معرفی و دانلود کتاب حکایت عشق

معرفی کتاب حکایت عشق

کتاب حکایت عشق، نوشته‌ی اریک سگال، یکی از پرفروش‌ترین رمان‌های عاشقانه‌ی ادبیات آمریکا در سده‌ی بیستم است. در این اثر خواندنی و تأثیرگذار، داستانِ دو دلداده‌ی جوان روایت شده، که برای رسیدن به وصال یکدیگر، می‌بایست موانع و چالش‌های بسیاری را پشت سر بگذارند...

درباره کتاب حکایت عشق

هنگامی که بحث از رمان عاشقانه به میان می‌آید، فوراً نام چند نویسنده‌ی قرن نوزدهمی به ذهن‌ها متبادر می‌شود: جین آستین، خالق کتاب بزرگ غرور و تعصب؛ امیلی برونته، نویسنده‌ی رمانِ مشهور بلندی‌های بادگیر، و البته، آن برونته، مؤلف کتابِ اگنس گری. گویی در ذهن مخاطب امروزی، ادبیات عاشقانه مترادف است با ادبیات کلاسیک. به راستی نیز در میان آثار مدرنیستی، سراغ کمتر اثر عاشقانه‌ای را می‌توان گرفت که از حیث شهرت و ماندگاری، به پای آثار داستان‌نویسان کلاسیک قرن نوزدهم برسد. با این همه، در این بین استثناهایی هم وجود دارد. مثلاً می‌توان به آثار اریک سگال، نویسنده‌ی مشهور ادبیات آمریکا در طول سده‌ی بیستم اشاره کرد. سگال یکی از معدود داستان‌نویسان بزرگ عصر جدید بود، که به طور ویژه و انحصاری به رمان عاشقانه توجه نمود، و آثار داستانی‌اش را در این قالبِ ادبی ریخت.

در میان آثار اریک سگال، کتاب حکایت عشق (Love Story) جایگاهی ممتاز و دست‌نیافتنی دارد. این اثر که نخستین بار در سال 1970 به انتشار عمومی رسید، خیلی زود به یکی از عناوین مطرح و پرطرفدار ادبیات آمریکا بدل شد. ستایندگانِ این رمان، بیش از همه مخاطبین عام بودند؛ آن گروه از کتاب‌خوانان که مطالعه برایشان نه وسیله‌ای برای فخر فروختن، بلکه تفننی لذت‌بخش است. آری، این دسته از اهالی ادبیات، قدر کتاب حکایت عشق را بیش از منتقدان ادبی فضل‌فروش دانستند.

قهرمان کتاب حکایت عشق، جوانی به نام «اولیور بارت» است. او که مردی تحصیل‌کرده و جذاب است، به خانواده‌ای ثروتمند و خوشنام تعلق دارد. البته الیور با پدرش، الیور بارت سوم، چندان رابطه‌ی خوبی ندارد. چرا که این مرد، از آن دست مردان سنتی‌ای است که خیال می‌کنند به صرف این‌که زندگی مرفهی برای اعضای خانواده‌ی خود فراهم آورده‌اند، می‌توانند در جزئی‌ترین امور ایشان دخالت کنند. الیور بارت نمی‌خواهد تا آخر عمر آلت دست پدرش باشد. هرچند به نیکی می‌داند که برای مستقل شدن و درآمدن از زیر سایه‌ی پدر، باید بهای گزافی بپردازد. این بها همانا رها کردنِ شغل پدر، و چشم پوشیدن از ارث و میراثِ شگرفِ اوست.

آیا الیور می‌تواند به وسوسه‌ی ثروت گزافی که پدر به او وعده می‌دهد نه بگوید، و راه خود را از این مرد مستبد جدا کند؟ در ابتدا با تردید می‌توان به این پرسش پاسخ مثبت داد. الیور، بیش از آن‌که خودش خیال می‌کند به پدر وابسته است. اگر پدر نباشد، او حتی از پس خرج و مخارج دانشگاه خود نیز برنمی‌آید. با این همه، واقعه‌ای، مسیر زندگی الیور را به طور جدی تغییر می‌دهد. این واقعه، آشنایی او با دختری به نام جنیفر است.

جنیفر، ظرف مدت زمانی کوتاه دل از الیور می‌برد. با این همه، او برای این‌که با الیور باشد، شرطی مهم پیش پای وی می‌گذارد: الیور باید به مردی مستقل تبدیل شود، و از زیر سایه‌ی پدر درآید. الیور، که پاک به جنیفر دل باخته، این شرط را می‌پذیرد، و برای این‌که هر چه زودتر با جنیفر پیمان ازدواج ببندد، علیه پدر که مخالف این ازدواج است، طغیان می‌کند. پس از این، سلسله‌ای از وقایع پیش‌بینی‌ناپذیر رخ می‌دهد؛ وقایعی که می‌توان آن‌ها را همچون آزمون‌هایی در مسیر عشق الیور و جنیفر قلمداد نمود...

کتاب حکایت عشق توسط زینت حاجی محمدرضا به زبان فارسی ترجمه شده و از سوی انتشارات نارون دانش در اختیار مخاطبین علاقه‌مند قرار گرفته است.

اقتباس سینمایی از کتاب حکایت عشق

کتاب حکایت عشقِ اریک سگال تاکنون دو بار دستمایه‌ی خلق اقتباس‌هایی سینمایی قرار گرفته است. یک بار در سال 1970، و مرتبه‌ی دوم در سال 2008. گفتنی‌ست که فیلمنامه‌ی نخستین اقتباس سینماییِ کتاب حکایت عشق، با همکاری نویسنده‌ی رمان به نگارش درآمده است.

نکوداشت‌های کتاب حکایت عشق

• اثری بامزه، تأثیرگذار و مملو از شگفتی؛ چنان‌که یک داستان عاشقانه‌ی خوب باید باشد. (San Francisco Examiner)

• کتاب حکایت عشق فقط یک رمان نیست، بلکه بیش از آن، یک تجربه‌ی تمام و کمال است. خوانندگان این اثر، خود را نه یک مخاطبِ بیرونی، بلکه یکی از شخصیت‌های رمان قلمداد خواهند کرد. (Christian Science Monitor)

• کتاب حکایت عشق مناسب هر آن کسی‌ست که در دام عشق گرفتار است، یا زمانی در این دام گرفتار بوده است. (St. Louis Post-Dispatch)

• داستانی باورنکردنی... رمانی تأثیرگذار، پرکشش و نوستالژیک. (Washington Post)

• اگر هنوز احساساتی پرشور و در آستانه‌ی غلیان دارید، اینجا داستانی هست که عواطف شما را تکان می‌دهد! (Associated Press)

• کتاب حکایت عشق یکی از تلخ‌ترین رمان‌های عاشقانه‌ای است که در سالیان اخیر خوانده‌ام. (Ladies’ Home Journal)

کتاب حکایت عشق مناسب چه کسانی است؟

دوست‌داران داستان‌ها و رمان‌های عاشقانه و طرفداران ادبیات آمریکا، دو گروه از مخاطبین اصلی کتاب حکایت عشق به شمار می‌روند.

با اریک سگال بیشتر آشنا شویم

اریک سگال (Erich Segal)، نویسنده‌ی مطرح و نامدار آمریکایی، به سال 1937 در بروکلینِ نیویورک متولد شد و در سال 2010، در شهر لندن دیده بر جهان فرو بست. او داستان‌نویسی را از سنین نوجوانی آغاز کرد. مشهورترین اثر اریک سگال، رمان پرفروش «حکایت عشق» است، که توضیحات مرتبط به آن را در سطور پیشین مطالعه نمودید. از میان دیگر آثار وی می‌توان به عناوینی چون «تنها عشق»، «داستان الیور»، «پزشک‌ها»، «کلاس» و «عمل ایمان» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب حکایت عشق می‌خوانیم

اگر بخواهم سه سال اول زندگی‌مان را با یک کلمه توصیف کنم آن کلمه «بی‌پولی» است. درهرلحظه از بیداری‌مان روی اینکه چطور می‌توانیم به اندازه کافی و به زحمت پول جمع کنیم و چه کار دیگری باید انجام دهیم، تمرکز می‌کردیم. حتی این مسأله زمان استراحت هم بود؛ و هیچ‌چیز رمانتیکی در آن دوره نبود. قطعه معروف عمرخیام را به یاد دارید؟ می‌دانید که کتاب اشعار زیردرختی است، قرصی نان، شیشه شراب و دیگر چیزها؟ اعتبار اسکاتلندی‌ها را جایگزین آن کتاب شعر کنید و ببینید که چطور این دید شاعرانه با وضعیت عاشقانه آن موقع من مقایسه می‌شود. آه، بهشت؟ نه، بی‌معنی است. تمام فکرم این بود که قیمت آن کتاب چند بود (آیا می‌توانستیم دست دوم آن را بخریم؟) و چه جایی، شاید جایی می‌توانستیم آن نان و شراب را تهیه کنیم؛ و شاید در نهایت می‌شد برای پرداخت بدهی‌هایمان زیر آن درخت گدایی کنیم.

زندگی متغیر است. حتی کوچکترین تصمیم باید با بودجه آن در ذهن بررسی شود. «اولیور، بیا امشب بریم وتئاتر بِکِت را ببینیم!.» «گوش کن، قیمتش سه دلار است!» «منظورت چیست؟» «منظورم اینه که یک دلار و پنجاه سنت برای تو و یک دلار و پنجاه سنت برای من.» «منظورت بله یا خیر است؟» «هیچ‌کدام. منظورم این است که هزینه‌اش سه دلار می‌شود.» ماه‌عسل ما در یک قایق با بیست و یک کودک سپری شد؛ یعنی، من سی و شش فوت در رودز از ساعت هفت صبح تا زمانی که مسافران به اندازه کافی گردش کردند، قایقرانی کردم و جنی مشاور بچه‌ها بود.

آنجا، مکانی به نام باشگاه قایقرانی پی‌کود در بندر دنیس بود (از هیانیس زیاد دور نیست)، جایی که یک هتل بزرگ، یک بندرگاه و چندین خانه برای اجاره دارد. در یکی از آن خانه‌های کوچک‌تر، یک پلاک را در خیال خودم درنظر گرفته بودم. «اولیور و جنی اینجا خوابیدند - زمانی که عشق‌بازی نمی‌کردند.» فکر کنم آن برای هر دوی ما قابل ستایش بود که بعد از یک روز طولانی که با مشتری‌هایمان مهربان بودیم.