معرفی و دانلود کتاب صوتی یکاترینا

معرفی کتاب صوتی یکاترینا

کتاب صوتی یکاترینا نوشته‌ی ناتالیا کارنیوا، روایتی داستان‌وار از سرگذشت واقعی یکاترینا فورتسوا است که تنها وزیر زن در دوران شوروی محسوب می‌شد. این کتاب با ارائه‌ی اطلاعاتی ارزشمند از تاریخ سیاسی شوروی سابق، از سرنوشت زنی می‌گوید که مناسبات حزبی را بر همه‌چیز ترجیح می‌داد و در راه سیاست، زندگی افراد زیادی را نابود کرد.

درباره‌ی کتاب صوتی یکاترینا

کتاب صوتی یکاترینا (Ekaterina) که به قلم ناتالیا کارنیوا (Nataliia Korneeva) نگاشته شده، با لحنی روان و سبکی داستان‌گونه، از بخش مهمی از تاریخ شوروی سابق و روسیه‌ی امروزی می‌گوید که حول محور یک شخصیت سیاسی برجسته رقم می‌خورد؛ یکاترینا فورتسوا، تنها وزیر زن در دوران شوروی است که در وزارت‌خانه‌ی فرهنگ مشغول به کار بوده و تأثیر عمده‌ای بر پیشرفت شوروی کمونیستی داشته.

ناتالیا کارنیوا در نگارش این کتاب، حقیقت‌های تاریخی و مستنداتی را که در این زمینه موجود بوده را با تصویر خیال‌انگیز و پرجزئیاتی از زندگی شخصی یکاترینا ترکیب کرده تا حاصل کار، یعنی کتاب یکاترینا، جذابیت داستانی و استدلال تاریخی را به‌طور همزمان داشته باشد.

داستان از چهارسالگی یکاترینا آغاز می‌شود، زمانی که آتش جنگ‌جهانی اول به تازگی شعله‌ور شده و حالا مردان، که یکی از آن‌ها پدر یکاتریناست، باید برای رفتن به جبهه‌های جنگ اعزام شوند. حال‌وهوای روستای آن‌ها اما نشانی از غم و تشویش جنگ ندارد؛ زنان بهترین لباس‌های خود را پوشیده‌اند و مردان هماهنگ با نوای آکاردئون، سرودهای میهن‌پرستانه می‌خوانند. زنان با لبخند مردان خانواده‌شان را بدرقه‌ می‌کنند و مردان با اعتمادبه‌نفسی حیرت‌انگیز، راهی میدان جنگ می‌شوند. همه کاملاً از این موضوع اطمینان دارند که قرار است در جنگ، کار آلمان‌ها را به سرعت یکسره کنند و همه‌چیز به خوبی و خوشی پایان یابد. یکاترینای کوچک که پشت دامن مادر باردارش پنهان شده و غم جدایی از پدر را می‌خورد، سرانجام با او خداحافظی می‌کند. پدر راهی نبرد با آلمان‌ها می‌شود؛ بی‌خبر از اینکه بازگشتی در کار نخواهد بود.

حالا مادر یکاترینا یعنی ماترینا، با بچه‌ای در شکم مجبور است به کارخانه‌ی نساجی‌ای که در حوالی روستایشان ساخته شده برود تا خرج زندگی خودش و بچه‌هایش را در بیاورد. در همین زمان، بدبختی‌های حاصل از جنگ و فساد سیاسی، یک‌به‌یک در زندگی مردم پدیدار می‌شوند. شوروی در جنگ با آلمان‌ها که متحدانی چون انگلیس و فرانسه داشتند، کشوری عقب‌افتاده محسوب می‌شود و نبود سلاح و مهمات، هر روز جان تعداد زیادی از سربازان شوروی را می‌گیرد. در اینجا نقل‌قولی از نینا بربروا، نویسنده و محقق روس به داستان اضافه شده که وضعیت آن دوره را این چنین شرح می‌دهد: «از سال 1912 تا 1916، در روسیه همه‌چیز رو به نابودی می‌رفت. درست مقابل چشممان همه‌چیز ناپدید می‌شد، مثل البسه‌ی کهنه‌ای که پاره شده و از بین می‌رود.» این ویرانی‌ها صدای اعتراض مردم را بلند می‌کند و این روند، به استعفای امپراطور از فرماندهی ارتش، محاصره‌ی پتروگراد، شورش پادگان‌ها و رها کردن زندانیان و تبهکاران در شهر و... می‌انجامد.

کتاب صوتی یکاترینا، داستان زندگی این زن تأثیرگذار را در جوانی پی می‌گیرد تا آنجا که در احزاب کمونیستی شوروی به فردی شناخته‌شده تبدیل می‌شود و کم‌کم در سیاست نیز قدرت می‌گیرد. یکاترینا فورتسوا در تمام سال‌های عمرش مناسبات و مقررات حزبی را مقدم بر همه‌چیز می‌دانست و در این راه، زندگی افراد بسیاری را نابود کرد، ولی در سال‌های آخر در پی اتفاقاتی، به درستی این چارچوب‌های حزبی شک کرد. این تشکیک او را از لیست نمایندگان صاحب کرسی در شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی حذف کرد و این کناره‌گیری اجباری، او را به سمت اتفاقاتی تلخ و اجتناب‌ناپذیر سوق داد...

کتاب صوتی یکاترینا نوشته‌ی ناتالیا کارنیوا با تلاش فرزانه شفیعی به فارسی ترجمه شده است. نشر صوتی واوخوان و انتشارات فرهنگ معاصر ناشرین این کتاب هستند و شما آن را با صدای بنفشه کلانتری می‌شنوید.

نکوداشت‌های کتاب یکاترینا

• این کتاب فراتر از یک زندگی‌نامه فردی است زیرا در حین روایت سرنوشت کاترینا، بخشی از مهم‌ترین دوران تاریخ جهان را نیز به تصویر می‌کشد. (خبرگزاری شرق)
• یکاترینا تطور وجه زنانگی سیاست در شوروی است. (خبرگزاری مهر)

کتاب صوتی یکاترینا برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به تاریخ شوروی در قالب داستان علاقه دارید، شنیدن این کتاب صوتی را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب صوتی یکاترینا می‌شنویم

ماترینا چای را در نعلبکی ریخت و جرعه‌جرعه سر کشید. یادش آمد که از خانه برای اولگا پیراشکی کلم و کلوچه‌ی مربایی آورده است، اما چه کار بیهوده‌ای. اولگا اینجا به هیچ‌چیز احتیاج نداشت. بعد از صرف چای، اولگا اتاقش را به خواهر نشان داد. پرده‌های ظریف پارچه‌ای، پنجره‌های اتاق را پوشانده بودند. قالیچه‌ی کوچکی کف اتاق بود، تخت‌خواب یک‌نفره و کمد لباس یک طرف اتاق، طرف مقابل کنار پنجره، میز توالت کوچک با آینه و سمت دیگر دو صندلی چوبی و یک میز کوچک قرار گرفته بودند. ماترینا که به کلبه‌ی چوبی و صندلی‌های دست‌ساز چوبی خشک عادت داشت، با احتیاط تمام روی این صندلیِ به نظر ظریف و کم‌جان نشست که مبادا آن را بشکند. پس از آن نوبت به کمد لباس‌ها رسید. اولگا لباس‌های زیبا و کلاه‌های همرنگ با لباس‌هایش را درآورد و شروع به فخرفروشی کرد. ماترینا آهی کشید و گفت: «تو تبدیل به یک زن اشرافی شده‌ای.» لحنش به شکلی بود که نه محبتش را نشان می‌داد و نه خشمش را. نگاهی به سرتاپای خود انداخت، دامن خاکستری بلند و ضخیم، بلوز پنبه‌ای ارزان قیمت رنگارنگ، روسری پشمی‌ای که روی شانه‌هایش انداخته بود، هیچ‌یک با لباس‌های کمد اولگا قابل مقایسه نبودند.

فهرست مطالب کتاب صوتی