معرفی و دانلود کتاب جنگ چکاوک‌ها

معرفی کتاب جنگ چکاوک‌ها

آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که جنگ چه اندازه می‌تواند ویرانگر باشد و چقدر می‌تواند آدم‌ها را از هم دور کند؟ هیلاری مک‌ کی در کتاب جنگ چکاوک‌ها، داستان خانواده‌ای را تعریف می‌کند که زندگی خوشی دارند؛ اما به ناگاه، چهره‌ی پلید جنگ بر زندگی آن‌ها سایه می‌اندازد و آن را دگرگون می‌کند. گفتنی‌ست این رمان موفق به دریافت جایزه‌ی بهترین کتاب کودک کاستا در سال 2019 شده است.

درباره‌ی کتاب جنگ چکاوک‌ها

خانه‌ی پدربزرگ و مادربزرگ، جایی است که همه‌ی ما برای رفتن به آنجا لحظه‌شماری می‌کنیم. بازی کردن، دویدن و پیدا کردن دوست‌های جدید، بخشی جدایی‌ناپذیر از این مکان رویایی است و به همین دلیل، هیچ کدام از ما دوست ندارد که چنین لحظاتی، به پایان برسند. کلاری و پیتر هم خواهر و برادری هستند که هر تابستان، به کورنوال می‌رفتند تا پدربزرگ و مادربزرگ خود را ببینند. آن‌ها در کورنوال، می‌توانستند با پسرعموی خود، روپرت، آزادانه به تفریح بپردازند و تجربه‌های جدیدی به دست آورند؛ اما اتفاقی ناگوار، ناگهان همه چیز را به هم می‌ریزد.

هیلاری مک‌ کی در کتاب جنگ چکاوک‌ها (The Skylarks' War) نشان می‌دهد که چگونه جنگ، باعث شد که دیگر هیچ چیز سر جای خودش نباشد؛ لااقل برای کلاری و پیتر.

وقتی با شروع جنگ، روپرت به جبهه رفت، برای کلاری و پیتر مشخص شد که همه چیز تغییر کرده است. سایه‌ی جنگ، به ناگاه همه جا را تیره و تار کرد؛ اما آیا شخصیت‌های داستان توانستند در مقابل پلیدی آن مقاومت کنند و زندگی خود را از نو بسازند؟

این کتاب، داستان خانواده‌ای است که در زمان جنگ جهانی اول زندگی می‌کنند و با آغاز جنگ، زندگی هرکدام از آن‌ها دچار تغییر می‌شود. با این حال، اگرچه رویای تابستان پر از چلچله، برای آن‌ها، به رویایی شیرین و دور از دسترس تبدیل شده است؛ اما همچنان امید دارند که برای یک بار دیگر، این رویا را تجربه کنند.

افتخارات و جوایز کتاب جنگ چلچله‌ها

- برنده‌ی جایزه‌ی بهترین کتاب کودک Costa سال 2019
- بهترین کتاب Boston Globe در سال 2018
- بهترین کتاب Horn Book در سال 2018

نکوداشت‌های‌ کتاب جنگ چلچله‌ها

- ساده، جذاب و دلخراش! (الیزابت واین، پرفروش‌ترین نویسنده‌ی نیویورک تایمز برای کتاب Code Name Verity)
- بهترین کتاب کودک و نوجوانی که امسال خوانده‌ام. (کاترین راندل، نویسنده‌ی کتاب Cartwheeling in Thunderstorms)
- اگرچه عشق، درد و از دست دادن، مضامین اصلی کتاب را تشکیل می‌دهند؛ اما پایان آن سرشار از امیدواری و رضایت است. (Booklist)
- مک کی تعادل معجزه‌آسایی میان شادی و لذت از یک طرف و مضامین جدی و گاه دلخراش، از طرف دیگر، به وجود آورده است. (BCCB)

کتاب جنگ چلچله‌ها برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای نوجوانان و کسانی که مشتاق دانستن داستان زندگی کلاری، پیتر و خانوده‌شان هستند مناسب است.

با هیلاری مک‌ کی بیشتر آشنا شویم

هیلاری مک‌ کی (Hilary McKay)، نویسنده‌ی بریتانیایی و خالق داستان‌های کودک است. او تا به حال جوایز زیادی را از جمله جایزه‌ی ادبیات داستانی کودک گاردین، جایزه‌ی بهترین کتاب کودک کاستا در سال 2019 و غیره کسب کرده است. از کتاب‌های او می‌توان به «جنگ چکاوک‌ها» و «جادوی سبز آن خانه» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب جنگ چکاوک‌ها می‌خوانیم

کورنوال در تابستان مال آن‌ها بود و بهترین بخش آن بهتر از دریای فیروزه‌‌ای، مرغ‌‌های دریایی و دشت طلایی و ارغوانی و بهتر از باغ درهم‌‌پوشیده، جست‌وخیز خرگوش‌‌ها در سپیده‌‌دم و ردپای تیره‌‌رنگشان در شبنم نقره‌ای و بهتر از آشپزخانه‌ی پرنعمت کورنوال که پر بود از کیک سیب، تخم‌مرغ‌های محلی، کیک زعفران و تارت تمشک و بهتر از لوسی، اسب مادربزرگشان، که درشکه را می‌‌راند این بود که روپرت هم در کورنوال بود. روپرت، که به او روپ هم می‌گفتند، حدوداً هفت سال از کلاری و سه سال و نیم از پیتر بزرگ‌تر بود. روپرت پسرعمویشان بود. کلاری و پیتر هرگز پدر و مادر روپرت را ندیده بودند. پدر و مادر روپرت، آخرین بار زمانی دیده شدند که از توی صف مسافران کشتی برای روپرت سه‌‌ساله دست تکان دادند و حالا، به قول پدربزرگشان، در کلکته مشغول خوش‌گذرانی بودند. روپرت تعطیلاتش را در کورنوال می‌گذراند و در طول ترم به مدرسه‌ی شبانه‌روزی برمی‌‌گشت. روپرت نبودن پدر و مادرش را تاب آورده بود، زمستان کورنوال را از سر گذرانده بود که در آن تندباد به‌قدری قوی بود که می‌‌توانست او را از پرتگاه پایین بیندازد، از تب مخملک جان به در برده بود و سال‌‌های طولانی تحصیل اجباری را پشت سر گذاشته بود. او حالا اجازه داشت هر کاری دوست دارد بکند، چون فکر می‌‌کردند که چیزی نمی‌‌تواند او را از پای دربیاورد.

کاملاً برعکس نگاه نگران و غم‌زده‌ی پیتر، روپرت لبخندی پت‌وپهن به لب داشت و چشمان سبز روشنش تنبل بود. بهترین جوک‌‌ها را روپرت تعریف می‌کرد، بلندترین توپ‌های تنیس را روپرت می‌انداخت. او بود که با داستان‌هایش، بیش از همه شنوندگان را مسحور می‌کرد، گربه‌ها دور و بر او می‌‌پلکیدند و کنارش می‌‌نشستند و سگ‌‌ها او را با مهربانی نگاه می‌کردند. نور آفتاب پوست بدنش را به رنگ گل‌‌بهی روشن درآورده بود و قطره‌های نقره‌ای باران از روی پوستش قل می‌‌خوردند و پایین می‌‌افتادند. روپرت مهربانی بی‌دریغی داشت. در نظر کلاری، او بهترین بخش تابستان بود؛ روپرت روشنایی آب، هُرم باد و آواز دلنشین زنبورها در دشت بود.

فهرست مطالب کتاب

یک: کلاری و پیتر
دو: درس‌ها و ستاره‌ها
سه: سفر تابستانی
چهار: روپرت
پنج: بلیت یک‌شلینگی
شش: درس‌های شنا
هفت: بزرگ شدن
هشت: سایمون پوست‌واستخوان
نُه: آکادمی بانوان پینکسز
ده: دخترها می‌توانند هر کاری بکنند
یازده: دختر دبیرستانی
دوازده: روپرت یونیفورم می‌پوشد
سیزده: تا کریسمس
چهارده: سوسیس سیرابی
پانزده: نامه به خانه
شانزده: سایمون آمده تا بماند
هفده: عکس
هجده: انتقال اسب
نوزده: لوسی
بیست: رل‌های سوسیس
بیست‌و‌یک: کتاب‌های نجات‌بخش
بیست‌ودو: مرگ یک دوست
بیست‌وسه: چه جوری آن را می‌نویسند؟
بیست‌وچهار: کمابیش راضی
بیست‌وپنج: کلاری، اسب سیاه
بیست‌وشش: کلید رختکن کریکت
بیست‌وهفت: در فلاندرز
بیست‌وهشت: وایولت و کلاه بره‌ی صورتی
بیست‌ونه: روز سخنرانی پیتر
سی‌: سایمون به جنگ می‌رود
سی‌ویک: برنامه‌های پیتر و رؤیاهای کلاری
سی‌ودو: کلاری از آکسفورد دیدن می‌کند
سی‌وسه: پروانه‌های کلاری
سی‌وچهار: سگی به نام روپرت
سی‌وپنج: پدربزرگ و مادربزرگ
سی‌وشش: پشت خط مقدم
سی‌وهفت: فرار وحشیانه
سی‌وهشت: تلگراف
سی‌ونه: ادیسه
چهل‌: روپرت گم می‌شود
چهل‌ویک: جست‌وجوی بزرگ
چهل‌ودو: آقای رز
چهل‌وسه: دوستی با یک قایق
چهل‌وچهار: مواجهه با واقعیت
چهل‌وپنج: خانم وین و آقای کینگ
چهل‌وشش: روپرت برمی‌گردد
چهل‌وهفت: مرگ یک زرافه
چهل‌وهشت: روز صلح
چهل‌ونه: پس از آن
پنجاه: عاشق همگی هستم
یادداشت نویسنده
جهان پشت داستان
واژه‌نامه
درباره‌ی نویسنده