معرفی و دانلود کتاب قطار خاطره‌ها

عکس جلد کتاب قطار خاطره‌ها
قیمت:
۱۰,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب قطار خاطره‌ها و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب قطار خاطره‌ها و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب قطار خاطره‌ها

کتاب قطار خاطره‌ها نوشته صدیقه حیدری رامشه، مجموعه داستان‌های کوتاهی است که درون‌مایه و محتوایی اجتماعی دارند و با قلمی روان و لحنی جذاب به رشته تحریر درآمده‌اند.

درباره کتاب قطار خاطره‌ها:

مهم‌ترین و بزرگ‌ترین تحولات سیاسی، اخلاقی، اجتماعی و ... در جوامع امرزی به دست اهل قلم به رشته تحریر درمی‌آید. نویسنده می‌نگارد تا مخاطب مطالعه کند، از این رو هر صاحب قلمی باید نهایت دقت و ریزبینی خود را به کار ببندد تا بداند که چه می‌نویسد، مخاطبش چه کسی است و نیازش چیست.

یکی از رکن‌های اساسی نوشتن، شناختن هنجارها و تعهد و پایبندی به ریشه‌ها و اصول آن هنجارهاست. هنجارهایی که در بند هیچ گونه قیدی غیر از انسانیت و خدمت برای ارتقای آن نباشد. از این رو نویسنده و شاعر متعهد، شخصی است که قلمش را به خدمت باورها، هنجارها و ارزش‌های انسانی در می‌آورد و برای هیچ مصلحتی از ارزش‌های اثرش کم نمی‌کند.

مجموعه داستان پیش رو، اثری متعهد به ارزش‌های انسانی و حاوی داستان‌هایی اثرگذار و انسان‌ساز است که نویسنده هنگام حکایت آن تلاش می‌کند تا شما را با جنبه‌هایی از زندگی و درونیات انسان آشنا سازد. قصه‌هایی که می‌تواند دقایقی خوب و زیبا را برای شما رقم بزند.

کتاب قطار خاطره‌ها به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

اگر به دساتان‌های کوتاه علاقه‌مند هستید، این کتاب را بخوانید.

در بخشی از کتاب قطار خاطره‌ها می‌خوانیم:

روز‌های آخر تابستون به سرعت طی می‌شد. هوای گرم و آزاردهنده‌ی شهر جای خودش رو به خنکای پاییز داده بود، برگ درخت‌ها رنگ باخته بودند. مثل بچه‌ای که از ترس رنگش می‌پره و دست و پاهاش می‌لرزه، با کوچک‌ترین باد، دونه‌دونه پای درخت می‌ریختند. راه‌رفتن توی حیاط خونه، روی اولین برگ‌های پاییزی خیلی لذت‌بخش بود. ما هر سال برگ‌های زیر درخت‌ها رو جمع می‌کردیم و دائم حیاط جارو می‌شد اما امسال با اصرار زیاد من، مامان قول داده بود که تا آخر پاییز باغچه رو جارو نکنیم و بزاریم خاک کف حیاط هم طعم خوش پاییز رو بچشه. من خیلی خوشحال بودم؛ مخصوصاً که فردا روز اول مدرسه بود و این یعنی آشنایی با دوستان جدید و این هیجان من رو بیشتر می‌کرد.

دوستم شهناز هم توی مدرسه‌ای که من ثبت نام کرده بودم اسم نوشته بود. ما چند سال بود که با هم دوست بودیم؛ با هم به مسجد می‌رفتیم؛ خونه‌شون دیوار به دیوار مسجد بود.

پدر و مادر شهناز از هم جدا شده بودند و اون پیش مادربزرگش زندگی می‌کرد. مادربزرگ شهناز یکی از اتاق‌های خونه‌شون رو اجاره داده بود و با همون پول ناچیز زندگی رو می‌چرخوند.

نزدیک غروب بود. سریع وضو گرفتم که برم مسجد. تنها جایی که می‌خواستم برم و خانواده مخالفت نمی‌کردند مسجد بود و اونجا می‌تونستم دوستام رو ببینم. وقتی رسیدم به مسجد، شهناز هم داشت از خونه خارج می‌شد. احوال‌پرسی کردیم و رفتیم توی مسجد. شهناز خیلی ناراحت بود؛ مادربزرگش مریض بود و اون واقعاً نمی‌دونست باید چی کار کنه. کاری ازش ساخته نبود. من فقط می‌تونستم به حرف‌هاش گوش بدم؛ کمی با هم صحبت کردیم و اون از مشکلات و ناراحتی‌هاش گفت و منم فقط سعی می‌کردم باهاش هم‌دردی کنم. بعد نماز از هم جدا شدیم و زود رفتیم خونه؛ آخه فردا روز اول مدرسه بود. شهناز گفت: صبح میام دنبالت که با هم بریم مدرسه.

فهرست مطالب کتاب

سخن ناشر
قلمی از جنس نخل
قلک خدایی
من و دار قالی
عروسک چوبی
نامه‌ی بی‌هویت
قلب آینه

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب قطار خاطره‌ها
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات گیوا
سال انتشار۱۳۹۶
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات74
زبانفارسی
شابک978-600-451-303-6
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب قطار خاطره‌ها

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب قطار خاطره‌ها

برای دریافت کتاب قطار خاطره‌ها و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.