نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی تخم مرغ - دینو بوتزاتی

کتاب زیبا و آموزنده‌ای بود، داستان این کتاب به دو موضوع اشاره می‌کنه، اول معصومیت کودکان و قلب پاک آن‌ها که جدای از تمام اختلاف‌ها و طبقه‌های اجتماعی، آن‌ها به هم دیگر محبت می‌کنند و هر آنچه که داشته باشند به یکدیگر می‌بخشند، در واقع این داستان می‌خواهد بگوید که کودکان نه کینه می‌فهمند چیست و نه دشمنی و نه اختلاف طبقاتی و نه نژاد پرستی و... مثلا در این داستان ایگنازیا که کودکی پولدار است و با اینکه کودکان اساسا دوست دارند چیز‌های بیشتری داشته باشند اما وقتی که آنتونلا را می‌بیند که هیچی ندارد، به راحتی به او محبت می‌کند و یکی از تخم مرغ هایش را به او می‌بخشد، در این زمان برای ایگنازیا مهم نیست که آنتونلا پولدار است یا بی پول، سفید پوست است یا سیاه پوست، از چه نژادی است، چه فرهنگی دارد، هیچ کدام برای او مهم نیست، برای ایگنازیا فقط این مهم است که آنتونلا ناراحت و غمگین است چون که هیچ چیزی ندارد، به همین دلیل با قلب پاک خود به او محبت و بخشش می‌کند، اما مادر ایگنازیا نماد همه بزرگ سالانی است که کینه و دشمنی و نژادپرستی و اختلاف طبقاتی را به کودکان آموزش می‌دهند، در واقع تمام زشتی‌های دنیا به انسان آموزش داده می‌شود وگرنه انسان به طور طبیعی مهربان و زیباست و هیچ زشتی ندارد، دومین موضوع این کتاب بی عدالتی سیستماتیک در این دنیا است، بی عدالتی و ظلمی که از طریق سلاحی به نام "پول" بر انسان‌های عادی تحمیل می‌شود، ظلم و ستم و بی عدالتی که دائم می‌خواهند عادی سازی کنند، ‌ای کاش در کشور ما هم با بی عدالتی مبارزه می‌شد، از کتابراه هم تشکر می‌کنم❤

آهنگ آخرش بی نظیر و زیبا بود، دست مریزاد نوین کتاب. داستانی کوتاه آمیخته واقعیت و تخیل از دینو بو تزاتی با نام تخم مرغ که صوتی بودنش مزید بر علت است. حکایتی از حقیقتی که هر روز در هر جامعه بشری خرد و کلان مانند روابط فردی و خانه و خانواده و مدرسه و اجتماع و کار و... با آن دست به گریبان هستید و بی عدالتی که باعث بروز خشم و عصبانیت می‌شود و کتمان حقیقت که باعث انکار و حاشای بالایی می‌شود و دروغ و فریب و ریا و حاشا کردن طبقه‌ای برای طبقه دیگر که سبب تهدید و دردسر دیگران و شاید همگان شود، دروغ و ریا و انکار حقیقت... داستانی که سبک خاص و تک دینو بوتزاتی را می‌رساند و از وی آثار دیگری در کتابراه خواندم یا شنیدم اما از خودش کمتر می‌دانم!؟ صدای گوینده خوب بود ولی دور صداش کم بود. از مترجم خانم نیز ترجمه دیگری شنیدم که این اثر بهتر از قبلی بود.

داستان کوتاه و عمیقی بود گویندگی و موسیقی متن عالی بود ترجمه هم خوب بود در واقع داستان خیلی نمادین بود نه اینکه واقعا مادر اونقدر قدرتمند شده باشه اشاره به کلیت داشت به اینکه قدرت عشق مادر به فرزندش باعث خیلی چیزا میشه و یه مورد دیگه راجب بچه ها بود که در دنیای کوچیک و شیرین خودشون براشون ثروت و زرق و برق اهمیتی نداره باهم مهربون و بخشنده هستن دختر کوچولو بین اون همه تخم مرغای قیمتی فقی اونیو که ازش گرفته بودن میخواست اینجا حق خواهی خیلی مهمه هممون بیشتر به دنبال چیزی هستیم که ازمون گرفته شده و میخوایم بهمون برگرده حالا اون چیز میتونه هر چی باشه فرق نمیکنه این داستان ها با اینکه کوتاهن اما خیلی عمیق و اامل برانگیزن اگر بهشون فکر کنیم این برداشت من از کتاب بود ممنون

تخم مرغ یک داستان سورئال است که به بحث اختلاف طبقاتی و ظلم و محرومیت در جوامع می‌پردازد. تخم مرغ در این داستان نمادی از هر آن چیزی است که بشر امروز می‌خواهد و حق اوست و به ناحق از او گرفته شده و به دیگری داده می‌شود. آنکه داراست اموالش افزوده می‌شود و فقیر، فقیرتر می‌گردد. (چقدر شبیه جامعه خودمان) و در نهایت عصیان و سرکشی طبقه محروم را شاهد هستیم که گیلدا نمادی از آن است و اینکه یک کشور در برابر او تاب نمی‌آورد با اینکه سورئال به نظر می‌رسد ولی عاقبت محتوم هر ظالمی است. استفاده از اسم صلیب بنفش به جای صلیب سرخ شاید به سخره گرفتن نهادها و سازمان‌های حقوق بشری در دنیای امروز باشد. روایت بسیار خوب بود. با سپاس از کتابراه.

یک کتاب همه چی تموم بود این کتاب با اینکه در ظاهر یک کتاب درباره موفقیت هست اما تو دلش داستان‌های زیبایی رو جای داده که تحسین برانگیزه این کتاب جز اون کتابایی که فقط‌ی کتاب برات نمیشه بلکه به عنوان یک دوست میشه بهش نگام کرد البته این قضیه رو آخرای کتاب متوجه میشین... کتاب از نگارش خوبی برخور داره طوری که به شدت انسجام بین متن‌ها حفظ شده یعنی کلمات هم رو تایید و تکمیل میکنند
همچنین از داستانک‌های خوب و خلاقانه‌ای تشکیل شده که به فهم خواننده خیلی کمک میکنه. پردازش به شخصیت‌ها هم از نکته مثبت این کتابه و اما گوینده که با لحن و صدای خوبش تونست مارو به بهترین شکل از این کتاب برخوردار کنه نکات مثبت انسجام داستان جذاب
گویندگی

کتاب رو برای یکبار گوش دادن پیشنهاد میکنم ولی زیاد جالب نبود، سبکش با یه حالت واقع گرایانه شروع شد ولی در میانه داستان به قدری غیر واقعی شد که انگار کلا داستان عوض شده بود، یه مادر ناراحت که ناگهانی یه قدرت کشنده پیدا میکنه! نویسنده اصلا در مورد این قدرت ناگهانی مادر هیچ اطلاعات و پیش زمینه‌ای نداشت! حتی اون رو با یه چهره مهربان در ابتدای داستان توصیف کرده بود و به نظر من هیچ مادری جلوی چشم بچه خودش و بچه‌های دیگه که ناظر هستن این جور خشن رفتار نمیکنه و از طرف دیگه چطور مردمی که شاهد این مناظر بودن فرار نکردن و نظاره گر بودن. در انتها خیلی عادی به صلح خاتمه پیدا کرد بعد از اون همه لشگر کشی نظامی!

سلام وقتتون بخیر داستان کوتاه و بسیار جالب و خیلی خیلی خواندنی... داستان تخیلی که مادری با داشتن قدرت ماورائی و غیر طبیعی توانست دل دخترش را بدست بیاورد... نویسنده به همین راحتی خشم و کینه و بغض یک مادر و دختر را به تصویر کشید... چقدر خوب بود.. در واقع با قدرتی که گیلدا پیدا کرده منم دلم خنک میشد‌ای کاش همیشه میتونستیم قدرت بغض و دل شکسته یک نفر رو ببینیم و بفهمیم چقد میتونه آسیب زننده باشه به کل جامعه و قدری هواسمونو جمع کنیم بیشتر دقت کنیم در هر منصبی که هستیم اول انسانیت را پیش قدم کنیم... ممنونم از کتابراه عزیز. خسته نباشید و خدا قوت

کوتاه ولی تریلر... در واقع با توجه به سبک بوتزاتی که همیشه تخیل و واقعیت رو نه فقط به موازات هم بلکه کاملاً چسبیده به هم بیان می‌کنه در این داستان هم یه بی رحمی ساده که مسلماً تو هر جایی همه مون دیدیم وحسش کردیم (بخش واقعی) و قدرت ماوراییِ شخصیت داستان (بخش تخیلی) که اگه زیادتر بگم اسپویل میشه!! توأمان با هم پیش میرن تا برسه به نقطه‌ی آرامش یا بهتره بگم دل خنکی خواننده و اینکه آرزو کنه اونم می‌تونست اینکارا رو انجام بده. در نهایت پاکی و معصومیتی حاکم و پیروزه که هیچ ثروتی نمی‌تونه فریفته ش کنه چون اصلاً معصومیت شاید یعنی بی نیازی.... 🙃

کتاب صوتی خیلی خوبی بود خیلی لذت بردم پیشنهاد میکنم حتما این کتاب را گوش کنید. داستان و موضوع فوق العاده ای داره کودکان دنیای فوق العاده جذاب و جالبی دارن واسه خودشان بدون اینکه کسی رابشناسن و یاحرفی بزنن به همدیگه ارتباط برقرار میکنن و دوست میشن محبت میکنن به هم من خودم به شخصا یک دختربچه ۱۸ ماهه دارم و هرروز یک چیز جدید ازش میبینم اینو به شخصا تجربه کردم کودکان قلب فوق العاده پاک و مهربانی دارن و واسه محبت و مهربانی منتظر چیزی و یا کسی نیستن. افرین به این نویسنده و تشکر فراوان دارم از تموم تیم کتابراه

داستان بیانگر تفاوت و بی عدالتی‌هایی بین سردمداران کشور و یه فرد معمولی را بیان میکنه. مادری که به خاطر آرزوهای به فنا رفته‌ی خودش نمیخواد وه دختر کوچیکش مثل اون این تجربه‌ی تلخ رو داشته باشه. و انتهای تاثیر گذار داستان که دختر کوچیک فقط یه تخم مرغ معمولی در بین اون همه تخم مرغ بزرگ و پر زرق و برق انتخاب کرد. و اینکه دولت بهتر است که به فکر تامین نیازهای معمولی ملت که حق مسلم هست بر بیاد نه اینکه همیشه امتیازها رو بده به سردمداران خودش و کوچکترین اهمیتی به ملت نده. خیلی خیلی داستان خوبی بود.

داستان در مورد همه آدم هاست. همه‌ی ما به نحوی گذشت و فداکاری رو از یاد بردیم و متاسفانه کودکان با الگو برداری از ما، نه تنها ایثار و فداکاری و گذشت رو یاد نگرفتن که در مواقع لزوم رفتاری درست رو از خودشون نشون نمیدن. در این داستان عشق مادر به فرزند به خوبی لمس میشه. حمایت و عشق مادر به فرزند فقط مخصوص آدم سطح بالا نیست. و اینکه بچه‌ها با کوچکترین چیز خوشحال میشن و قانع هستن بر عکس ما آدم بزرگ ها

داستانی کوتاه ترکیبی از واقعیت و خیال که اتفاقاتی خیلی ساده ولی در عین حال خواسته‌هایی عمیق رو که میتونن موجب آزادی احساسات بنیادی ما مثل خشم یا دلسوزی شوند رو در قالبی تخیلی ریخته. از اتفاق ساده که شاید در زندگی همه ما هر روز در حال تکراره به شیوه‌های مختلف میتونه مارو به این توجه بده که اونها میتونن احساساتی رو چنان عمیق در دیگران برانگیزند که تاثیرات زنجیره ایی بزرگی به جا بزارن.

با مزه بود اما بطور کامل متوجه منظور نویسنده نشدم. جز این نکته که افراد طبقه پایین و آسیب دیده که در جامعه حقشان پایمال میشود چیز زیادی جز حقوق ابتدایی و اولیه خود را نمیخواهند (تخم مرغ کوچک مقوایی و نه از طلا) و منطقی تر است که دولتمردان به فکر تامین نیاز‌های ابتدایی افراد اسیب دیده اجتماعی باشند تا متحمل هزینه‌های سنگین تر ناشی از عواقب ان نشوند.

چند تا نکته جالب کتاب: مادری که از فرزندش حمایت می‌کند تا به حقش برسد قوی تر و شجاع تر از همه است. جنگ‌های بزرگ به دلیل بی عدالتی بوجود می‌آیند. سازمانهای صلح طلب خودشان عامل جنگ می‌شوند و اینکه بچه‌ها را اگر به حال خودشان بگذاریم با معصومیت ذاتی شان بهتر با هم کنار می‌آیند.

داستان گنگ بود. معلوم نبود مادر اون بچه نیروهاشو از کجا به دست میاره و در انتهای داستان ممکن بود بمبی چیزی داخل تخم مرغ جا ساز کرده باشن و جان بچه درخطر باشه. اختلاف طبقاتی روهم نشان میداد که اینروزها در کشور ماهم خیلی پررنگ شده.

اصل داستان راجع به فقر و اثرات اون توی جامعه هست.
راجع به دختر کوچولویی که نتونسته توی جشن تخم مرغ بدست بیاره و مادرش میخواد دختر رو به خواسته‌اش برسونه
البته که چاشنی تخیل و اغراق هم داره.

در این داستان کوتاه انسان‌ها را با معیار دارایی می‌سنجند و قضاوت می‌کنند واین که انسانها فقیر حق خودشان را می‌خواهند ولی همه جا هستند آدمهایی که با ظلم و زورگویی حق این افراد را تصاحب می‌کنند

داستان جذاب هست، نویسنده به خوبی در یه داستان کوتاه، هم نحوه رفتار با طبقه پایین رو که خواسته‌های کوچکی دارن رو نشون داده و هم اینکه عاقبتی که ناشی از این رفتار هست رو به صورت نمادین بیان کرده.

واقعیت‌ها در قالب داستانی غیرواقعی! طبعا هر کسی یک برداشتی میکنه پس برای عمیق تر درک کردنش هم باید هر کسی خودش این داستان رو بشنوه. در کل برای دو، سه بار گوش دادن داستان قشنگی بود.

من خیلی لذت بردم واقعا!
داستان داره از قدرت قلب یک مادر و معصومیت کودکان خبر میده.
انگار هیچ چیز نمیتونه جلوی قلب تپنده‌ی یک مادر رو برای فرزندش بگیره...

داستان کوتاهی درباره فقر و ظلم و اینکه ظلم پایدار نمیمونه و وقتی مظلومی که سالها تضعیف شده بخواد شروع به مقابله کنه میتونه کشوری رو به زانو دربیاره

داستان تخیلی که‌ای کاش چنین قدرتی برای مظلومان در زمان لازم به وجود می‌آمد و در مورد دنیای کوچک کودکان که به اندک وسیله‌ای برای سرگرمی راضی می‌شوند

وقتی ذهن فقیر باشه حتی اگه قدرتمند‌ترین ادم دنیا هم باشی انتخابای احمقانه میکنی:) و همه‌ی اینا بخاطر اختلاف طبقاتی به وجود میاد

برای یه بار گوش کردن خوبه، داستان به یکباره ماورائی میشه ولی حق مطلب که فاصله‌ی طبقاتی در جامعه هست رو بیان می‌کنه

داستان تخیلی بود لذت بردم آرزوی من هم این بود که اونها هم بمیرند آدم‌های سنگ دل اهنگ آخرش هم خوشم اومد

داستان جالبی درباره بی عدالتی‌هایی که در تمام دنیا درباره فقیر‌ها می‌شود و ظلمی که برای آنان روا می‌شود می‌باشد.

بی عدالتی باعث آزاد شدن قدرت طبیعت می‌شود.
بی عدالتی باعث نمایان شدن خشم انسان‌ها می‌شود.
داستان تاثیر گذار بود👌

تخیلی ولی بد نبود. چون کوتاه بود گوش دادم یعنی اگر طولانی بود نصفه کاره ولش میکردم

نتونستم ارتباط خوبی با داستان برقرار کنم و نظری ندارم ولی لحن گوینده بسیار مناسب و شنیدنی بود

اولش قوی نبود و کاشکی ادامه داشت، ولی این کتاب یه تابو شکن بود یه انقلاب به شکل داستانی شیرین

کتاب کوتاه اما زیبایی بود. به زیبایی نشان داد چه راحت میشه جلو جنگ را گرفت؛ فقط با کمی محبت.

کاش واقعا اتفاق میفتاد
وقتی به قشر ضعیف ظلم میشد همچین قدرتی ایجاد میشد

کتاب جالبی بود اما آخرش تخیلی شد که زیاد مورد علاقه من نبود به هر حال زیبا بود

خیلی دوسش داشتم.... اهنگ پایانی هم قشنگ بود... با تشکر از کتابراه

کوتاه و جالب اینکه مادری برای دلخوشی فرزندش مقابل لشکر ایستادگی میکند

کتاب قشنگی بود پر از مهر مادری و دنیای ساده بعضی کودکان

صدای خانم قدسی بی نظیر بود داستان هم آموزنده بود

زیبا و غم انگیز بود. قدرت قلم نویسنده بسیار قوی ست.

قشنگ بود وعشق مادر به فرزند ش رو روایت می‌کنه و تاثیرات آن

جالب بود و خوب توصیف شده بود. البته با اغراقی زیاد.

خیلی داستان کوتاه و جالبی بود راجب دفاع یک مادر از فرزندش

بابت صدا ممنون خوب بود کیف کردیم

تخیلی بود. مناسب کودک و نوجوان