معرفی و دانلود کتاب گرگی که گم شد!

معرفی کتاب گرگی که گم شد!

کتاب گرگی که گم شد! نوشته‌ی ریچل برایت، کتابی آموزنده برای کودکان است که اهمیت دوستی و کمک گرفتن از دیگران را به بچه‌ها یاد می‌دهد. این کتاب داستانِ «ویلف»، توله‌گرگ شجاع و کوچکی است که می‌خواهد به تنهایی از پس همه‌ی کارهایش بربیاید.

درباره‌ی کتاب گرگی که گم شد

کتاب گرگی که گم شد (The Way Home For Wolf) نوشته‌ی ریچل برایت (Rachel Bright)، داستان یک گله‌ گرگ است که در کوهستانی سرد زندگی می‌کنند. در این گله، توله‌گرگ شجاع و جسوری به نام ویلف وجود دارد که دلش می‌خواهد به همه نشان دهد که دیگر بزرگ شده است. ویلف ادای گرگ‌های بالغ را در می‌آورد و سعی می‌کند بلندتر از همه زوزه بکشد. او سعی می‌کند شکار کردن را تمرین کند و حتی گاهی برای دیگران قلدری می‌کند.

در یک شب سرد و برفی، گرگ‌ها مجبور به کوچ می‌شوند؛ چراکه خرس‌ها راه خانه‌شان را بسته‌اند و حالا آن‌ها باید به دنبال غار جدیدی برای خود باشند. ویلف کوچک با جسارت جلو می‌رود و سعی می‌کند سردسته‌ی گروه شود، اما گرگ‌های دیگر او را به ته صف می‌فرستند و به او می‌گویند که برای این کار، زیادی جوان و بی‌تجربه است. ویلف پشت گله به راه می‌افتد، اما برف و کولاک او را از گله جدا می‌کند. او که حالا در راه ناآشنای کوهستان تنها مانده و گم شده، باید خودش را به گله برساند. ولی او راه را بلد نیست و نیاز به کمک دارد...

کتاب گرگی که گم شد نوشته‌ی ریچل برایت، توسط سارا عاشوری به فارسی ترجمه شده و انتشارات مهرسا وظیفه‌ی چاپ و نشر آن را به عهده داشته است.

نکوداشت‌های کتاب گرگی که گم شد

• داستان پرشور ریچل برایت در کنار تصویرپردازی جذاب جیم فیلد کامل شده است؛ این یک همکاری تأثیرگذار و بامزه است. (دیلی میل)
• نوشته‌ی آهنگین، ملایم، اما قدرتمند برایت در ترکیب با تصاویر جادویی و سینمایی فیلد، کتابی زیبا خلق کرده که قدرت دوستی و مهربانی غریبه‌ها را نشان می‌دهد. (الکس اسمیت، بوک تراست)

کتاب گرگی که گم شد برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب گرگی که گم شد نوشته‌ی ریچل برایت، برای کودکان 3 تا 5ساله مناسب است.

در بخشی از کتاب گرگی که گم شد! می‌خوانیم

از میان این همه آهنگ که از دلِ جنگل به گوش می‌رسید، بچه گرگی به اسم «ویلف» در گله‌ی گرگ‌ها بلندتر از همه زوزه کشید: عوووووووووو

ویلف دلش می‌خواست قوی و درنده باشد؛ اما راستش هنوز آن‌قدرها بزرگ نشده بود. او دوست داشت خودش به تنهایی از همه‌چیز سر در بیاورد.