معرفی و دانلود کتاب دختر خدمتکار

معرفی کتاب دختر خدمتکار

در دل مزرعه‌ای خاکستری، دختری چهارده‌ساله با آرزوهایی بزرگ‌تر از جهان کوچک خود، به‌دنبال آزادی، عشق و کتاب می‌رود. کتاب دختر خدمتکار نوشته‌ی لورا امی شلیتس، برنده مدال نیوبری، داستان لطیف و صمیمی دختری است که نمی‌خواهد فقط خدمتکار باشد. او با لحن طنزآمیز و صادقانه‌اش روایتگر رویایی است که در دل تاریکی به‌دنبال نور می‌گردد.

درباره‌ی کتاب دختر خدمتکار

کتاب دختر خدمتکار (The Hired Girl) اثر لورا امی شلیتس (Lau­ra Amy Schlitz)، رمان صمیمی، خلاقانه و پر از شگفتی است که ما را به قلب زندگی دختری نوجوان در آغاز قرن بیستم می‌برد؛ دختری که محدودیت‌های زندگی خود را تحمل نمی‌کند و می‌خواهد مانند پرنده از این قفس رها شود. او بیش از آن‌که درگیر محدودیت‌های اطرافش باشد، با شور و شوقی کم‌نظیر، به‌دنبال زیبایی، دانش و آینده‌ای روشن است.

قهرمان این داستان، جُوان اسکرگز، دختری 14 ساله است که در مزرعه‌ای در پنسیلوانیا با پدری سخت‌گیر و برادرانی بی‌تفاوت زندگی می‌کند. پس از آن‌که پدرش مدرسه را برای او ممنوع می‌کند و کتاب‌هایش، تنها دلگرمی و گنجینه‌های او را می‌سوزاند، جُوان تصمیم می‌گیرد که زندگی خود را از نو بسازد. او دلش می‌خواهد مانند قهرمان‌های رمان‌هایی که با آن‌ها زندگی کرده است، شجاع باشد و به‌دنبال چیزی بزرگ‌تر برود. اینجاست که داستان جُوان رنگ تازه‌ای می‌گیرد.

او با پشتکاری ستودنی و رویایی که به او انگیزه می‌دهد، از خانه فرار می‌کند و سر از شهر بالتیمور درمی‌آورد؛ جایی که به‌عنوان یک «دختر خدمتکار» وارد خانه‌ای یهودی و مرفه می‌شود. خانه جدید برای او با مزرعه خاکستری که در آن زندگی می‌کرده، متفاوت است. جادوی برق و سبک زندگی این خانواده یهودی درکنار حضور شخصیت‌های این خانواده مانند یک معجزه است. این شروع تازه باعث آغاز یک سفر پر از شگفتی می‌شود و جُوان با نوشتن خاطرات، خواننده را همراه خود به این سفر می‌برد.

در خانه‌ی خانواده‌ی روزنباخ، که یک خانواده‌ی یهودی فرهیخته هستند، جُوان با دنیا و مفاهیم تازه مانند مذهب، تبعیض، هنر، نظم، ظرافت و حتی فمینیسم آشنا می‌شود. این خانه برای او نه‌فقط محل کار، بلکه نوعی مدرسه‌ی زندگی است؛ جایی که یاد می‌گیرد چطور خودش را بیان کند، چه چیزی برایش مهم است و باید چطور با چالش‌های جهان برخورد کند.

لورا امی شلیتس در این کتاب تنها به روایت یک داستان نوجوانانه اکتفا نمی‌کند؛ بلکه موفق می‌شود درباره‌ی مسائل پیچیده‌تری مانند تفاوت‌های مذهبی، تبعیض اجتماعی، جایگاه زنان و حتی قدرت آموزش در بستری ساده و قابل لمس صحبت کند. او بدون آن‌که لحن داستان را آموزشی کند، با طنز و کنجکاوی، به‌صورت غیرمستقیم، موضوعات مهمی را به خواننده نشان می‌دهد. برای مثال، تضاد میان باورهای مذهبی جُوان و خانواده‌ی یهودی روزنباخ، فرصتی برای تامل درباره‌ی تفاوت‌ها و شباهت‌های انسانی را برای خواننده فراهم می‌کند.

آن‌چه کتاب دختر خدمتکار را متفاوت و ماندگار می‌کند، زبان صادقانه و زنده‌ی روایت است. داستان به شکل دفترچه خاطرات نوشته شده و همین باعث می‌شود خواننده مستقیما با ذهنیت و احساسات جُوان ارتباط برقرار کند. لحن او ساده، اما درخشان است. این کتاب درست مانند زندگی یک نوجوان پر از اشتباهات، امیدهای بزرگ و نگاه‌های بی‌پرده به جهان اطراف است. نگاه و تجربه‌ای که برای جوانان و بزرگسالان عجیب نیست، اما در عین حال برای نوجوانان آشناست. شخصیت اصلی، جُوان، عاشق کتاب است، رویاپردازی می‌کند و هم‌زمان با شستن ظرف‌ها و اتو کردن لباس‌ها، به آینده‌ای متفاوت فکر می‌کند.

شخصیت‌پردازی در این کتاب نقطه‌ی قوت مهمی محسوب می‌شود. جُوان با تمام اشتباهات و ضعف‌هایش، قهرمانی دوست‌داشتنی است؛ زنی که تلاش می‌کند از دل محدودیت‌ها، مسیر خودش را بسازد. دیگر شخصیت‌ها هم واقعی و چندبعدی‌ هستند. خانواده‌ی روزنباخ با همه‌ی اختلاف‌نظرهایشان، پناهگاهی می‌شوند برای رشد فکری و عاطفی جُوان.

کتاب دختر خدمتکار یکی از آن داستان‌هایی است که پس از خواندنش، نه‌تنها با زندگی دختری نوجوان آشنا می‌شوید، بلکه بخش‌هایی از تاریخ، فرهنگ و انسانیت را هم لمس می‌کنید. طنز ملایم، نثر و فضای تاریخی دقیق، همگی باعث می‌شوند این کتاب نه‌تنها برای نوجوانان جذاب باشد، بلکه برای بزرگسالان نیز آموزنده و لذت‌بخش باشد. لورا ایمی شلیتس با قلمش شخصیت جوآن را به‌گونه‌ای زنده کرده که شما احساس می‌کنید او در کنار شما در حال پرورش آرزوهایش و جستجو در دنیای پیرامونش است.

این کتاب که انتشارات دختر آفتاب آن را با ترجمه‌ی مهسار مشتاق منتشر کرده، سفری پر از خنده، امید و کشف خود است. جُوان، با همه سادگی و کنجکاوی‌اش، نه‌تنها یک قهرمان، بلکه نمادی از شجاعت و تلاش برای رسیدن به آینده‌ای روشن است.

جوایز و افتخارات کتاب دختر خدمتکار

• پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز؛
• کتاب منتخب ویراستاران وب‌سایت آمازون؛
• برنده جایزه اسکات اودل برای رمان تاریخی در سال 2016؛
• برنده جایزه سیدنی تیلور از انجمن کتابخانه‌های یهودی در سال 2016؛
• برنده جایزه کتاب ملی یهودی در بخش ادبیات کودک و نوجوان در سال 2016.

نکوداشت‌های کتاب دختر خدمتکار

• چه قهرمانی! نه فقط برای اوایل قرن بیستم، بلکه برای زمان حال هم بسیار معنادار است. دختری بی‌تجربه که تشنه‌ی آموزش است، یک ایدئالیست تکانشی که وقتی اشتباه می‌کند، با شور و شوق به دنبال اصلاح آن است: جُوان یک زن جوان دل‌نشین است که به‌نظر می‌رسد هیچ‌کدام از لحظات جوانی‌اش را هدر نمی‌دهد. دست مریزاد به لورا امی شلیتس که با قلم خود چنین شخصیتی شگفت‌انگیز را به ادبیات جوانان آورده است. (وال استریت ژورنال)
• زیبایی این رمان در این است که فراتر از کلیشه‌های رایج در داستان‌های مدرسه‌ای و رمان‌های پارانوآ و دیستوپیایی می‌رود و به قهرمان نوجوان خود اجازه می‌دهد فکر کند که چه چیزهایی انسان را کامل می‌کنند، هنر، عشق، ایمان، آموزش، خانواده و دوستی. (نقد کتاب نیویورک تایمز)
• این کتاب به‌صورت دفترچه خاطرات نوشته شده و روایت اول‌شخص آن، حس فوریت و صمیمیت را به داستان جوآن می‌دهد. محیط خانه و شخصیت‌های فرعی به‌خوبی ایجاد شده‌اند، در حالی‌که جوآن به‌عنوان شخصیتی آسیب‌پذیر، با قلبی مهربان و گاهی خودآگاه، در تلاش است تا جایگاه خود را در دنیا پیدا کند. رمانی به‌یادماندنی از یک داستان‌سرا با جذابیت خاص. (بوک‌لیست)

کتاب دختر خدمتکار برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب دختر خدمتکار برای نوجوانان و بزرگسالانی که به داستان‌های پرفراز و نشیب تاریخی با شخصیت‌های عمیق و مسائل اجتماعی و فرهنگی علاقه دارند مناسب است.

در بخشی از کتاب دختر خدمتکار می‌خوانیم

پدر گفت: «کافیست. دیگر درباره‌ی آن کتاب‌ها حرف نزن. فهمیدی؟ آنها سوختند و از شرشان خلاص شدیم.»

گفتم: «ساکت نمی‌شوم.» آن لحظه اصلاً نمی‌ترسیدم. در یکی از کتاب‌های دوشیزه چندلر - فکر می‌کنم اولیورتویست بود - خواندم که وقتی زنی به‌شدت عصبانی می‌شود هیچ مردی جرأت روبه‌رو شدن با او را ندارد. فکر می‌کنم دقیقاً من هم در همان شرایط بودم زیرا حس می‌کردم پدر از مخالفت و اعتراضم جا خورده. فریاد زدم: «تو یک قاتل هستی! تو مرا کشتی! همه‌ی چیزهایی را که برایم ارزش داشتند از من گرفتی. هیچ‌وقت تو را نمی‌بخشم! کتاب‌هایم! همان‌هایی که دوشیزه چندلر به من داده بود! همه‌ی...» اما دیگر نتوانستم حرفم را ادامه دهم و زدم زیر گریه زیرا نمی‌توانستم به زبان بیاورم که آن کتاب‌ها برایم چه معنا و مفهومی داشتند. هنگام سختی‌ها سراغ آن کتاب‌ها می‌رفتم تا راه‌ درست را پیدا کنم. آن کتاب‌های داستان، پناه من بودند. هر چند آنها داستان بودند اما برای من مثل یک شعر زیبا بودند. دوشیزه چندلر می‌گوید اگر حس شاعری نداشته‌ باشی زندگی ارزش زیستن ندارد.

اما فکر می‌کنم مهم‌ترین چیزی که آن کتاب‌ها به من دادند ایمان بود. کتاب‌ها به من یاد دادند که زندگی همین کارهای روزمره و کسل‌کننده نیست. جهان بزرگ‌تر و مهم‌تر و رنگین‌تر از این است. شاید اینجا در استیپل‌فارم زندگی همین باشد اما مطمئناً در جای دیگری زندگی بهتری در جریان است. باید این‌طور باشد. باید.

همچنان که اشک می‌ریختم به پدر نگاه کردم. دیگر او را پدر خودم نمی‌دانستم. از نظر من او یک شیطان بود که در قالب انسان ظاهر شده ‌بود. عاجزانه گفتم: «چرا رفتارت با من این‌قدر بد است؟ چرا کمی به من محبت و توجه نمی‌کنی؟ تو ظالمانه‌ترین رفتار را با من داری! حالا هم که همه‌ی کتاب‌هایم را از بین بردی! مگر چه بدی در حقت کرده‌ام؟»

پدر گفت: «چه بدی در حقم کردی؟ تو برای من چه‌کاری کردی؟ تو از من چه‌چیز را گرفتی؟»

دست‌هایم را بلند کردم. یادم نمی‌آمد کاری کرده ‌باشم که به‌اندازه‌ی پاره کردن جلدها و انداختنشان روی سطل آشغال و سوزاندن کتاب‌ها زشت باشد. «از تو! من تابه‌حال چه چیزی از تو گرفته‌ام؟»

فهرست مطالب کتاب

بخش اول: دختری با یک گاو
بخش دوم: روح سفر
بخش سوم: مستخدم
بخش چهارم: الهه‌ی دانایی
بخش پنجم: ژاندارک
بخش ششم: ماریانا در خانه‌ی ییلاقی
بخش هفتم: دختری که کتاب می‌خواند