اینکه گوینده، موقع نقل قولها تن و لحن صدایش را عوض نمیکرد و فقط با کسری از ثانیه مکث بین متن و نقلقول، تمایز قائل میشد، خیلی خوب بود.
برای من غیر قابل تحمل هست وقتی بعضیها موقع نقل قولها با بالا بردن صدا، فریاد میزنند، یا تن صدا را برحسب زن/مرد بودن یا پیر و جوان بودنِ شخصیت داستان تغییر میدهند. متاسفانه چون بسیاری از عهدهی انجام دادن درست اینکار، برنمیآیند نتیجه برای شنونده آزاردهنده میشود.
نویسنده داستانهایش را زندگی کرده-همهی ۹ داستانی که در کتاب آمده را:
قصهها همگی ماهیتی کانادایی/انگلیسی دارند؛ همگی ارتباطی مستقیم با ارزشهای خانواده و همگی ملموسند و باورپذیرند.
توصیفها بقدری دقیق هستند که کتاب مصور بنظر میرسد؛ داستانها همگی فرایندی هستند یعنی چیزی که ساختار آنها را شکل میدهد، همین توصیفها و جزئیاتند و نه پایان منتهی به نتیجهی آن. همانطور که روزگار قرن ۱۹ چنین بود.. همانطور که مردمانش و روند اتفاقاتش.
(برعکس شتاب و سرعتی که ما در تجربهاش هستیم)
برای من غیر قابل تحمل هست وقتی بعضیها موقع نقل قولها با بالا بردن صدا، فریاد میزنند، یا تن صدا را برحسب زن/مرد بودن یا پیر و جوان بودنِ شخصیت داستان تغییر میدهند. متاسفانه چون بسیاری از عهدهی انجام دادن درست اینکار، برنمیآیند نتیجه برای شنونده آزاردهنده میشود.
نویسنده داستانهایش را زندگی کرده-همهی ۹ داستانی که در کتاب آمده را:
قصهها همگی ماهیتی کانادایی/انگلیسی دارند؛ همگی ارتباطی مستقیم با ارزشهای خانواده و همگی ملموسند و باورپذیرند.
توصیفها بقدری دقیق هستند که کتاب مصور بنظر میرسد؛ داستانها همگی فرایندی هستند یعنی چیزی که ساختار آنها را شکل میدهد، همین توصیفها و جزئیاتند و نه پایان منتهی به نتیجهی آن. همانطور که روزگار قرن ۱۹ چنین بود.. همانطور که مردمانش و روند اتفاقاتش.
(برعکس شتاب و سرعتی که ما در تجربهاش هستیم)