معرفی و دانلود کتاب بلندپروازی: کتاب دوم مجموعه دفتر یادداشت یک الکی جادوگر

معرفی کتاب بلندپروازی: کتاب دوم مجموعه دفتر یادداشت یک الکی جادوگر

کتاب بلندپروازی، عنوان دوم مجموعه‌ دفتر یادداشت یک الکی جادوگر به قلم آنر کارگیل و پردیتا کارگیل است. بئا بلک، حالا حسابی به‌عنوان یک جادوگر نوآموز جا افتاده است. اما آیا دوستان جدید، جشن‌های باحال جادوگری، تکالیف عجیب، مسابقه‌ی بزرگ و... می‌تواند او را از دوست صمیمی غیرجادوگرش، اَش دور کند؟

درباره‌ی کتاب بلندپروازی

یکی از بهترین تعریف‌ها از مجموعه‌ی دفتریادداشت یک الکی جادوگر (Diary of an Accidental Witch)، نوشته‌ی آنر کارگیل (Honor Cargill) و پردیتا کارگیل (Perdita Cargill) را می‌توانید در سایت گودریدز بخوانید: تلفیقی جذاب از دو مجموعه‌ی تام گیتس و بدترین جادوگر. دقیقا به همین ترتیب، کتاب بلندپروازی (Flying High)، که دومین جلد از مجموعه‌ی دفتریادداشت یک الکی جادوگر است، شخصیت‌هایی به بانمکی شخصیت‌های تام گیتس دارد و فضای فانتزی و جادوگری بدترین جادوگر را. مخصوصا که بئا بلک، شخصیت اصلی این مجموعه هم، مثل میلدرد، شخصیت اصلی بدترین جادوگر، به کل درباره‌ی جادوگری تعطیل است و باید حسابی تلاش کند تا بتواند در مدرسه‌ی جادوگری جزو دانش‌آموزان خوب باشد.

او اصلا نمی‌دانسته که جادوگری چیست. پدر هواشناسش به خاطر آب و هوای عجیب و غریب طلسم آبادک، تصمیم گرفت به این منطقه نقل مکان کند و بعد هم بدون هیچ دلیلی، بدون این که اصلا بداند که هنرستان فنون خارق‌العاده یک مدرسه‌ی جادوگری است، بئا را در آن ثبت نام کرد. در نتیجه، بئا الکی الکی جادوگر شد، البته یک جادوگر نوآموز. حالا حتی پدرش هم نمی‌داند که بئا جادوگر است و دوست صمیمی‌اش، اَش، که به مدرسه‌ی عادی می‌رود ، روحش هم خبر ندارد که با یک جادوگر دوست شده. در این جلد یعنی کتاب بلندپروازی، مدتی از ورود بئا به مدرسه گذشته است و توانسته برای خودش دوست پیدا کند و حسابی در مدرسه‌ی جادوگری جا بیفتد. اما مسائل بئا تمامی ندارد.

بئا در یادداشت‌های روزانه‌اش، در کتاب بلندپروازی، درباره‌ی ترس‌هایش توضیح می‌دهد، خصوصا ترسش از این که باعث بشود دیگران قورباغه شوند. او نباید بگذارد که غیرجادوگرهایی که دوستشان دارد، از رازهای جادوگری سر در بیاورند اگر نه هیچ بعید نیست که تبدیل شوند به یک وزغ چاق و چله. حتی خودش هم ممکن است به دست یکی از همکلاسی‌های بدجنسش تبدیل به قورباغه شود. از این بگذریم، در یادداشت‌ها، بئا کلی هم راجع به باحالی جشن‌هایی توضیح می‌دهد که در دنیای جادوگری برگزار می‌شود. مثلا تا بزرگترین و باحال‌ترین جشن جادویی فقط 50 روز مانده است: جشن شب چله یا بلندترین شب سال. در این شب جادوگرها از روی آتش می‌پرند و ماسک‌هایی را به چهره می‌زنند که مخصوص شعر شب چله است و کلی خوش می‌گذرانند.

راستی، ورزشی‌ترین روز جادوگرها هم در پیش است. یک مسابقه‌ی فوق‌العاده باحال جاروسواری که بئا می‌خواهد با تلاش بسیار در مسابقه بلندپروازترین دختر مدرسه شود. اما قضایا آن طور که بئا می‌خواهد پیش نمی‌رود. امسال، مدیر خبر می‌دهد که قرار بر این شده مسابقه‌ی بزرگ، بین مدرسه‌ی جادوگری آن‌ها و مدرسه عادی شهر برگزار شود و به همین دلیل، جادو بی جادو. ناراحت‌کننده است نه؟ پس اگر بفهمید بی، قرار است روبروی دوست غیرجادوگرش، اَش قرار بگیرد چقدر ناراحت می‌شوید؟ حالا خودتان را زیاد ناراحت نکنید! این الکی جادوگر زرنگ ما، راهی برای کنترل اوضاع پیدا می‌کند؛ البته! شاید.

آنر کارگیل و پردیتا کارگیل، کتاب بلندپروازی را به صورت یادداشت‌هایی کوتاه از زبان بئا نوشته‌اند که با تصاویری بسیار بانمک و جذاب از کیتی ساندرز (Katie Saunders) تزئین شده است. تصاویر صرفا کارکرد تزئینی ندارند و با دقت در آن‌ها اطلاعاتی جالب را می‌توانید کشف کنید. کتاب بلندپروازی، علاوه بر ماجراهای عجیب و جالبش، درباره‌ی موضوعات مهمی مثل عشق و دوستی، تحمل و پذیرش آدم‌های متفاوت، کوشش برای رسیدن به اهداف و... نکاتی قابل تأمل برای کودکان و نوجوانان دارد. با این که این روزها فیلم‌ها و کتاب‌های جادوگری بسیار زیاد شده است، اما نوع نگاه نویسنده‌ها به جادو و خلاقیت‌هایی که به خرج داده‌اند تازگی داستان را حفظ می‌کند. همین‌طور دوست‌داشتنی بودن شخصیت‌ها، لحن کودکانه و پرنشاط بئا و اتفاقات بانمک داستان، باعث می‌شود هر صفحه‌ی کتاب را که می‌خوانید، لبخند روی لبتان باشد و بعضی وقت‌ها هم قاه قاه بخندید.

رمان مصور بلندپروازی را محمدرضا فرزاد به خوبی ترجمه کرده و کتاب چ، ناشر تخصصی کودک و نوجوان خانواده‌ی فرهنگی چشمه به چاپ رسانده است.

کتاب بلندپروازی برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب بلندپروازی نوشته‌ی آنر کارگیل و پردیتا کارگیل، رمان مصوری است که کودکان 8 تا 10ساله می‌توانند از آن لذت ببرند.

در بخشی از کتاب بلندپروازی: کتاب دوم مجموعه دفتر یادداشت یک الکی جادوگر می‌خوانیم

سه‌شنبه، 16 نوامبر

8:56 صبح، مدرسه

امروز صبح اوضاع خیلی بدتر است. انگار همه در عرض یک شب عصبانی‌تر و غمگین‌تر (یا حتی هر دو) شده‌اند.

پاک غم‌زده‌ می‌گوید: «کاش مدیر فقط ما رو تنبیه‌‌ می‌کرد، نه کل مدرسه رو.» من و فَبی هم با تکان سر حرفش را تأیید‌ می‌کنیم. استَن هم دارد سر تکان‌ می‌دهد. از این‌که پای او را هم به این الم‌شنگه باز‌ کرده‌ام احساس بدی دارم. احتمالاً او هم با قورباغه‌کلاسی‌های دیگر به مشکل برمی‌خورد.

وینی خیلی آرام‌ می‌گوید: «بعیده خانم اسپارکس فکر کنه داره همه رو با هم تنبیه‌ می‌کنه.»

قیافه بِلِر طوری است که انگار دارد از عصبانیت منفجر‌ می‌شود: «اِاِاِ... منظورت لغو مسابقه‌ی بزرگه؟ بعید نیست حتی کریسمس و هالووین و همه‌ی جشن تولدها رو کلاً تعطیل کنه!»

وینی ساز مخالف‌ می‌زند: «تعطیل نمی‌کنه، فقط داره شکلش رو عوض‌ می‌کنه.»

آمارا خیلی خوش‌بین به نظر نمی‌رسد: «مسابقه‌ی معمولی هم مگه حال‌ می‌ده؟»

بِلِر با شرورانه‌ترین قیافه‌ی تاریخ به من نگاهی‌ می‌کند و‌ می‌گوید: «خُب، نه به اندازه‌ی جاروسواری‌.»

آه، عزیزم!

9:15 صبح

آقای مادی در اتاق حضور‌و‌غیاب برایم یادداشت گذاشته، برای فَبی و هانتر و بِلِر هم جداگانه.

به: بئا بلک (دانش‌آموز سال هفتم، کاپیتان‌دوم تیم دودوها)