نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی بر شانه‌های زخمی ایل - محمود عطایی

مرتب‌سازی: جدیدترین
Leila Ahmadi
۱۴۰۱/۱۱/۱
فصل دومش برای من صدا نداره
روسانا رحیم زاده
۱۴۰۱/۱۰/۲۱
ای کاش گوینده شیوایی کلام و لحن زیبای بختیاری رو حفظ می‌کرد 🌺
masomeh karimi
۱۴۰۱/۱۰/۱۳
یه ذره اغراق آمیز بود اما ناگفته نمونه که جذاب هم بود
مصطفی عناصری
۱۴۰۱/۱۰/۱۲
خیلی داستان کند و بی روحی است
فاطمه رحیمی
۱۴۰۱/۱۰/۱۰
بطور کلی داستان ایل و عشایر با آمیختگی با طبیعت و نوع زندگی و اسامی مردمش رسمها وآیین‌هایی که دارند خیلی دوست داشتنی است و عنوان این کتاب هم جذاب است ولی در این داستان فضا‌ها خیلی ساخته و پرداخته و توصیف نشده بود و خیلی ضعیف بود بطوریکه در این کتاب صوتی صداها این فضا سازی‌ها را بر عهده گرفته بودند داستان پیوستگی لازم را نداشت و اتفاقات یکباره اتفاق می‌افتاد و تمام میشد صدای گوینده مناسب این داستان نبود و همه صحنه‌ها یکجور ادا میشد اشتباه در تلفظ نیز مواردی شنیده می‌شد.
سما
۱۴۰۱/۱۰/۸
دوستی داشتم سال‌های گذشته که اتفاقی مشابه داستان این کتاب رو برام تعریف کرد که در روستایی در غرب کشور اتفاق افتاده بود. وقتی در حال شنیدن کتاب بودم مدام داستان دوستم تو ذهنم می‌چرخید. دوست ندارم باور کنم ولی انگار چندان دور از واقعیت هم نیست.
قطعا هدف مهم یه کتاب خوب افزایش آگاهی است و چنین آثاری می‌تونه تلنگری باشه برای به دور ریختن این همه خرافات و جهل. از این نظر به شدت این کتاب رو پیشنهاد می‌کنم. مضاف بر ان، خود داستان و خوانش ان نیز زیبا و روان است.
مانا
۱۴۰۱/۱۰/۲
من اینگونه داستانها و روایت‌ها را خیلی دوست دارم بنابراین از شنیدن این داستان با صدای راوی خیلی لذت بردم هر چند که اخرش غمگین و ناراحت کننده بود. خیلی ممنون
عادله صحرایی
۱۴۰۱/۹/۳۰
از نویسنده محترم جناب عطایی بخاطر تلاششون در القا تصورات به شنونده تشکر میکنم و امیدوارم در اثرات بعدی بتونن موفقیت بیشتری کسب کنند اما صدای گوینده رو اصلا نپسندیدم این متن داستان کودک نبود که گوینده برای خوانش متن از لحن قصه گویی کودک استفاده کرد متن داستان بزرگسال باید لحن متناسب مضمون داستان داشته باشه. امیدوارم در ارائه کتب صوتی بعدی از گوینده مناسب برای خوانش متن استفاده بشه ممنون
رستا پارسائی
۱۴۰۱/۹/۲۸
توصیه میکنم
بخونید
A.asgari
۱۴۰۱/۹/۲۱
من این کتابو خیلی دوس داشتم
صدا گذاری عالی داستان جالب
از عشایرنشینان میگف از عاشق شدنشون از اعتقاداتشون از سختیایه زندگی از مراسم هاشوون عالی بود مخصوصا وقتایی که اهنگ محلی هم پخش میکردن عاااالی اسم غریبه چی بود؟
وای چرا اسفندیار این کارو کرد میذاشت دخترش رنگ خوشبختی و ببینه حالا که ازدواج کرده بود و داشت میرفت راه دور واقعا خیلی ناراحت شدم
و اهنگ اخرش خییلی عالی بود برا مایان مرسی از کتابراه بخاطر کتاب‌های رایگان که در اختیار ما میذاره
Moriantez
۱۴۰۱/۹/۱۸
ممنون این سبک از داستانارو دوس دارم
Hamidreza.barzegari
۱۴۰۱/۹/۱۷
بسیار جالب و عالیست و حتی جایی در پایان داستان اشک منو درورد
F.javan
۱۴۰۱/۹/۱۱
در کنار تصویر سازی ضعیف ولی برخی اوقات حس و حال طبیعت رو حس کردم. تلخ بود مخصوصا آخرش. 🥺
ع .حسینی
۱۴۰۱/۹/۷
بسیار عالی واقعا داستان زیبا با اجرای تاثیر گذار‌ی دارد خیلی خوب وروان نوشته شده و بسیار عالی هم اجرا شده ممنون
محمد پوران دوست
۱۴۰۱/۹/۳
با سلام. در مورد بخش صدا گذاری مشکل زیاد داشت اما خود داستان بسیار عالی بود و پایان تراژدیک و غم ناکش شاید خیلی شوکه کننده بود. به هر حال من به عنوان شنونده لحظه‌ای خودم رو در عشایر تصور کردم و اینحس جالب و جدیدی برام داشت، حتی برای لحظه‌ای آرزو کردم کاش میشد از عشایر باشم
شمسا هاشمی نسب
۱۴۰۱/۹/۱
واقعا متنفرم از صدای موسیقی که پس زمینه میذارن مخصوصا وقتی صداش بلندتر از راوی باشه، اینجا صدای راوی کمه مجبوری دکمه رو تا آخر ببری که صداشو بشنوی یکهویی موسیقی میاد با صدای بلند باید صداشو کم کنی یعنی هی مدام باید کم و زیاد کنی
سمانه لواسانی
۱۴۰۱/۸/۲۵
موزیک هاش خیلی زیاد و با صدای بلند بود
م ف
۱۴۰۱/۸/۲۰
موضوع انتخابی نویسنده خیلی خود بود دستشون درد نکنه ولی یکسری مسائل به نظر پختگی لازمو نداشتمثلا راجع مرگ و میر گوسفندان زیادی اغراق شده بود، مگر چند باردر سال برسر گوسفندان بلا و مریضی میاد؟ اگر بر فرض هم یک سال همچین اتفاقی بیفته، با وجود این همه مرگ و میر، سر هر اتفاقی، مردم ایل کلی گوسفند قربانی میکردند، جدا از هدیه دادنها و مالیات! فکر کنم سرعت زاد و ولد گله‌های این ایل بسیار زیاد بود که ته ماجرا هنوز گوسفند داشتند. ماجرای عاشق شدن حنا هم، سرسری نگاشته شده بود یک نظر میبینه عاشق میشه، حتی اشاره‌ای هم نمیشه که غریبه آیا احساسی به حنا پیدا کرده یا نه، بعد غربیه شهریار را میبره برای مداوا، چند ماه خانواده‌اش پرستاری‌اش میکنند برمیگرده کلی عزت و احترام، بعد یهو باز سروکله‌اش بعد طلاق حنا پیدا میشه سه سوته تصمیم میگیره حنا را عقدکنه ببره! درحالیکه در داستان هنوز غریبه است. بدون اینکه اشاره بشه آیا این همون کسیه که حنا درگیرش شده، کالا تو شهر هم دختر و اینجوری شوهر نمیدن! مادر که اصلا حرف حنا را نمیفهمه بعد عموی از راه رسیده کل احساس حنا را درک کرد! پدر هم نه به اون همه احترامی که به غریبه میگذاشت نه به این که یهو بیچاره را کشت! برای طلاق حنا اینقدر غیرتی نشد که دخترشو بکشه برای ازدواجش اینکارو کرد؟ بعد چرا غریبه‌ای که بهش مدیون بود و کشت! ضمن تشکر از راوی داستان، باید بگم صداشون به درد همچین داستانی نمیخورد و خیلی با طمانینه و بدون حس لازم داستانو میخوندن من اول فکر کردم نکنه داستان کودکانه است! صداگذاری ایده خوبی بود ولی کیفیت نداشت خیلی بلندتر از صدای راوی بود چون با هندزفری گوش میکردم باید حواسم بود که موقع افکتها صدا رو کمتر کنمیکجا هم در شادی آوای مرگ برادر پخش شد!
مهدی فراهانی
۱۴۰۱/۸/۱۷
خیلی شخصیت و حاشیه داشت میومدم بفهم کیه میمرد🙂
Massi ,Ebi
۱۴۰۱/۸/۱۵
گوینده صدای خوبی داشت و خوب به داستان مسلط بود. صدا گذاری‌ها خیلی خوب بود. به آدم حس خوبی میداد. سختی‌ها، مصیبت‌ها، خوشی‌های کوچ نشین‌ها رو خیلی خوب بیان کرده بود. فقط یه چیزی که آدم رو آزار میده همون مرد سالاریه که متاسفانه واقعیه و هنوزم همینطوره طفلی حنا هم از این ماجرا مستثنی نبود. خدا قوت
مریم حسینى
۱۴۰۱/۸/۱۳
صدای گوینده عالیه
فاطیما gh
۱۴۰۱/۸/۱۱
خیلی زیباودردناک
عطا بوساری
۱۴۰۱/۸/۹
چقدر باواقعیت همسو هستش، یاد ایام کوتاهی افتادم که تو ایل بودم، اما نویسنده اخرش خیلی بد تموم کردخیلی بد
فریبا قطبی
۱۴۰۱/۸/۹
شناساندن مردم خوب وساده ایل زندگی بی دغدغه شان وسپری کردن عمربا ارامششان، کتاب صوتی خوبیه که لحظات راازشنیدنش خوش میکنه بخصوص اوازهای محلی ایل.
محمدرضا زهره وند
۱۴۰۱/۸/۷
غم انگیز و واقعی 👌👌👏👏👏👏
کیف کردم از خوندنش 🌹🤚
M Etminanzade
۱۴۰۱/۸/۶
حقیقتش دوست نداشتم
Samira Farzi
۱۴۰۱/۸/۴
من چیز زیادی از زندگی عشیره‌ای نمیدونستم
توصیفات نویسنده جذاب بود
زیر صدا گذاری‌ام به این جذابیت اضافه کرده بود
امکان این رو که قبل از خواب از دنیای خودت رها بشی و در دوردست‌ها زیر سیاه چادر بشینی و رفت و امد بقیه رو تماشا کنی رو برای آدم فراهم میکنه
گیتی قاسمی
۱۴۰۱/۸/۳
خیلی خوب بود، حس خوبی داشتم وقتی کتاب رو گوش می‌کردم، صدا گزاری هاشون عالی بود، مخصوصا قسمت نوازندگی محلیشون🙏🏻
جواد مهرابی
۱۴۰۱/۷/۲۰
عالی بود زندگی ایل نشین عرب داراب
marjan eslami
۱۴۰۱/۷/۱۹
هدر دادن وقت به معنای واقعی!
گوینده انگار داره برای بچه‌ها داستان میگه
اصلا توصیه نمیکنم
E. Danyali
۱۴۰۱/۷/۱۶
بد نبود ولی راوی اصلا قصه گو نبود بیشتر اخبارگو بود نیاز به حس و حال بیشتری داشت. ولی نمیتونم قضاوت کنم که در ایل‌ها و آن زمان اینقدر بی توجهی و سنگدلی وجود داشته چطور در این ایل برای بیماری معلم غربیه نذر و زیارت انجام میدن ولی بی هیچ پرس و جویی بچه‌ی خودشون و یه کس دیگه رو میکشن
لادن اسکندری
۱۴۰۱/۷/۱۳
کتاب شاید اگر صوتی نبود گیرایی کمتری داشت. برای پخش موسیقی‌های محلی از شما سپاس گزارم. چقدر قشر ایلیاتی سختی کشیده هستند. رضاشاه اسکان عشایر را آغاز کرد، اختصاص زمین به اونها، آموزش سواد، ارسال خدمات پزشکی و... بسیار پیشرفت در عشایر حاصل شد، چه بسا که خیلی از اونها فرزندان شون رو به دانشگاه فرستادند و حتی خارج از کشور. بسیاری از مناطق محروم ایران به رسیدگی رفاهی و بخصوص فرهنگی نیاز دارن هنوز تا مردم از جهل و کمبود امکانات نجات پیدا کنند. و خب البته اینها دلسوز میخواد. کسی که عاشق میهنه. کتاب منو یاد دوستانم انداخت که از خانواده عشایر بودند. اگرچه ضعف‌هایی داشت ولی اثر ارزشمندیه.
Fateme
۱۴۰۱/۷/۱۰
حس خوبی بهم داد مخصوصا موسیقی اون
پروین زرمهر
۱۴۰۱/۷/۹
تاثیر گذار بود مرسی🙂😁
هانیه سلیم زاده
۱۴۰۱/۷/۳
دوست داشتم خصوصا اتفاقاتی که در ایل می‌افتاد و همدلی و همراهی زیبای مردم ایلاتی
paradis sky
۱۴۰۱/۶/۲۷
سرگرم کننده بود و مثل یه سریال تلویزیونی بود
یه نقایصی داشت اما به عنوان یه رمان ایرانی، جالب بود
seyed morteza Javadirad
۱۴۰۱/۶/۲۴
انچنان زیبا است که تا تهش گوش میکنی. احساس میکنی لحظه به لحظه زندگیشون رو میبینی
Sepid Mmm
۱۴۰۱/۶/۲۰
صدای گوینده بر بدیهی بودن داستان می‌افزاید انکار هر دو بچه مدرسه ای‌هایی بودند که فقط برای رفع تکلیف و به زور نوشته‌اند اصلا شخصیت‌ها مشخص نبودند و آخر داستان خیلی ناتمام و هندی مانند تمام شد توصیه چندانی نمیکنم ولی شاید شما دوست داشته باشید و به کسانی که رمان‌های عاشقانه اجتماعی و کوتاه علاقه دارند مناسب میباشد
ارسلان عطایی
۱۴۰۱/۶/۱۷
مرسی از کتاب‌های خوبتون
بصیری
۱۴۰۱/۶/۱۳
گاهی بهتر است نیمه پر لیوان را ببینیم. من که شناختی از این قوم نداشتم به خیلی از رفتار ومنش این قوم آشنا شدم وزیبایی و زشتی آنها. زیبایی مانند همبستگی و کمک یار همدیگر در سختیها وزشتی، مانندتعصب بی مورد که باعث قطع شدن دست شهریار شدودر جای دیگر باعث مرگ حنا شد. اتحادیک ایل درست مانند یک انسان میباشد ویک انسان دارای یک سری محسنات ویک سری ضعف میباشد ما باید نکات مثبت را حفظ ودرپی رفع نکات منفی باشیم.
Leila Maleki
۱۴۰۱/۶/۵
داستان غم انگیز و در عین حال واقعیت جامعه ایلیاتی و فرهنگ و رسوم خاص طوایف و قومیتی اقوام ایرانی
Aref soqhi
۱۴۰۱/۶/۲
خوب بود... وقت آدم رک خوب میگذرونه
امید کسرایی
۱۴۰۱/۵/۲۷
کتابی است که زندگی عشایری وایلیاتی رادرقالب یک داستان بیان می‌کند، نویسنده سعی میکند آن‌ها را عشایرعرب نشان دهد، درصورتی که رسومات آن‌ها به لرها شبیه است، درکل کتابی سرگرم کننده بخصوص آهنگهای زیبایی لری باصدای مرحوم رضا سقایی به زیبایهای شنیداری آن کمک زیادی کرده است.
حامد رفیعی
۱۴۰۱/۵/۲۷
روایت داستان به نظرم درجایی از مفهوم کلی منحرف میشه درسته ما با فرهنگ اصیل آشنا میشیم ولی یه جاهایی حوصله آدم واقعا سرمیره
نوید علیخانی
۱۴۰۱/۵/۲۵
عالیه، حتماً بخوانید
تکتم نوروزی اصل
۱۴۰۱/۵/۲۰
نویسنده میخواست سختی‌های عشایر رو نشون بده اما عشایر رو بیشتر به انسانهای گیج و نادانی تشبیه کرده که به جای استفاده از پزشک روستا‌های اطراف که شاید رسیدن بهش نهایتا دو روز زمان بره حاضرند مریضشون رو دو سه روز بلکه هم بیشتر راهی سفر کنن تا برسن به امامزاده
کاوه بوستانی
۱۴۰۱/۵/۲۰
گوینده و تشریح صوتی کتاب و متن بسیار ضعیف بود و واقعا رایگان بودن نیز امکان دل سپردن به آن را ایجاب نمی‌کند
A. K.H
۱۴۰۱/۵/۱۵
کیفیت صوتی پایینه
مینا غلامی
۱۴۰۱/۴/۲۸
کتاب خوبیه، در بین داستان، به زندگی عشایر ورسم ورسوماتشون می‌پردازه، وخواننده با دنیای دیگه‌ای آشنا میشه، از خواننده داستان هم تشکر می‌کنم. همین طور تهیه کنندگان این داستان صوتی
مسعود سقائی
۱۴۰۱/۴/۲۸
یه‌خورده صمیمی تر و روانتر بخونید داستان سرایی باید به نحوی باشه که شنونده جذب صدا و داستان بشه نه اینکه انگار دارید دیکته میگین
کلمات خشک و کتابی چیه اخه-خودمونی تر تعریف کنید
<< 1 2 3 4 5 6 >>