معرفی و دانلود کتاب این دنیا یه کنسرت... به من بدهکاره
برای دانلود قانونی کتاب این دنیا یه کنسرت... به من بدهکاره و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب این دنیا یه کنسرت... به من بدهکاره
کتاب این دنیا یه کنسرت... به من بدهکاره نمایشنامهای به قلم سهند خیرآبادی است. این اثر با بهرهگیری از ژانر کمدی سیاه، با نگاهی روانشناسانه و جامعهشناسانه زندگی پر از حسرت مردی را به نمایش میگذارد که با روایت کمبودها و آرزوهایش، مخاطب را با احساسات خود شریک میکند و از این طریق زیرلایههای پنهان روانشناسی و جامعهشناسی اثر را برای مخاطب آشکار میسازد.
دربارهی کتاب این دنیا یه کنسرت... به من بدهکاره
سهند خیرآبادی در نمایشنامهی این دنیا یه کنسرت... به من بدهکاره، روایت را بر عهدهی مردی به اسم مهران قرار داده است که به شرح بحرانهای زندگیاش از دوران کودکی تا بزرگسالی میپردازد. این نمایشنامه که گاه دیالوگمحور و گاه مونولوگمحور است، در طی روایتی واقعگرایانه، رنجها، مرارتها، فقدانها، تجربههای حسی و آرزوهای مهران را به تصویر میکشد.
در این نمایشنامه شخصیت اصلی از همان ابتدا خواننده را مخاطب قرار میدهد و به شرح کامل ماجرای زندگی خود میپردازد. در خلال این روایت شخصیتهای دیگری هم در لحظههایی کوتاه ظاهر میشوند. این شخصیتها همان افرادی هستند که مهران در طول روایتش از آنها یاد میکند و از تأثیر آنها بر زندگیاش میگوید. به این ترتیب مخاطب با نمایشنامهای مواجه میشود که هم او را به خنده وامیدارد و هم احساساتی مثل غم و خشم را در وجودش برمیانگیزد. متنی که رگههایی از نگاه روانشناسانه و جامعهشناسانه را نیز در زیرلایههای خود پنهان کرده است.
نمایشنامهی این دنیا یه کنسرت... به من بدهکاره، این اثر قابل تأمل را نشر شورآفرین به عرصهی چاپ و نشر رسانده است.
کتاب این دنیا یه کنسرت... به من بدهکاره برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به خواندن نمایشنامه علاقه دارید و دلتان میخواهد در ژانر کمدی سیاه یک نمایشنامهی جالب توجه بخوانید، این کتاب برای شماست.
در بخشی از کتاب این دنیا یه کنسرت... به من بدهکاره میخوانیم
مهران رو به مخاطبها ایستاده است. در حینِ صحبتهای او، صدای گزارشگرهای بازیهای مختلفِ جام جهانی نود و هشت نیز پخش میشود.
جامِ جهانی نود و هشتُ، ثانیه به ثانیه از تلویزیون دیدم. هیچ علاقهای به فوتبال نداشتم. هنوزم ندارم؛ به همون اندازه که داوُر شوکر و لوران بلانُ میشناسم، حمید استیلی و مهدی مهدوی کیا هم میشناسم. ولی هیچ بازیای رو توی اون دوره از دست ندادم. حتی به نظرم بازی انگلیس و آرژانتین خیلی مهمتر از فینالِ جامِ جهانیِ اون موقع بود؛ یا حتی بازی ایران و امریکایی که ایران بُرد. در واقعیت، علی دایی پاس داد تا مهدوی کیا گلِ دومُ بزنه، ولی توی ذهنِ من، ریکی بود که بهم پاس داد تا من دروازهی کِیسی کِلِر رو باز کنم...
صدای گزارشگرِ بازی ایران و امریکا پخش میشود. او در گزارشِ خود، از ریکی مارتین و مهرانِ قنبری نام میبرد. در زیرِ این گزارش، صدای موسیقی The Cup of life ریکی مارتین نیز پخش میشود.
تموم طولِ مدت صدای ریکی توی گوشم بود. یکی از دلایلِ اینکه از لیث جدا شدم هم ریکی مارتین بود. هیچ وقت جرئت نداشتم بهش بگم عاشقِ ریکی هستم. استرسِ برعکس کردنِ اسمِ ریکی...
مکث.
صدایی نمیآید.
دانشگاه رفتنِ من، بیشتر فرار از خونه بود تا درس خوندن. با تقلبی که سرِ کنکور کردم، تونستم رتبهی بیست و هفتِ دانشگاهِ آزادُ بیارم و برم رشتهی بیولوژی درس بخونم. توی خونهی ما همیشه جهنم بود. بابا، به شدت همهمونو میزد؛ به خصوص مامانمو. کلاً دستِ بزن داشت. شاید این خشمِ غیرِ قابلِ کنترلی که توی وجودِ من هست، ریشهی همون پدره. یه درسی داشتیم توی دانشگاه که میگفت تاثیراتِ محیطی، بعد از ارث، بیشترین اثرُ روی ژنِ آدما داره. محیطِ دور و برِ من، افتضاح بود. من مامانمو خیلی زود از دست دادم؛ بابام میگفت نه، ولی واقعیت این بود که زیرِ بادِ یکی از کتککاریا، مامان روونهی بیمارستان شد و دیگه برنگشت. وقتی من داشتم میرفتم رشت برای دانشگاه، بهم گفت طوری برو که دیگه برنگردی. منم برنگشتم. هیچ وقت مِیلی نداشتم برم اون کثافت خونه رو ببینم؛ تنها جایی که دلم براش تنگ میشد، همون اتاقِ رادیو بود که با لیث مینشستیم و اونجا تصور میکردیم؛ البته، یه باجهی تلفن هم سرِ کوچهمون بود که خیلی دوستش داشتم. همون باجهای، که خیلی دلم میخواست برای پر شدنِ وقتِ خالیم به یکی زنگ بزنم...
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب این دنیا یه کنسرت... به من بدهکاره |
نویسنده | سهند خیرآبادی |
ناشر چاپی | نشر شورآفرین |
سال انتشار | ۱۴۰۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 54 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-259-113-7 |
موضوع کتاب | کتابهای نمایشنامه کمدی ایرانی، کتابهای نمایشنامه اجتماعی خارجی |