نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی آشفتگی - سجاد نیرومند

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
Ayda Azimi
۱۴۰۰/۱۰/۱
نمی دانم چرا مردم ما عادت کرده‌اند از بطن هر قصه‌ای تنها به مثبت اندیشی و امیدواری و مضامین کلیشه‌ای برسند. همه تنها به دنبال کتاب‌های زرد می‌گردند تا قصه‌ای از تکرار‌های همیشگی بخوانند که آخرش همه چی گل و بلبل می‌شود و همه در جهانی سراسر خوبی در خوشبختی غرق می‌شوند. این کتاب همانطور که از نامش پیداست به آشفتگی پرداخته. آشفتگی‌ای که تمام افکار و زندگی شخصیت داستان را تحت شعاع قرار داده و آرامش او را حتی در خواب مختل کرده در حدی که دائماً کابوس می‌بیند و حتی در کابوس هایش هم باز کابوسی دیگر است. همین که نویسنده توانسته این حس آشفتگی و عذاب ناشی از آن را به زیبایی به تحریر درآورد یعنی کار خود را به درستی انجام داده است. پس جست و جو برای نکته اخلاقی واقعاً مسخره و غیر منطقی است. کسانی که دنبال پند و نکته اخلاقی و مثبت اندیشی هستند می‌توانند به سراغ همان کتاب‌های عامه پسندی بروند که حجم آنچنانی اما مضمونی تکراری دارند و در هر کوچه و بازاری پیدا می‌شوند.
مجید جوادی
۱۴۰۱/۹/۱۵
دوستان عزیز... چرا دنبال نکات اخلاقی و آموزنده میگردین؟با خواندن اکثر نظرات میشه به این موضوع پی برد که تصور اکثریت جامعه از کتاب، برمیگرده به دوران کودکی و کتاب داستان‌های پند اموزی مثل قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب آقای رحماندوست!!! اون سبک کتاب برای یاد دادن نکات اخلاقی به کودکانی هست که هنوز به دنیای واقعی و آشفتگی هایش وارد نشده اندزندگی واقعی همیشه پیروزی و غلبه بر مشکلات نیست!سلیقه‌ها متفاوت هستند، برداشت‌ها متفاوت هستند. ولی تنها چیزی که نظرم رو جلب کرد این بود که اکثریت دنبال نکات و پند‌های اخلاقی میگردن داخل و ناراضی هستن از این موضوع و بیشترمون هم کتاب خوان هستیم که اینجاییم، بخاطر اشفتگی‌های زندگی و شرایط بد نمیشه بصورت فیزیکی کتاب خواند و شخص من موقع رانندگی و قبل خواب بجای اینستاگرام کتاب صوتی انتخاب کردم. سال هاست تنها زندگی میکنم، تنهایی مطلق... بخاطر ورشکستگی و... میشد ب سمت مواد مخدر یا... رفت، ساده‌ترین انتخاب! ولی کتاب‌ها، ارزش خواندن دارند چون شما به ذهن نویسنده وصل میشین، حتی اگ به کل از کتابی خوشتون نیاد و حس کنید ارزش خواندن نداشت، مطالب در قسمتی از ذهن شما ثبت شده و گاها یک اثر که بنظرتون مزخرف هست حتی، باعث تسریع در فهمیدن موضوعات دیگه میشه، و اینو شما دقیقا بعد خوندن کتاب شاید متوجه نشید. تجربه زندگی شخصیم اینو میگه که اگر کتاب‌هایی رو که بعد اشفتگی زندگیم خوندم، اگر زودتر میخوندم قطعا در تصمیم گیری هام تاثیر میذاشتن و شاید خیلی اتفاقات که باعث به باد رفتن چندین سال تلاش بی وقفم بود، رقم نمیخورد!خالق این اثر افکارش را خوب روی کاغذ اورده که شخصا چون این شرایط تجربه کردم، لحظه به لحظه رو تونستم ببینم. قطعا همین اثر اگه عمدا بنام چخوف منتشر میشد نظرات دیگه‌ای زیرش ثبت میشد. ❤️
betWeen دامنی
۱۴۰۲/۸/۲۱
به نام خدا یک داستان کوتاه دیگر از نویسندگان وطنی داستانی که احتمالا بخشی از یک کتاب باشد آنهم چه کتابی که بهترین قسمتش این باشد! خب به ادامه. داستان بپردازیم که نامش آشفتگیست و آشفتگی و تشویش اگر اشتباه نکنم کمی به هم مرتبط باشند در شروع داستان شخصیت را میبینیم که خوابست و خواب بودنش را نشان میدهد کمی بیشتر که گفته میشود ملتفت میشویم که این روزمره‌ی یک انسان است و میخواهد همین را به ما بگوید و البته هرچه بیشتر که میگوید یک سری مشکلات بیشتر اضاف میگردد به آن گوشی تلفنی که مدام زنگ میخورد و شخصیت داستان ما که جز خواب دیگر هیچ راه فراری ندارد ولیکن همینکه میخوابد باز کابوس‌های تو در توی میبیند که باید بگویم این قسمتش را خوب کار کرده بود به طوری که متوجه نشدم چه زمانی بخواب رفت و آنچه اتفاق افتاد در عالم خواب بود وآنچه که دید از درون خودش نشان گرفته بود ولیکن باید بگویم به طور کلی آنطور که باید به این مشکلات رنگ و لعاب خوبی نمیدهد بال و پر نمیدهد هیجان نمیدهد و گویی بی روح زمخت تکراری است گه در کوچه و بازار داعما در حال شنیدن هستیم نیاز‌ها مشکلات درد‌ها و اندوه‌های همیشگی که در داعما در گوشمان همچون صدای ناقوس مرتعش میشوند و نوشتن کلمه‌ی عشقم به اصطلاح برای محبوب مقداری زیادی عامینه بود و باید چیز دیگری جایگزینش. ولیکن نویسنده این اشتباهات را اصلاح نکرده و صدا ناگرم گوینده بر آن دامن زده.
اعظم منصوری
۱۴۰۲/۱۰/۲
داستان کوتاه و جالب آشفتگی نوشته‌ی جناب آقای سجاد نیرومند و با روایت جناب آقای مهدی رضایی درباره‌ی جوان دانشجویی است که درس و دانشگاه را در نیمه‌ی راه رها کرده و تا ساعتهای دیر وقت شب کار میکند و نویسنده هم هست و ذهنش بسیار آشفته است و خوابهای بسیار آشفته‌ای هم میبیند جوانی که هیچ امیدی به آینده ندارد زیرا درسش را نتوانسته تمام کند و کار درست و حسابی هم ندارد و خانه‌ای اجاره‌ای دارد و در نویسندگی هم موفقیتی کسب نکرده است و امیدی به ازدواج با دختر مورد علاقه‌اش نیز ندارد. این مشکلات بیشتر جوانهای جامعه‌ی امروز ما هست و بیشتر آن‌ها با این مشکلات دست و پنجه نرم میکنند و اگر خانواده‌ها فکری نکنند هیچکس دیگر هم برای آینده‌ی جوانها هیچ تلاشی نمیکند و جوانها میمانند با آینده‌ای نامعلوم‌.
با تشکر از کتابراه برای تهیه‌ی این داستان زیبا و با آرزوی موفقیت برای نویسنده‌ی محترم.
. .
۱۳۹۹/۹/۱۴
نمیدونم چرا همه تو کامنتا دنبال نکته آموزنده تو کتابی به اسم آشفتگی با زمانی حدود هشت دقیقه بودن؟ به نظر من باتوجه به اسم کتاب, نویسنده و گوینده به خوبی تونستن حس مورد نظر رو منتقل کنن. گاهی هدف فقط بیان یک احساس یا یک موقعیته بدون اینکه نویسنده دنبال آموزش نکته‌ای باشه. و چه بسا این موقعیت رو همه مون تو زندگیامون تجربه کردیم و شنیدنش برای من جالب بود
🌸Zahra Habibi🌸
۱۴۰۱/۶/۱۳
دم اونایی که کتابش رو تو آتیش میسوزوندن گرم چی بود واقعا فک کن یه شب با شکم پر بخوابی یه مشت اراجیف تو خواب ببینی بعد صبح پاشی همونارو بنویسی اسمشم بذاری آشفتگی اسم خودتم بذاری نویسنده تازه از پایین بودن سطح مطالعه مردم هم شاکی باشی آقای سجاد نیرومند عامل نصف این کتاب نخوندن‌ها خود شما هستید یکم خلاق باشید در ضمن تالاب انزلی اون وسط چیکاره بود من متوجه نشدم شبیه پیام بازرگانی خواستید مثلا حامی محیط زیست و طبیعت باشید؟ از طرف همه گیلانی‌ها از شما سپاسگزارم
سپیده کهنمویی
۱۴۰۲/۱/۲۶
کتابی است با سبکی متفاوت از کتابهای معمول. قلم هنوز درخشان نیست ولی نویسنده جرات قدم زدن در لبه‌ی تاریکی را داشته است. نویسنده تا آخر داستان معلوم نیست گزارشگر اتفاقهاست یا احساست. صدای قصه گو تا حدی ماشینی است گویا به اجباری داستان را میخواند. چندان دلهره و آشفتگی قهرمان داستان را منتقل نمیکند. به نظرم اگر مکث کوچکی قبل از هر بار که زنگ میخورد میکرد نتیجه بهتر میشد. امیدوارم در آینده داستانهای جذابی از نویسنده بخوانم به نظرم توانایی خطر کردن را دارد
Mobina
۱۴۰۱/۲/۲۵
خب متن داستان مثل عنوان کاملا احساس آشفتگی رو به شنونده منتقل میکرد. من تقریبا بعد از ۲بار گوش دادن متوجه شدم. داستان از این قراره که شخصیت اصلی توی خوابش خواب میبینه! یعنی خواب میبینه که خواب دیده... (فکر میکنم خیلی‌ها این حالت رو تجربه کرده باشن) توی خوابشم به وسیله مسائلی که ذهنش رو درگیر کرده، داستانی ساخته. ترسِ از دست دادن نامزد، دانشگاهی که میخواد انصراف بده، نداشتن شغل خوب و...
به طور کلی خیلی عالی نبود.
سمیرا ابراهیم پور
۱۴۰۱/۳/۸
متن داستان هم کاملا مثل اسمش هست.به آشفتگی فکری و ذهنی و زندگی شخصیت داستان پرداخته که باعث شده حتی خواب و رویا و کابوس هاشم آشفته باشن و همین حس آشفتگی رو به شماهم منتقل میکنه.درسته حس بدی داره شنیدن این داستان و نکته مثبتی نداره ولی واقعا باید آفرین گفت به نویسنده که تونسته تو داستانی به این کوتاهی و در زمان کم حس اشفتگی رو به شما القا کنه.صدای راوی داستان هم خیلی خسته و کسالت باره
ط ضیایی
۱۴۰۳/۱/۱۶
داستان جالبی بود این اوضاع رو خیلی از ما‌ها بیشتر وقت‌ها تجربه گردیم حس بلاتکلیفی و اینکه ندونی با همه مشکلاتی گه داری باید چیکار کنی متاسفانه دغدغه خیلی از افراد امروز جامعه ماست که باید فکر به حالش کرد و این کتاب هم گوشه‌ای از این مشکلات رو به تصویر کشیده بنظرم برای یکبار هم شده ارزش خوندن رو داشتولی من با شنیدنش بیشتر حس ناامیدی بهم دست داد ازینکه خیلی‌ها با این مشکلات دست و پنجه نرم میکنند
یاسر کاظمی
۱۳۹۹/۸/۴
بد نبود توزندگی همیشه چیزهایی هست واسه شکرگزار بودن
و اهداف ما همیشه باعث موفقیت نمیشن چه بسا گاهی رسیدن به یک هدف که تمام عمر دنبالش بودی باعث تباهی میشه
در کل ممنون از نویسنده‌ی عزیز نوشتن واقعا سخته
ممنون از کتبراه که کتابهای رایگان ارائه میده
سمانه راد
۱۳۹۹/۹/۹
خب درسته تایم کمی اختصاص داده شده به فایل‌های صوتی کتاب خوانی ولی میتونست از زمان استفاده کنه خواننده‌ی بهتری انتخاب کنه
هر چند قصد تعرض به آقای رضایی ندارم ولی مناسب نبود که ایشون این متن رو بخونه به صدای گرم تری برای درک متن نیاز داشت
نویسنده هم جناب آقای نیرومند میتونستن قسمت‌های اضافه رو جایگزینِ قسمت‌های آموزنده و مفهومی کنن
صدیقه فتحی
۱۴۰۰/۱۲/۵
چنین کابوس‌هایی رو قبلا تجربه کردم خوابی که وسط‌ها بیدار میشی و دوباره که می‌خوابی ادامه‌اش یا چیزی تو همون مایه‌ها میبینی.
خوانش چندان خوبی نداشت ولی آشفتگی را به نحو احسن به تصویر کشیده شده است
مثل کابوس‌هایی می‌ماند که فردا درس داری و هیچی نخوندی و همه‌اش سر جلسه امتحان هستیو...
حسینعلی نور
۱۳۹۹/۱۰/۲۱
بنظرم این کتاب کمک خوبی برای پرورش تخیل و می‌تونه سرآغازی برای نوشتن کتاب زندگی خودمون باشه جالب بود نوع گفتار انسان رو در همون موقعیت قرار میداد که یک لحظه تصور میکردم خودم در نقش فرد اول داستان هستم
R RN
۱۳۹۹/۱۰/۷
ازلحاظ به کارگیری قوه تخیل خوب بود همیشه که کتاب ننباید نتیجه داشته باشه ما همه مون گوشمون ازحرف‌های خردمندانه پره کتاب خوب کتابیه که قدرت تخیل تصاویر رو در ما راه میندازه موضوع اینه شما دنبال چی میگردین
ترانه لطفی
۱۴۰۲/۱۰/۳
جالب و عین واقعیت زندگی، میشه با نتیجه گیری مثبت اندیشانه هم تحلیل کرد و اندرز مثبت ازش استخراج کرد ولی من ترجیح میدهم تا بگویم واقعیت جامعه و زندگی با پریشانی‌ها و آشفتگی‌های آن. تفکر نویسنده را پسندیدم. در کل جالب بود. ممنونم
Javad Del
۱۴۰۱/۱۲/۱۷
جالب و عین واقعیت زندگی، میشه با نتیجه گیری مثبت اندیشانه هم تحلیل کرد و اندرز مثبت ازش استخراج کرد ولی من ترجیح میدهم تا بگویم واقعیت جامعه و زندگی با پریشانی‌ها و آشفتگی‌های آن. تفکر نویسنده را پسندیدم. در کل جالب بود.
ریحانه رضایی
۱۴۰۱/۱/۸
عالی و فوق الاده
و در عین حال پر از پیچیدگی
من با صدای حوب راوی محترم
و دست نوشتن فوق العاده نویسنده عزیز
در این کتاب غرق شدم
و خود رارجای نقش اول کتاب دیدم
و با تمام وجود این اشفتگی و پیچدگی رو احساس مردم
پیشنهاد میکنم گوش کنید
ممنون از کتابراه
Vajihe Poya
۱۴۰۰/۹/۱۰
خدا رو شکر تایمش کم بود خیلی آشفته شدم
میخواهد بگوید زمدگی به این سبک. کارهای ناتمام. خواب آلودگی و خواب زیاد. ار قانون فرار کردن و قانون رو زیر پا گذاشتن و....؟ آشفتگی به دنبال دارد دقیقا این کتاب حس بد آشفتگی را به شما میدهد
zahra aryayi
۱۴۰۰/۳/۶
بقیه دوستان که از کتاب خوششون اومده بود ولی من حس میکردم دارم به یک انشا گوش میدم و هیچ پایان خوب و نتیجه‌ای نداشت و نمیشه اسمش رو کتاب گذاشت در هرحال ممنون بابت زحمت نویسنده موفق باشید.
Fateme Pashaniya
۱۴۰۰/۱/۲۲
خیلییی بد بود نمیدونم نویسنده چه فکری کرده این کتاب رو نوشته همش درباره آشفتگی و اینجور چیزاس حداقل اخرش یه موفقیتی بود من نظرم درباره این کتاب ۰ هست یک ستاره دادم که بتونم نظرمو بگم
فاطمه رحیمی پور
۱۳۹۹/۸/۷
هیچ نکته آموزنده‌ای نداشت اگه هم داشته خب من متوجه نشدم نویسنده
Zahra Azarpira
۱۴۰۱/۵/۷
داستان کوتاه جالبی بود اما سراسر آشفتگی رو به شنونده انتقال میداد که اینم فکر کنم بیشتر به خاطر نحوه خوانش راوی و محتوای داستان بود که خیلی خوب اسم داستان را که آشفتگی هست رو به تصویر میکشیدن ممنون از کتابراه
Hadis Gholipour
۱۴۰۱/۳/۳۱
درود، داستان با اینکه موضوع جالبی را در بر داشت اما بسیار بی سر و ته و بد به نگارش درآمده بود. با اینکه شروع و میانه‌های آن نسبتا خوب و مقبول بود اما مانند انشاهای کودکان دبستان به پایان می‌رسید. چندان نپسندیدم، سپاس.
محمدرضا
۱۴۰۰/۳/۲۵
نمیدونم من فرق بین آشفتگی و تنبلی را نفهمیدم یا واقعا کتاب مشکل داشت؟
البته جوابش زیاد اهمیتی فقط خواستم بگم که داستان خیلی جذاب بود، مخصوص زمان‌هایی هست که فرصت کمی تا راس یک ساعت برای انجام کار مهمی باقی مانده است...
Aseman Rahi
۱۴۰۰/۲/۱۹
بنظرم کتاب خوبی بود، متناسب با نام خود کتاب آشفتگی رو خوب به تصویر کشیده بود، و اون حس رهایی و نفس راحت بعد از آشفتگی ویا خواب آشفته که خیلی از مواقع همه‌ی ما تجربش کردیم، آسودگی بعد از یک دوره کوتاه آشفتگی
نازنین مشکات
۱۳۹۹/۹/۲۰
میشود می‌کند می‌بیند می‌خورد می‌پوشد میخوابد ینی ی500تایی اَد داشت از اول تا آخر ک خب این تو داستان نویسی ضعف بزرگی بشمار میره و احساس میشه نویسنده تو نوشتن ناتوان بوده و کلمه کم آورده اما از مدل داستان خوشم اومد
SAhar A
۱۳۹۹/۹/۱۵
بهرحال کتاب آشفتگی بود اسمش، و من به دلیل اینکه میترسم روم اثر بذاره وسطش قطع کردم.
این نشون میده که متن کتاب و بیان گوینده هردو آشفتگی رو خیلی خوب القا و منتقل میکردند، چیزی که من نمیخوام دچارش بشم حداقل دوباره:)
مهدی حیدری
۱۳۹۹/۷/۲۱
۱۰ دقیقه از عمرم را تباه کرد. یاد داستان هایت سایت‌های مستهجن افتادم. 🙂
Mozhgan
۱۴۰۲/۹/۲۵
داستان کوتاهی بود به خوبی پریشانی و آشفتگی را نشان می‌داد. واقعا آشفتگی مثل خوابی است که درخواب میبینی و دوباره خوابی در خواب. متاسفانه امروزه اکثر انسانها با آشفتگی و پریشانی ذهن مواجه هستند.
M kh1
۱۳۹۹/۱۲/۲۹
بیشتر حس آشفتگی شخصیت داستانی رو منتقل میکرد، برای درک نکته‌ی آموزشی هم هر کسی یک تفسیری میکنه، میشه گفت سمت و سوی خاصی نداشت که بشه نتیجه گیری خاصی کرد یا تاثیر به خصوصی توی 8 دقیقه بگذاره...
Ghazal Javanshir
۱۴۰۰/۴/۱۳
خیلی دوسش داشتم واقعا قشنگ بود 8 دقیقه مفید
البته برای من خیلی عچیب بپد ولی بعضی جاهاش مکث نمیمردو زود صحبتشو ادامه میداد اما با همه وجود عالییییی
بودد
Mobina ‌
۱۴۰۰/۴/۶
ویژگی یک کتاب خوب اینه که یا چیز آموزنده‌ای برای مخاطبان داشته باشه یا حداقل از خواندن و شنیدن داستان لذت ببرید که متاسفانه هیچ کدوم از این دو مورد در این کتاب صوتی نبود.
mr darkian
۱۳۹۹/۱۰/۲
هیچ موضوعی نداره به نظر میرسه نویسنده فقط الکی یه چیزی نوشته به نظرم بیشتر از اینکه این کتاب درباره‌ی اشفتگی باشه کتاب‌نوشته شده تا شمارو اشفته کنه و واقعا کتاب‌خیلی ضعیفی بود
ساغر توکلی
۱۴۰۱/۱۱/۲۸
خیلی خوب بود واقعا، حس اون لحظات رو کاملا تونستم حس کنم و در زمان کوتاهی بیان خیلی خوبی از اشفتگی و استرسها داشت... خوشم اومد قشنگ بود بنظرم:)
معصومه باستانی
۱۴۰۱/۸/۱۸
حس آشفتگی رو خوب بیان کرده بود و ممکنه که این حال و روز خیلی از جوانان امروزمون باشه متاسفانه 🥺
ممنون از کتابراه ولی گوینده خیلی جذاب بیان نکرده بود
fari jafari
۱۴۰۰/۳/۲
با آرزوی موفقیت نویسنده و قدردانی از آقای راوی قصه، البته من صدای ایشون در داستان
اندوه (چخوف) رو هنوز در یادها دارم...
تشکر از کتابراه عزیزم.....
Fateme Babaey
۱۳۹۹/۱۱/۶
دوستداشتنی بود کتابی که خواننده رو به پیچ و تاب ذهن نویسنده ببره لزوما نیاز به نکته اموزنده نداره یچیزی مثل انتقال احساسات با زبان بی زبانی
آریاناز آبدارباشی
۱۳۹۹/۹/۱
آشفتگی رو از یه دید که همه‌مون توی زندگی و روزایی که شاید مغزمون نمیدونه چی واقعیه، نشون میده
جلیل شیروی
۱۳۹۹/۷/۲۰
سلام. گوش دادم ولی پوچ و بیهوده. بدون اینکه به مخاطب انگیزه، هدف، امید بدهد.
سعیده
۱۴۰۳/۱/۷
قلم نویسنده برای نوشتن این داستان پر پیچ و خم عالی بود اما من متاسفانه دنبال داستان نبودم ولی وقتی خوندم هنر نویسنده مشخص بود
Mmrza
۱۴۰۲/۴/۳۰
کم نیستند افرادی که به دلایل مختلف دچار همچین آشفتگی‌هایی میشوند.
امیدوار نباشیم که سالم می‌مانیم، تلاش کنیم که سالم بمانیم.
پریسا
۱۴۰۲/۴/۲۹
روایت راوی خوب بود و تونست ذهن ما رو هم با خودش آشفته کنه و همراه کنه، آشفتگی‌هایی که خیلی از ما هر روزه باهاشون سروکار داریم
علی خداکرمی
۱۴۰۱/۸/۱۸
در حد بیان احساسات و همزاد پنداری با شخصیت داستان، با توجه به زمان کوتاهش تصویر سازی خوبی داشت.
فاقد خط داستانی، پایان باز
حکیمه بابایی
۱۴۰۱/۵/۵
امکان داشت همه مون در این موقعیت قرار بگیریم. شاید من هم همین کار می‌کردم، سردرگمی، گیجی، دلهره، انتظار رخدادها و اتفاقات غیر منتظره
حسام حقانی
۱۴۰۰/۱۲/۵
این کتاب هم برای من خیلی عالی بود و واقعا دوست داشتم چون همه‌ی ماجراها خوابی در خواب دیگر و خوابی در خواب دیگر بوده است.
DIS🌙
۱۴۰۰/۱۱/۲۹
بنظرم کتابی کمک کننده هست که در عین جالب بودن برای مخاطب بصورت داستان گفته شده باشه که این کتاب هم مستثنی از این قضیه نبود.
کاربر م
۱۴۰۰/۳/۳۰
نمونه این قلم رو میشه تو کتابای عباس معروفی یا صادق هدایت دید.
من اصلا نمیپسندم، شاید بیشتر روحیه‌های افسرده تر باهاش خو بگیرن و لذت ببرن.
M Sh
۱۳۹۹/۱۲/۲۴
بنظر من مطالعه کردن سلیقه ایی ه
کلا از تراژدی‌های غمگین یا مطالبی با موجهای منفی موافق نیستم
من خوشم نیومد البته فقط‌ی ذره ش و گوش دادم
بنیامین فضلی
۱۳۹۹/۱۱/۲۲
هیچ کتاب خوبی نبود کسی هم که کتاب ره میخواند صدای زیبا و رسا نداشت فکر کنم که بار اول نویسنده بود که کتاب نوشته میکرد.
کوشش زیاد باید شود.
1 2 3 4 5 6 >>