نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی یادداشتهای زیرزمین و شبهای روشن - فئودور داستایوفسکی
4.5
176 رای
مرتبسازی: پیشفرض
من که کلا عاشق داستایوفسکی هستم، جنایت و مکافات از بی نظیرترین رمانهای عمرم بوده.
یادداشتهای زیر زمین تراوشات ذهنی یک ادم افسرده و ناامیده که اگر فکر میکنین تاثیر بد روتون میذاره بهتره گوش نکنید، کتاب مفهومش فلسفی ولی تلخه، البته این تلخی با شیرینی بیان اقای سلطان زاده و قلم شیوای داستایوفسکی جبران شده. من لذت بردم.
شبهای روشن هم داستان جداگانهای است که اون هم قشنگی خودش را داره. داستان شبهای روشن داستایوفسکی را یک بار خوانده بودم ولی چون با دقت و حوصله نبود چیز زیادی در خاطرم نبود، تا اینکه در برنامه کتاب باز، آقای موتمن را به عنوان کارگردان فیلم " شبهای روشن " دعوت کردند و متوجه شدم این فیلم با بازی هانیه توسلی از روی این داستان داستایوفسکی ساخته شده. بنابراین مشتاق شدم یکبار دیگر کتاب را گوش بدهم و این بار لذت بیشتری بردم. داستان فضای رمانتیک و شاعرانهای دارد که به عشق آنی یک جوان دل پاک به دختری که به تازگی و بر حسب تصادف ملاقات کرده میپردازد و دیالوگهای جالبی که بین آن دو به وجود میآید. در کل به نظر من در کتابهای کلاسیک، سیر حوادث و اتفاقات نسبت به نوع ادبیات و جملات شخصیتهای داستانی، جذابیت کمتری دارد. توصیه میکنم بخوانیدش.
زنده باد ترکیب داستایوفسکی و ارمان سلطان زاده
یادداشتهای زیر زمین تراوشات ذهنی یک ادم افسرده و ناامیده که اگر فکر میکنین تاثیر بد روتون میذاره بهتره گوش نکنید، کتاب مفهومش فلسفی ولی تلخه، البته این تلخی با شیرینی بیان اقای سلطان زاده و قلم شیوای داستایوفسکی جبران شده. من لذت بردم.
شبهای روشن هم داستان جداگانهای است که اون هم قشنگی خودش را داره. داستان شبهای روشن داستایوفسکی را یک بار خوانده بودم ولی چون با دقت و حوصله نبود چیز زیادی در خاطرم نبود، تا اینکه در برنامه کتاب باز، آقای موتمن را به عنوان کارگردان فیلم " شبهای روشن " دعوت کردند و متوجه شدم این فیلم با بازی هانیه توسلی از روی این داستان داستایوفسکی ساخته شده. بنابراین مشتاق شدم یکبار دیگر کتاب را گوش بدهم و این بار لذت بیشتری بردم. داستان فضای رمانتیک و شاعرانهای دارد که به عشق آنی یک جوان دل پاک به دختری که به تازگی و بر حسب تصادف ملاقات کرده میپردازد و دیالوگهای جالبی که بین آن دو به وجود میآید. در کل به نظر من در کتابهای کلاسیک، سیر حوادث و اتفاقات نسبت به نوع ادبیات و جملات شخصیتهای داستانی، جذابیت کمتری دارد. توصیه میکنم بخوانیدش.
زنده باد ترکیب داستایوفسکی و ارمان سلطان زاده
کتاب یادداشتهای زیرزمین کتاب عقاید و افکار داستایفسکی است که به صورت صریح واشکار
بیان میشود. داستایفسکی به شدت به این نظریه که انسان تابع قواعد وقوانین طبیعت است وکارهای انسان را میتوان با استفاده از این قواعد توجیه کردنقدواردمی کندو
وقاعده کلی این نظریه که ۴=۲+۲است را به صورت کامل نقدمی کند. نظر داستایفسکی این است که انسان آزاد و مختار است وبر اساس قوانین وقواعد خود عمل میکندو
قوانین طبیعت مانع او نیست و انسان به طورکامل مسئول کارهای خود است.
درمورد کتاب شبهای روشن هم باید بگویم که این کتاب را جداگانه از یک انتشارات صوتی دیگر گوش کردهام وحالا آن را دانلود نکردهام وگوش هم نکردم و به نظر من نباید با کتاب یادداشتهای زیر زمین در یک فایل ارائه میشد ودرآخر هم اجرای آقای سلطان زاده عالی بود.
بیان میشود. داستایفسکی به شدت به این نظریه که انسان تابع قواعد وقوانین طبیعت است وکارهای انسان را میتوان با استفاده از این قواعد توجیه کردنقدواردمی کندو
وقاعده کلی این نظریه که ۴=۲+۲است را به صورت کامل نقدمی کند. نظر داستایفسکی این است که انسان آزاد و مختار است وبر اساس قوانین وقواعد خود عمل میکندو
قوانین طبیعت مانع او نیست و انسان به طورکامل مسئول کارهای خود است.
درمورد کتاب شبهای روشن هم باید بگویم که این کتاب را جداگانه از یک انتشارات صوتی دیگر گوش کردهام وحالا آن را دانلود نکردهام وگوش هم نکردم و به نظر من نباید با کتاب یادداشتهای زیر زمین در یک فایل ارائه میشد ودرآخر هم اجرای آقای سلطان زاده عالی بود.
نویسنده چقدر زیبا ظرائف فکری یک آدم عمیق و تنها، نگاهش به اهالی شهر و حتی ساختمانها، رو وصف میکنه.. و همینطور دو زاویه کاملا متفاوت از بزرگی و حقارت که هر دو میتونن به یک اندازه (و حتی شاید در یک شخص) وجود داشته باشن، به نحو احسن به نمایش میذاره.. همچنین ماجراهای سرنوشتهای تلخ و شیرین، و یا درگیریهای درونی والا یا گزنده و روحیه زنان و بطور کلی زندگی آدمها رو نشون میده.
و راوی هم که طبق معمول، عالی هستن. عالی عالی. آقای سلطان زاده عزیز، بخاطر این نوع روایت زیبای شماست که از خوندن (شنیدن) آثار بزرگِ هنرمندی مثل داستایفسکی بهره مند شدم. ممنون.
و راوی هم که طبق معمول، عالی هستن. عالی عالی. آقای سلطان زاده عزیز، بخاطر این نوع روایت زیبای شماست که از خوندن (شنیدن) آثار بزرگِ هنرمندی مثل داستایفسکی بهره مند شدم. ممنون.
واقعا متوجه نمیشم چرا آقای سلطان زاده انقدر این کتاب پر معنا و عمیق رو سریع خونده و چرا انقدر آب و تاب بهش داده؟ کتابهایی که خود آب و تاب معنایی و مفهومی دارند باید کند تر خوانده بشه و انقدر صدا پایین و بالا و هیجان زده و خشمگین نباشه. بیشتر از لمس احساس واقعی نویسنده، احساس نا واقعی راوی به گوش و فکر میرسید... این باعث شد لذت گوش فرا دادن به داستایفسکی بسیار کمبشه.
کتاب عالی اما:
گوش دادنش با این سبک خوانش راوی ممکنه عصبی و خستتون کنه...
کتاب عالی اما:
گوش دادنش با این سبک خوانش راوی ممکنه عصبی و خستتون کنه...
بنظرم کتابای داستایوفسکی خیلی پر معنا هستند و آخر داستان هاشم خیلی غیر منتظره تموم میشه.
من کتاب شبهای روشن رو قبلا جداگانه گرفتم و اگر میدونستم این دو داستان مرتبط آن و فایلی هست که هردو داستان رو باهم داره، از همون اول فقط این رو میگرفتم...
ولی در کل خیلی داستان قشنگیه و راوی هم خیلی عالی تونست فضا سازی کنه و احساسات و انتقال بده؛ چون داستانهای داستایوفسکی پر از حسهای مختلف و مبهمه...
من کتاب شبهای روشن رو قبلا جداگانه گرفتم و اگر میدونستم این دو داستان مرتبط آن و فایلی هست که هردو داستان رو باهم داره، از همون اول فقط این رو میگرفتم...
ولی در کل خیلی داستان قشنگیه و راوی هم خیلی عالی تونست فضا سازی کنه و احساسات و انتقال بده؛ چون داستانهای داستایوفسکی پر از حسهای مختلف و مبهمه...
آقایان....
بیشتر کتاب حالت فلسفه دارد.... مخاطبش هم فقط آقایان است.... بستر بقیهی داستانهایشان بیشتر از این کتاب سرچشمه گرفته است. ولی الان که در بخش پنجم هستم و برعکس جریان آب است و کمی کلافه شدم امیدوارم در ادامه بهتر باشد و دیدگاه جدیدی را ثبت کنم. اصلا به نظرم جالب نبود.... برعکس تمام کتابهای داستایوفسکی بود.... یک شخص روان پریش و حرفهای او...
بیشتر کتاب حالت فلسفه دارد.... مخاطبش هم فقط آقایان است.... بستر بقیهی داستانهایشان بیشتر از این کتاب سرچشمه گرفته است. ولی الان که در بخش پنجم هستم و برعکس جریان آب است و کمی کلافه شدم امیدوارم در ادامه بهتر باشد و دیدگاه جدیدی را ثبت کنم. اصلا به نظرم جالب نبود.... برعکس تمام کتابهای داستایوفسکی بود.... یک شخص روان پریش و حرفهای او...
و اما در داستان شبهای روشن یک داستان عاشقانه تلخ را شاهد بودم. تلخ و درد آور. وقتی کسی تمام عمر در تاریکی مطلق زندگی کرده باشد رنج آن تاریکی را درک نمیکند فقط زمانی درک میکند که لحظهای در روشنایی زندگی کند و سپس دوباره در تاریکی قرار بگیرد آن زمان رنج زندگی در تاریکی را میفهمد و از آن زمان رنج واقعی آغاز میشود پس با این جمله در پایان بندی داستان کاملا مخالفم که نویسنده میپرسد یعنی یک لحظه شادکامی برای تمام عمر یک آدم کافی نیست؟ پاسخ منفیست گاهی همان یک لحظه شادکامی تا آخر عمر آدمی را تلخ کام نگه میدارد.