نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی تقصیر من نیست - مهدی عبدالله پور
3.9
706 رای
مرتبسازی: جدیدترین
نرگس قهرمانی
۱۴۰۳/۱/۲۲
00
بیان خوبی داشت. ساده. شیوا و روان
با عرض سلام خدمت دوستان کتاب دوست و همراهان کتابراه. این داستان کوتاه بود ولی یک شاهنامه حرف درونش نهفته بود. این رو باید همه در خاطر داشته باشند که احترام به افراد پیر یکی از واجبترین کارها است. بزرگترهای فامیل تا هستن باید دلجویی بشن، وقتی که پر کشیدن هزاران افسوس باز کم است. داستان خیلی خوبی بود به همه مخصوصا جوانان توصیه میکنم. راوی داستان عالی بودن از دور دست ایشون رو می بوسم
داستان کوتاه و جالبی بود، یک تلنگر برای خواننده است که با محبت بیشتری به میانسالها توجه کنن، یاداوری میکنه که همه مای روزی پیر میشیم و نباید با میانسالها تند رفتار کنیم، اگه روز نبودشون فکر کنیم قطعا باهاشون بهتر برخورد میکنیم. ممنون از کتابراه برای انتخاب خوبش بابت این داستان کوتاه
داستان کوتاه و توصیفی بود. داستان دربارهی پیرزنی که قصد دارد از خیابانی عبور کند، است، اما پیرزن به دلیل سنش نمیتواند به راحتی از خیابان رد شود از سوی دیگری سخنان مردم آزارش میدهد و نمیخواهد از مردم کمک بگیرد و لحظهای که فکر میکنیم پیرزن از دنیا رفته است ولی پایان خوبی داشت و پیرزن با کمک مردم از خیابان عبور کرد. یکی از مزایای این کتاب صوتی بودناش است و اسم کتاب کاملا با موضوع و مفهوم کتاب مرتبط است.
داستان کوتاه تقصیر من نیست داستان زیبا و جالبی است. داستان دربارهی پیرزنی است که میخواهد از خیابان پر ترددی رد شود و به خانه برود و به کمک عابرینی که از کنارش رد میشوند اعتنایی نمیکند و قصد دارد خود از خیابان رد شود و صبر میکند تا خیابان خلوت شود ولی هر چه میگذرد خیابان شلوغتر میشود و هرچه از مردمی که از کنارش میگذرند میخواهد که کمکش کنند تا به آن طرف خیابان برود کسی به او توجهی نمیکند و بعد خیال میکند موقعی که میخواسته خودش به آن طرف خیابان برود تصادف کرده و مرده است و کم کم به خودش میاید و میبیند هنوز کنار خیابان است و عابری دستش را میگیرد تا به آن طرف خیابان ببرد. این داستان دیدگاه مثبت و منفی مردم را به کهنسالی نشان میدهد و اینکه بعضی از افراد احترامی برای سالمندان قائل نیستند و به این فکر نمیکنند که خودشان هم در این شرایط قرار خواهند گرفت و انسانها همه به هم نیاز دارند و کوچکترها و جوانها باید یاد بگیرند که باید به بزرگترها و سالمندان احترام بگذارند و به آنها کمک کنند و در آخر داستان نشان میدهد انسانها بازهم در مقابل یکدیگر احساس مسئولیت میکنند و برای کمک به هم پیشقدم میشوند.
با تشکر از کتابراه برای تهیهی کتابهای با ارزش رایگان و با آرزوی موفقیتهای بیشتر برای نویسندهی محترم.
با تشکر از کتابراه برای تهیهی کتابهای با ارزش رایگان و با آرزوی موفقیتهای بیشتر برای نویسندهی محترم.
کتاب صوتی تقصیر من نیست کتاب خیلی جالبی بود با اینکه داستان کوتا و مختصر بود خیلی حرف برای گفتن داشت من این کتاب و خیلی دوست داشتم به این دلیل که ما هم روزی به میانسالی و پیری میرسیم. حالا یکی زودتر یکی دیر تر هر کسی در این سن انتظاراتی از اطرافیانش دارد داستان در مورد زن میانسالی بود که برای رد شدن از یک خیابان با آدمهای متفاوت مواجه میشود با برخوردهایی که باهاش میشه چه از روی ترحم و چه رفتارهای بی تفاوت عابرین و مردمی که از کنارش بی تفاوت عبور میکنن کتاب از یک طرف بی تفاوتی و از طرفی دیگه مشکلات مردم و جامعه در حال حاضر میگه. تفاوت زمانه و نسلها و از بین رفتن حرمتها و احترامات متقابل. پیرزن داستان با ته مانده غروری خود صبر میکند و کمتر از دیگران کمک میگیرد امابه زودی متوجه میشود که نیاز به کمک دیگران داردبا تصادفی که در خیابان میشود ماشینها و عابران در یک گوشه جمع میشوند و پیر زن به راحتی میتواند از خیابان عبور کند و به آن سوی خیابان برود در حالی که این اتفاق با کمی توجه متوجه میشود که تصادفی که اتفاق افتاده خودش بوده کلاً این دیدگاه رو دوست دارم که مرگ به موقع و به جا یک نعمت است و مرگ هم زندگی دوباره است
نام داستان با خود داستان زیاد همخونی نداشت
ولی در کل خوب بود
پیری انجام خیلی از چیزها رو سخته میکنه
ولی تحمل منت مردم و غروری خود شخص سختره
ولی عاقلانه سنجیدن و تصورت پیر زن باعث میشه درست تصمیم بگیره و از مردم کمک بگیره
بعضی اوقات آنطور که ما در مورد دیگران فکر میکنیم هیچی اونطور نیست
ولی در کل خوب بود
پیری انجام خیلی از چیزها رو سخته میکنه
ولی تحمل منت مردم و غروری خود شخص سختره
ولی عاقلانه سنجیدن و تصورت پیر زن باعث میشه درست تصمیم بگیره و از مردم کمک بگیره
بعضی اوقات آنطور که ما در مورد دیگران فکر میکنیم هیچی اونطور نیست
داستان ساده اما پرمعنی بود
تقصیر من نیست
پیری نقصیر هیچکس نیست
رنگ چشم قد خانواده اسم قیافه و..
هیچکدوم تقصیر ما نیست
تقدیر ماست
هیچوقت هیچ کس و بخاطر لین چیزایی که تقصیریش نیست مسخره یا مقصر ندونید
داستان در بارهی پیر زنی بود که میخواست از خیابون به اون طرف بره
و حتی یه زن ک میخواست کمکش کنه و اونا ببره اون طرف خیابون به کسی که پشت خط گوشیش داشت باهاش حرف میزد گف بذار این پیرزن بیچاره وببرم اون طرف
با منت
به سالمندان احترام بذاریم و با انها با مهربانی رفتار کنیم
تقصیر من نیست
پیری نقصیر هیچکس نیست
رنگ چشم قد خانواده اسم قیافه و..
هیچکدوم تقصیر ما نیست
تقدیر ماست
هیچوقت هیچ کس و بخاطر لین چیزایی که تقصیریش نیست مسخره یا مقصر ندونید
داستان در بارهی پیر زنی بود که میخواست از خیابون به اون طرف بره
و حتی یه زن ک میخواست کمکش کنه و اونا ببره اون طرف خیابون به کسی که پشت خط گوشیش داشت باهاش حرف میزد گف بذار این پیرزن بیچاره وببرم اون طرف
با منت
به سالمندان احترام بذاریم و با انها با مهربانی رفتار کنیم