نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی من آن توام - سید عبدالحمید ضیایی
4.5
38 رای
مرتبسازی: جدیدترین
آزاده شریفی
۱۴۰۳/۲/۱۱
00
بجز صداگذاری زیبای اثر، میشه گفت اگر کتابهای زرین کوب رو خونده یا کتاب شاگرد شمس بودن هاکان منگوچ رو شنیده باشین، چیز زیادی برای گفتن نداره، هرچند وقتی عاشق شناخت شمس باشی، به هر جایی و مطلبی رجوع میکنی.
برای من که تازه دارم با این دو شخصیت بزرگ آشنا میشم کتاب خوبی بود و البته مفاهیم سنگینی داشت. بعضی جاهاش باید کلی فکر میکردم که راوی داره از زبان کدام شخصیت حرف میزنه. ولی در کل اثر فاخری هست و خیلیم زیبا نثر شده. آقای دهکردی هم حرفهای روایت کردن. مفهوم کلی کتاب از نظریه وحدت وجود منشا میگیره که شمس تبریزی بهش باور داشته و تلاش میکرده این مفهوم رو بصورت عملی به مولانا درس بده اما مولانا تا مدت زیادی نوک انگشت اشارهی شمس رو دیده و نه ماهی رو که بهش اشاره داشته. البته در باب مفهوم عشق هر کس مسلک خاص خودشو داره و باید و نبایدی وجود نداره. ممنون از مجموعه کتابراه
این کتاب برای همهی کسانی که مثل من شیفته شمس و مولانا هستند و از شنیدن این اتفاق از هر نظر و دیدگاهی لدت میبرن توصیه میکنم حتما این کتابو با خوانش و صدای زیبای راوی گوش بدهند.
این کتاب از ملت عشق و هر آنچه تا به حال از شمس شنیده بودم زیباتر و آموزنده تر بود.
قصه شمس و مولانا را هرچه و از هر زبان که بشنوی بیتکرار است اما بازگویی آن در کتاب من آن توام شیرینی و حلاوت دیگری دارد. چه از قلم نویسنده که جذاب است و روان حتی با وجود شکل ادبی و توصیفیاش، چه از نظر زاویه پرداخت به موضوع که آن را مثل داستان و قصه دنبال میکنی چه از نظر سَبُک بودن و خوش خوانیاش. ضیایی با هنرمندی تمام توانسته موضوعی را که سنگین و پر از اصطلاحات و لغات عارفانه و محتوای در هم تنیده و نا رایج به نظر میرسد را با شیوایی به زبان حال بکشد و هر مخاطب مشتاق با هر سن و سلیقه را شیفته کند.
«من آنِ تو ام» روایت مردی که روزی خرقهای پشمینه و سیاه بر تن میکند و سجاده نشین مشهوری چون مولانا را بازیچه کودکان کوی میکند. در دل خداوندگار مساجد و مدرسههای دینی زمان خود ریسمان عشقی میبافد که یک سرش در دست خویش است و سر دیگرش در خرابات. کلام و درس و اصولشان شعر و طرب میشود و خار چشم رادیکالهای دینی و بنیادگراهای حسود.
با تشکر از دکتر ضیایی و جناب دهکردی و کتابخانه.
این کتاب از ملت عشق و هر آنچه تا به حال از شمس شنیده بودم زیباتر و آموزنده تر بود.
قصه شمس و مولانا را هرچه و از هر زبان که بشنوی بیتکرار است اما بازگویی آن در کتاب من آن توام شیرینی و حلاوت دیگری دارد. چه از قلم نویسنده که جذاب است و روان حتی با وجود شکل ادبی و توصیفیاش، چه از نظر زاویه پرداخت به موضوع که آن را مثل داستان و قصه دنبال میکنی چه از نظر سَبُک بودن و خوش خوانیاش. ضیایی با هنرمندی تمام توانسته موضوعی را که سنگین و پر از اصطلاحات و لغات عارفانه و محتوای در هم تنیده و نا رایج به نظر میرسد را با شیوایی به زبان حال بکشد و هر مخاطب مشتاق با هر سن و سلیقه را شیفته کند.
«من آنِ تو ام» روایت مردی که روزی خرقهای پشمینه و سیاه بر تن میکند و سجاده نشین مشهوری چون مولانا را بازیچه کودکان کوی میکند. در دل خداوندگار مساجد و مدرسههای دینی زمان خود ریسمان عشقی میبافد که یک سرش در دست خویش است و سر دیگرش در خرابات. کلام و درس و اصولشان شعر و طرب میشود و خار چشم رادیکالهای دینی و بنیادگراهای حسود.
با تشکر از دکتر ضیایی و جناب دهکردی و کتابخانه.
بعد از خوندن کتاب ملت عشق علاقه خاصی به خوندم چنین کتابهایی و زندگی شمس و مولانا پیدا کردم دنبال کتاب مشابهی میگشتم که کتاب گویای من آن توام روپیدا کردم کتاب خوبیه ولی اون جذابیتی که از ملت عشق دیده بودم در این کتاب زیاد به چشم نمیخورد پیشنهادم به کسانی که علاقه دارن در زمینه زندگی نامه مولانا و شمس مطالعه کنن اول این کتاب رو بخونن بعد ملت عشق تا از لذت و جذابیتش در مقایسه با اون کم نشه صدای صریح و لحن دلنشین گوینده آقای پیام دهکردی به جذابیت کتاب میافزود در مورد آهنگهای زیبای متن اگر بگم بسیار عالی بود در کل از شنیدنش لذت بردم و از عوامل کتابراه ممنونم