نقد، بررسی و نظرات کتاب آخرین پرواز - جولی کلارک

مرتب‌سازی: جدیدترین
فاطمه علیزاده
۱۴۰۳/۲/۱۷
شاید موضوع عوض کردن و جابجا کردن موقعیت زندگی تکراری باشد اما این کتاب به خوبی و کاملا جذاب داستان را پیش میبرد به خصوص که به مشکلات زنان توجه میکند
رحیم محمدی
۱۴۰۳/۲/۱۳
کتاب خوب بود ولی کلا به یک موضوع واحد می‌پردازد. و درک آن برای قشر خاصی از جامعه آسان است
rui
۱۴۰۳/۱/۳۱
جولی کلارک توی کتاب اخرین مرواز ماجرای دو زنی رو روایت میکنه که تحت خشونت جامعه بودن و با سقوط هواپیما و جابجایی که رخ داده داستان هیجان انگیز و جذابی رو رقم میزنه. حتما این کتاب جذاب رو مطالعه کنین، ممنون از کتابراه.
آناهیتا کی منش
۱۴۰۳/۱/۳۱
از اینکه کتاب به مسائل زنان مشکلات شون در جامعه امروزی می‌پردازه خوبه ولی خیلی جاهایی‌اش حوصله سر بر میشه هی به گذشته میره و زیادی داستان رو کشدار می‌کنه
📚 احسان نظری 📚
۱۴۰۳/۱/۱۳
قشنگ بود این جمله کتاب (وقتی همه چیزت رو از دست میدی، نترس بودن اسان میشود) کتاب یه کم معمایی هست و بعضی جاهاش هم نامفهوم بود..... بد نبود اما عالی هم نبود....
بهاره
۱۴۰۳/۱/۱۲
چقدر عالی بود، کتابی که مرتبط با زنان هست و خوندنش برای هر مردی لازمه، اگه علاقه مند به رمان‌های هیجانی با درون مایه روانشناسی دارین این کتاب پیشنهاد خوبی هست. ممنون از کتابراه برای رایگان کردن این اثر ارزشمند
مانیا اصغری
۱۴۰۳/۱/۸
رمانی که زندگی‌های متفاوت چند قهرمان رو نشون میده
حامد جامه بزرگی
۱۴۰۳/۱/۳
چه داستان جالبی داره، انگار‌ی فیلم سینمایی هالیوود با انتخاب بازیگران توسط خودت تماشا میکنی، من خودم بشخصه این داستان پرهیجان این دو خانم دوست دارم واقعا لذت ببرید.
L.M
۱۴۰۳/۱/۲
قسمتای آخر کتاب رو با سرعتی چندین برابر صفحات اولیه خوندم، خیلی کنجکاوم کرده بود که ببینم سرنوشت شون چطور شده و در نهایت به کجا می‌رسن. اولین بار بود که کتابی با این موضوع میخوندم و اگه شما هم یه زمانی با خودتون گفتین " کاش میتونستم جامو با یکی دیگه عوض کنم "، میتونین شرایط مشابهی رو توی این کتاب ببینید! نقش‌های اصلی کتاب 2 خانم هستن که توی فرودگاه هویت و لباسهاشون رو باهم عوض میکنن تا برای فرار از مشکلات شون بتونن جای همدیگه زندگی کنن. یکی از اونها قربانی خشونت خانگی و یکی دیگه بخاطر یه اشتباه هدف و مسیر زندگیش تغییر کرده بود. کتاب واقعا کشش زیادی داشت و من تو یه نصف روز تمومش کردم، هر لحظه تمام احساسات کاراکتر رو حس میکردم، اون ترس، هیجان و شادیش. من با تموم شدن سختی هاشون نفس راحت می‌کشیدم. خیلی قشنگ بود، و اگر تا آخرین صفحه‌اش رو نخونید نمیشه پایانش رو حدس زد.
نگار قریشی زاده
۱۴۰۳/۱/۲
داستان جالبی در مورد ایوا و کلره که هرکدوم مشکلات خودشون دارن ایوا از ترس پلیس و صاحبکارش و کلر همچون برنامه سفرش عوض میشه از ترس شوهر مشخصاتش با ایوا عوض میکنه اما هواپیمای ایوا سقوط میکنه اینجا نشون میده افرادی مثل شوهر کلر در جامعه کنونی هنوز هم با خانمهایی مثل کلر با خشونت رفتار میکنن و البته کلر در آخر موفق به طلاق میشه و اما بازم نشون میده که هر گردی گردو نیس
فائزه
۱۴۰۲/۱۲/۲۹
داستان در حین پیچیدگی، ساده و در حین سادگی پیچیده بود، در کل ارزش خواندن داشت.
حجازی
۱۴۰۲/۱۲/۲۸
جالب و هیجان انگیز بود
زهرا بختیاروند
۱۴۰۲/۱۲/۲۴
کتابی با داستانی که از همون اولش با هیجان شروع میشه هر چند اتفاقات غمناکی اتفاق میفته اما واقعا زیبا بود
Hamed Rasouli
۱۴۰۲/۱۲/۱۷
کتاب جالب و سرگرم کننده‌ای هست،، نویسنده هم قلم خوبی، داشت، در کل پیشنهاد میکنم
سمیه خرمی
۱۴۰۲/۱۲/۶
فوق العاده هیجان انگیزوجالب است.
گلشاد دانشدوست
۱۴۰۲/۱۱/۲۹
متاسفانه بر خلاف تصور کتاب ضعیفی بود ایده خوبی بود اما خیلی زیاده گویی داشت. آغاز خوب اما پایان بی سر و ته! شوهرش یکی از پر قدرت‌ ترین دولتمردان آمریکا با خانواده پر نفوذی هست که ازش فرار میکنه بعد یک دفعه برمیگرده که باهاش درگیر بشه؟! ان قدرت و نفوذی که این قدر ازش می‌ترسید کجا رفت؟
رضا احمدپور
۱۴۰۲/۱۱/۲۷
رمان خوبی بود از واقعیت فرار نکنیم
kamal rahmani
۱۴۰۲/۱۱/۱۹
کتاب آخرین پرواز را با اشتیاق خواندم و لذت بردم، توصیف دقیقی از زندگی دوگانه سیاستمداران در هر جای این جهان.
یلدا یاسی
۱۴۰۲/۱۱/۱
کتاب قشنگی بود توصیه میکنم بخونیدش
سارینا حسینی
۱۴۰۲/۱۰/۱۶
برعکس نظر بقیه دوستان بنظرم اصلا کشش نداشت و توصیه ش نمیکنم
رویا
۱۴۰۲/۱۰/۱۴
آخرین پرواز داستان دو زن است که آخرین فرصت زندگی خود را برای شروعی دوباره در فرار می‌بینند.
رمان روایتی متناوب بین دو زن است. در طول رمان، نویسنده ابهامات زیادی مطرح می‌کند و جذابیت داستان تا پایان کتاب حفظ می‌شود.
شیلا چراغی
۱۴۰۲/۱۰/۱۳
۱ به عنوان یک رمان معمایی و جنایی اومدم سراغش و خوندم، کلا همش منتظر این بودم که کتاب جون بگیره که به آخر کتاب رسیدم
۲ داستانش اصلا کشش نداشت اصلا انگار یک چیز این کتاب کم بود (کلمه‌ای براش پیدا نمیکنم) مثلا همه چیزها خیلی راحت جفت و جور میشدن و البته از نظر من!
۳ انتشارات نون بیشتر سانسور شده این انتشارات بهتره.
احمد زارع
۱۴۰۲/۹/۱۶
لحظه‌های خطرناکی در یک زندگی اشرافی را نشان میداد
صدف پارسا
۱۴۰۲/۹/۱۵
داستان سرگرم کننده‌ای بود با موضوعی جدید و متفاوت
زهرا روشن
۱۴۰۲/۹/۱۲
میشه گفت کتاب جذابی بود، یعنی خواننده رو مجبور میکرد که زودتر داستان رو ببره جلو از نظر موضوع هم خوب بود. ولی از طرفی گیج کننده هم بود به خاطر اینکه مدام فصل‌ها بین داستان اول و دوم جابجا میشد. توصیف شخصیت‌ها کامل نبود که باعث می‌شد درست ارتباط نگیری. آخر داستان هم خیلی خلاصه و تند و نامفهوم تموم شد. که کلی سوال تو ذهن آدم جا میذاشت، انکار پایان باز داشت. و یه سوال: درسته که ایوا صندلیش رو تغییر داده بود و در واقع صندلی کلر خالی بود ولی تعداد مسافرای هواپیما که به هر حال مشخص بود، پس لزومی نداشت این ابهام رو بوجود بیارن که اصلا سوار نشده.
Mahyar Fotohi
۱۴۰۲/۹/۱۱
متحیر کننده بود ارزش خوندن داره و بدت پیشنهاد میشه
پونه
۱۴۰۲/۹/۱۱
جولی کلارک در این کتاب به بیان داستان دو زن جوان می‌پردازد، آن‌ها از زندگی فعلی خود خسته و آزرده‌اند، با تمام وجود آرزو می‌کنند که شخص دیگری بودند و زندگی دیگری داشتند، مسیری که طی کرده‌اند تا به اینجا برسند را توضیح می‌دهد، احساسات و هیجانات سرکوب شده، آرزو‌ها و حمایت‌هایی که از دست رفته، میشود گفت یک نوع رمان روانشناختی هم هست، درس‌هایی که از درد‌هایمان می‌گیریم، تاثیر کودکی، مسائلی که باید درکشان کنیم تا از بند چیزهایی رها شویم..، جولی کلارک اینها را خیلی خوب بیان کرده، احساس می‌کنم این رمان از دل دورانی تاریک از زندگی آمده، از روزهای وحشتناکی که گذشته‌اند، اینها را در این کتاب درک کردم، هجوم آدرنالین در رگ‌هایم را احساس کردم و با خواندنش احساس آرامش کردم.
من این کتاب از نشر نون و ترجمه پریا خوارزمی خوندم، حس میکنم اون ترجمه بهتر بود،
و همینطور سخن مترجم هم یکم ذهنم نسبت به داستان بد بین کرد، اختلاف صفحات کتاب‌ها هم حدود پنجاه صفحه به نظر میرسه که نمی‌دونم علت چیه و برام جالبه.
O
۱۴۰۲/۹/۱۰
نوشته عالی
خیلی خوب بود
توصیه میکنم بخونین ارزش داره
اناهیتا کریمی
۱۴۰۲/۹/۸
خیلی قشنگ بود و بهترین ویژگی این کتاب پیش بینی ناپذیر بودن اونه
گرچه که بعضی از اتفاقات قابل باور نیست
Fatemeh.M
۱۴۰۲/۹/۶
انتخاب‌های ما بر روی زندگی سایر افراد نیز اثر می‌گذارد. آیا ما آگاهانه انتخاب می‌کنیم و عواقب تصمیمات خود را به عهده می‌گیریم؟
آیا می‌توان در نقطه‌ای از زندگی، تغییر کرد؟ گذشته ما چه قدر بر آینده ما تاثیرگذار است؟
با تشکر از کتابراه
محمدعارف حسین پور
۱۴۰۲/۸/۲۶
جالب بود و بنظرم رفته رفته جذاب تر میشد
Saeedehpardis
۱۴۰۲/۸/۲۵
کتاب از خشونت علیه زنان می‌گوید که در جامعه در همه طبقات موجود است. نثر داستان نیز روان است و فصول یک در میان بین دو شخصیت اصلی داستان می‌چرخد.
راضیه شمسی
۱۴۰۲/۸/۱۴
زیاد حس خوبی نگرفتم
Azita Latifian
۱۴۰۲/۸/۱۰
توصیه میکنم بخونید، کتاب جالبی بود.
F.Namazi
۱۴۰۲/۸/۶
یک کتاب زیبا و هیجان انگیز که مطمئنا تا چند وقت در یاد شما زنده خواهد ماند وقتی هر فصل رو تموم میکنید مشتاقید تا فصل بعدی رو شروع کنید و با شگفتی‌های بیشتری روبه رو بشید اما اینکه برای روری چه اتفاقی افتاد برام مبهم موند از ویژگی‌های مثبت این کتاب ارتباط برقرار کردن سریع با شخصیت‌ها و درک احساس و عواطف اونهاست ممنون بابت مترجمی عالیه خانم رحمتی
عدنان یوسفخانی
۱۴۰۲/۷/۲
کتاب خیلی خوبی هست غلط املایی نداشت و از نویسنده و مترجم تشکر می‌کنم که این متن را زیبا و روان نوشته و ترجمه کرده‌اند بخشی از مشکلات زنان رو میگه که بی سرپناه و زیر دست مرد هستند واقعا از خوندن این کتاب پشیمون نمیشین
سارا رحمتی
۱۴۰۲/۶/۳۰
داستان خیلی عالی بود متنش، ترجمش و نظمش همه عالی بود ولی‌ای کاش نویسنده در مورد سرنوشت ایوا واضحتر توضیح میداد
سیدعلی محروقی
۱۴۰۲/۶/۲۲
سلام به همه عزیزان و طرفداران کتاب داستان جولی کلارک در مجموع خوب بود اما اگه در پایان بعضی نکات رعایت می‌شد جزو بهترین کتب این ژانر می‌شد، که متاسفانه اینطور نیست. در ابتدا و در طول داستان شما شنونده یک داستان فمنیستی بسیار زیبا هستین اما در پایان کتاب که باید شخصیت‌های بی ربط به هم مرتبط بشن این کار به شیوه‌ای بسیار بد انجام شد. دنیل که رابط کلر و ایوا بود به صورت بسیار غیر واقعی این دو نفر رو به هم پیوند داده بود و کل داستان به خاطر همین پیوند نامناسب از چشم من افتاد. اما از حق نباید گذشت، کتاب قشنگی بود. در پایان از زحمات بچه‌های کتابراه ممنونم.
M.Mohammadi
۱۴۰۲/۶/۱۷
عالی یک داستان آموزنده برای همه خصوصا زنان که هیچگاه شکست را قبول نکنید و اگر از یک راه شکست خوردید دنبال راههای دیگر و تغییر سرنوشت خود باشید
سمیرا رحیمی
۱۴۰۲/۶/۹
موضوع جالبی داشت در انتها داستان خیلی خوب همه چی به هم مرتبط شد
Y. R
۱۴۰۲/۶/۶
موضوع داستان برام جالب بود اولین کتابم با این موضوع بود
داستان قشنگیه
مهسا ابراهیمی
۱۴۰۲/۶/۶
کتاب واقعا خوب داشت پیش می‌رفت ولی آخرش رو خیلی هول هولکی تموم کرده نویسنده که تو ذوق میخوره
روناک نظرى
۱۴۰۲/۶/۵
در کل میشه گفت داستان قشنگی داشت. نجات زنی اسیب دیده واقعا قشنگ بود. ولی بازم توی ۲ فصل چنان همه چی رو به هم وصل کرد. که گیج کننده بود. شخصیت‌ها جذاب بودن ولی بیشتر داستان در مورد اون شخصیت کمتر جذاب بود. انگار یکی از سریالا ابکی صدا سیما بود.
مینو اسلام
۱۴۰۲/۶/۳
کتاب بدی نبود و جالب بود برام که حتی اگه شوهرتون اجازه نده بلند بخندید نوعی خشونت محسوب میشه و هرکس زندگی این زوج میدید فکر می‌کرد خوشبختند که نشون دهنده این ظاهر زندگی دیگران رو با باطن زندگی خودمون مقایسه نکنیم
فاطمه جمالی
۱۴۰۲/۶/۱
خیلی جذاب بود تا آخرین لحظه نمیشه فهمید دقیقا چه اتفاقی افتاده و این باعث جذابتش شده. دوست داشتم پایانش جور دیگه تموم میشد
هنری جود
۱۴۰۲/۵/۲۹
دوستان این کتاب عالی بود و ترجمه هم خیلی خوب و روان بود.
نقد کتاب: داستان در مورد زنی به اسم کلر هست که شوهرش (روری کوک) اورا کتک می‌زند کلر دنبال بهانه هست تا روری را ترک کند تا اینکه بالاخره فرصت یک سفر پیش می‌آید همه چیز مرتب است تا اینکه یکهو برنامه سفر عوض میشود. کلر بخاطر ترسی که از شوهرش دارد (چون روری بر اساس یک جعبه فهمیده که کلر قصد فرار داشته) تصمیم میگیرد که به خانه بر نگردد در فرودگاه با زنی به اسم ایوا آشنا می‌شود و تمام مشخصاتش را با او عوض می‌کند کلر کمی بعد خبردار می‌شود که هواپیمای ایوا سقوط کرده کلر از این فرصت استفاده کرده و دسته کلید ایوا را برمیدارد و به خانه‌ی ایوا میرود.
ایوا زنی بود که بطور ناخواسته از دانشگاه اخراج شد و به کار ساخت و فروش مواد افتاد و او حالا هم از فردی به نام فیش که صاحب کارش هست میترسد و هم از یک مامور که از ایوا خواسته تا با پلیس همکاری کند او هم به همین خاطر مشخصاتش را با کلر عوض میکند.
کلر با کمک همکارش که صدای ضبط کرده روری را برایش میفرستد جرئت پیدا میکند که برگردد و دست روری را رو کند. او در تلویزیون در مورد شوهرش و کارهایی که کرده صحبت میکند.
بعد از این قضیه همه چیز تمام می‌شود و کلر طلاق میگیرد و برمیگردد تا در شهر ایوا زندگی کند. چون از زندگی در یک شهر شلوغ خسته شده.
ایوای بیچاره هم در قضیه سقوط هواپیما جان باخت.
کاربر b
۱۴۰۲/۵/۲۱
کتاب جذاب و پرکششی است.
ترجمه خوبی هم داشت
فروغ حقیقی
۱۴۰۲/۵/۱۷
خواندن این کتاب را حتما توصیه می‌کنم، این کتاب در مورد خشونت علیه زنان است البته با داستانی جذاب و یک ترجمه عالی، ممنون از کتابراه
م ن
۱۴۰۲/۵/۱۵
کتاب کشش خوبی داشت و پر از تعلیق بود، حتی ارزش خوندن رو داره در ژانر خودش نسبتا قوی و خوبه.
الى
۱۴۰۲/۵/۱۴
ترجمه‌ی بسیار عالی داشت. به سختی میشد کتاب رو بست و ادامه نداد.
تا اخرین صفحات کتاب هنوز هم سوالاتی ادم رو مشغول میکنه ولی در نهایت همه پاسخ دادن میشن. در کل پیشنهاد میکنمش.
با سپاس از زحمات شما.
1 2 3 >>