نقد، بررسی و نظرات کتاب همه چیز به فنا رفته: کتابی درباره امید - مارک منسون
4.3
278 رای
مرتبسازی: جدیدترین
حسین آزادمهر
۱۴۰۳/۱/۲
00
کتاب عالی بود دیدی که داشت نسبت به مسائل روز واقعا برام جالب بود
این کتاب در پایان بخش ۶ وضعیت حاکمان دیکتاتور را به خوبی توضیح داده. کتاب جالبی است که با بازگو کردن حقایق چشم ما را باز میکند تا به آنچه به عنوانین مختلف به خورد ما دادهاند بیندیشیم و کور کورانه همه چیز را نپذیریم. این کتاب را باحوصله بخوانید و بدون تعصب بر باورهایی که شما را مکانیکی به سمت آنها کشاندهاند.
سلام و احترام؛ ضمن تشکر از مترجمین محترم و کتابراه، نیت دارم شفاف سازی انجام بدم.
این کتاب، دربارهی امیدواری یا امیدبخشی نیست. کتابی نیست که به هنگام ناامیدی، ثابت موندن و احساس نیاز به تغییر، فکرهای منفی یا خودکشی، به شما امید به زندگی و معنا ببخشه. این کتاب، یک تلنگر و نقد فلسفی به بشر هست برای ایستادن درمسیر تاریخ، بازبینی اعمالُ عملکرد خود. برای پذیرفتن تاریکیها و آگاهی از سیستمهای خود-گول-زنی درونی انسان. این کتاب درمانی نیست. این کتاب، انتقادی به دلخوشیهای ساده و پتک محکمی بر مکانیزم دفاعیهای روزمره انسانی هست که اگر، اگر خواننده، بتونه بعد از خوندن این کتاب دوباره از خاک برخیزه، قطعا قوی تر از قبل خودشه و رشد کرده و طبیعتا این مسیر، آسان نیست. فارغ از ترجمه عالی و قلم خاص آقای مارک منسون، درحالیکه حین مطالعه هر فصل، با تفکر نقادانه، یک یا چند صفحه نقد در یادداشت گوشیم ثبت میکردم با ابعاد مختلف این کتاب رو به رو شدم: اینکه نویسنده از تکنیکهایی استفاده میکنند که ۱. خواننده به واسطه نوعی از همدردی و کنجکاویِ همزمان، جذب خوندن بشه ۲. مقاومت هاش در هم بشکنه و با عجز، تسلیم نویسنده و عقایدش بشه، اصطلاحا طرفدارش بشه. ۳. همراه با ۸۰درصد حرف حق و منطقی، ۲۰ درصد سم و ویروس فکری رو وارد ذهن خودش کنه. ۴. اعترافهای نویسنده به تکنیکهای استفاده شده رو بخونه ولی عین خیالش نباشه. ۵. نتیجتا پذیرای بدیهیها و فرضهای بعضا غلط و قابل تامل و قابل بحث نویسنده بشه که هرکدومش جا داره که یک یا چند صفحه در نقضشون نقدی نوشته بشه. (که خارج از امکانات این بخشه - ۱۵۰۰ کلمه حداکثر)؛ پیامهای ارزشمند این کتاب: عدم اجتناب از درد. پذیرش احساسات خود. نقد خود. واقع نگری. تشکر و سپاس.
این کتاب، دربارهی امیدواری یا امیدبخشی نیست. کتابی نیست که به هنگام ناامیدی، ثابت موندن و احساس نیاز به تغییر، فکرهای منفی یا خودکشی، به شما امید به زندگی و معنا ببخشه. این کتاب، یک تلنگر و نقد فلسفی به بشر هست برای ایستادن درمسیر تاریخ، بازبینی اعمالُ عملکرد خود. برای پذیرفتن تاریکیها و آگاهی از سیستمهای خود-گول-زنی درونی انسان. این کتاب درمانی نیست. این کتاب، انتقادی به دلخوشیهای ساده و پتک محکمی بر مکانیزم دفاعیهای روزمره انسانی هست که اگر، اگر خواننده، بتونه بعد از خوندن این کتاب دوباره از خاک برخیزه، قطعا قوی تر از قبل خودشه و رشد کرده و طبیعتا این مسیر، آسان نیست. فارغ از ترجمه عالی و قلم خاص آقای مارک منسون، درحالیکه حین مطالعه هر فصل، با تفکر نقادانه، یک یا چند صفحه نقد در یادداشت گوشیم ثبت میکردم با ابعاد مختلف این کتاب رو به رو شدم: اینکه نویسنده از تکنیکهایی استفاده میکنند که ۱. خواننده به واسطه نوعی از همدردی و کنجکاویِ همزمان، جذب خوندن بشه ۲. مقاومت هاش در هم بشکنه و با عجز، تسلیم نویسنده و عقایدش بشه، اصطلاحا طرفدارش بشه. ۳. همراه با ۸۰درصد حرف حق و منطقی، ۲۰ درصد سم و ویروس فکری رو وارد ذهن خودش کنه. ۴. اعترافهای نویسنده به تکنیکهای استفاده شده رو بخونه ولی عین خیالش نباشه. ۵. نتیجتا پذیرای بدیهیها و فرضهای بعضا غلط و قابل تامل و قابل بحث نویسنده بشه که هرکدومش جا داره که یک یا چند صفحه در نقضشون نقدی نوشته بشه. (که خارج از امکانات این بخشه - ۱۵۰۰ کلمه حداکثر)؛ پیامهای ارزشمند این کتاب: عدم اجتناب از درد. پذیرش احساسات خود. نقد خود. واقع نگری. تشکر و سپاس.
ترجمه روان هست
موضوعات سنگین و چالش برانگیزی رو مطرح میکنه برای فکر کردن
فکر میکنم خوبه که همه این کتاب رو بخونن و شاید بتونه باعث پایبندی به ارزشهای اخلاقی و یه جامعه بهتر بشه. ولی پیشنهاد میکنم مراقب باشید در سن و شرایط مناسب بخونیدش. در غیر این صورت به نظرم غرق شدن در مباحث فلسفی اینچنینی و آسیب به روان محتمل هست
دوست دارم یادآوری کنم که موقع خوندن، تفکر انتقادی خودتون رو همراه داشته باشید
موضوعات سنگین و چالش برانگیزی رو مطرح میکنه برای فکر کردن
فکر میکنم خوبه که همه این کتاب رو بخونن و شاید بتونه باعث پایبندی به ارزشهای اخلاقی و یه جامعه بهتر بشه. ولی پیشنهاد میکنم مراقب باشید در سن و شرایط مناسب بخونیدش. در غیر این صورت به نظرم غرق شدن در مباحث فلسفی اینچنینی و آسیب به روان محتمل هست
دوست دارم یادآوری کنم که موقع خوندن، تفکر انتقادی خودتون رو همراه داشته باشید
کتاب خوب و چالش برانگیزیه البته یه جاهایی نویسنده به جاده خاکی میزنه و حوصله سر بر میشه ولی در کل قلم نویسنده «مارک منسون» رو دوست دارم. تصویرسازی جالبی از رابطه بین منطق و احساس شکل گرفته در این کتاب خصوصا اون تعبیر زیبای ماشین آگاهی بخش مربوط به چگونه بزرگسال شویم هم جالب بود و در کل با خیلی از حرفهاش موافقم... این جملهی کتاب عالی بود: مردم دست از سرکوب مغزهای متفکر و احساسی خود بردارند و این دو را در پیوند مقدس ثبات احساسی و بلوغ روانی به عقد یکدیگر درآورند.