معرفی و دانلود کتاب دو بلیت برای اتاق تاریک

معرفی کتاب دو بلیت برای اتاق تاریک

اگر از علاقه‌مندان به ادبیات فانتزی هستید، با کتاب دو بلیت برای اتاق تاریک لذت خواندن یک اثر متفاوت را تجربه کنید! مهسا لزگی، نویسنده‌ی ایرانی آثار نوجوان، داستان دختری را تعریف می‌کند که در سوگ از دست دادن پدر خود نشسته، اما روزهای غم او دیری نمی‌پاید؛ چرا که روزی زنگ خانه به صدا درمی‌آید و دختر از آنچه پیش رویش قرار گرفته بهت‌زده می‌شود. فرد پشت در کسی نیست جز پدر! البته نه خود پدر، بلکه روح اوست و آمده تا به دختر خود سر بزند و او را به یک سفر عجیب ببرد!

درباره‌‌ی کتاب دو بلیت برای اتاق تاریک

ماجرای رو‌به‌روشدن با یک روح شاید در ابتدا ترسناک به‌نظر بیاید، اما در داستان کتاب دو بلیت برای اتاق تاریک این‌طور نیست! در حقیقت دختر قصه‌ی ما روز‌ها و شب‌ها دلتنگی می‌کند و حسرت دیدار پدر از دست‌رفته‌ی خود را در دل دارد. او آرزو می‌کند حتی برای یک لحظه هم که شده دوباره پدرش را ملاقات کند. اما وقتی آن روز زنگ خانه به صدا در می‌آید، دختر داستان باز هم انتظار دیدن کسی را که پشت در قرار گرفته،‌ندارد. کسی که مقابل در ایستاده، روح پدر است. او به خانه بازگشته! مهسا لزگی ماجرا و روایت شیرین این داستان را برای ما تعریف خواهد کرد.

خوانندگان نوجوان همیشه از طرفداران ویژه‌ی داستان‌های راز‌آلود و ماجراهای فانتزی هستند. مهسا لزگی در اثر جدید خود یکی از نمونه‌های موفق و دوست‌داشتنی این دسته‌ی ادبی را به مخاطب خود نشان می‌دهد؛ داستانی که گرچه با آغازی تلخ یعنی ماجرای مرگ پدرِ دختری نوجوان آغاز می‌شود اما در ادامه ماجراهای جالب و حتی عجیب‌وغریبی در پیش دارد. رویا، شخصیت اصلی داستان دو بلیت برای اتاق تاریک تنها هفده سال دارد. برای همین نیز پذیرش اتفاق دردآور مرگ پدر چندان برای او راحت نیست. با این حال روزی اتفاقی در زندگی‌اش می‌افتد و همه‌چیز را زیرورو می‌کند! آن روز روح پدر زنگ خانه را به صدا درمی‌آورد، و البته با وجود آن که حالا می‌تواند پرواز کند، در مقابل چشمان هراسان و غافلگیر دختر خود روی مبل می‌نشیند! اما ماجرا به همینجا ختم نخواهد شد و اتفاقات شگفت‌آور بیشتری در انتظار است، چرا که روح پدر قصد دارد همراه با چمدان قهوه‌ای و کهنه‌ی خود راهی سفری تازه شود، همراه با دخترش و دو بلیت برای اتاق تاریک! ساعت شش عصر آن روز قطار شروع به حرکت خواهد کرد. اما مقصد این سفر عجیب کجاست؟ فقط خدا می‌داند و روح پدر! اما شاید انتهای این مسیر ناپیدا، جوابی برای سوالات رویا پیدا شود و او بتواند بار دیگر اطمینان قلبی خود را بازیابد.

داستان دو بلیت برای اتاق تاریک نمونه‌ای موفق از ادبیات فارسی برای نوجوانان است، کتابی که به کمک ماجرای پرکشش و سوژه‌ی میخ‌کوب‌کننده‌ی خود، هر مخاطب نوجوانی را به دنیای کتاب و کتاب‌خوانی علاقه‌مند می‌کند. این اثر با تلاش گروه کودک ‌و نوجوان نشر چشمه به دست علاقه‌مندان رسیده است.

کتاب دو بلیت برای اتاق تاریک برای چه کسانی مناسب است؟

این رمان جذاب و خواندنی را به نوجوانان علاقه‌مند به داستان‌های سوررئال، ماجراهای رازآلود و ادبیات فانتزی پیشنهاد می‌کنیم. گروه سنی بالای 13 سال مخاطبان مناسب این کتاب هستند.

در بخشی از کتاب دو بلیت برای اتاق تاریک می‌خوانیم

بابا مثل بچه‌ها به چمدانش تابی داد. با اشتیاق شماره‌ی کوپه‌ها را می‌خواند و سرانجام جلوِ کوپه‌ی 26 ایستاد. گلویش را صاف کرد. به من و پیرمرد نگاهی کرد و سر تکان داد. بعد با جدیت در کوپه را باز کرد. پشت‌سرش وارد شدم. کوپه‌ی بزرگی بود. دو نفر پشت میزی تاس می‌ریختند. ناگهان چشمم به کولی افتاد. نشسته بود و سرش را به صندلی تکیه داده بود و خُروپف می‌کرد. من و بابا مقابل کولی ایستادیم. بابا شماره‌ی حک‌شده روی صندلی کولی را خواند: 49.

زیر‌لب گفت: «این‌جا جای منه.»

راه افتاد و صندلی‌های دیگر را نگاه کرد و گفت: «فقط یه صندلی 49 توی این کوپه‌ست. همین.»

یکی از مردهای پشت میز، همان‌طور که به صفحه‌ی بازی‌اش چشم دوخته بود، گفت: «زِکی! زنک که به این راحتی‌ها بیدار نمی‌شه!»

به کولی نگاه کردم که جابه‌جا شد. دوربین آکاردئونی‌اش روی شکمش بود. زیر‌لب جواب داد: «زنک خودتی و جد‌و‌آبادت!»

مرد سرخ شد و پرخاش کرد: «خفه‌شو دزد کثیف! تو و اون حروم‌لقمه‌ی کوتوله جفت‌تون دروغ‌گویین.»

کولی یک چشمش را باز کرد و بینی‌اش را جمع کرد و یک‌چشمی گفت: «خودت عرضه‌ی فراموش کردن نداری فحششو من باس بخورم؟»

به مرد نگاه کردم که انگار یک‌دفعه رگ گردنش شل شد و صورتش جمع. زل زد به صفحه‌ی بازی و در خلسه‌ی آن فرورفت. پیرمرد روی صندلی خالی کنار مردها نشست.

بابا گفت: «حالا که بیدار شدی بلند شو. این‌جا جای منه.»