معرفی و دانلود کتاب زنان قلعه

معرفی کتاب زنان قلعه

داستان کتاب زنان قلعه از جسیکا شاتک، روایت سه زن آلمانی در دوران پس از جنگ جهانی دوم است که باید با گذشته‌ی خود، فجایع دوران جنگ و تلاش برای بقا در دوران جدید مواجه شوند. داستانی که با سرگذشت ماریان فون لینافلز شروع می‌شود؛ او می‌خواهد به قولی که به همسرش داده عمل کند و همسران هم‌رزمان او را پیدا کند و از آن‌ها حمایت کند. این داستان روایتی عمیق از قدرت زنان در مواجهه با فجایع و ویرانی‌های جنگ را به نمایش گذاشته است و نگاهی متفاوت به آلمان دوره‌‌ی نازی می‌اندازد.

درباره‌ی کتاب زنان قلعه

کتاب زنان قلعه (The Women in the Castle) داستان سه زن با گذشته‌ای متفاوت اما با سرنوشتی مشترک است. ماریان فون لینافلز زنی از خانواده‌ای اشرافی در آلمان است و داستان از قلعه‌ی او و یک مهمانی آغاز می‌شود که همسرش برگزار کرده‌است تا نقشه‌ای علیه رژیم نازی و ترور کردن هیتلر طراحی و پیاده‌سازی کنند. اما از بخت بد، کودتای آن‌ها در تاریخ 20 ژوئن 1944 با شکست مواجه می‌شود و ماریان تصمیم می‌گیرد به قولی که به همسرش داده عمل کند. او می‌خواهد همسران دیگر اعضای گروه کودتا را پیدا کند و از آن‌ها حمایت کند.

زمانی که جنگ جهانی به پایان می‌رسد، ماریان در قلعه‌ی بزرگ اما در حال فروپاشی خود تصمیمات بزرگی می‌گیرد و قرار است با چالش‌های مخاطره‌آمیزی مواجه شود. جایگاه او به‌عنوان مادر سه فرزند و وظیفه‌ی محافظت از فرزندانش در شرایطی که آلمان توسط نیروهای متفقین اشغال شده است، به خودی خود چالشی است که حضور همسران دیگری که به او می‌پیوندند کار را بغرنج‌تر و پیچیده‌تر می‌کند. بنیتا، زنی زیباست که پس از جنگ به اسارت ارتش سرخ روسیه درمی‌آید و پسرش نیز به کانون بازآموزی فرستاده می‌شود، ماریان در شرایطی بغرنج از او و پسرش مراقبت می‌کند و آنیا، همسر یکی دیگر از افسران با دو پسرش در کمپ‌های آوارگان جنگی پناهنده می‌شود اما ماریان وظیفه‌ی حمایت او را نیز بر عهده می‌گیرد.

جسیکا شاتک (Jessica Shattuck) در این کتاب نگاهی متفاوت به پیامد‌های جنگ انداخته است. خانواده‌ی موقتی را به تصویر می‌کشد که درد و شرایط مشترک آن‌ها را در کنار هم نگه داشته است. شخصیت‌پردازی چندوجهی‌ای که نویسنده از ماریان ارائه می‌دهد، درصدد است که به ما یادآوری کند که حقیقت هیچ‌گاه به سیاه و سفید تقسیم نمی‌شود و هر زنی در این شرایط، احساسات و نگرش‌های یگانه‌ای دارد که دیدگاهی منحصربه‌فرد را از زندگی به مخاطبان ارائه می‌دهد.

کتاب زنان قلعه به دلیل سبک روایی احساسی و شخصیت‌پردازی قوی زنان به‌عنوان همسر و مادر در آن دوران، تحسین‌های زیادی را دریافت کرده و محبوبیت بالایی بین مخاطبان رمان‌های تاریخی کسب کرده است.

کتاب زنان قلعه با ترجمه‌ی سپیده پوراکبر، در انتشارات دختر آفتاب به چاپ رسیده و در دسترس خوانندگان مشتاق قرار گرفته است.

جوایز و افتخارات کتاب زنان قلعه

• پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز؛
• در فهرست منتخب کتاب داستانی نیویورک تایمز سال 2017؛
• نامزد جایزه‌ی بهترین رمان تاریخی سایت گودریدز در سال 2017؛
• کتاب منتخب ویراستاران آمازون.

نکوداشت‌های کتاب زنان قلعه

• «طرفداران داستان‌های کلاسیک جنگ جهانی دوم، عاشق این دیدگاه جدید و قانع‌کننده درباره‌ی زنان در جنگ خواهند شد.» (هلن سیمونسون، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز)
• «کتاب زنان قلعه داستانی جذاب و احساس‌برانگیز از جنگ جهانی دوم است که تا به حال ندیده‌اید. (Bustle)
• «حماسه‌ای استادانه.» (People Magazine)

اقتباس‌ سینمایی از کتاب زنان قلعه

از این کتاب فیلمی با همین نام به کارگردانی جین اندرسون و با بازی دیزنی رایدلی، کریستین اسکات توماس و نینا هاس در حال ساخته شدن است.

کتاب زنان قلعه برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای کسانی که به رمان‌های تاریخی به خصوص دوره‌ی جنگ جهانی دوم و آسیب‌های بعد از آن علاقه‌مند هستند، مناسب است. زنان، محوریت اصلی این کتاب را تشکیل داده‌اند و این مسئله باعث شده است که به گزینه‌ای جالب‌توجه برای کسانی که به روایت زنان از حوادث دوران جنگ علاقه‌‌مند هستند، تبدیل شود.

در بخشی از کتاب زنان قلعه می‌خوانیم

مارتین از خود بی‌خود شده بود. دیگر بشری دارای خون و استخوان نبود و احساس سرما و گرسنگی نمی‌کرد، بلکه به یک کشتی خالی بدل شده بود که نت‌های موسیقی آن ‌را پر می‌کرد و چیزی مسن‌تر، عظیم‌تر و پایاتر از خودش آن را پیش می‌برد. آن موسیقی پیشتر نیز نواخته و شنیده شده بود و در آینده نیز؛ نه تنها در آن کلیسا، بلکه در مکان‌های دیگر دنیا، مردمانی که در شرایط و زمان‌هایی دیگر زندگی می‌کردند آن ‌را می‌نواختند و می‌شنیدند. آن موسیقیدان‌ها و جمع حاضر در آن کلیسا برای لحظاتی گذرا اجازه یافته بودند تا با آن همراه شوند.

وقتی موسیقی به اتمام رسید هیچ‌کس حرفی نزد. تشویق‌ها به پایان رسید، دوباره حضار با حالتی بی‌قرار در جاهایشان تکان می‌خوردند و سرما مجدداً احساس می‌شد. آرشه از انگشتان یخ‌زده‌ی یکی از ویولونیست‌ها سر خورد و به زمین افتاد. آب بینی رهبر ارکستر به شکل قندیل کوچکی آویزان بود.

ولی هنگامی‌که از کلیسا خارج شدند، دیدند که آسمان تیره‌تر، ستارگان درخشان‌تر و محدوده‌ی دیوار، سقف و جاده واضح‌تر و زیباتر به چشم می‌آید و چهره‌ی مردم نیز به‌طرز عجیبی آشکار و پدیدار بود.

سال‌ها بعد مارتین از آن شب به‌عنوان اولین و تنها دفعه‌ای که گریستن مردم آلمان را در محضر عموم دیده بود یاد کرد، گریه‌ای که نه به‌خاطر مرگ عزیزان، دیدن ویرانی خانه‌شان بر اثر اصابت بمب یا دردهای جسمی، بلکه به‌خاطر احساسات خودجوش سرداده شده بود. در آن زمان اندک، آنان خود را از یکدیگر پنهان نمی‌کردند و نقاب خونسردی و جدایی بر چهره نزده بودند. موسیقی رسوبات سنگ‌شده‌ی حافظه‌ی آنان را هم زد، لایه‌های ترس و خجالت آنان را خراشید و تسلای اندکی در احساس خشم، اندوه و گناه که بین همگی‌شان مشترک بود، به وجود آورد.

فهرست مطالب کتاب

بخش اول: قلعه‌ی لینافلز، ژوئن 1945
بخش دوم: تالینن، می‌ 1950
بخش سوم: دورتموند، 11 ژانویه 1923
بخش چهارم: دیر آیل، مین، جولای 1991
فصل افزوده: 13 فوریه 1945