نقد، بررسی و نظرات کتاب پروندههای راکد - سایمون سنت جیمز
مرتبسازی: پیشفرض
بیتا جوان
۱۴۰۲/۷/۱۸
02
داستان کتاب در مورد یک منشی است که یک وبلاگ جنایی هم دارد و در مورد پروندههای جنایی حل نشده تحقیق کرده و مطلب مینویسد. به طور اتفاقی در مطب یکی از مظنونین پرونده جنایی حل نشدهای را میبیند و در طول داستان به دنبال حل این پرونده است. البته این داستان بیشتر متافیزیکی و تخیلی محسوب میشد تا یک رمان جنایی. شخصیتهای داستان و نیز موقعیتها و مکانها به خوبی ترسیم شده است ولی نیت اصلی قاتل سریالی کاملا مشخص نیست انگار خود نویسنده هم نمیداند انگیزه لیلی چیست. ظاهرا نویسنده در ارتباط دادن قتلها به قاتل اصلی ناتوان بوده و این ضعف را از طریق ارتباط شخصیت اصلی داستان، شی، با ارواح برطرف کرده. یکسری نکات هم جای سوال دارند: اول اینکه انگیزه لیلی از قتل باغبان چیست و چطور یک دختر لاغر اندام کم سن (۱۴ ساله) توانسته باغبان را بالای صخره برده و پرت کند. دوم اینکه لیلی در پرورشگاه و خانههای مردم بزرگ شده چطور به اسلحه دست پیدا کرده و در سن کم یاد گرفته با آن شلیک کند. اگر یک دختر خیابانی و عضو گروههای شرور معرفی میشد باور پذیرتر بود. سوم اینکه چطور در پرورشگاه پی به شخصیت جانی و روانی او نبردهاند. چهارم، جولیانا با چه عنوانی او را از پروشگاه به خانه میاورد؟ اگر به عنوان مادر باشد که دلیلی ندارد در پرورشگاه باشد و به عنوان یک غریبه هم که دلیلی ندارد پرورشگاه اجازه بدهد. پنجم؛ مادر جولیانا چرا باید راز دختر خود را برای همسرش فاش کند در حالی که سالها مخفی نگه داشته و ثروت دخترش را هم به دامادش بدهد؟ ششم اینکه بث چرا باید اطلاعات را در اختیار شی بگذارد که در نهایت خودش را محکوم میکند که بعد بخواهد بر علیه شی اقدام کند تا خودش را تبرئه کند. در کل باگهای داستان زیاد بود و خیلی مهیج نبود.
اولین کتابی بود که از خانم سایمون سنت جیمز میخوندم و اینقدر دوستش داشتم که بقیه رمانهایشان رو هم میخرم، ژانر جنایی و ترسناک و رازآلود کنار هم طوری داستان رو پیش میبرند که من سرشار از لذت بودم و کتاب رو از دیشب نا امروز صبح تمومش کردم. واقعا نمیتونستم بخوابم خیلی ارتباط قلبی با قهرمان و …. برقرار کرده بودم. تشکر از کتابراه عزیز
کتاب جالبی بود. معمایی و ادم رو ترغیب میکرد ک کتاب رو تا انتها دنبال کنه. شیوه نگارش عالی بود. ترجمه روان و دلچسب بود. تنها ایرادی که وجود داشت این بود که ژانر معمایی جنایی رو با مسایل ماور طبیعی و ارواح قاطی کرده بود و همینطور معمایی که توسط پلیسهای قدر و باتجربه حل نشد یه وبلاگ نویس حل کرده؟