نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی میدگارد 3: افسانه چشمه کوه مشرق - احمدرضا صالحی

Name: میدگارد 3: افسانه چشمه کوه مشرق
Rating: 4.7 (81 reviews)

معرفی و دانلود کتاب صوتی

4.7

188 رای

مرتب‌سازی: پیش‌فرض

پیش‌فرض جدیدترین

ساسان

۱۴۰۱/۱۱/۱

9 2

حدود یک سال و نیم پیش با رمان میدگارد آشنا شدم و تهیه‌اش کردم ولی تا چند هفته پیش وقت نکرده بودم که مطالعه‌اش کنم. اما حدود سه هفته پیش که کتاب خاصی برای مطالعه نداشتم این کتاب رو توی کتابخانه مجازیم دیدم و شروع کردم به خوندنش، اوایل خیلی بچه گانه و ابتدایی به نظر میرسید طوریکه خجالت کشیدم که چطور با بیست و چند سال سن نشستم و همچین رمانی رو میخونم. گذاشتمش کنار تا همین چند روز پیش که تلگرام فیلتر شد و لاجرم برای گذران وقت دوباره به همون کتاب برگشتم. اوایل شبی یک فصل رو میخوندم اما بعد از نیمه‌های ماجرا به نظر داستان جون گرفت و نویسنده موتورش روشن شد دوروزه نشستم همه شو خوندم. هرچند نواقص کار همچنان توی ذوق میزد ولی مضمون داستان فوق العاده جذاب بود. (البته نه جدید و ابداعی).
میدگارد رو میتونم به طور خلاصه کپی برداری ناشیانه‌ای از داستان هری پاتر معرفی کنم که البته با سایر داستان‌ها هم قاطی شده و یه ملغمه‌ای ایجاد کرده تا داستان رو پیش ببره حتی خود اسم میدگارد هم از اساطیر اسکاندیناوی عاریه گرفته شده این داستان بیشتر از اینکه یک داستان مجزا باشه شبیه یک فن فیکشنه (Fan Fiction) که عملا با شعور مخاطب بازی میکنه. هیچ جنبه هنری در اثر وجود نداره، صحنه پردازی‌ها کاملا ناشیانه انجام شده، نثر شیوا اما کاملا نارسانا و مبهمه حتی تشبیه‌ها بعضا متناقض انجام شدن. اسم‌ها به نظر میرسه بدون هیچ تفکری انتخاب شدن انگار صرفا فارسی و عربی بودن اونها مهم بوده. فقط یک اسم "قطمیر" به نظر میرسه معنی خاصی پشتش باشه (البته اگر باشه).
ریتم داستان متعادل و خوبه اما در شخصیت پردازی بسیار ضعیف عمل شده اما چیزی که از همه مهم تره و دلیل نوشتن این ویرگول هم همینه سردرگمی نویسنده است.

پاسخ (1)

مظلومی

۱۴۰۲/۱۲/۴

0 0

خیلی عالی بود، فکر نمیکردم کسی تو ایران همچین داستان تخیلی بنویسه، من که طرفدار پر و پا قرص هری پاتر و داستان‌های تخیلی بودم، ارزش داستانی این کتاب رو خیلی بیشتر از هری پاتر میبینم، هر چند هنوز به جذابیت ارباب حلقه‌ها نمیرسه، ولی در عین حال زیبایی‌هایی داره که توی ارباب حلقه‌ها هم نیست، مثل پرداختن به عواطف انسانی که توی کتاب‌های تخیلی غربی چندان اثری از اونها یافته نمیشه و اگر بشه عواطف پاک نیست، احساسات شرقی و ورود بخشی از فرهنگ ایرانی که داستان رو زینت میده هم از نکات قوت داستان نسبت به مشابهات غربی اونه، اما با این حال چند مورد هست که بهتر بود توش در نظر گرفته میشد، اول اینکه درسته این داستان کاملا مستقله و زاییده افکار نویسنده است اما به نظر میرسه یه مقداری از هری توی بخش‌های کوچکی الهام گرفته باشه، البته نمیشه با اطمینان گفت و اگرم باشه اشکالی نداره چون داستان کاملا متفاوته، اما بخشهایی مثل چهار حلقه و رفتن به خاطرات مثل قدح خاطرات کمی تلمیه‌ای به هری پاتر باشه، دوم اینکه توی هر داستان طولانی و پر تلاطمی نیاز به وقفه مثل پاگردی که استراحت گاه پله هست نیاز داره و بخش کم تلاطمی بین هر دو بخش پر تلاطم نیاز هست سوم یه بخشهایی از داستان هست که مبهم میمونه که امیدوارم هنری باشه که در کتابهای بعدی با هنرمندی مشخص بشه ولی احساس میشه بعضی از بخش‌های مبهم فراموش شده، مثل اینکه وقتیشاهزاده نسرم گفت ژولیت اگر به پری تبدیل نشده بود گرفتار یه بیماریبود که در هر حال میمرد این بیماری چه بود