معرفی و دانلود کتاب یکی مثل تو: جمعی از نویسندگان بریتانیایی

عکس جلد کتاب یکی مثل تو: جمعی از نویسندگان بریتانیایی
قیمت:
۳۲,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب یکی مثل تو و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب یکی مثل تو و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب یکی مثل تو: جمعی از نویسندگان بریتانیایی

کتاب یکی مثل تو مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه به قلم گروهی از نویسندگان بریتانیایی است که هر کدام به‌شیوه‌ی خودشان به بررسی جنبه‌هایی منحصربه‌فرد از زندگی اجتماعی و پیچیدگی‌های ذهن و احساسات انسان می‌پردازند.

درباره‌‌ی کتاب یکی مثل تو

کتاب یکی مثل تو گلچینی است از داستان‌های کوتاه نویسندگان سرشناس بریتانیایی که از مجموعه‌ی معتبر The Penguin Book of the British Short Story برگرفته شده است. در این کتاب قرار است به ژانرهای گوناگون ادبی سفر کنیم؛ از طنز گزنده‌ی و. اس. پریچت در داستان «زیبای کمبرول» با حال‌وهوای بازارهای عتیقه‌فروشی جنوب انگلستان، تا اندوه شاعرانه‌ی ال.اِی.جی. استرانگ در داستان «کلاغ» که با نگاهی انسانی، رنج و پایان یک پرنده‌ی زخمی را روایت می‌کند. هر داستان، پنجره‌ای‌ست به جهانی مستقل و پرجزئیات، از زندگی‌های پنهان‌شده در پس ظاهرهای ساده گرفته تا کنکاشی عمیق در روابط انسانی، ترس‌ها و انتخاب‌های ناگزیر. عنوان کتاب برگرفته از داستانی به همین نام است که با نگاهی ظریف و پرتعلیق، درباره‌ی رابطه‌ای پیچیده میان دو انسان در آستانه‌ی گسست حرف می‌زند؛ داستانی که به خوبی تنش‌های خاموش، سکوت‌های کش‌دار و واقعیت‌های ناگفته را به تصویر می‌کشد.

یکی از داستان‌های سرگرم‌کننده‌ی این مجموعه زیبای کمبرول داستانی است درباره‌ی طمع و رویا. راوی داستان یک عتیقه فروش است، جوانی جاه‌طلب که تازه وارد بازار عتیقه شده و به دنبال جنسی کمیاب و رویایی می‌گردد، مجسمه‌ای با نام سوزاندن کرنمر که به سبک استفوردشایر ساخته شده است. او عتیقه‌فروشی‌های زیادی را برای به دست آوردن این گنج زیر پا می‌گذارد که نهایتا دلالی به نام آگوست را پیدا می‌کند. مردی دائم‌الخمر، بدخلق و منزوی که با زنی درشت‌هیکل و عبوس با نام خانم پرایس زندگی می‌کند.

وقتی بیشتر وارد دنیای راکد و مرموز این زوج می‌شویم، چیزهای زیادی را می‌بینیم، مغازه‌ای که همیشه بسته شده و گرد و غبار پشت ویترین را پوشانده و انگار همه‌ی آدم‌ها چیزی برای پنهان کردن دارند. مخصوصا خانم پرایس که سکوتی معنا دار و رفتاری منفعلانه و درعین حال خشونت‌آمیز دارد اما در کمال تعجب مادری دلسوز هم هست. ماجرای داستان با ورود ایزابل، خواهرزاده‌ی خانم پرایس پیچیده‌تر هم می‌شود. او در نگاه اول ساده و ساکت به‌نظر می‌آید اما رازی عجیب را با خودش به دوش می‌کشد.

در این میان خبر مرگ مادر یکی از دلالان مشهور بین عتیقه‌فروش‌ها پیچیده است و به دلیل میراث قابل‌توجهی که از او به جا مانده همه در تکاپوی به دست آوردن عتیقه‌جات او دندان طمع خودشان را تیز می‌کنند و پای بر اخلاقیات می‌گذارند. فضایی که در آن تعارض‌های قدیمی، حسادت‌های فرو خورده و ماجراهای پنهان خودشان را نشان می‌دهند. در واقع این داستان پرتره‌ای است از دنیایی در حال فروپاشی؛ جایی که همه چیز را می‌توان معامله کرد. نویسنده در دنیایی پر از غبار و دروغ نشان می‌دهد که چطور آدم‌ها به دام گنج‌های پنهان زندگی می‌افتند.

انتشارات ققنوس این کتاب را در مجموعه پانوراما با ترجمه حسین علیرضایی در قالبی کم‌حجم و خوش‌خوان، با الهام از طرح موفق Folio 2€ منتشر کرده است. هدف، ساده است: نزدیک‌تر کردن شاهکارهای ادبی جهان به مخاطب فارسی‌زبان، حتی در شلوغ‌ترین روزهای زندگی. چه در مسیر مترو باشید، چه در اتاق انتظار، یا در لحظات کوتاه فراغت، این کتاب فرصتی است برای لمس دنیایی دیگر؛ دنیایی که هم آشناست، هم غافلگیرکننده.

نکوداشت‌های کتاب یکی مثل تو

  • «از لذت بر خودم لرزیدم.» (میشل رابرتز در فایننشال تایمز)
  • «دیدگاهی شخصی درباره‌ی نوع توسعه پیدا کردن فرم داستانی که از اوایل قرن 18 تا به امروز ترسیم شده است.» (تیم مارتین تلگراف)

کتاب یکی مثل تو برای چه کسانی مناسب است؟

اگر از حال و هوای ادبیات بریتانیا خوشتان می‌آید و دوست دارید در اوقات فراغتتان با داستان‌هایی متنوع سرگرم شوید، این کتاب جای خوبی را در فهرست مطالعاتتان خواهد گرفت.

در بخشی از کتاب یکی مثل تو: جمعی از نویسندگان بریتانیایی می‌خوانیم

مردی با شأن و شخصیت پلینی از آدمی مثل آگوست که دلالی دهاتی و بی‌سر و پا بود چه می‌خواست؟ وقتی من فروشگاهم را در لندن افتتاح کردم فکر می‌کردم دلیلش یکی از مجسمه‌های ویژۀ استفوردشایر است اما دلیل پلینی خیلی فراتر از این بود. این‌طور مجسمه‌ها خیلی کم معامله می‌شد و یکی دو تا از آن‌ها خیلی سخت گیر می‌آمد، مثلاً سوزاندن کرنمر. از این نوع مجسمه تعداد خیلی کمی ساخته شده بود، نمی‌فروختندش، فروشگاه آن را از فهرست فروش خارج کرده بود. من جوان بودم و مشتاق. روزی یک کلکسیونر که دانشمندی عصا قورت داده بود به فروشگاه من آمد و گفت که تمام مجموعه را جمع‌آوری کرده بجز همین یک قطعه، من نیز با حالتی معصومانه گفتم: «سراغ خوب کسی اومده‌ین. خیلی راحت واسه‌تون پیداش می‌کنم به قیمت مناسب.» دروغ گفتم؛ متعجب شدم که پیرمرد مرا با حالتی تحقیرآمیز نگاه کرد، بعد چشم‌هایش برقی زد و وقتی داشت می‌رفت نگاهی زیرچشمی به من کرد؛ او طمع خود را فاش کرده بود.

کم پیش می‌آمد عتیقه‌فروشی در فروشگاه خودش بماند. معمولاً سه‌چهارنفری با هم زاغ‌سیاه یک نفر را چوب می‌زدند. از همسایه‌ام که وقت آزادش را در کانال صرف تعمیر و نگهداری قایق می‌کرد راهنمایی خواستم و او گفت: «برو پیش پلینی, پایین خیابون گرین: اون همه رو می‌شناسه.» رفتم آن سوی کانال، پیش پلینی؛ فروشگاهش تعطیل بود اما بالاخره او را در سالن مزایده پیدا کردم. داشت فهرست اقلامش را علامت می‌زد و منتظر بود کالای بعدی نمایش داده شود. با لحنی تحقیرآمیز که باعث می‌شد به هر جوانی بربخورد گفت: «دست آگوسته.» وقتی از آن‌جا می‌رفتم دیدم که به مرد کناری‌اش چشمک زد.

ماشینی اسپرت و قرمز برای خودم خریده بودم که باعث رنجش دلال‌های قدیمی‌تر شده بود و با آن به سمت دیگر کانال نیوبری به خیابان بت رفتم. فروشگاه آگوست یکی از چهار فروشگاه کوچکی بود که در مقابل هتل لیون در خیابان اصلی انتهای شهر و ابتدای منطقۀ روستایی قرار داشت و آن‌جا بود که اولین درسم را یاد گرفتم. فروشگاه تعطیل بود. رفتم به بار هتل در آن سوی خیابان و آگوست را آن‌جا دیدم, مردی چاق و شصت‌ساله با شلوار گشاد که مُفش آویزان بود و داشت با اسکناس‌های کثیف توی جیبش پول مشروبش را پرداخت می‌کرد و هی آن‌ها را به زمین می‌انداخت. او خیلی مست بود و وقتی دو تا از اسکناس‌هایش را از روی زمین برداشتم و دستش دادم ناراحت شد. تازه از مسابقۀ نیوبری برگشته بود. من داشتم کمکش می‌کردم اما او نصف زمانی که من آن‌جا بودم پشتش به من بود و از من روی برمی‌گرداند. من هم یکهو پراندم: «همین الآن توی فروشگاه بودم. شنیدم تعدادی مجسمۀ استفوردشایر دارین.»

فهرست مطالب کتاب

یادداشت ناشر
کلاغ
زیبای کمبروِل
جان‌سخت‌ها
یکی مثل تو
قسمت
سه پیرمرد
راه‌های فرار

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب یکی مثل تو: جمعی از نویسندگان بریتانیایی
نویسنده
مترجمحسین علیرضایی
ناشر چاپیانتشارات ققنوس
سال انتشار۱۳۹۹
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات120
زبانفارسی
شابک978-622-04-0309-8
موضوع کتابکتاب‌های داستان کوتاه خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب یکی مثل تو

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب یکی مثل تو

برای دریافت کتاب یکی مثل تو و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.

👋 سوالی دارید؟