نقد، بررسی و نظرات کتاب خدمتکار آقای کارنگی - ماری بندیکت

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
ترکان شایان
۱۴۰۲/۱۲/۱۲
عالی بود کلارا» که مستأصلانه در تلاش است تا وضعیت مالی خانواده‌اش را بهبود ببخشد، جای «کلارای» دیگر را به عنوان خدمتکار زنی اشرافی و رعب انگیز به نام «مارگارت کارنگی»، مادر «اندرو» و «تام»، می‌گیرد. تحصیلات و هوش «کلارا» باعث می‌شود رازش پنهان باقی بماند، و حتی «اندرو» به او علاقه پیدا کند. رابطه‌ای احترام آمیز و حتی رمانتیک میان آن‌ها به وجود می‌آید اما تفاوت در جایگاه اجتماعی، تصور هر نوع آینده برای این رابطه را نامحتمل می‌سازد خلاصه که به همه پیشنهادش می‌کنم.
زهره
۱۴۰۱/۶/۴
در کل بد نبود. تلاش کلارا برای خانواده ش قابل تحسین بود. اگر بعد از اینکه خانواده ش به آمریکا آمدند پیش اندرو می‌رفت واقعیت رو بهش میگفت, داستان قشنگ تر میشد، اندور شخصیت همین کلارا کلی که ندیمه مادرش شده بود رو دوست داشت. خلاقیت نویسنده در خلق شخصیت کلارا، جالب بود که با شخصیت واقعی اندرو داستان پیش می‌رفت.
رویدادهای تاریخی داستان هم قابل توجه بود.
Fateme Edrissi
۱۴۰۰/۱۰/۲۸
داستانی پرکشش و جذاب
توصیفات گاهی خسته کننده میشه بخصوص جایی که آقای کارنگی سرنامه را نوشته
اما میشه ازش گذشت و ادامه رمان را خواند و تصمیم گیری‌ها و بی عدالتی‌هایی را بخوانید که هنوز هم هست
بنده لذت بردم از خواندن کتاب
ممنون از کتابراه
نگار میرنظامی
۱۴۰۲/۲/۱۳
خیلی کتابو دوست داشتم. علاوه بر روایت تاریخ و چگونه صنعتی شدن امریکا و نقش مهاجران در ان پر از عشقی پاک و ارزش خانواده و تعهد و حتی روابط زنانه و خانوادگی در ان دوره را به خوبی بازگو میکند. ممنونم
زهرا بهرامی
۱۴۰۱/۹/۲۱
ترجمه خوبه داستان آموزنده ست و مطالب تاریخی خوبی یادتون میده ولی فقط آقای کارنگی واقعی بود و خدمتکارش تو تاریخ نبوده و ماجرای عاشقانه ش هم واقعی نیست البته به گفته نویسنده امثال کلارا تو تاریخ بودن
وجیهه میرنظامی
۱۴۰۲/۳/۲۴
کتابی تاثیرگذار و واقع گرایانه بود، اما بارها تاکید بر اختلاف طبقاتی، و فقر به تصویر کشیده شده، تمِ داستان را تلخ کرده بود.
الهام کریمی
۱۴۰۲/۲/۱۲
بعد از مدتها کتابی رو یک نفس خوندم و تا ساعت ۳. ۵ صبح تمومش کردم
برای من این سبک رمان‌ها دلپذیر‌اند و نمیتونم زمین بگذارم شون تا تموم بشن
مریم گل اور
۱۴۰۰/۸/۲۴
رمان بسیار زیبایی بود, همت و تلاش یک زن برای رسیدن به هدف خود را به خوبی نشان داده است. سپاس از کتابراه، نویسنده و مترجم محترم
Afsaneh aram
۱۴۰۱/۴/۲۴
من عاشق این کتاب شدم
توصیف شخصیت‌ها و مکانها و موقعیت‌ها تا عمق داستان‌هدایت می‌کنه خواننده
من که خیلی لذت بردم
شراره شهاب الدین
۱۴۰۰/۹/۱۳
ترجمه روان و خوبی داشت. ولی داستان کتاب محور معمولی رو طی میکنه فراز و فرودی نداره در کل خیلی درگیرم نکرد
Roza M
۱۴۰۰/۷/۱۹
کتاب بسیار زیبایی بود و ترجمه روانی داشت. کتاب‌هایی که بر اساس واقعیت نوشته میشوند بسیار تاثیرگذارند
فرزانه مرادعلی
۱۴۰۱/۶/۲
اینکه آخرش فهمیدم داستان تقریبا واقعی بوده خیلی برام الهام بخش بود، داستان تاثیر گذار و قشنگی بود
کاربر yousefi
۱۴۰۰/۷/۲۸
ترجمه روانی داشت، داستان هم مشخص بود. فقط نفهمیدم بالاخره چشمای کارنگی آبی بود یا مشکی؟؟
معصومه چهره زاد
۱۴۰۱/۷/۲۸
رمان جذابی بودولی بنظر من داستان بعد از ترک کلارانباید به این زودی تموم میشد
مینا امینی
۱۴۰۱/۴/۱۸
قلبم با خوندن آخر داستان مچاله شد، ولی جسورانه پیش رفت و جسورانه تر ترک کرد.
خدیجه سلامتی
۱۴۰۱/۳/۲۰
داستان خوب و دوست داشتنی بود خیلی خوب ترجمه شده بود خسته کننده نبود
Taran Mlm
۱۴۰۰/۴/۲۴
واقعا از خوندنش لذت بردم این کتاب رو پیشنهاد میکنم
محسن شاندیز
۱۴۰۰/۴/۱۴
رمان عالی بودلذت بردم پیام خوبی رابه خواننده می‌داد.
مریم
۱۴۰۲/۱/۲۶
بد نبود میشد زیبا تموم بشه آخرش رو الکی تموم کرد
ثمانه هاشمی
۱۴۰۰/۴/۲۸
خیلی خوب بود، نثر روان و پایان جالب
Soni Ahmad
۱۴۰۱/۵/۱۸
جز کتابهای با ارزشی بود‌که خوندم
طیبه حسینی
۱۴۰۱/۵/۲۴
عالی، دوبار خوندمش
الهه کاکی زاده
۱۴۰۰/۱۱/۲۳
کمی کسل کننده بود
F.Molaei
۱۴۰۰/۱۱/۱۸
خدا قوت، عالی بود