من از اخر داستان خوشم اومد
shekofe amini
۱۳۹۹/۶/۱۹
خیلی خوب بود خیلی.. اما‌ای کاش پرستو با احساس پیش نمیرفت و از همون اول که بخاطر پول مجبور بود یه چیزایی و تحمل کنه زیر بار حرفای سعید نمیرفت و همه چیز و به خواهرش میگفت و از فایل و دوست و اشنا پول قرض میکرد
Maryam yuosefi
۱۴۰۱/۹/۱۶
من داستانهای اقای قجه رو تو کتابراه زیاد خوندم در عین اینکه داستانهاشون جالبه ولی اشکالها وایرادهای زیادی داره که باید در داستانهای اینده بیشتر در مورد چیزهایی که قراره بنویسن تحقیق کنن تا با واقعیتها جور در بیاد تا بشه باداستان ارتباط برقرار کرد ممنون از کتابراه
میترا حاجی
۱۴۰۱/۷/۲
خیلی بد بود واقعا چقدر ضعیف بود حیف که تا‌ی کتاب رو شروع میکنم نمیتونم نصفه بزار کنار. تمام مدت انتظار داشتم که داستان فرق کنه. کتاب دیگه‌ای از اقای قجه دست‌های خون الود کوچک رو خونه بود خوب بود. بخاطر همین این کتاب رو شروع کردم.. اصلا وقت نزارید براش ارزش نداره..
F.K
۱۴۰۰/۲/۱۴
محشر بود اما یه مقدار دیر تمام شد
بهتون توصیه میکنم حتما بخونید البته کسانی که حوصله خوندن رمان‌های طولانی دارند چون این
رمان شصت فصل طولانی داره
واین روهم باید بگم که اصلا به رمان میدگارد نمیرسید ولی به هر حال دست آقای قجه درد نکنه انشالله هم خودتون وهم قلمتون پرتوان باشید
Fariba.A
۱۴۰۰/۱/۲۷
بد نبود یه سری چیزا با هم جور در نمیومد شاید نیازمند ادیت دوباره‌ی نویسنده بود. یکم موضوع جدیدتر بود. شاید خوندنش خالی از لطف نباشه. چون نگاه جدیدتری به روابط پدر و دختر داره که خوبه هممون یاد بگیریم و همینطور دفاع کردن از حقوق اجتماعیمونو. نویسنده‌ی محترم خسته نباشید
کاربر کتاب راه
۱۳۹۹/۱۲/۲۱
با سلام رمان دردناکی بود
دوستانی که کتاب رونقدمیکنن زیبا نیست که به نویسنده‌ی گرامی توهین کنن
هرکسی نظری داره که بهتره خیلی محترمانه مطرح کنه درست نیست کسی که کتاب میخونه بهش عمل نکنه وبی احترامی کنه هرکسی سلیقه‌اش بادیگری متفاوت هست
به همدیگر احترام بگذاریم
زینب حیدری
۱۳۹۹/۸/۲۸
سلام، موضوع داستان خوب بود ولی کند پیش میرفت همه چیز، و اینکه پرستو رو زیاد ساده نشون میداد مطمئنا هیچکس راضی نیست خواهرش با همچین آدمی زندگی کنه که اون اونجور التماس میکرد سعیدخواهرشو ترک نکنه، درضمن پرستو خاله بچه پریا میشد نه عمش اشتباه نوشته بودین
سیده ستایش علوی
۱۳۹۹/۶/۱۹
خیلی رمان جذابی بود
یه رمان متفاوت
فقد یه ایراد کوچولو داشت
اینکه به نظرم یه دختر نمیتونه آسون با تجاوز کنار بیاد
خودم یه دخترم اگه جای پرستو بودم...
راستش نمیدونم چی کار میکردم اما نمیزاشتم به اونجا برسه
به هر حال رمان عالیی بود
سما‌صدیق‌بند
۱۴۰۳/۱/۱۵
اگه بشه به جزئیات دقت نکنید اوکی میتونه اشکال داشته باشه ولی همین که وقتی میخونی اشک میریزی و میتونی همه چیز رو مثل واقعیت تصور کنی همین بسه
Mohamad Bandekhoda
۱۴۰۱/۶/۶
درکل کتاب بدی نیست ولی خیلی غمگینه... یه جاهاییش آدم واقعا ناراحت میشه
بازم هرکسی طبق سلیقش نظر میده
ولی چیزی که توی این کتاب بسیار به دلم نشست رابطه‌ی پدرو دختری بود، واقعا دنیا جای قشنگتری میشد اگه همه اینطوری همو درک میکردن و باهم خوب رفتار میکردن👌
کاربر mbfd
۱۴۰۰/۵/۱۷
رمان زیبایی بود از این جهت که کامل خودتو جای پرستو میذاری و با احساساتش اشک می‌ریزی و شاد میشی حقیقتی تلخ از جامعه درش وجود داشت که قابل انکار نیست اما عشق پاک رو هم به نمایش گذاشته بود در کل دوستش داشتم و به سرعت خوندنش رو تموم کردم
موفق باشید
Narges Afrooz
۱۴۰۰/۴/۴
داستان خوب بود واقعا دخترایی مثل پرستو زیاد هستن ولی نویسنده خیلی توضیح میداد حاشیه زیاد میرفت به نظرم بخاطر همین یه ستاره بهش کم میدم و اینکه تو واقعیت آخرش فک نکنم به این خوبی تموم بشه چون به اون سطح از فرهنگ هنوز نرسیدیم و امیدی هم به رسیدن نیست😪
دلارام کیمیایی
۱۴۰۰/۱/۱۸
مثل همیشه عالی برام خیلی جالب بود ک یک نویسنده‌ی مرد از زبان یک دختر بنویسه گر چه بعضی جاها اون حس دخترونگی کامل ب خواننده منتقل نمی‌شد ولی خیلی خوب بود موضوغ داستان هم خیلی لذت بخش بود شاید بعضی جاها یک مقدار کش دار باشه ولی در کل داستان دل انگیزی بود
نگار ابراهیمی
۱۴۰۳/۱/۱۰
سلام کتاب خوب و جذابی بود از خوندنش لذت بردم واقعا خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم و مخصوصا اونجایی که پریا تصادف کرد خیلی غم انگیز تلخ بود و همینطور خیلی قشنگ توضیح داده بود و میتونستم تمام اتفاق‌های درون کتابو تصور کنم واقعا معرکه عالی بود
پریسا انواری
۱۴۰۳/۱/۶
کتاب خوبی بود، موضوعش غم انگیز بود، غلط املایی های جزئی داشت که اونا رو می نویسم: صفحه ۶ دست بردم به جای "دست برم"صفحه ۱۶ بهتره که تایید گفته بشه تا تائید صفحه ۲۰ هم به جای که، "گه" تایپ شده ممنون از قلم زیبای نویسنده محترم
وحیده محبی
۱۴۰۲/۳/۱۰
سلام
با تشکر از نویسنده و ناشر کتاب
اما با توجه به اینکه بنظر شخصی بنده حاشیه‌های بی تاثیر و کمرنگ و کم اهمیت داستان خیلی زیاده و بیش از روال اصلی بهشون پرداخته شده روند پیشرفت موضوع اصلی رمان رو خیلی کند و خسته کننده کرده.
ملیسا ابراهیمی
۱۴۰۲/۲/۲۱
نوشته‌ی خوبی بود بخصوص آخرش عشق واقعی، تو سن پایین عشق و عاشقی قانونا’ هوسه و یه جورایی بچه بازیه ولی سن که بالاتر میره دیگه عشق و عقل باید با هم راهو وانتخاب کنن و کسی که تجربه ش رو داشته باشه کاملا” میتونه اینو درک کنه
F.Namazi
۱۴۰۲/۱/۳
سلام
کتاب آواز پرستوها کتاب خوبی بود
اما پرستو زیاد بچگانه رفتار میکرد انگار خودش میخواست که سعید همش بهش گیر بده و اینکه رمان کمی طولانی بود
اما من فوق العاده قلم و ادبیات آقای قجه رو دوستدارم و براشون آرزوی موفقیت میکنم
الهام کریمی
۱۴۰۱/۹/۲۶
کتاب ایرانی متوسط به بالا بود بخصوص که آخرش به فاجعه ختم نشد و از نویسنده کمال تشکر رو دارم باعث نشد روحیه‌ام خراب بشه با اینکه علاقه زیادی به رمان‌های فارسی ندارم اما این کتاب خوب بود علاقه مند شدم بقیه نوشته‌های ایشون رو هم بخونم.
فرنوش اسدالهی
۱۴۰۱/۸/۲۴
در کل نویسنده قلم گیرایی داشت و داستان جالبی بود و البته یکم کودکانه.... فقط‌ای کاش واژه ناپاک بودن به خاطر تجاوز نوشته نمیشد... جسمی که به زور تصاحب بشه ناپاک نیست... چه خوب بود معیار دختر بودن با زن بودن فراتر از جسم باشه
1 2 3 4 5 6 >>